بیداری اسلامی و استاندارد دوگانه در سیاست خارجی ترکیه (ارزیابی مواضع دولت ترکیه درقبال مسائل سوریه و بحرین)


بیداری اسلامی و استاندارد دوگانه در سیاست خارجی ترکیه (ارزیابی مواضع دولت ترکیه درقبال مسائل سوریه و بحرین)

 
یکشنبه 27 آذر 1390
 
 
 
منطقه‌گرایی در سیاست خارجی ترکیه که بعد از قدرت یافتن حزب عدالت و توسعه وارد فاز جدیدی شده بود، طی دو دوره پیشین دولت اردوغان، عمدتاً به سیاست کاهش تنش با همسایگان (به استثنای اسرائیل) اتکا داشت. با اوج‌گیری بیداری اسلامی در خاورمیانه عربی، جمهوری ترکیه که براساس سیاست‌های حزب عدالت و توسعه مدافع آزادی‌های مدنی و حقوق بشر در داخل ترکیه و در جهان خارج بود و نیز به‌منظور نزدیک‌سازی نظام‌های سیاسی کشورهای منطقه با نظام سیاسی خود از مطالبات مردمی در این کشورها حمایت کرد. فرایند مداخله ترکیه در این جنبش‌ها نیز عمدتاً با توصیه و نصیحت به حاکمان این کشورها آغاز می‌شد و پس از اوج‌گیری انقلابات به حمایت کامل از حرکت‌های مردمی و در مواردی مانند لیبی مداخله نظامی در قالب‌های گروهی (مانند ناتو) منجر می‌شد. ولی درمورد سوریه و بحرین، سیاست اسلام‌گرایان میانه‌رو ترکیه تغییر کرد. دولت اردوغان درمورد سوریه بیش از حد و انتظار مداخله کرده و به یکباره از مناسبات 10 ساله بدون توجه به گزینه‌های دیگر، چشم پوشیده است که این مسئله نگرانی‌هایی را در داخل ترکیه به همراه دارد.(1) این کشور درمورد بحرین رویه‌ای کاملاً متفاوت در پیش گرفته است. دولت ترکیه درحالی به‌شکلی تمام عیار به حمایت از مخالفین دولت بشار اسد می‌پردازد که در قضیه بحرین نه‌تنها هیچ اعتراضی به سرکوب‌های خونین دولتی نمی‌نماید، بلکه در سال 2011 با دعوت از امیر بحرین برای سفر به ترکیه، خود را در اذهان عمومی به‌عنوان حامی این دولت شناساند. هرچند تماس‌های دیپلماتیک و سیاسی دولت‌های ترکیه و بحرین بیش از این ادامه نیافت ولی عدم موضع‌گیری صریح و روشن ترکیه درقبال کشتارهای بحرین، آنکارا را حامی خاندان آل خلیفه معرفی کرده است. این دوگانگی تبعات زیر را برای ترکیه و منطقه به‌دنبال خواهد داشت:

1. سیاست خارجی دوگانه، وجهه حزب عدالت و توسعه را در داخل ترکیه و در بین کشورهای اسلامی و حتی نهادهای حقوق بشر بین‌المللی که وابسته به جریان‌های حاکم غربی نیستند، تخریب خواهد کرد و ظرفیت الگوسازی و الهام‌بخشی این گرایش اسلامی را در سایر کشورها، محدود خواهد ساخت.


2. با توجه به اینکه اسلام‌گرایان حاکم در ترکیه سنی مذهب هستند، مخالفت دشمن‌گونه آنها با حکومت علویان در سوریه (صرف‌نظر از ماهیت غیردموکراتیک رژیم سیاسی دمشق) و حمایت ضمنی از حکومت سنی مذهب منامه که به کشتار شیعیان می‌پردازد و نیز تحرکات ضدشیعی عربستان در این میان، شائبه مخالفت ترکیه با محور و قدرت ژئوپلیتیک شیعی را ایجاد خواهد کرد؛ شائبه‌ای که اگر قوت بگیرد، پایگاه حزب عدالت و توسعه در میان علویان ترکیه و اسلام‌گرایان شیعی در سایر کشورها به‌شدت تضعیف خواهد شد. این روند سبب قدرت گرفتن دوباره جریان‌های لائیک و ملی‌گرا در داخل ترکیه خواهد شد که خود را حامی علویان در برابر دولت اسلام‌گرا معرفی می‌کنند. در خارج نیز، ترکیه افزون بر از دست دادن حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران، جایگاهش در جوامعی نظیر جمهوری آذربایجان (کشور کلیدی در قفقاز جنوبی و متحد استراتژیک ترکیه) به‌سبب مخالفت دین‌گرایان آذری نیز تضعیف خواهد شد. این درحالی است که جمهوری ترکیه هیچ‌گاه متهم به مخالفت با شیعه نبوده و این بدعت را حزب عدالت و توسعه در این کشور خواهد گذاشت.




3. تضعیف بیش از حد دولت کنونی سوریه، فشار را از روی رژیم صهیونیستی اسرائیل برخواهد داشت و میدان را برای یکه‌تازی تل‌آویو خالی خواهد ساخت که این امر با سیاست‌های حزب عدالت و توسعه ترکیه و مواضع قبلی اردوغان در تضادی آشکار است. علاوه بر این، اسرائیل بعد از تیرگی روابطش با ترکیه، برنامه‌های مشترک با یونان را در مدیترانه شرقی که از 2003 آغاز شده و در 2010 به‌شکلی آشکار در تقابل با منافع ترکیه قرار گرفته، افزایش داده است.(2)


4. مداخله بیش از حد ترکیه در مسئله سوریه، از نگاه محافل سیاسی مخالف در این کشور (علی‌الخصوص جریان ملی‌گرا) بازی ترکیه با قواعد غربی به بهای از دست دادن منافع استراتژیک سنتی (به‌ویژه مسئله قبرس) تلقی می‌شود که به باور آنها حاصلی جز تأمین منافع آمریکا و دشمنی ترکیه با همسایگانش نخواهد داشت.(3) در این میان برخی بر این باورند که روند کنونی به بازشناخت ترکیه و غرب از همدیگر منجر و سبب بهبود شکاف ایجادشده بین این دو می‌گردد.(4) ولی ترکیه در این راه موفقیت‌های چندین ساله را که از رویکرد منطقه‌ای و در چهارچوب دکترین ژرفای استراتژیک به‌دست آورده، بدون رسیدن به نتیجه نهایی از دست می‌دهد.

5. هرچند جمهوری ترکیه منافعی را در سناریوهای مختلف سوریه (حتی عدم سقوط بشار اسد) برآورد کرده است ولی برخی احتمالات نظیر وقوع مناقشات قومی و مذهبی در سوریه، ثبات منطقه را با تهدیدی اساسی مواجه خواهد ساخت که در این صورت ترکیه به‌دلیل مسائل داخلی و منافع اقتصادی منطقه‌ای‌اش، بیش از سایرین متضرر می‌گردد. این نگرانی در میان تحلیلگران ترک آشکارا وجود دارد.(5)


6. برخی مواضع ترکیه در جنبش‌های اخیر منطقه به‌ویژه در مسئله سوریه، در بین محافل عربی، نتیجه معکوسی داشته و باعث بدبینی آنها شده است. کما اینکه در یکی از کنفرانس‌های مهم در این زمینه که با حضور 100 صاحب‌نظر از 25 کشور در دسامبر 2011 در ترکیه برگزار شد، اندیشمندان عربی تحرکات دولت ترکیه را بیشتر فرصت‌طلبی قلمداد کرده و به‌گونه‌ای امیدهای خود را در دولت ترکیه برباد‌رفته دانسته‌اند. همچنین الگو قرار گرفتن ترکیه برای رژیم‌های سیاسی جدید در کشورهای عربی که زمانی در کانون توجه عمومی بود، با آشکار شدن تناقضات سیاست خارجی این کشور، کم‌کم رنگ می‌بازد.(6)

پی‌نوشت‌ها

1. Türkiye Ve Arap Birliği'nin Suriye'ye Yaptırım Kararları Ve Olası Sonuçları, Ortadoğu Stratejik Araştırmalar Merkezi (ORSAM), Rapor No 91, 2 Aralık 2011
E: http://www.orsam.org.tr/tr/trUploads/Yazilar/Dosyalar/2011122_91tum.pdf
2. Fikri Atılbaz, Suriye'de Aslan Kesilenler Kıbrıs'ta Nasıl Uyudu,Ortadogu Gazetesi, 04/12/2011
E: http://www.ortadogugazetesi.net/makale.php?id=10067
3. Ibid.
4. Türkiye ve Batı Birbirlerini Yeniden mi Keşfediyorlar?, Tarık Oğuzlu, Ortadoğu Stratejik Araştırmalar Merkezi (ORSAM), 05/12/2011.
E: http://www.orsam.org.tr/tr/yazigoster.aspx?ID=2944
5. Arap Baharının Suriye'ye Etkisi, Suriye uzun sürecek bir iç savaşa mı sürükleniyor?, Ahmet Akın, stratejik Analiz, 01/12/2011.
E: http://www.stratejikanaliz.com/kategoriler/dis_politika/suriye/arap_baharinin_suriyeye_etkisi.htm
6. Arap Baharı, Abant Platformu'nun gündeminde, Zaman Online, 04.12.2011
E: http://www.zaman.com.tr/haber.do?haberno=1210010&title=arap-bahari-abant-platformunun-gundeminde
 
 
 * این مقاله ترجمه ای است از مقاله "Arab Spring and Double Standards in Turkey’s Foreign Policy" که در سایت "Iran Review" به آدرس زیر منتشر شده است: