تنش و آشوب، آبشخور حیات داعش


تنش و آشوب، آبشخور حیات داعش
 
 
سه‌شنبه 20 بهمن 1394
 
 
 
در بحبوحه تلاش‌های منطقه‌ای و جهانی برای حل بحران سوریه، وقوع اتفاقاتی در تعاملات سیاسی بازیگران، چشم‌انداز حل چالش در سوریه را مکدر ساخته است. در این میان برخی از تحلیل‌گران بر این باورند که اقدامات تنش‌زای آمریکا در رابطه با ایران همچون احتمال وضع تحریم‌های جدید، قانون روادید و استفاده از دارایی‌های بلوکه شده ایران جهت پرداخت غرامت به گروگان‌های آمریکایی، قابلیت تغییر مسیر و بروز چالش‌های جدی در حل بحران فرسایشی سوریه را دارد. در این میان افزوده شدن بحران تهران و ریاض بر لیست چالش‌ها، بر پیچیدگی ماجرا و سخت‌تر شدن حل معادله در سوریه افزوده است. ایران و عربستان دو قطب قدرت در سوریه از تعارضات جدی ایدئولوژیکی و سیاسی در منطقه و من جمله در سوریه برخوردارند. ریاض از همان ابتدا تمرکز خود را بر خروج اسد از قدرت گذاشته است. در این مسیر انواع و اقسام کمک‌های مالی و لجستیکی را از گروه‌های مخالف همچون جیش‌الاسلام و النصره به عمل آورده است. در برابر جمهوری اسلامی ایران بر این دیدگاه است که تنها راه‌حل ممکن و موثر جهت برون‌رفت از بحران کش‌دار سوریه، قطع شریان‌های مالی و تسلیحاتی تکفیری‌ها و حمایت از دولت مرکزی است.
از دیدگاه ایران پیچیدگی بحران در سوریه و حیات گروه‌های متنوع تروریستی، راه چاره‌ای را ج‍ز، تقویت اسد نگذاشته است. در این میان گفتنی است که در سوریه بیش از 15 گروه تروریستی با 65 هزار جنگجوی فعال فعالیت‌ می‌کنند که می‌توانند خلاء داعش و سایر نیروهای تکفیری را بگیرند. در چنین شرایطی نمی‌توان روی گروه‌های تروریستی حساب باز کرد و با آنها بر سر خاتمه بحران چانه‌زنی کرد. این گروه‌ها از انسجام فکری و ایدئولوژیکی برخوردار نیستند و هر کدام برای خود مدعی حکومت و حکمرانی هستند.
حال در این میان سعودی‌ها با انکار واقعیت‌های سوریه و تاکید بر حذف اسد بر عمق بحران در این کشور افزوده‌اند. به عبارتی با حمایت از نیروهای مخالف به قدرت‌گیری آنها کمک کرده و این امر نتیجه‌ای جز افزایش خشونت و افراط‌گری در سوریه نداشته است. حل تروریسم نیازمند مساعی جمعی است. متاسفانه در حال حاضر هیچ نشانه مثبت و امیدوارکننده‌ای در این خصوص دیده نمی‌شود. دو کشور بزرگ ایران و عربستان به جای اتخاذ سیاست مشترک و هماهنگ در سوریه هر روز از همدیگر فاصله گرفته و در تلاش برای تضعیف نفوذ و قدرت یکدیگر می‌باشد. در این آشفته بازار، اقدامات قدرت‌ها در سوریه بیش از آنکه منجر به توقف موتور جنگی تکفیری‌ها گردد، باعث خنثی شدن اهداف و تلاش‌های یکدیگر شده است.
در این میان تنش‌های جدید دیپلماتیک میان تهران و ریاض هم نه‌تنها باعث تضعیف روند مذاکره و دیپلماسی چندجانبه در حل بحران سوریه می‌شود بلکه زمینه را برای تنفس داعش و یارگیری بیشتر آنها کمک می‌کند. نقطه قوت داعش در شکاف‌ها است. در این میان وقتی که میان دو کشور پرچمدار شیعه و سنی نفاق و اختلاف پیش آید، خوراک خوبی برای ماشین تبلیغاتی داعش جهت جذب نیروهای افراطی از عربستان و دیگر کشورهای اسلامی منطقه فراهم می‌شود. داعش در بیانیه‌های خود از ایران به عنوان دشمن صفوی یاد می‌کند. این گزاره در درجه اول بار تاریخی و ایدئولوژیک دارد. به این شکل که این گروه امروز در فقدان خلافت عثمانی جانشین صلاحیت‌دار این دولت بوده و پرچم مبارزه با شیعیان را راهبری می‌کند. بی‌تردید چنین القائاتی برای اقشار محافظه‌کار سنتی جهان اسلام بسیار جذبه دارد. این طیف از افراد که نزدیک شاهد انفعال دولت‌های حاکم خود هستند، داعش و گروه‌های مدعی خلافت را آمال و مقصد اهداف و خواسته‌های ایدئولوژیک خود می‌یابند. از این رو تداوم تنش و بحران در روابط دو قطب قدرت منطقه تاثیری جزء شعله‌ور شدن آتش افراط‌گرایی و اندیشه‌های جزم‌گرایانه نخواهد داشت. مسلما در این میدان سعودی‌ها با توجه به زمینه‌های مستعد لازم جهت فعالیت‌های افراط‌گرایانه آسیب‌پذیری بیشتر از این واقعه خواهند برد. جامعه عربستان بهشت افراط‌گرایی است. وجود حکومت استبدادی با قرائت خاصی از اسلام از یکسو و سنتی بودن جامعه از سوی دیگر، بستر مناسبی برای گروه‌های داعیه‌دار اسلامی جهت گستراندان شبکه تروریستی‌شان است.
در چنین وضعیتی ضروری است که نخبگان سعودی با اجتناب از اقدامات تنش‌زا به سمت تعامل و همکاری با ایران حرکت کنند. آنها باید این مسئله را درک کنند که تهدید افراط‌گرایی در درجه اول متوجه منطقه است. راهکار حل این تهدید هم در گروه تعامل منطقه‌ای است. تا زمانی‌که این امر مهم لحاظ نگردد، همچنان شاهد تداوم حیات تکفیریسم در منطقه و به تبع آن بی‌ثباتی‌های بیشتر خواهیم شد.