بحران بحرین و روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس


بحران بحرین و روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس

 
دوشنبه 9 آبان 1390
 
 

بیان رخداد


بحرین به‌عنوان یکی از شش عضو شورای همکاری خلیج فارس با توجه به زمینه‌های تاریخی و ساختاری خاص خود، در پیامد روند منطقه‌ای خیزش‌های مردمی در جهان عرب دچار بحران عمیقی شده که از ماه فوریه تا کنون تداوم داشته است. اما این بحران و ابعاد، پیامدها و واکنش‌های مربوط به آن فقط به مرزهای این کشور محدود نشده و ابعاد و اهمیت منطقه‌ای بالایی پیدا کرده است. با توجه به اشتراکات و تشابهات ساختارهای سیاسی و حتی وضعیت اقتصادی بین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس رهبران این شورا واکنش‌ها و سیاست‌های دسته‌جمعی و مشترکی در قبال این بحران اتخاذ نمودند. به بیان دیگر، فهم و احساس تهدید مشترک رژیم‌های سیاسی جنوب خلیج فارس در قبال بحران بحرین باعث شد تا این کشورها با محوریت و رهبری عربستان سعودی تلاش نمایند رویکردهای منسجم و مشترکی را برای مهار و مدیریت بحران و ممانعت از اشاعه آن به سایر کشورهای عضو شورا اتخاذ نمایند. علاوه بر این، بحران بحرین بر روابط و رویکردهای شورای همکاری در قبال سایر بازیگران و به‌خصوص بازیگران مؤثر در این بحران نیز تا حد قابل توجهی تأثیرگذار بوده است. در این خصوص می‌توان به رویکردهای تقریباً مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در قبال جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد و بحران بحرین تأثیراتی مهم بر روابط ایران به‌عنوان بازیگری اثرگذار در بحران فوق و شورای همکاری برجای گذاشت. با توجه به اهمیت روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس از منظر سیاست خارجی ایران در حوزه جنوبی خود و همچنین پیامدهای آن برای شرایط و ترتیبات سیاسی و امنیتی خلیج فارس، یکی از پرسش‌های مهم قابل طرح در این خصوص آن است که بحران بحرین بر روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس چه تأثیراتی داشته است و چشم‌انداز روابط دو طرف در پیامد این بحران چگونه خواهد بود؟ در این راستا، ضمن اشاره‌ای کوتاه به تحول روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس در دهه‌های گذشته به تأثیر بحران بحرین بر این روابط و آینده آن می‌پردازیم.


تبیین رخداد


جمهوری اسلامی ایران و شورای همکاری خلیج فارس در چند دهه گذشته دوره‌های متفاوتی از روابط و تعاملات را پشت سر گذاشته‌اند، اما در مجموع به‌جز دوره‌های خاصی روابط دو طرف در اغلب مواقع مناسب و عمیق نبوده و همواره مسائلی چالش‌برانگیز در روابط ایران با همسایگان جنوبی خود مشاهده شده است. البته غیر از برخی اختلافات و مسائل سیاسی و یا سرزمینی، ‌مداخله و حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای نیز بر نوع روابط دو طرف بی‌تأثیر نبوده است. در دهه 1980 حمایت همه‌جانبه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از عراق در جنگ با ایران، به تیرگی روابط دو طرف انجامید. با پایان جنگ و تحولاتی مانند حمله عراق به کویت و رویکرد معقولانه ایران در این خصوص، روابط ایران و شورای همکاری تا حدی بهبود پیدا کرد. اما بار دیگر در نیمه نخست دهه 1990 مناقشه جزایر سه‌گانه بین ایران و امارات عربی متحده به اختلافات و تیرگی روابط دو طرف انجامید. هرچند در نیمه دوم دهه 1990 تا سال‌های اولیه قرن بیست‌ویکم روابط ایران و شورای همکاری وارد مرحله تعامل و نزدیکی قابل توجهی شد، اما بار دیگر بعد از اشغال عراق و تحولات منطقه‌ای بعدی این روابط با نمودار شدن منافع و اهداف منطقه‌ای متعارض دچار چالش‌هایی شد. این روابط با آغاز بحران بحرین دچار تنش‌ها و تعارضات جدی‌تر و اساسی‌تری شد.


جمهوری اسلامی ایران و شورای همکاری خلیج فارس که بحرین یکی از اعضای آن محسوب می‌شود، در بحران بحرین اهداف و منافع متعارضی را دنبال می‌کنند و این مسئله بالطبع روابط دو طرف را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هرچند منافع و اهداف منطقه‌ای متعارض در یک دهه گذشته در حوزه‌هایی مانند عراق و لبنان و فلسطین تأثیرات منفی بر روابط ایران و شورای همکاری داشت، ‌اما ویژگی‌های خاص بحران بحرین ازجمله مجاورت جغرافیایی، تأثیرگذاری مستقیم بر منافع امنیتی و سیاسی و تأثیر تعیین‌کننده نتایج تحولات بر توازن قدرت در حوزه خلیج فارس باعث شد رویکردها و روابط دو طرف به صورتی بنیادین‌تر از این بحران تأثیرپذیر باشد. رویکردهای ایران و شورای همکاری خلیج فارس در قبال بحران بحرین کاملاً در مقابل هم قرار داشته است. ایران به حمایت از معترضین بحرینی پرداخت و لزوم توجه حکومت به حقوق و درخواست‌های مردم را مورد تأکید قرار داد و همچنین در مراحل بعدی به سرکوب مخالفین از سوی آل خلیفه پرداخت و به‌خصوص به ورود نیروهای سعودی و اماراتی به بحرین به‌شدت اعتراض کرد. در مقابل اعضای شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی به‌طور کامل در کنار حکومت آل خلیفه قرار گرفتند و حمایت همه‌جانبه سیاسی، نظامی و اقتصادی خود از حکومت را به‌صورت عملی نشان دادند.


شورای همکاری هرگونه تغییر و اصلاحات سیاسی در بحرین را از چند منظر به‌عنوان تهدیدی برای رژیم‌های سیاسی جنوب خلیج فارس می‌داند و بر این اساس مخالف منجر شدن خیزش مردمی به دگرگونی‌های اساسی در این کشور است. اولین نکته تداوم اعتراضات و سرایت آن به سایر کشورهای عضو شوراست؛ مسئله دوم نمودار شدن الگوی نوینی از نظام سیاسی در کشورهای شورا و ایجاد بحران مشروعیت برای رژیم‌های سیاسی حاکم است که باعث برهم خوردن نظم سیاسی موجود در این منطقه می‌شود؛ ‌مسئله مهم دیگر نگرانی این دولت‌ها از برهم خوردن توازن قدرت موجود در خلیج فارس در نتیجه به قدرت رسیدن شیعیان در بحرین است که از منظر رهبران این کشورها باعث گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در این حوزه می‌شود. با توجه به این نوع دیدگاه‌ها رژیم‌های شورای همکاری سعی کردند به‌صورت منسجم و در رویکردی تهاجمی به حمایت از حکومت آل خلیفه و مقابله با مخالفین بپردازند و در این راستا به اتخاذ مواضع و اقدامات مختلف سیاسی و امنیتی مبادرت نمودند.


هرچند جمهوری اسلامی ایران هیچ‌گونه مداخله‌ای در بحران بحرین نداشت و فقط بعد از آغاز اعتراضات داخلی و خودجوش مردمی در این کشور که با توجه به نارضایتی‌ها و بسترهای بلندمدت خاص خود نمودار شد به حمایت از مخالفین پرداخت،‌ اما شورای همکاری در سیاست‌ها و اقدامات خود برای مهار بحران بحرین بخش مهمی از تلاش‌ها و مواضع سیاسی ـ دیپلماتیک و تبلیغاتی خود را به جمهوری اسلامی ایران معطوف کرد. در این خصوص انتشار بیانیه علیه ایران و تأکید بر لزوم عدم مداخله ایران در کشورهای عضو و همچنین مطرح شدن شکایت علیه ایران به شورای امنیت قابل اشاره است. در بیانیه نشست وزارتی شورای همکاری در ریاض، اعضای شورای همکاری خلیج فارس از جامعه جهانی و شورای امنیت سازمان ملل درخواست کردند تا از مداخلات و تحریکات آشکار ایران در این کشورها جلوگیری کنند. تهدید ریاض به فراخوانی دیپلمات‌های خود از تهران در صورت عدم حفاظت بیشتر، واکنش نمایندگان مجلس عربستان به بیانیه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران، و تهدیدات سفیر عربستان در مصر علیه ایران، ازجمله اقدامات دیگر معطوف به ایران در این راستا بود. در عرصه رسانه‌ای و تبلیغاتی شبکه‌ها و سازمان‌های رسانه‌ای شورای همکاری خلیج فارس به‌خصوص دو شبکه اصلی العربیه و الجزیره در راستای اهداف و طرح‌های سیاسی این شورا سعی کردند تا تصویر خاص خود را از تحولات بحرین ارائه دهند که به‌خصوص بر وابسته نشان دادن اعتراضات به خارج و مداخله جمهوری اسلامی ایران و همچنین شیعی و فرقه‌ای مطرح کردن اعتراضات متمرکز بود.


کشورهای عضو شورا سعی کردند با القاء این موضوع که اعتراضات در بحرین جنبه فرقه‌ای و منطقه‌ای دارد و به‌خصوص باعث گسترش نفوذ ایران در منطقه می‌شود، منابع بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های بین‌المللی را برای حمایت از حکومت آل خلیفه بسیج نمایند و از این طریق بحران بحرین را مهار کنند. این اقدام در جهت افزایش حمایت غرب و به‌خصوص آمریکا از آل خلیفه و ممانعت از هرگونه دگرگونی سیاسی مهم در بحرین بود که تا حدی نیز موفق بود. جمهوری اسلامی ایران با وجود رویکرد تهاجمی شورای همکاری خلیج فارس سعی کرد با برخی اعضای معتدل‌تر آن ازجمله قطر، عمان و کویت رایزنی‌های دیپلماتیک خود را گسترش دهد و ضمن ترغیب این کشورها به تعدیل رویکرد خود در خصوص بحرین، از تنش‌های موجود در روابط نیز بکاهد. با این حال، با توجه به اهمیت نتایج بحران بحرین در سیاست خارجی و منافع منطقه‌ای ایران و شورای همکاری، تداوم تعارض اهداف و منافع دو طرف در این حوزه و همچنین فقدان راه‌حل‌های میانه که بتواند به حل‌وفصل و تعدیل بحران منجر شود،‌ بحران بحرین همچنان به‌عنوان مؤلفه‌ای تنش‌زا و مسئله‌ساز در روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس باقی مانده است.


دورنمای رخداد


در خصوص چشم‌انداز تأثیرگذاری بحران بحرین بر روابط جمهوری اسلامی ایران و شورای همکاری خلیج فارس می‌توان به مؤلفه‌های مختلف تأثیرگذار در این خصوص اشاره نمود و طرح هرگونه تصویری از روابط در آینده با توجه به این مؤلفه‌ها خواهد بود. روند تحولات بحرین، نوع نگاه و سیاست دو طرف یعنی ایران و شورای همکاری خلیج فارس در این حوزه و رویکردهای بین‌المللی از مؤلفه‌های مهم قابل اشاره در این خصوص است. به‌نظر می‌رسد اهمیت تحولات بحرین برای ایران و شورای همکاری و اهداف، ‌منافع و سیاست‌های دو طرف در این خصوص در آینده تا حد قابل توجهی پایدار بماند و فقط ممکن است با توجه به سایر تحولات منطقه‌ای در مقاطعی، اهمیت بحران بحرین تا حدی کمتر و یا بیشتر شود. همچنین انتظار می‌رود رویکردهای بین‌المللی در خصوص بحرین به‌خصوص رویکرد آمریکا با توجه به اهداف و منافع خاص آن در حوزه خلیج فارس به‌رغم برخی تفاوت‌ها در موضع‌گیری‌ها، دچار تغییرات اساسی نشود. در این میان، روند تحولات بحرین به‌عنوان مؤلفه اصلی و تعیین‌کننده محسوب می‌شود و این روند است که تأثیرگذاری‌های جدی خود را بر روابط ایران و شورای همکاری خواهد داشت. اما در درون بحرین از یک سو، از آنجایی که حکومت آل خلیفه و عربستان سعودی به‌عنوان بازیگر منطقه‌ای اصلی حامی آن، اراده و تصمیمی برای امتیازدهی و انجام اصلاحات و پاسخگویی به مطالبات مردم ندارند و از سوی دیگر، گروه‌های مخالف و معترضین نیز تمایلی به بازگشت به شرایط گذشته و تسلط همه‌جانبه آل خلیفه بدون هیچ‌گونه دگرگونی سیاسی ندارند، به‌نظر می‌رسد که بحران موجود کماکان تداوم خواهد یافت. با توجه به شرایط و شواهد موجود اراده داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی نیز برای پایان دادن به بحران با شیوه‌های مسالمت‌آمیز مشاهده نمی‌شود. بر این اساس، سناریوی محتمل برای بحرین تداوم بحران و حتی شاید تشدید آن است که به‌ناچار به تداوم تنش و مشکلات موجود در روابط ایران و شورای همکاری خواهد انجامید.