امکان‌سنجی و محدودیت‌های دیپلماسی دفاعی ایران و ژاپن


 
 
 
ژاپن یکی از قطب‌های مهم اقتصادی دنیاست که صفت اثرگذاری سیاسی و قدرت دفاعی آن نیز چند سالی است مورد توجه محافل نظامی و دانشگاهی قرار گرفته است؛ اما واقعیت آن است که ما شناخت اندکی از جایگاه این کشور در مناسبات جهانی و قدرت دفاعی آن داریم. برای مثال ما هنوز رویکرد ژاپن درقبال ایران را دقیق نمی‌دانیم. دراین‌خصوص، همانگونه که غالب تحلیگران به درستی معتقدند که روابط ایران و چین با درنظر گرفتن نقش آمریکا سه‌جانبه است؛ این موضوع درمورد روابط ایران با ژاپن در مقیاس بسیار بیشتری صادق است. در عین حال، ژاپن با وجود اختلافات ارضی با چین و ذهنیت فاجعه اتمی هیروشیما و ناکازاکی با ایالات‌ متحده، بالاترین حجم داد و ستد تجاری را با همین کشورها دارد.

در سیاست کلان ژاپن، اقتصاد مؤلفه‌ای حیاتی است و طراحی سیاست خارجی این کشور در عرصۀ جهانی سال‌ها مبتنی‌بر همین ایده تأثیرگذاری اقتصادی بوده است؛ اما این فضا از زمان روی کار آمدن شینزو آبه به‌عنوان نخست‌وزیر در دسامبر ۲۰۱۲ تغییر کرده و این کشور درصدد بیشترین تحول و احیا ساختار دفاعی خود برآمده است. از دسامبر ۲۰۱۳ که ژاپن شورای امنیت ملی خود را ایجاد و نخستین استراتژی امنیت ملی را منتشر کرد، دکترین جدید دفاعیِ این کشور یعنی «مشارکت فعال در صلح» در دستور کار قرار گرفته و ممنوعیت چند دهه‌ای در صادرات اسلحه را به حالت تعلیق در آورده است. می‌توان این نکته را درک کرد که معنای دیگر این سیاست، «صلح ازطریق قدرت» است. این امر در ژوییه 2015، با تفسیر ماده ۹ قانون اساسی ژاپن توسط کابینۀ آبه عملیاتی شد. پیشرفت برنامه‌های هسته‌ای و موشکی کره شمالی به سمت دستیابی به توانمندی اجرای حملات هسته‌ای بین‌ قاره‌ای و همچنین اظهارات و تحرکات چین در راستای ادعای مالکیت به جزایر ژاپن در شرق دریای چین و ابراز وجود چینی‌ها در غرب اقیانوس آرام، ازجمله عواملی به شمار می‌روند که ژاپن را به سمت الگوهای معطوف به قدرت بازدارندگی و خودیاری دفاعی سوق داده است.

افزون‌بر آن در فیلیپین، کشوری که به‌لحاظ جغرافیایی کلید دسترسی گسترده نظامی ایالات متحده به منطقه آسیای جنوب ‌شرقی محسوب می‌شود، اخیراً رئیس‌جمهوری روی کار آمده که خواهان جدایی از آمریکا و اتحاد با چین است. روابط دفاعی با تایلند، دیگر متحد دیرینه آمریکا در منطقه نیز از زمان کودتای نظامی اخیر در این کشور روبه سردی گراییده است. ازسوی‌دیگر، روابط آمریکا با کره جنوبی، یکی دیگر از متحدان مهم آسیایی نیز به واسطه رسوایی‌های سیاسی اخیر رئیس‌جمهور این کشور دستخوش تنش‌های جدیدی شده است. مواردی که همه به نوعی با ایالات متحده آمریکا گره خورده است. مخصوصاً اکنون که با روی کار آمدن دونالد ترامپ، عنصر جدیدی به این عدم قطعیت در امنیت ملیِ ژاپن و پافشاری بر تدوین سیاست جدید دفاعی این کشور افزوده است. درواقع به قدرت رسیدن دولت جدید در آمریکا و سیاست نگاه به درون رئیس‌جمهور جنجالیِ آن زنگ خطر را برای ژاپن به صدا درآورده است؛ به‌طوری‌ که مواضع ترامپ، پرسش‌ها و نگرانی‌هایی را نزد مقامات توکیو درباره «قابل اعتماد» بودن دولت جدید در واشینگتن ایجاد کرده است. به‌طور نمونه، ترامپ در آوریل 2016 در گفت‌وگویی با شبکه فاکس نیوز با اشاره به تحولات شرق آسیا گفته بود: «کره شمالی دارای سلاح هسته‌ای است و ژاپن هم با این کشور مشکل دارد. شاید بهتر باشد که آنها (ژاپنی‌ها) از خودشان در برابر کره شمالی دفاع کنند».

با درنظر گرفتن برنامه اعلامی صد روز اول ترامپ که اولین نمونۀ آن ظرف چند هفته گذشته با امضای یک فرمان اجرایی، این کشور را از پیمان تجاری اقیانوس آرام موسوم به شراکت ترانس ـ پاسیفیک (TPP) خارج کرد؛ تا حدودی ممکن است استراتژی ژاپن را به‌سوی استقلال بیشتر دستخوش تغییر و تحول کند. هرچند قرعه نخستین سفر خارجی جیمس ماتیس، وزیر دفاع آمریکا به نام کشورهای کره جنوبی و ژاپن افتاد. ماتیس در این سفر تلاش نمود به دوستان آمریکا یادآوری کند که شعارهای روزهای کمپین انتخاباتی ترامپ درباره اینکه معاهدات دفاعی، صرفاً شعار بوده و قرار نیست جنبه عملی پیدا کند. به فرض ضعیف، درصورت تحقق و پایداریِ عدم قطعیت در روابط توکیو ـ واشینگتن، شاید بتوان به‌گونه‌ای پایه‌های همکاری ایران و ژاپن را در حوزه‌هایی فراتر از انرژی و تجارت گسترش داد. قطعاً یکی از حوزه‌های مورد علاقه ایران، حوزه فناوری و امکان همکاری‌های دفاعی است؛ اما شکی نیست که گسترش و تقویت پیوندهای سیاسی و دفاعی دو کشور ایران و ژاپن، عموماً تابعی از فضای مساعد بین‌المللی و همچنین متغیر ایالات متحدۀ آمریکا است که در پرتو آن، امکانِ تحقق بستر مناسب برای سایر حوزه‌های همکاری را فراهم می‌کند.

ژاپنی‌ها برای ائتلاف با آمریکا، یک دلیل منطقی دارند و آن، حفظ توازن قوا با چین است. با توجه به اختلافات ارضی دو کشور در دریای شرقی چین، توکیو تنها در ائتلاف با واشینگتن می‌تواند روی از دست نرفتن منافع راهبردی‌اش حساب باز کند. از همین‌رو، این ائتلاف سبب می‌شود ژاپن گاهی به ناچار، سیاست‌هایی را بپذیرد که با سیاست‌های این کشور در تضاد آشکار است. بنابراین، با علمِ اینکه ژاپنی‌ها امروز حتی بیش ‌از اروپایی‌ها تابع سیاست‌های آمریکا هستند؛ اما فضای نسبتاً مساعد پسابرجام این خوش‌بینی و امیدواری را نزد مقامات ایرانی قوت بخشیده است. دراین‌میان، ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺷﺮﻁ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻫﻰ مناسبات ﺩﻓﺎﻋﻰ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ زمینه‌‌های ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻣﺘﻌﺎﺩﻝ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺑﻴﻦ دو ﻛﺸﻮر ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺷﻮﺩ. ﺑﻪ‌ﻃﻮﺭ ﻛﻠﻰ، ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻣﻨﺎقشهﺁﻣﻴﺰ ﻧﻤﻰﺗﻮﺍﻧﺪ ﺯﻣﻴﻨﻪﻫﺎﻯ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻜﻞﮔﻴﺮﻯ روابط ﺩﻓﺎﻋﻰ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ دوجانبه یا ﻣﻨﻄﻘﻪﺍﻯ ﺭﺍ بهﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ. ﻋﻠﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻰﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ سیاست‌های کلان ژاپن، خاص بودنِ سیاست ایران در منطقه و جهان و همچنین ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭﻯ ﻭ ﺍﺛﺮﺑﺨﺸﻰ ایالات متحده ﺩﺭ ﻣﻌﺎﺩﻻﺕ ﻣﻨﻄﻘﻪﺍﻯ ﺩﺍﻧﺴﺖ. مضافاً اینکه شینزو آبه، مایل به قطع تماس‌های نظامی با کره شمالی و امتناع تهران از خرید تسلیحات از این کشور است. این موضوع را نخست‌وزیر ژاپن در دیدار با حسن روحانی، اواخر شهریور ماه در نیویورک در حاشیۀ اجلاس سازمان ملل به وی اعلام کرده بود.

بنابراین می‌دانیم که ایران و ژاپن ازنظرِ روابط خارجی با یکدیگر اختلاف‌هایی دارند؛ اما در برخی حوزه‌ها می‌توانند تا مرز ائتلاف هم پیش بروند. به همان دلیل که ایران دوست نزدیک چین است؛ اما تنش‌های توکیو با پکن را در روابط توکیو و تهران دخالت نمی‌دهد، ژاپن نیز دوست آمریکا است؛ اما در عمل و برخلاف دیدگاه ایالات متحده، می‌گوید که تمایل دارد در امور غرب آسیا با ایران مشورت کند. چین که در ساخت راه ابریشم، دارای منافع مشترک (هر چند مبهم) با ایران است، در توسعه بندر گوادر پاکستان، رقیب طبیعی ایران می‌شود و هند و ژاپن با ابراز علاقه برای توسعه بندر چابهار در چند کیلومتری گوادر، در این موردِ خاص، متحد ایران می‌شوند. بنابراین قلمرو تجارت دریایی یکی از مهم‌ترین حوزه‌هایی است که ایران و ژاپن قابلیت ارتقاء روابط را دارند. این موضوع هم در بُعد کشتیرانی و مقابله با دزدی دریایی امکان پیشرفت دارد و شاید هم با اندکی خوش‌بینی و در بلندمدت خرید ناوگان نظامی از ژاپن و دیپلماسی دفاعی.

ژاپن اکنون جایگاه هشتم را در رده‌بندیِ صرف هزینه نظامی جهان دارد و آن‌گونه که مؤسسه تحقیقات بین‌المللی صلح استکهلم در آوریل 2016 اعلام کرده است، این کشور در سال 2015 حدود 41 میلیارد دلار در بخش دفاعی خود هزینه کرده است. رتبۀ چهارم ناوگان دریایی بزرگ جهان و بهترین و قوی‌ترین نیروی دریایی در آسیا با مجموع 114 ناو جنگی، و بیش از 22 فروند زیردریایی، متعلق به این کشور است که عددی بسیار فراتر از نیروی زیردریایی درحال رشد چین به‌ حساب می‌آید. متخصصان هوافضای ژاپن پنجم بهمن سال جاری نیز اولین ماهواره ارتباطات نظامی این کشور را با «راکت اچ ـ۲ آ»، به‌نام «اسپارکل» به فضا فرستادند. نظر به آنکه حدود هشتاد درصد از نفت وارداتی ژاپن از خلیج فارس و تنگه هرمز عبور می‌کند؛ درصورتی که دولت ترامپ بخواهد از نقش‌آفرینی خود در خلیج فارس بکاهد؛ ژاپن به هیچ‌وجه مایل نیست این خلاء قدرت توسط ناوگان‌های چینی پر شود. موضوعی که مقامات ژاپنی با نگرانی شاهد آن هستند که چین برای رزمایش‌های خود تا غرب اقیانوس هند و دریای مدیترانه و حتی تأسیس پایگاه نظامی در جیبوتی پیش رفته‌اند.

درحال‌حاضر، ایران امن‌ترین کشور غرب آسیا و محلی مناسب برای تأمین انرژی دنیاست. ژاپن نیز به‌دلیل نیاز زیادی که در زمینه انرژی دارد به تعامل با ایران در حوزه نفت و گاز بسیار علاقمند است. این کشور سومین مصرف‌کننده و واردکننده بزرگ نفت در دنیا پس از آمریکا و چین است، و بزرگ‌ترین واردکننده گاز مایع (ال‌ان‌جی) محسوب می‌شود. ایران می‌تواند از همین نیاز به نحو احسن استفاده کند. این امر مستلزم کم‌رنگ شدن و یا حل اساسیِ معضل قطعیت در سیاست خارجی کشور است. بدین مفهوم که دشمنیِ پایدارِ تهران با واشینگتن و برخی از کشورهای غربی، همواره این پیام را به دنیا ارسال کرده است که تهران در عرصۀ بین‌المللی فاقد گزینه‌های قابل اتکاء بوده و در موقعیت انزوا، قدرت چانه‌زنی‌های معمول را ندارد. مخالفت عجیب چین با عضویت ایران در پیمان شانگهای در اجلاس اخیر تاشکند، نمونه آشکار چنین روندی است. این درحالی است که چین با کشورهای عرب خلیج فارس و عربستان سعودی به‌عنوان رقیبب و تهدید ایران مبادلات تسلیحاتی محکمی دارد و حتی امارات متحده عربی، قطر و کویت به‌عنوان متحدان آمریکا، با کره شمالی که دشمن این کشور به حساب می‌آید روابط نظامی پیچیده‌ای دارند. بنابراین، به حاشیه رانده شدن ژاپن در محاسبات راهبردی کشور و عدم تمایل توکیو به واسطۀ خصومت روزافزون ایران با غرب و مشخصاً ایالات متحده آمریکا، امکان ارتقاء روابط با ژاپن به‌عنوان کشوری قوی در عرصه فناوری‌های دفاعی را از ایران سلب کرده است.

بنابراین، با وجود شرایط و محدودیت‌های موجود در روابط ایران و ژاپن در میان‌مدت حتی بحث درمورد روابط دفاعی آنها نیز بسیار ساده‌انگارانه به‌نظر می‌رسد؛ اما درصورت تسهیل شرایط و فضای مساعد بین‌المللی برای سفر نخست‌وزیر آبه به ایران ـ که پس از انقلاب تاکنون سابقه نداشته است ـ می‌توان گام‌های نخست را با ارتقاء مناسبات سیاسی و بسط معاملات تجاری دوجانبه برداشت. پس از آن نیازمند تشکیل گروه‌های متعدد کاری و باز کردن گونه‎ای از مکانیسم گفت‌وگویی است که می‌بایست به «دیالوگ استراتژیک» منجر شده و ﻣﻌﻄﻮﻑ ﺑﻪ ﺳﺎﻣﺎﻧﺪﻫﻰِ ﺳﺎﺯﻭﻛﺎﺭﻫﺎﻯ ﺣﻘﻮﻗﻰ، ﻧﻬﺎﺩﻯ ﻭ ﻛﺎﺭﻛﺮﺩﻯِ دو کشور ﺑﺎﺷﺪ تا قبل از هر اقدامی، اطمینان حاصل شود که در هر شرایطی، این روابط همچون گذشته از کشوری ثالث همچون آمریکا کمتر اثر پذیرد. با وجود تحقق چنین شرایطی، نخستین اقدام می‌تواند دعوت فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی از همتای ژاپنی خود برای دیدار از ایران و سپس انجام مأموریت‌ها و رزمایش‌های مشترک مقابله با دزدان دریایی و امنیت مسیرهای انتقال انرژی به سمت اقیانوس هند باشد.