ویروس کرونا و لزوم چندجانبه‌گرایی در جهانی به‌هم‌وابسته


مقدمه
پذیرش این مسئله که در جهان امروز، مخاطرات بین‌المللی از مرزهای طبیعی کشورها می‌گذرند و به‌شیوه‌ای جهان‌گستر تمامی جوامع را درگیر می‌کنند، نشانگر نوعی بلوغ سیاسی در تمامی بازیگران بین‌المللی است. سیاسی شدن مسائل اقتصادی، اهمیت فزاینده آلودگی زیست‌محیطی و خطرهای آن برای جوامع، با تأثیر بر روابط بین‌الملل، آسیب‌پذیری دولت‌ها و جوامع را در برابر حوادث و جریان‌هایی نشان می‌دهد که در قلمرو دیگر کشورها رخ می‌دهند. در این فضا، شاخصه اصلی نظام بین‌الملل، پیچیدگی، روابط متعدد و متداخل، کشاکش و همکاری است. ویروس کرونا که اکنون با اسم رسمی کووید-19 شناخته می‌شود، یکی از پدیده‌هایی است که به گفته رئیس سازمان بهداشت جهانی «هیچ کشوری نباید تصور کند از آن مصون است. این تصور نه‌فقط اشتباه است، بلکه جبران‌ناپذیر خواهد بود. این ویروس به مرزهای بین‌المللی احترام نمی‌گذارد».  این پدیده فرامرزی پس از ظهور، با به‌چالش کشیدن تمامی بازیگران بین‌الملل، همه را ناگزیر کرده است به همکاری و همگرایی‌هایی برای مهار بحران روی آورند. 
دراین‌راستا، در نوشتار حاضر که به نقش چندجانبه‌گرایی در برخورد با پدیده کرونا اختصاص دارد، ابتدا رویکرد چین درقبال شیوع بیماری کرونا و ارزیابی اقدامات این کشور، و سپس، واکنش‌هایی که به این بیماری در سطح بین‌المللی صورت گرفته و پیامدهای ظهور کرونا در سطح بین‌المللی تحلیل و بررسی شده است. بخش پایانی مروری انتقادی بر دیدگاه نقادانه آمریکا درقبال چین دارد که به مطالعه رویکرد آمریکا درقبال شیوع این ویروس در چین اختصاص یافته است. 

1. برخورد چین با ویروس کرونا 
با بروز بحران کرونا، علاوه‌بر مرگ شهروندان چینی، اقتصاد این کشور نیز با دشوارترین آزمون خود پس از بحران اقتصاد جهانی 2008 مواجه شده است.  برخی تحلیل‌ها عنوان کرده‌اند شیوع ویروس کرونا اگر در سه ماه کنترل شود، تولید ناخالص داخلی واقعی این کشور را 8‌/‌0 درصد و اگر در نُه ماه کنترل شود، 9‌/‌1 درصد آن را کاهش خواهد داد.  این‌ درحالی ‌است‌ که در مقایسه ‌با شیوع بیماری سارس در سال 2003، اقتصاد چین شکننده‌تر است و نیاز به تدابیر بیشتری ازسوی دولت این کشور احساس می‌شود. 
مانند هر کشوری، چین نیز مایل نیست ضربه‌ای به ساکنان و منافع اقتصادی خود وارد آورد. ظهور این ویروس رخدادی خارج از حوزه تسلط دولت چین بوده است که حتی به گزارش سازمان بهداشت جهانی، منبع شیوع آن هنوز معلوم نیست.  بااین‌حال، وضعیت چین در نظام بین‌الملل به‌گونه‌ای است که موجب شده است واقعیت بداقبالی این کشور به شایعاتی درمورد بی‌تدبیری آن تعبیر شود. رفت‌و‌آمد و سفر، شمار جمعیتی بالا، اثر متقابل اقتصادی و غیره موضوعاتی هستند که اهمیتی به نقش چین در جهان می‌دهند؛ اما درعین‌حال، هزینه‌های چنین رخدادهایی را برای دیگر دولت‌ها بالا می‌برند. در این پدیده، شناسایی منبع انتشار، ممانعت از گسترش، مدیریت و تجمیع منابع لازم برای مبارزه با بیماری و ریشه‌کن‌سازی آن، در گام نخست متوجه کشور چین و نهادهای بین‌المللی تخصصی مرتبط، و سپس دیگر دولت‌ها در نظام درهم‌متعامل بین‌الملل بوده است. 
چین ازآنجاکه مشابه این موضوع را پیش ‌از این در بحران شیوع سارس در سال 2003 تجربه کرده بود، برخی آمادگی‌های لازم را برای مدیریت به‌هنگام این پدیده داشت: نخست، در حوزه بهداشت و درمان، به گزارش سازمان بهداشت جهانی ، اقدام مقامات این کشور بسیار متفاوت با پدیده سارس و بسیار عملگرایانه‌تر بوده است. چین فقط در ده روز بیمارستانی را برای مبتلایان احداث، و حتی قبل از دستور سازمان بهداشت جهانی اعلام قرنطینه کرد که شامل جداسازی پنجاه میلیون نفر در ووهان و شهرهای اطراف می‌شد. 
در مرحله دوم، ازآنجاکه شیوع کرونا نه در سطح ملی و نه در سطح بین‌المللی فقط به حوزه بهداشت منحصر نمی‌شود، در سطح ملی، دولت چین در عرصه حکمرانی با پاسخ فوری به چهار مسئله مواجه بود: بحران سلامت عمومی، وقفه‌ اقتصادی، احتمال برانگیخته شدن خشم و بی‌اعتمادی عمومی، و پاسخ به خدشه احتمالی به اعتبار جهانی این کشور. 
ـ پاسخ فوری به بحران سلامت عمومی: چین در چهار مورد فوق بنا به‌ تجربه سارس، نهایت تلاش خود را برای همگامی و هم‌افزایی ملی و بین‌المللی انجام داد و مشکل کووید-19 را کاملاً وظیفه‌ای ملی درنظر گرفت که قصور در آن جایز نبود. درمورد بحران سلامت عمومی، این کشور بلافاصله همکاری‌های خود را با سازمان بهداشت جهانی آغاز کرد و اطلاعات را در اختیار این سازمان و شبکه بین‌المللی دانشمندان قرار داد، همزمان چین در سطح ملی زیرساخت‌های لازم برای مدیریت چابک این بحران را فراهم آورد که برای درک این مهم لازم است گزارش‌های‌ سازمان بهداشت جهانی مورد توجه قرار گیرند. 
ـ پاسخ فوری به وقفه‌ اقتصادی: چین برخلاف دوره مهار سارس 2002-2005 که در پویایی اقتصادی بود، امروز با وقفه اقتصادی مواجه است و این فشار اقتصادی ناشی از اپیدمی (یعنی وقفه اقتصادی ناشی ‌از مقابله‌ با بیماری، اخلال در حمل‌ونقل عمومی، و بسته شدن رستوران‌ها و مکان‌های تفریحی) را برای مقابله با آن افزایش می‌دهد.  درمورد مسئله اقتصادی، چین تصمیم‌های دشواری را برای آهسته‌ کردن روند رشد خود اتخاذ کرده است. 
ـ پاسخ فوری به احتمال برانگیخته شدن خشم و بی‌اعتمادی عمومی: بازی‌های رسانه‌ای، مانند دوران شیوع سارس، به نگرانی عمومی، خشم و بی‌اعتمادی مردم چین دامن می‌زنند. برخی از مقالات، در بی‌اعتمادی به دولت چین، پاسخ ژاپن به کرونا را می‌ستودند؛  برخی در هنگ‌کنگ از این بحران به‌نفع مخالف با دولت چین بهره‌برداری می‌کردند.  دراین‌بین، مقامات چینی با حضور بین مردم، در فضای عمومی، مانند بیمارستان‌ها و نمایش توجه خود به وضع سلامت شهروندان، گام بزرگی در آرام‌ کردن جامعه و حفظ انسجام ملی برداشتند. 
ـ پاسخ فوری به وارد آمدن خدشه احتمالی به اعتبار جهانی: بسیاری مقامات چینی را متهم کرده‌اند که چند هفته قبل از اعلام مسئله به سازمان بهداشت جهانی از موضوع مطلع بوده و اقدامی نکرده‌اند.  چین با توجه ‌به تجربه سارس در این نوع اتهام‌ها، از سطح بسیار بالایی واردعمل شد. شی‌ جین پینگ، رئیس‌جمهور این کشور، خود موضوع مقابله ‌با کرونا را دردست گرفت که تأثیر مثبت بالایی از رویکرد چین در سطح بین‌المللی به‌همراه داشت. با این اقدام، حتی منتقدان سرسخت نیز نتوانستند بیشتر به دولت این کشور خُرده بگیرند.
درکنار اقدامات مثبتی که چین برای مهار شیوع بیماری و حفظ منافع ملی خود انجام داده است، برخی چالش‌ها نیز وجود داشته‌اند که عبارت‌اند از: 
ـ دور زدن مرکزگرایی و دیوان‌سالاری: گفته می‌شود یکی از مشکلات چین در برخورد با ویروس کرونا، وجود مرکزگرایی در این کشور بوده است. از این ‌منظر، احتمال تعلل کردن در واکنش اولیه به این ویروس جای تعجبی نداشته است. رویکرد دیوان‌سالارانه‌ای که تمامی اختیارات را به حلقه‌ محدودی در عرصه قدرت اعطا کرده است، موجب صبر برای دریافت دستورات از بالا می‌شود. باوجوداین، ورود مستقیم شی‌ جین پینگ به موضوع توانست تا اندازه‌ زیادی دیوان‌سالاری را دور بزند و با موفقیت به بحران پاسخ گوید. 
ـ ناکافی بودن تجربه درمورد اپیدمی و نقص سیستم هشداردهی: علی‌رغم تجربه سارس در سال‌های 2002-2005، واکنش مقامات ووهان به ویروس کرونا بسیار آهسته ارزیابی می‌شود که به‌سبب ضعف سیستم هشداردهی چین و تلاش دیوان‌سالاری برای کم‌اهمیت نشان دادن بحران است. این موضوع ترس از تصمیم‌گیری در مواقع نبودِ اطلاعات کافی را نیز نشان می‌دهد. 
ـ دور زدن وقفه اقتصادی: وضعیت غیرپویای اقتصادی چین هم خود مشکلی است که پکن در پاسخ به کاهش سرعت رشد، سیاست مالی منعطفی را با تأکید بر سرمایه‌گذاری عمومی درپیش گرفت. قبل از ویروس کرونا، دولت این کشور بانک‌های بزرگ را وادار کرده بود سود بانکی را برای وام‌گیرندگان فردی و کسب‌و‌کارهای کوچکی که از آثار جنگ اقتصادی با آمریکا به‌رنج افتاده بودند کاهش دهد و درحال‌حاضر، با بروز ویروس کرونا به این روال ادامه می‌دهد. 
مطالب گفته‌شده نشان می‌دهد که چین درصدد است علاوه‌بر نظارت بر موضوع در سطح ملی، سیاست خارجی خود را با پیروی از سیاستی قاطعانه و جسورانه‌ که از دوره شی ‌جین ‌پینگ تاکنون با هدف تلاش برای کسب دستاوردها و فاصله گرفتن از سیاست کم‌هیاهو و حرکت با چراغ خاموش ادامه یافته است دنبال کند. این کشور درصدد تغییر چهره بین‌المللی خود، از بازیگری امنیتی و مخل نظم موجود، به بازیگری اقتصادی ـ امنیتی و معترض به نظم موجود بین‌المللی، اما معتقد به الزامات آن است. چین مایل است چنین رویدادهایی کمترین اثر را بر روابط بین‌المللی آن بگذارد و بیش‌ازهمه، در سطح بین‌المللی گذر از این بحران، منفعت آن را تأمین ‌کند؛ درنتیجه، اتهام به عدم همکاری چین ممکن است ضعفی نهادی باشد؛ اما نیتی مطابق با راهبردهای کلان این کشور در نظام بین‌المللی که همکاری و اعتبار بین‌المللی را طلب می‌کند نیست. 

2. واکنش بین‌المللی به ویروس کرونا
پاسخ جهانی به کرونا نشان می‌دهد زمانی‌ که گسترش اپیدمی اقتصاد و اعتبار کشورها را در سطح جهانی تهدید می‌کند، بالاخره پیوند پیچیده‌‌ای که بین سلامت عمومی، علم و سیاست وجود دارد خود را نشان می‌دهد. واکنش‌ها به ظهور ویروس کرونا در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی قابل بررسی است. در سطح ملی، کشورها نوعی تجربیات خاص خود را اعمال کرده‌اند که با توجه ‌به وابستگی موضوع به این تجربیات خاص، رویکردها بسیار متنوع بوده است. در سطح منطقه‌ای، به‌ویژه در اروپا، همکاری‌ و همگرایی‌هایی قبل از ورود سازمان‌های جهانی صورت گرفته است؛ اما در سطح جهانی، باید به رویکرد سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن اشاره کرد که با اراده‌ای محکم وارد عمل شده‌اند. همچنین نقش رسانه‌های بین‌المللی را نیز نباید انکار کرد که هم‌ مثبت و هم‌ منفی ارزیابی می‌شوند. 
ـ نقش سازمان ملل متحد در ایجاد همگرایی: در شرایطی ‌که انتقاد از نهادهای بین‌المللی، به‌ویژه سازمان ملل متحد به گرایشی همه‌گیر تبدیل شده است و نوعی بی‌اعتمادی به این سازمان و نهادهای وابسته به آن دیده می‌شود، ویروس کرونا فواید تشکیل سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن را نشان داد که ثابت می‌کند چندجانبه‌گرایی در جهان هنوز لازمه حفظ امنیت و صلح بین‌الملل است.  در چهارچوب نظم نهادی بین‌الملل، دولت‌های بین‌المللی دارای حقوق و وظایفی متقابل هستند. در بحرانی مانند ظهور پدیده کرونا که به جغرافیای خاصی محدود نمی‌شود و به‌ویژه بر یکی از بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان اثر گذاشته است، نیاز به همکاری، چندجانبه‌گرایی و تقویت همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بیش‌از‌پیش احساس می‌شود. حقوق و وظایف متقابل در این بحران هم بین سازمان بهداشت جهانی و چین، بین سازمان بهداشت و دیگر کشورها، و بین چین و دیگر کشورها دیده شد. 
ـ نقش سازمان بهداشت جهانی: دراین‌بین، باید تصدیق کرد سازمان بهداشت جهانی یکی از مهم‌ترین نقش‌ها را در مقابله ‌با پدیده کرونا ایفا کرده است. این سازمان با اعلام وضعیت اضطراری سلامت عمومی با اهمیت بین‌المللی (فئیک)  و متعاقب آن، اعلام محدودیت‌های مسافرتی خاص، مسئولیتی مهم در مهار بین‌المللی بیماری‌های مسری دارد. اگرچه با توجه ‌به اخبار، بسیاری از کشورها درمورد ویروس کرونا قبل از اعلام این وضعیت ازسوی سازمان بهداشت جهانی خود محدودیت‌هایی را بر مسافران از چین اعمال کرده‌ بودند، اعلام این وضعیت موجب می‌شود موضوع بُعد جهانی و رسمی پیدا کند.
ـ نقش نهادهای زیردستی سازمان بهداشت جهانی: سازمان بهداشت جهانی با بهره‌گیری از درس‌هایی که در زمان شیوع سارس گرفته شد و با آگاهی از ضرورت مطلق توانمندسازی برای ایجاد هماهنگی منابع بین‌المللی در دسترس به‌هنگام وقوع اپیدمی و تمرکز منابع برای شناسایی اولویت‌ها و یافتن راه‌حل‌ مشکلات، ابزارهایی برای مقابله با سارس تعبیه کرد. درحال‌حاضر، این نهادها حتی بیشتر گسترش یافته‌اند و و هم‌افزایی دقیقی باهم دارند. این نهادها عبارت‌اند از: شبکه جهانی هشدار و پاسخ به شیوع بیماری (گوارن) ، ائتلاف برای نوآوری‌های آمادگی در مقابله ‌با اپیدمی (سپی) ، همکاری پژوهشی بین‌المللی برای آمادگی درمقابل بیماری‌های مسری (گلپید-آر) ، و ابتکارعمل بین‌المللی برای به‌اشتراک‌‌گذاری تمام داده‌های آنفولانزا (جیسید).  
ـ نقش مجموعه کشورهای ملزم به چندجانبه‌گرایی: بااین‌حال، استفاده از این ابزارها به‌جز با ذهنیتی که الزام به همکاری بین‌المللی و حضور در شبکه جهانی اطلاعات را حکم‌فرما کند، بی‌حاصل خواهد بود و تفاوتی ندارد که چین، آمریکا یا بازیگری دیگر باشد که این موضوع را نپذیرد. ضروری است این دیدگاه که بازیگران به تعهدات بین‌المللی خود سرسپردگی دارند شفاف باشد؛ برای مثال، برخی کشورهای اروپایی یا برخی کشورها در جنوب‌غربی آسیا با نشان دادن تعهد خود به همکاری بین‌المللی، نقشی تسهیل‌گر در تحکیم ذهنیت همکاری‌جویانه داشته‌اند. چین درمقابل دریافت کمک‌های سازمان بهداشت جهانی وظیفه داشته است با این سازمان نهایت همکاری بین‌المللی را به‌عمل آورد. به‌طور مشابه، کشورهای همسایه با چین نیز در منطقه آسیای جنوب‌شرقی وظیفه داشته‌اند هم با سازمان و هم با چین همکاری کنند. 
ـ نقش رسانه‌های بین‌المللی: باید گفت رسانه‌های بین‌المللی و شبکه‌های فضای مجازی، مهم‌ترین منابع برای اطلاع‌رسانی محسوب می‌شوند که البته آثاری مثبت و منفی دارند. ضرورت وجود و هم‌افزایی بین سامانه‌های نظارتی ملی و بین‌المللی برای کسب اطلاعات درمورد مبارزه با کرونا دیده شد. وجود و هم‌افزایی سامانه‌های نظارتی ملی و بین‌المللی موجب می‌شود اطلاعات علمی درمورد بیماری بتواند در زمانی به‌هنگام برای تشخیص اپیدمی و ممانعت از شیوع، برخورد بالینی صحیح با مبتلایان و کمک به مدل‌سازی، درک جهت‌گیری‌های آتی احتمالی و کارایی مفید مداخلات مختلف کمک کند.  درعین‌حال، ممکن است رسانه‌ها موجب بروز ترس و ناامنی ذهنی جوامع نیز شوند و به بروز واکنش‌هایی دامن بزنند که با ایجاد مشکلات خوشه‌ای (مانند: کاهش وسایل کنترل بحران، دراین‌مورد، مثلاً ماسک) مدیریت بحران را دشوارتر کنند. 
به‌طور کلی، مدیریت چین در این بحران و همکاری با سازمان بهداشت جهانی که با در اختیار قرار دادن سریع اطلاعات همراه بود، نشان داد «شبکه جهانی» و انجمن‌های بین‌المللی که درحال‌حاضر وجود دارند می‌توانند گردهمایی متخصصانی از سراسر دنیا را برای تمرکز تلاش‌های پژوهشی و توسعه‌ای بر بحران، به‌منظور اثرگذاری حداکثری تسهیل ‌کنند.  به تأیید بسیاری از متخصصان، سازمان بهداشت جهانی در نقش نهادی تخصصی، به‌خوبی مأموریت خود را در همکاری با چین اجرا کرد‌ه است. مدیریت این سازمان در اپیدمی‌هایی با مقیاسی جهانی نه‌فقط نشان می‌دهد این سازمان مفید است، بلکه نقش ضروری و جایگاه اجتناب‌ناپذیر آن را نیز برجسته می‌کند؛ درنتیجه، بار دیگر روشن شد در برابر تهدیدی جهانی، فقط پاسخی چندجانبه‌گرا با تأکید بر نقش نهادهای بین‌المللی می‌تواند کافی باشد. این نتیجه مهم که در سطح عملیاتی و پزشکی پذیرفته شده است، باید در سطح راهبردی و سیاست‌گذاری نیز مورد توجه قرار گیرد. 

3. پیامدهای ظهور کرونا در سطح بین‌الملل
شیوع و گسترش ویروس کووید-19 نه‌فقط به حوزه بهداشت محدود نمی‌شود، بلکه به امور ملی فقط یک کشور نیز منحصر نشده است. این موضوع چندبُـعدی و بین‌المللی است که به‌طور کلی، در شش حوزه  در آینده کوتاه‌مدت و میان‌مدت بر امور بین‌المللی اثرگذار خواهد بود: 
ـ ضربه به اقتصاد جهانی: این بحران ضربه‌ای به اقتصاد جهانی وارد خواهد کرد؛ به‌این‌سبب‌ که تداخلی عمده در فعالیت اقتصادی چین به‌وجود آورده است و البته تأثیر اقتصادی محدودیت در سفرهای بین‌المللی را نیز باید به آن افزود؛ درنتیجه، کُـندی چشمگیری در دومین اقتصاد بزرگ دنیا، که موتور محرکه رشد جهانی اقتصادی است، دیده خواهد شد. طبق ارزیابی بانک جهانی، این بحران می‌تواند تا پنج درصد کاهش در تولید ناخالص داخلی جهانی یا به‌عبارتی، سه تریلیون دلار خسارت به‌وجود آورد که اثری جهانی بر تمام کشورهای دنیا می‌گذارد.
ـ تداخل در زنجیره تأمین جهانی: موضوع دوم، به‌وجود آمدن تداخل در زنجیره تأمین بین‌المللی است؛ زیرا چین بزرگ‌ترین سازنده در جهان محسوب می‌شود و تقریباً در تمامی بخش‌های اقتصاد جهانی مشارکت دارد و درحدود سی درصد از ارزش افزوده جهانی در تولید کالا را داراست.
ـ کاهش سطح تعهدات دیپلماتیک چین: بحران کرونا می‌تواند رویدادها و دیدارهای خارجی، مثل نشست اتحادیه اروپا و چین را در پکن در مارس تحت‌الشعاع قرار دهد، اگرچه شی جین پینگ تدابیری اتخاذ کرده است که بتواند در دیدارهای تعیین‌شده مانند سفر به ژاپن شرکت کند. 
ـ اثرگذاری بر کشورهای درگیر در ابتکارعمل «یک کمربند، یک جاده»: با توجه‌ به بسته شدن راه‌ها و اعمال محدودیت‌هایی بر سفرها، از طرف چین کالاهای لازم برای ساخت‌و‌ساز، به کشورهایی که درگیر ابتکارعمل این کشور بوده‌اند نخواهد رسید و وقفه‌ای به‌شکل خواب سرمایه رخ خواهد داد که بر مجموعه کشورهای همکار در این طرح و همکاران این همکاران اثر خواهد گذاشت. 
ـ احتمال خدشه‌دار شدن اعتبار بین‌المللی دولت چین: با گسترش بحران ممکن است موضوع «تأخیر در اطلاع‌رسانی چین» بیش‌از‌پیش مورد بررسی قرار بگیرد و اعتبار دولت این کشور را در نقش بازیگری مسئول در نظام بین‌الملل زیر سؤال ببرد؛ به‌این‌معناکه دیگر نتوان مانع ‌از واکنش برخی کشورها برای محدود کردن یا حذف چین از دایره روابط سیاسی آنها شد. 
ـ احتمال کاهش سطح وابستگی به کالاهای چینی: این بحران می‌تواند همان‌طور که در کوتاه‌مدت موجب توقف صادرات چین شده است، در طولانی‌مدت نیز موجب شود کشورها سطح وابستگی خود را به کالاهای چینی کاهش دهند. البته این دو مورد اخیر فقط فرض‌هایی هستند که در عرصه عملگرا و واقعیت‌محور اقتصاد ممکن است چندان درست نباشند.
با توجه ‌به این نکات، پدیده کرونا را باید موضوعی درنظر گرفت که سرریز آن در فضای به‌هم‌وابستگی بین‌المللی، موجب خسارت دیگر کشورها نیز خواهد شد. در سال 2003، چین چهار درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را داشت و امروز هفده درصد از آن را به خود اختصاص داده است. همچنین این کشور در سال گذشته، به‌تنهایی هفتاد درصد از رشد اقتصادی جهان را داشت و به‌خوبی روشن است اقتصاد موضوعی است که با ایجاد همگرایی بخشی، در تمامی امور بین‌الملل اثرگذار است. این بدان معناست که بحران در چین، کلیت امور جهانی را متأثر خواهد کرد. 

4. کرونا، آمریکا و خدشه دوباره به الزامات جانبه‌گرایی
با آگاهی کامل از اصل منافع ملی چراغ راهنمای اقدامات خارجی و همچنین فهم «رقابت محور» آمریکا از چین در تمام سطوح اقتصادی، نظامی، سیاسی و فن‌آورانه، در بحران کرونا این انتقاد به آمریکا وارد است که رویکرد چندجانبه‌گرایانه در برخورد با بحران را نادیده گرفته است یا حداقل می‌توان گفت تلاش دارد در تقابل با چین از آن استفاده کند.  روشن است بحث‌های هویتی، مسائل را از واقعیت‌های موجود که باید عملگرایانه با آنها برخورد کرد، به بحث‌های ارزشی وارد می‌کند که بازی بی‌پایان مقصریابی، اتهام، هراس و دیگری‌سازی را به‌وجود می‌آورد. در فضای درگیری با کرونا، جهان به‌ویژه در اروپا و آمریکا بیش از شیوع بیماری، درگیر شایعات شده است؛ مردم از ترس ابتلا، مسیر تردد خود را در خیابان تغییر می‌دهند تا با چینی‌ها برخوردی نداشته باشند؛ کنشی که این نکته را به ذهن متبادر می‌سازد این است که همه چینی‌ها به ویروس آلوده‌اند و آنها را به «دیگری‌های» دوست‌نداشتنی تبدیل می‌کند. 
برخی از رسانه‌های آمریکایی از عنوان‌هایی برای اطلاع‌رسانی درمورد ویروس کرونا استفاده کرده‌اند که جهت‌دار بودن آنها درمورد چین محرز است: ویروس کرونا بدتر از تروریسم ، داستان چین را باور نکنید  و مثال‌هایی از این دست؛ اما پروفسور دیوید هیمان ، یکی از مسئولان عالی‌رتبه سازمان بهداشت جهانی به‌مدت 22 سال، در مقاله خود تصریح کرده است: چین به‌سرعت (در عرض یک روز) اطلاعات را در سطح جهانی با سازمان بهداشت به‌اشتراک گذاشته و پاسخی هماهنگ برای آن در سطوح ملی و بین‌المللی با همگرایی بین‌المللی سنجیده است که این نشانگر فهم کامل درس‌هایی است که از شیوع بیماری سارس گرفته شد. از دید او، ایرادی که به انتقادات به اعتبار چین [و دیگر کشورهای درگیر] در سطح بین‌المللی ممکن است وارد شود، به‌ویژه اگر این انتقادات جایی نداشته باشند، خود آسیبی جانبی به‌خصوص برای بحران بعدی به‌همراه خواهد داشت.  بنابراین، از نظر هیمان، مسئله این است که آیا منتقدان آمریکایی می‌خواهند شرایط انسانی بهتر یا بدتری به‌وجود آید. انتخاب آنها مسئله سرنوشت‌سازی برای بشریت است که خطوط آتی عبور کشورها از مرزهای ملی به بین‌المللی، تمایل آنها به همگرایی‌ و همکاری بین‌المللی و بهتر شدن امور جهانی را تعیین می‌کند. 
درمورد رفتار یکجانبه‌گرایانه رئیس‌جمهور آمریکا بحث‌های زیادی مطرح است، به‌ویژه با توجه ‌به اینکه این کشور در بحبوحه انتخابات است؛ اما با بیش از پنجاه مورد مثبت ابتلا به کرونا طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در این کشور و احتمال شیوع این ویروس در آمریکا، باید دید دولت مدعی این کشور چه برنامه‌ای خواهد داشت. 

5. نتیجه‌گیری 
با توجه ‌به این نکات، پدیده کرونا را باید موضوعی درنظر گرفت که سرریز آن در فضای به‌هم‌وابستگی بین‌المللی موجب خسارت دیگر کشورها نیز خواهد شد. درعین‌حال، ساختار نظام بین‌الملل وظیفه و تکلیفی را بر دوش چین و نیز سازمان‌های بین‌المللی و دیگر کشورها در مبارزه با این تهدید فرامرزی و فراملی قرار داده است. 
چین درصدد است علاوه‌بر نظارت بر موضوع در سطح ملی، سیاست خارجی خود را با پیروی از سیاستی قاطعانه و جسورانه‌ که از دوره شی ‌جین ‌پینگ تاکنون با هدف تلاش برای کسب دستاوردها و فاصله گرفتن از سیاست کم‌هیاهو و حرکت با چراغ خاموش ادامه یافته است دنبال کند. این کشور درصدد تغییر چهره بین‌المللی خود، از بازیگری امنیتی و مخل نظم موجود، به بازیگری اقتصادی ـ امنیتی و معترض به نظم موجود بین‌المللی، اما معتقد به الزامات آن است؛ درنتیجه، مایل است چنین رویدادهایی کمترین اثر را بر روابط بین‌المللی این کشور بگذارند و بیش‌ازهمه، در سطح بین‌المللی، گذر از این بحران منفعت آن را تأمین ‌کند. 
در سطح بین‌المللی، با توجه ‌به جایگاه چین در اقتصاد بین‌المللی و وابستگی متقابل بسیاری از کشورها به آن، ضمن سرریز این وابستگی به دیگر حوزه‌ها و اثر متقابل بر اقتصاد تمامی کشورهای بین‌المللی، بحران کرونا موضوعی است که به همکاری و همگرایی بین‌المللی نیاز دارد. درحال‌حاضر، زیر چتر حمایتی سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی، کشورها می‌کوشند بیشترین کمک و اقدام را درراستای کاهش آثار مخرب این پدیده انجام دهند. رویکرد آمریکا تاکنون برخلاف ژاپن که تلاشش برای رفع بحران بوده است، بیشتر بر چین‌هراسی و استفاده ابزاری از این بحران برای رقابت با چین و تعریف خود به‌عنوان ابرقدرت خوب بوده است. درمقابل، کشورهای حامی چندجانبه‌گرایی، به‌ویژه هم‌پیمانان آمریکا در اروپا، از رویکردی عملگرایانه برای تمرکز بر منافع ملی خود و کمک‌رسانی به رفع این بحران بین‌المللی استفاده کرده‌اند.