بازی دو سر باخت عربستان در لبنان


اعلام استعفای ناگهانی سعد حریری در 4 نوامبر 2017 در حضور ملک سلمان، پادشاه سعودی، شوک بزرگی را به منطقه بحران‌زده خاورمیانه وارد کرد. همزمانی این استعفا با پایان خلافت سرزمینی داعش در عراق و سوریه؛ نگرانی‌ها از شروع فاز جدید منازعه در جامعه خشونت‌زده لبنان افزایش داد. درهمین‌راستا، انتقادها از چهار گوشه جهان به سمت خاندان سعودی از تحرکات مداخله‌گرایانه‌شان در امور سیاسی لبنان و شروع دوباره بی‌ثباتی سرازیر شد. این پژوهش با عطف به اهمیت استعفای حریری بر نظم امنیتی خاورمیانه در تلاش برای پاسخگویی به چرایی این اقدام و سیاست‌های پشت پرده سعودی‌ها دارد. در وهله اول، باید به این نکته اشاره کرد که بحران‌ها در خاورمیانه بیش از آنکه ریشه در خواسته‌های سیاسی و اجتماعی گروه‌های سیاسی در داخل یک کشور داشته باشد؛ در رقابت‌های ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نهفته است. با نگاهی به نقشه سیاسی منطقه و آرایش جریان‌های سیاسی در هرکدام از این کشورها به‌وضوح، نقش قدرت‌های بیرونی و رقابت‌های نیابتی‌شان دیده می‌شود. این امر به عینی‌ترین شکل ممکن در لبنان وجود دارد. جامعه چندلایه و چندمذهبی لبنان هرکدام متأثر از قدرت‌های بیرونی هستند. در این کشور سه گروه عمده سنی‌ها، شیعیان و مسیحی‌ها وجود دارد که هرکدام از حامی خارجی خاصی برخوردار هستند. به‌طور طبیعی، ایران حامی جریان شیعه (حزب‌الله) عربستان حامی سنی‌ها (گروه المستقبل) فرانسه و قدرت‌های غربی طرفدار مسیحی‌ها (جریان میشل عون) هستند. با عطف به این امر اختلافات و بحران‌های سیاسی داخلی در این کشور را باید در رقابت دو قدرت مهم ایران و عربستان جستجو کرد.
بدون تردید، هرکدام از این دو قدرت در تلاش برای ارتقای جایگاه گروه حامی خودشان در فضای سیاسی و نظامی لبنان هستند. ایران با انجام حمایت‌های لجستیکی و سیاسی از حزب‌الله درپی تقویت جریان مقاومت در برابر تل‌آویو است. در مقابل عربستان با قائل شدن نقش رهبری سنی‌ها در منطقه، هرگونه قدرت‌گیری جریان‌های تحول‌خواه شیعه را، مقدمه‌ای برای کاهش اعتبار و نفوذ سیاسی‌شان در منطقه می‌دانند. دراین‌بین، گروه حزب‌الله لبنان به‌عنوان جریانی اصیل و برخاسته از جمعیت شیعیان لبنان، درست در نقطه مقابل خواسته‌های عربستان در لبنان و در کل منطقه قرار دارد. با عطف به این امر، سعودی‌ها از هر ابزار و فرصتی در ضربه زدن به این گروه بهره می‌برند. درنتیجه تلاش‌های عربستان بود که برای اولین‌بار حزب‌الله در شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب به‌عنوان جریان تروریستی شناخته شد و همه این کشورها متعهد به قطع مجاری ارتباط مالی و سیاسی با این گروه شدند. در کنار اقدامات تحریمی، سعودی‌ها بسیار تلاش دارند با نفوذ در میان جریان المستقبل و مسیحی‌ها، حزب‌الله را در فضای سیاسی لبنان ایزوله نگه دارند. 
این اقدامات درحالی ازسوی حاکمان سعودی پیگیری می‌شود که هم‌اکنون حزب‌الله با داشتن عقبه حمایتی جمعیت سی درصدی لبنان به بخش جدایی‌ناپذیر سیاست و قدرت در جامعه کنونی لبنان تبدیل شده است. پیچیدگی مسئله زمانی بیشتر می‌شود که امروزه حزب‌الله توانسته نیروهایی فراوانی را در ارتش ملی لبنان جای دهد و بسیاری از فرماندهان نظامی و بلندپایه ارتش لبنان، از اعضای سابقه‌دار حزب‌الله هستند. در کنار رشد نظامی حزب‌الله در سطح ملی، باید به موفقیت‌های این گروه در سطح سیاسی نیز اشاره کرد. هم‌اکنون نفوذ شیعیان در کیک قدرت لبنان بسیار بیشتر از جریان سنی المستقبل است. حضور تعداد بالای حامیان حزب‌الله در کابینه و پارلمان همگی دال بر جایگاه تثبیت‌شده این گروه در لبنان دارد. 
بی‌گمان پیدایی چنین وضعیتی در لبنان، سران سعودی را نگران و مستأصل ساخته است. این کشور که سال‌ها بر روی گروه‌های سنی و اختصاصاً خانواده حریری سرمایه‌گذاری کرده بود، امروزه نه‌تنها ثمره و حاصل قابل اعتنایی از این جریان برای خود نمی‌بیند؛ بلکه نظاره‌گر قدرت رو به رشد حزب‌الله است. به‌عبارتی، جریان المستقبل که طبق رویکرد ریاض، باید رسالت و مأموریتشان تضعیف نفوذ و موقعیت حزب‌الله در لبنان می‌بود، در انجام وظیفه‌شان با ناکامی مواجه شده‌اند. ازاین‌رو، استعفای حریری را باید در ناتوانی حریری در حذف نام ایران و حزب‌الله در قاموس سیاسی لبنان دانست. خاندان سعودی طی سال‌های اخیر درپی این بودند که خانواده حریری در لبنان به نبایت از خودشان به محوری در مقابله با قدرت‌گیری حزب‌الله تبدیل شود. پاسخ حریری به سعودی‌ها طی این سال‌ها این بوده که حزب‌الله نیروی رسمی و مردمی در لبنان است و هرگونه راهبرد درجهت تضعیف این گروه، مساوی با بی‌ثباتی کل لبنان است. از این منظر، استعفای حریری محصول یک‌سری واکنش ازسوی ایشان در مواجهه با فشارهای سیاسی آل سعود است. باید این نکته را درنظر داشت که حریری به‌عنوان شخصیت صاحب نام سیاسی از منش و اصول فکری مشخصی تبعیت می‌کند. با وجود تأثیرپذیری خاندان حریری از خانواده سعودی نباید اینطور تلقی کرد که وی خودش را به سعودی‌ها باخته است. حریری با اعلام استعفایش به‌طور ضمنی این پیام را به حاکمان سعودی داد که حاضر به پذیرش نقشه‌های جنگ‌طلبانه‌شان در خاک لبنان نیست.