سفر العبادی به تهران:

تداوم یا تغییر نگاه؟


 
 

اینکه سفر حیدر العبادی به ایران به‌عنوان نخستین سفر منطقه‌ای وی بعد از انتخابش به‌عنوان نخست‌وزیر جدید عراق، واجد چه معانی و پیام‌هایی بوده و اینکه سفر یادشده برآیند چه نوع نگاهی از سوی عراق به عرصه منطقه‌ای در شرایط جدید است، از پرسش‌های مهم قابل طرح درخصوص سیاست و روابط خارجی عراق محسوب می‌شود. موضوع مهم دیگر در این راستا این است که در نتیجه این سفر، سیاست خارجی عراق پس از آغاز زمامداری العبادی، تا چه حدی تداوم سیاست‌ها و رویکردهای گذشته بوده و یا تا چه اندازه دچار تغییر شده است؟
با توجه به این پرسش، آنچه برای درک سیاست خارجی کنونی عراق و روابط آن با ایران و همچنین پیش‌بینی رویکرد احتمالی آن در آینده اهمیت بیشتری می‌یابد، نخست، فهم منطق درونی سیاست خارجی عراق در دوره پس از صدام و سپس تطبیق آن با شرایط جدید این کشور در عرصه داخلی و منطقه‌ای است. اختلاف رویکردها و منافع در میان گروه‌های مختلف عراقی، موجب بروز برخی تناقض‌ها و چالش‌ها در سیاست خارجی شده و این امر مانع از تثبیت نوعی از یکپارچگی و توازن در این عرصه بوده است. اما با وجود این، نمی‌توان این امر را انکار کرد که تصور نظام سیاسی جدید در عراق بدون حمایت‌های ایران و روابط ویژه تهران ـ بغداد، امری دشوار است. در واقع، روند سیاسی عراق و روابط خارجی آن در یک دهه گذشته، هم به‌لحاظ ژئوپلیتیک و مؤلفه‌های عملی و هم به‌لحاظ هویتی و عناصر ذهنی، تحت تأثیر ایران بوده است. از سویی، به‌دلیل مؤلفه‌های ژئوپلیتیک، ازجمله مرزهای طولانی و درهم‌تنیدگی قومی و مذهبی، عراق راغب بوده است که به‌عنوان همسایه‌ای مهم، روابط مناسب و توسعه‌یافته‌ای را با ایران تجربه کند. از سوی دیگر، مؤلفه‌های هویتی و ذهنی و عناصر گفتمانی نیز رهبران عراق را به کسب حمایت‌های بیشتر از ایران در جهت پیشبرد روند سیاسی نوین و مقابله با بحران‌ها ترغیب کرده است. بر این اساس، فارغ از اینکه کدام‌یک از رهبران عراق در بغداد حاکم باشند، پرسش از نوع روابط ایران و عراق و چگونگی بهره‌گیری از ظرفیت‌های ایران برای بهبود شرایط سیاسی و امنیتی این کشور، پرسشی اساسی به‌شمار می‌رود.
در حالی که عراق در سال‌های گذشته فاقد حمایت‌های لازم از سوی اغلب بازیگران خاورمیانه بوده، ایران به‌عنوان حامی اصلی عراق، پس از صدام به‌عنوان تضمین‌کننده روند سیاسی نمود یافته است؛ اما در حالی که نخست‌وزیری حیدر العبادی با استقبال قابل توجه منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو شد و امیدواری‌ها برای بهبود روابط خارجی عراق افزایش یافت، فائق آمدن بر بحران تمام‌عیار کنونی و عقب راندن داعش، نیازمند حمایت‌های عملی و میدانی است. در دوره نخست‌وزیری حیدر العبادی، عراق ضرورت گسترش همکاری‌ها و روابط منطقه‌ای را به‌خوبی درک می‌کند و بر این اساس، چندجانبه‌گرایی را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است. بدین ترتیب، دولت عراق به‌خصوص تعامل جدی با کشورهایی مانند ترکیه، عربستان سعودی و اردن را به‌صورت جدی مورد توجه قرار داده و به‌ویژه همکاری‌های منطقه‌ای را برای غلبه بر داعش ضروری می‌داند. با این حال، این موضوع به مفهوم تعدیل و تضعیف روابط و همکاری‌های عراق با ایران نخواهد بود؛ زیرا عراق در کنار تداوم روابط مناسب با ایران است که در اندیشه کسب حمایت‌های بیشتر برای ایجاد ثبات و امنیت است. به عبارت دیگر، استقبال دولت العبادی از گسترش روابط با سایر کشورهای منطقه، نمی‌تواند به مفهوم دوری از ایران تلقی شود، بلکه نخست‌وزیر جدید خواستار اضافه کردن ظرفیت‌های جدید به ظرفیت‌های گذشته منطقه‌ای در جهت بهبود شرایط این کشور و مبارزه با تروریسم است.
در مجموع، قرار گرفتن ایران در رأس فهرست سفرهای منطقه‌ای العبادی و توجه هم‌زمان وی به دیدار با رهبران سایر کشورهای منطقه، بیانگر وجود هم‌زمان مؤلفه‌هایی از تداوم و تغییر در سیاست منطقه‌ای دولت جدید است. مؤلفه تداوم، به حفظ و گسترش روابط و همکاری‌های گذشته با ایران، و مؤلفه تغییر، به تغییر ایستارهای غیردوستانه و بهبود روابط با سایر کشورهای منطقه مربوط است. تداوم و گسترش روابط با ایران، ضرورتی ژئوپلیتیک و هویتی برای عراق است و رهبران عراق به این مسئله واقفند که در عرصه عملیاتی شاید فقط ایران است که می‌تواند به تعدیل تهدیدات امنیتی این کشور کمک کند؛ موضوعی که در برخی عملیات‌های نظامی و ایستادگی نیروهای نظامی و امنیتی عراق به‌خوبی مشهود است. با این حال، دولت جدید عراق به این درک نیز رسیده است که فقط جلب همکاری و حمایت‌های ایران برای مدیریت بحران کافی نیست؛ بنابراین، عراق باید بتواند در کنار تداوم و گسترش همکاری‌ها با ایران، به جلب حمایت‌های لازم دیگری از محیط منطقه‌ای نیز بپردازد، یا حداقل اینکه از بروز موانع و تهدیدات عینی از سوی بازیگران منطقه‌ای در برابر عراق ممانعت کند.