تعامل محور مسکو و آنکارا در حل بحران سوریه


تعامل محور مسکو و آنکارا در حل بحران سوریه
 
 
دوشنبه 15 شهریور 1395
 
 
جای دوست و دشمن در منطقه پرآشوب خاورمیانه و قفقاز به‌سرعت تغییر و جابه‌جا می‌شود. همکاری‌ها در منطقه متأثر از کنشگری بازیگران منطقه‌ای و نوع جهت‌گیری‌ها و ایدئولوژی احزاب حاضر در رئوس قدرت است. تغییر احزاب و روی کار آمدن گروه‌های جدید قدرت متقابلاَ منجربه جابه‌جایی دوستان و دشمنان می‌شود. سطح نازل توسعه سیاسی و شخصی بودن قدرت در این منطقه، هرگونه ترتیب‌بندی و اصول را در سیاست خارجی زایل ساخته است. رهبران سیاسی با توجه به علائق شخصی و تصور خود از محور تحولات و قطب‌بندی‌های منطقه‌ای به تعریف دامنه دوستان و متحدان خود می‌پردازند. بی‌گمان عمر و تداوم این دست اتحادها چندان پایدار نیست و به‌محض روی کار آمدن حزب جدید رویکردی تازه وارد حوزه سیاست‌گذاری می‌شود. جالب اینجاست که بعضاً عمر تغییر سیاست‌ها به گروه‌های جدید هم نمی‌رسد و در اکثر موارد شاهد تغییر و تحولات جدی در دوره حاکمیت یک حزب و گروه نیز هستیم. ازآنجاکه اصل، اراده و میل رهبر سیاسی است و تشخیص منافع ملی تنها در حیطه قدرت اوست چه‌بسا ممکن است رهبر سیاسی برخلاف رفتارهای سابق خود نیز عمل کرده و در استراتژی خود بازبینی نمایند. تحولات اخیر در روابط ترکیه با روسیه درهمین‌راستا قابل بحث است.
 
پس از پایان نظام دوقطبی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سطح روابط قدرت‌های بزرگ با بازیگران متوسط به‌شدت تغییر یافت. ترکیه به‌عنوان عضو مهمی از سازمان دفاعی ناتو و دروازه قدرت‌های غربی به سمت خاورمیانه و حوزه قفقاز بیشترین تأثیر را از فروپاشی نظم جنگ سرد پذیرفت. دراین‌میان، دولتمردان وقت ترکیه با شناخت و درک تحولات جدید جهانی به بازاندیشی در الگوها و رویکردهای خارجی خود پرداختند. در نگاه جدید سیاسیون ترکیه، دیگر تهدید شوروی ازبین رفته بود و روسیه فدرال با رویکرد غربی میراث‌دار رژیم کمونیستی شده بود. این امر در نوع خود فرصتی دراختیار رهبران ترکیه قرار داد تا برای نخستین‌بار از حیطه و چتر حمایتی قدرت‌های غربی بیرون آمده و رویکردی چندوجهی در عرصه سیاست بین‌الملل اتخاذ کنند. ازاین‌رو، رهبران دو کشور با تشخیص صحیح منافع خود به تقویت همکاری‌ها در ابعاد اقتصادی، صنعتی و توریستی پرداختند. این وضعیت با شدت و ضعف نسبی تا آغاز تحولات عربی خاورمیانه تداوم یافت. با شروع بحران‌های خاورمیانه، قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هرکدام به فراخور حال خود سیاست‌هایی را درجهت تأمین امنیت و منافع خود و افزایش حیطه نفوذشان به‌کار گرفتند.
 
ترکیه با تأسی از دکترین نوعثمان‌گرایی احیای عظمت و شکوه گذشته‌شان را در منطقه با حمایت از جریان‌های میانه‌رو اسلام‌گرایی پی گرفت. این سیاست ناخواسته منافع ترکیه را در تعارض با قدرت‌های بزرگی همچون ایران و روسیه قرار داد. نمودِ عینی این تعارض و رقابت در بحران سوریه آشکار شد. ترکیه به‌همراه محور عربی ـ غربی رویکرد ضدیت با اسد را درپیش گرفت و تمامی تلاش‌های خود را درجهت تقویت مخالفان به‌کار بست. در برابر روسیه که از نزدیک شاهد تلاش‌های کشورهای غربی مبنی‌بر حذف متحدان باسابقه خود در منطقه بود؛ تمام‌قد به حمایت از دولت حاکم در سوریه پرداخت. این حمایت‌ها که از ابتدا با وتوی قطعنامه‌های ضدسوری شورای امنیت آغاز شد، در ادامه به مداخله مستقیم نظامی در حمایت از دولت مرکزی ختم گردید.
 
با ورود رسمی جنگنده‌های روسیه به میدان نبرد سوریه، جنگ در سوریه از بعد داخلی فراتر رفته و عملاَ قدرت‌های مداخله‌گر به زورآزمایی در برابر یکدیگر پرداختند. در این وضعیت شرایط دو کشور ترکیه و روسیه با توجه به درگیری مستقیم با میدان تحولات، خاص بود. از نگاه مردان سیاسی کرملین، آنکارا به نمایندگی از جهان غرب به‌دنبال حذف جای پای روسیه در یکی از استراتژیک‌ترین مناطق جهان است. ازهمین‌رو، روسیه بدون توجه به انتقادات گسترده قدرت‌های غربی به انجام عملیات علیه گروه‌های مخالف پرداخت. تنش میان طرفین زمانی به اوج خود رسید که نیروی هوایی ترکیه با اعلام نقض حریم هوایی‌شان جنگنده سوخوی روسی را هدف قرار داد. با این اتفاق بحران سوریه وارد فاز جدیدی از رقابت‌های منطقه‌ای شد و قدرت‌های درگیر در این بحران با شدتی بیشتر از گذشته رویاروی یکدیگر قرار گرفتند. سازمان دفاعی ناتو با اعلام حمایت رسمی از ترکیه آشکارا مخالفت خود را با سیاست تهاجمی روسیه در سوریه نشان داد. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه که به‌شدت از وقوع این حادثه و نحوه واکنش مقامات غربی شوکه شده بود، حادثه 24 نوامبر را خنجری از پشت به روسیه اعلام کرد و درهمین‌راستا بر ضرورت تداوم عملیات تا نابودی کامل تروریست‌ها تأکید کرد. ازاین‌رو، برای اولین‌بار پس از پایان جنگ سرد تنش و سردی بر روابط آنکارا و مسکو سایه افکند و طرفین شروع به اعمال تحریم‌های یک‌جانبه علیه همدیگر کردند.
 
ادامه وضعیت برای دو کشور غیرقایل پذیرش بود. نیاز آنکارا به حضور توریست‌های روسیه و همچنین تداوم صادرات اقلام کشاورزی به این کشور، دولتمردان آنکارا را مجاب به دوستی دوباره با کرملین کرد. در همین شرابط سیگنال‌های دوستی یکی پس از دیگری از کاخ آک‌سارای به کرملین ارسال شد. دولت جدید ترکیه به رهبری بینالی ییلدریم که عمل‌گرایی را وجه اصلی سیاست خارجی خود قرار داده بود با رایزنی‌های متعدد باب همکاری با قدرت بزرگ اوراسیایی را گشود. این همکاری‌ها امروز به‌جایی رسیده است که طرفین از آمادگی خود برای یافتن سازوکاری مطمئن و پایدار جهت حل بحران ناگشوده سوریه خبر می‌دهند. درهمین‌رابطه، ییلدیریم در اظهاراتی بی‌سابقه از آمادگی ترکیه جهت پذیرش جنگنده‌های روسی در پایگاه استراتژیک اینجرلیک سخن می‌گوید. ازسوی‌دیگر، مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه نیز بیان نمود که: راه‌حل دائمی برای بحران سوریه بدون حضور روسیه امکان‌پذیر نیست. بی‌گمان این سطح همکاری میان ترکیه و روسیه که از ذی‌نفعان اصلی بحران سوریه هستند، افق تازه‌ای را به روی مردم خسته از جنگ سوریه می‌گشاید. ازآنجاکه هر دو کشور در میان گروه‌های اصلی درگیر در بحران سوریه صاحب نفوذ و قدرتند. با هماهنگی یکدیگر می‌توانند گروه‌های حامی خود را سر میز مذاکره بکشانند. با وجود برگزاری دوره‌های مختلف مذاکرات میان گروه‌های سوری تاکنون طرف‌های اصلی بحران سوریه از انجام دیدارهای مشترک اجتناب ورزیده و هرکدام دیگری را به نقض آتش‌بس متهم می‌کند. دراین‌میان دو کشور ترکیه و روسیه می‌توانند با سیاست‌های تشویقی و تنبیهی حامیان خود را به پذیرش دیدگاه‌های واقع‌گرایانه مجاب سازند.