بن لادن و خروج آمریکا از منطقه


مرگ اسامه بن لادن پس از یک دهه لشگرکشی و عملیات نظامی، برای آمریکا و متحدانش پیروزی ارزشمندی در جنگ با تروریسم به حساب میاید و سرفصل جدیدی در روابط آمریکا با کشورهای خاور¬میانه باز خواهد کرد. 


اوباما اواخر وقت روز یکشنبه 11 اردیبهشت اعلام کرد که به دستور او و توسط نیروی نظامی آمریکا بن لادن کشته شد. از نگاه برخی از صاحب‌نظران این مساله باعث زیر سوال رفتن اقتدار ایالات متحده شد؛ چرا که با کشته شدن وی این مساله به ذهن می‌رسد که چرا با وجود اینکه در لحظه‌ای که مقر او مورد حمله قرار گرفت بن لادن بدون ابزار نظامی و جنگی بود، نیروهای آمریکایی نتوانستند او را دستگیر کنند تا قبل از اعدام به جرمش رسیدگی شود، بلکه در موضعی خارج از صلاحیت قضایی‌ او را در جایی‌ که بیشتر شبیه یک زندان بود تا یک دژ نظامی به قتل رساندند. شاید بتوان گفت این عمل امریکا بیشتر شبیه انتقام گیری بود نه آنچه از آن به عنوان "عدالت" یاد می‌کنند.

حال پس از کشته شدن بن لادن این سوال به ذهن می‌رسد که آیا اوباما به حضور نیروهای آمریکا در افغانستان پیش از موعد مقرر پایان می‌دهد یا طبق برنامهٔ از پیش تعیین شده نیروهای آمریکا تا سال 2014 در منطقه باقی‌ می‌مانند؟ با سخنان سفیر آمریکا در کابل که سخن از تداوم حمایت آمریکا از مردم منطقه به میان آورد می‌توان نتیجه گرفت که سیاست آمریکا تداوم حضور در منطقه است. آمریکا، به گفته مقامات ارشد آن، باید در منطقه حضور داشته باشد تا از اینکه افغانستان دوباره به محلی امن‌ برای القاعده تبدیل شود جلوگیری کند. ناتو اعلام کرده که با وجود کشته شدن بن لادن نیروهای نظامی ناتو همچنان در منطقه باقی‌ می‌مانند چرا که بن لادن مرده است ولی‌ تروریسم هنوز نمرده و آنها نمی‌خواهند افغانستان بار دیگر به محل امنی برای تروریسم تبدیل شود.

ولی‌ پاسخ این سوال با گذر زمان مشخص می‌شود. در حقیقت قرار است ناتو از امسال مسئولیت حفظ امنیت کشور را به نیروهای افغان بسپارد و این می¬تواند قدمی‌ در جهت بیرون بردن نیروها از افغانستان باشد. هرچند این احتمال نیز می‌‌رود که با شرایط نه چندان مساعد و طولانی شدن جنگ بی‌ نتیجه بر ضد تروریسم، و همانطور که مدتها پیش از مرگ بن لادن درحزب دمکراتیک اوباما زمزمه‌های پایان دادن به عملیات در افغانستان بود، آمریکا سرانجام تصمیم به خارج کردن نیروهای نظامی خود از منطقه گرفته و کشته شدن بن لادن سرآغازی برای تحقق این امر است.

در همین حال، تاثیرات مرگ بن لادن درون جامعه آمریکا گسترده خواهد بود. مردم و گروه‌های ضد جنگ دیگر خواهان ادامهٔ عملیات نظامی در افغانستان نیستند. یک ماه پیش از کشته شدن بن لادن تنها 40% از مردم از ادامهٔ حضور نیروهای نظامی در افغانستان تا عادی شدن شرایط حمایت می‌کردند و 50% خواستار پایان عملیات بودند. این در حالیست که در زمان کمپین ریاست جمهوری این اعداد 61% و 30% بوده. بنابراین مخصوصا با کشته شدن بن لادن نمی‌توان انتظار داشت مردم از حضور نیروهای آمریکایی‌ در افغانستان حمایت کنند و دولت امریکا خواسته یا نا خواسته باید به تخلیه¬ افغانستان سرعت بخشد. علاوه بر این، کشته شدن بن لادن در دوران ریاست جمهوری اوباما می‌تواند بسیار به نفع او باشد. همان گونه که پس از انتشار خبر مرگ بن لادن در نظرسنجی سایت واشنگتن¬¬پست محبوبیت وی 11 امتیاز افزایش داشته. این امر می‌تواند پیروزی اوباما را در دورهٔ بعدی انتخابات ریاست جمهوری تضمین کند. زیرا کشته شدن بن لادن برای اکثر رأی دهندگان امری حیاتی و قابل ستایش به شمار می‌رود. ولی این تنها در صورتی است که وی بتواند از این موقعیت استفاده کند، زیرا با فرصت پیش آمده، تداوم حضور در افغانستان می‌تواند شرایط را بر خلاف اوباما تغییر دهد.

در هرحال هرچند مرگ بن لادن از نظر نظامی موفقیت چشمگیری به حساب نمی‌آید ولی‌ از نظر روانشناختی و سیاسی می‌تواند عامل موثری باشد. به دلیل عدم وجود مدرکی‌ برای اثبات تماس و رهبری بن لادن از درون مخفیگاهش، و این واقعیت که بلافاصله پس از حمله به مقر بن لادن گزارش شد که مخفیگاه وی فاقد هر گونه خطوط تلفن و اینترنت بوده، به نظر می‌رسد مدتهاست شبکه القأعده با دستورات بن لادن رهبری نمی‌شود و این شبکه از حالت متمرکز به شبکه‌ای پراکنده با قابلیت شکل پذیری بالا تبدیل شده. پایگاه‌های القأعده در شبه جزیرهٔ عربستان و مخصوصا یمن تقریبا بدون خط‌گیری از بن لادن به فعالیت مشغول بوده‌ا‌ند. هرچند برخی نیز معتقدند اگر این خبر درست باشد که با بازرسی محل اختفای بن¬لادن وسایلی‌ نظیر حافظه‌های جانبی و حتی کابل فیبر نوری که برای اتصال نقطه به نقطه از طریق اینترنت استفاده می‌شود، کشف شده، خلاف این گمان‌ها ثابت می‌شود. 
 
در پایان نا گفته نماند که براساس نظرات یک مقام ارشد امریکایی شبکه القأعده اخیرا با مشکلاتی در جذب پیروان و افراد دارای مهارت‌های لازم مواجه بوده و به نظر می‌رسد که این مشکلات در آینده به شکل جدی‌تری دامنگیر القأعده شود، زیرا بن لادن با شخصیت و نفوذی که داشت به عنوان یک عامل جذب کننده منابع مالی برای شبکه القأعده به حساب می‌آمد و شخصیت کاریزمای وی باعث اتحاد میان اعضای این شبکه بود. بنابراین عدم حضور وی به عنوان سمبل شبکه حداقل تا زمانیکه رهبری جدید زمام امور را دردست گیرد بنیان این شبکه را سست‌تر خواهد کرد. هرچند ایدئولوژی القأعده پیشتر نیز با برخیزش‌ها در جهان عرب به شدت آسیب دیده بود. چرا که بر اساس ایدئولوژی القأعده چیزی که مردم عرب در این روزها خواستار آن هستند یعنی‌ دموکراسی،هم رده با بت پرستی‌ قلمداد می‌شود چرا که خواسته انسان را ورای خواست خدا بر می‌گزیند.