آسیب‌شناسی طرح‌های صلح قدرت‌های جهانی در بحران سوریه


آسیب‌شناسی طرح‌های صلح قدرت‌های جهانی در بحران سوریه
 
 
شنبه 28 شهریور 1394
 
 
 
 
با گذشت چهارسال‌ونیم از آغاز بحران سوریه، جنگ و درگیری در این کشور همچنان ادامه دارد. در این میان، قدرت‌های ذی‌نفع منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هر کدام به فراخور حال خود، استراتژی‌ها و تحرکات دیپلماتیکی را جهت برون‌رفت از بحران پیش‌آمده در سوریه اتخاذ کرده‌اند. از این منظر، بحران سوریه امروز تبدیل به محل آزمون طرح‌های صلح قدرت‌های جهانی شده است. حال این پرسش در میان افکار عمومی جهانی و محافل سیاسی مطرح است که برونداد و نتایج این طرح‌ها چه خواهد بود و آیا این طرح‌ها می‌تواند کورسوی امیدی را برای خروج از بحران فرسایشی چهارساله سوریه به‌وجود آورد؟ در طی تاریخ، نزاع‌ها و درگیری‌های داخلی با وساطت و میانجیگری قدرت‌های ذی‌نفع حل‌وفصل ‌شده است. این امر به‌خصوص برای کشورهای خاورمیانه بیشتر مصداق دارد. از آنجا که بسیاری از این کشورها زاده سیاست‌های استعماری گذشته قدرت‌های بزرگ جهانی هستند، خواه‌ناخواه مسائل و تحولات درونی این کشورها مستقیم و غیرمستقیم از استراتژی قدرت‌های بزرگ تأثیر می‌پذیرد.
قدرت‌های بزرگ جهانی طی قرن‌ها نفوذ و سلطه بر کشورهای خارومیانه، به طرف اصلی تحولات این کشورها بدل شده‌اند. اگر نگاهی به نیروهای سیاسی در خاورمیانه هم بیندازیم، به‌روشنی متوجه این اصل می‌شویم که آرایش قدرت در خاورمیانه چه میزان منطبق با خواسته‌ها و نیات بازیگران خارجی است؛ ازاین‌رو، نفس مداخله و اثرگذاری قدرت‌های خارجی بر مسائل منطقه‌ای خاورمیانه، امری مرسوم و پذیرفتنی است و این قدرت‌ها با استفاده از طرق مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، از نفوذ بالایی در این کشورها برخوردارند.
این اتفاق امروز نیز در شکل و شمایل مختلف در حال تکرار شدن است. قدرت‌های جهانی یک‌بار دیگر در قامت حافظان صلح و امنیت در تلاش برای خاتمه دادن به بحران کشدار سیاسی ـ امنیتی سوریه هستند. این قدرت‌ها امروز با مشاهده اثرات ویرانگر بحران در سوریه بر روی ثبات و امنیت منطقه‌ای، عزم خود را برای حل‌وفصل مسالمت‌آمیز آن جزم نموده‌اند. آمریکا با قبول خطر واقعی تروریسم بر شکل‌بندی قدرت در خاورمیانه، آمادگی خود را با سایر شرکا و رقبای جهانی‌اش برای رسیدن به توافقی جامع و پایدار در سوریه اعلان کرده است.
بدین ترتیب، اکنون افکار عمومی جهان در انتظار پیامدهای مثبت و واقعی تلاش‌های جهانی است. آنها بی‌صبرانه منتظر نشسته‌اند که آیا تحرکات دیپلماتیک جهانی زمینه‌ای را برای خروج مردم رنج‌دیده سوریه از بحران پیش‌آمده فراهم خواهد ساخت و یا اینکه همچنان دور باطل خشونت و ناآرامی این کشور را در کام خود نگه خواهد داشت.
شواهد و واقعیت‌ها حاکی است که اختلاف نگرش بنیادینی میان طرف‌های ذی‌نفع بحران وجود دارد. مقامات کرملین معتقد به اتخاذ راه‌حل‌های دیپلماتیک با مشارکت و حضور اسد در قدرت هستند. از دید دولت مسکو حکومت اسد در صورت مساعدت قدرت‌های خارجی و توقف ادامه حمایت از نیروهای تکفیری، یارای مقابله با تکفیریسم را داشته و می‌تواند ثبات و آرامش را به جامعه سوریه بازگرداند. در برابر آمریکایی‌ها خواستار ترک قدرت از سوی اسد هستند. در این نگاه، اسد با توجه به اعمالش، مشروعیت سیاسی خود را از دست داده و به همین سبب، گروه‌های سیاسی سوریه حاضر به قرار گرفتن در کنار نظام بعثی سوریه نیستند؛ ازاین‌رو، تنها گزینه ممکن، انجام انتقال سیاسی در سوریه بدون مشارکت اسد است. بی‌شک پیچیدگی تحولات سوریه و حضور جریان‌های متعدد تروریستی در این کشور، امکان عملیاتی شدن طرح آمریکایی را دشوار می‌سازد. اگر فرض را بر استعفای خودخواسته اسد نیز بگیریم، باز هم با توجه به موازی بودن قدرت و ایدئولوژی گروه‌های تروریستی، زمینه و پایه قابل اتکایی برای رسیدن به صلح برقرار نیست؛ ازاین‌رو، به‌نظر می‌رسد اختلاف نگرش‌ها همچنان بر سیاست‌های دو طرف سایه خواهد افکند و این امر پیامدی جز افزایش بی‌ثباتی و تخریب بیشتر در سوریه دربر نخواهد داشت.