چشم‌های نگران آل سعود


مدتی پس از ورود نظامیان عربستان سعودی در قالب نیروی "سپر جزیره" شورای همکاری خلیج فارس به بحرین برای سرکوب اعتراض ها در این کشور، اینبار قرار است عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان در راس هیات عالیرتبه ای به بحرین برود تا نشانه ای دیگر باشد بر روابط نزدیک آل سعود و آل خلیفه و البته تلاش سعودی ها بر کنترل وضعیت بحران زده منطقه. 

رخدادهای ماه های اخیر در کشورهای عربی و بویژه بروز ناآرامی ها در کشورهای همسایه عربستان سعودی (مشخصا بحرین و یمن) موجب افزایش نگرانی و هراس مقام های سعودی شده است.

سعودی ها تمام تلاش خود را می کنند که هم از یک سو ناآرامی ها وارد کشورشان نشود و هم از سوی دیگر تغییرات در کشورهای همسایه اش ضربه ای جدی به ساختار کنونی سیاسی و امنیتی حاکم بر منطقه نزند. البته در این راستا روش های مختلفی را اتخاذ کرده اند. در مورد بحران در بحرین آنها نیرو می فرستند برای سرکوب اعتراض ها؛ و در مورد بحران در یمن ترجیح می دهند که نقش واسطه ای بگیرند.

اما آل سعود از چه نگرانند و چه تهدیداتی را متوجه خود و کشورشان می دانند که اینگونه به تکاپو افتاده اند؟

فوری ترین نگرانی آل سعود، احتمال بروز ناآرامی هایی در عربستان مشابه با آنچه در ماه های اخیر در کشورهای عربی شاهد آن بودیم است. در طول ماه های اخیر ناآرامی هایی هرچند محدود در این کشور به وقوع پیوست که مرکزیت آن مناطق شرقی عربستان بود؛ جایی که شیعیان این کشور بیشتر در آن منطقه ساکن هستند.

شیعیان عربستان همواره از سوی حکومت این کشور تحت فشارها و تبعیض های بسیاری بوده اند. به رسمیت نشناختن به عنوان پیروان شاخه ای از اسلام، نداشتن آزادی های اجتماعی و مذهبی، عدم حضور در در سطوح ارتش و نیروهای امنیتی و انتظامی و راه نیافتن آن‌ها به سطوح بالای حکومتی نیز از جمله نمودهای تبعیض علیه شیعیان در عربستان بوده است. همین امر موجب شده که آنها زمینه و انگیزه بسیاری برای احقاق حقوق خود داشته باشند.

شیعیان گرچه اقلیت 15 درصدی از جمعیت حدود 24 میلیونی عربستان را تشکیل می دهند اما سکنی گزیدن بیشتر آنها در مناطق شرقی عربستان جایی که از یک سو چاه های نفت در آنجا قرار دارد و از سوی دیگر دسترسی به آبهای خلیج فارس دارد، به آنها موقعیتی مهم و قابل توجهی را می دهد.

از آنجایی که عربستان بزرگترین تولید کننده نفت در دنیاست و به دلیل متعادل نگاه داشتن قیمت این کالا همواره مورد توجه کشورهای غربی بوده، نگران است که در صورت بروز ناآرامی در مناطق شرقی این کشور، روند صادرات نفت از این منطقه دچار اختلال و در نتیجه بازار نفت با بحرانی جدی روبرو شود. تا حدی که برخی معتقدند در این صورت قیمت نفت به بشکه ای بیش از 250 دلار در هر بشکه خواهد رسید.

مقام های سعودی نگرانند که بحران در بحرین به این کشور سرریز شود و دست کم شیعیان عربستانی را به تحرک برای بدست آوردن حقوق خود ترغیب کند. همین نگرانی بود که به محض آغاز ناآرامی ها در بحرین، مقام های سعودی به تکاپو افتادند تا اجازه ندهند با افزایش دامنه بحران در بحرین، کشورشان نیز از این ناآرامی ها متاثر شود. همین مساله موجب شد تا نیروهای سعودی در قالب نیروهای شورای همکاری خلیج فارس و با ادعای ایجاد امنیت وارد بحرین شوند و در کنار نیروهای بحرینی به سرکوب معترضان در این کشور پرداختند.

نگرانی سعودی ها از تحولات اخیر در جهان عرب به اینجا ختم نمی شود. آنها نگرانند که رخدادهای ماه های اخیر در کشورهای عربی و آنچه تحت عنوان بهار انقلاب های عربی از آن یاد می شود به سمت و سویی رود که جایگاه منطقه ای عربستان را بیش از پیش متزلزل تر سازد. بویژه اینکه نظام بسته و محافظه کار عربستان ماهیتا با جنبش های اخیر که ماهیتی دموکراتیک دارد می تواند تضادهای جدی داشته باشد.

به طور کلی جایگاه منطقه ای عربستان سعودی در سال های اخیر افت کرده است. فروپاشی نظام بعثی در عراق و روی کارآمدن گروه های همسو با ایران در این کشور، کاهش موقعیت گروه های همسو با عربستان در لبنان و در دوره جدید سقوط رژیم حسنی مبارک که یکی از همپیمانان جدی عربستان بود از جمله ناکامی های این کشور در عرصه منطقه ای بوده است. از این رو حاکمان عربستان تمام تلاش خود را می کنند تا وضعیت بدتر از این نشود.
 
عربستان سعودی و همپیمانان منطقه ای خود در بسیاری از موارد برای سرپوش نهادن بر مشکلات و چالش هایی که با آن ها روبرو بوده، مدعی دخالت کشورهای خارجی و در راس آنها جمهوری اسلامی ایران بر تحولات کشورهای عربی است. ادعایی که سند و مدرک متفنی برای آن ارائه نشده است.

صرفنظر از نگرانی های فوری حکومت عربستان، این کشور در بلند مدت با چالشی به مراتب پیچیده تر روبروست و آن بحران جانشینی در حکومت این کشور است. ملک عبدالعزیز نخستین پادشاه عربستان سعودی وصیت کرده بود که تا زمانی که پسرانم زنده هستند قدرت به نوه ها منتقل نمی شود. امروز با پیر شدن فرزندان عبدالعزیز گویا دیگر تاریخ مصرف وصیت وی رو به پایان است. تکثر موجود در میان خاندان سلطنتی و رقابت های گسترده میان شاهزاده های سعودی بسیاری را به این نظر رسانده که در سال های نه چندان دور دیگر، احتمال وقوع بحرانی گسترده در خاندان سلطنتی سعودی بسیار زیاد خواهد بود.

به نظر می رسد وزیدن نسیم بهاری دمکراسی در جهان عرب رفته رفته جامه چروکیده نظام های سیاسی این منطقه را از تن آنها درمی آورد و لباسی نو بر آن می پوشاند که ظاهرا حکومت پیر عربستان نیز از آن گریزی ندارد. دیر یا زودش ممکن است اما سوخت و سوزش نه.