فرانسه و کشتار ارامنه در دوره عثمانی


فرانسه و کشتار ارامنه در دوره عثمانی

 
دوشنبه 12 دی 1390
 
 
 
ضعف و زوال تدریجی امپراتوری عثمانی زمینه‌های پیشروی و تلاش برای تجزیه بخش‌های شرقی آناتولی را برای روسیه تزاری به‌عنوان یکی از دو ابرقدرت قرن نوزدهم فراهم کرد و با هر پیشروی روسیه در جنوب قفقاز و شرق آناتولی، مسئله اقلیت ارمنی در این مناطق در نقش اهرم فشاری برای بهره‌برداری روسیه تزاری برعلیه نیروهای عثمانی پررنگ‌تر شد.

دولت عثمانی هم برای خنثی نمودن فعالیت مخرب ارامنه به هنگام جنگ، قانون تهجیر (کوچ اجباری) را از مجلس گذرانید، و آنها را وادار به ترک مناطق جنگی کرد. در جریان این کوچ اجباری بسیاری از آنها بر اثر سرما، گرسنگی، و امراض واگیر مانند تیفوس و غیره تلف شدند.


مطالب فوق و بسیاری دیگر از این دست که نشانگر یک واقعه معمولی است ازطرف ترک‌ها زیاد مطرح شده که نشانگر این است که آنها نسل‌کشی ارامنه را قبول نداشته و معتقدند این موضوع را در چهارچوب جنگ بین دولت‌ها (جنگ جهانی اول) و حضور دویست هزار نفر پیاده‌نظام ارمنی در ارتش روسیه و بیست هزار نفر سرباز ارمنی در ارتش فرانسه و همچنین جنگ بین دولت جدیدالتأسیس ارمنستان و ترکیه در بعد از جنگ به‌عنوان یک رویارویی نظامی باید دید که طی آن نیروهای نظامی از دو طرف کشته شدند که بدین‌ترتیب از تعریف نسل‌کشی خارج می‌باشد.


ترکیه همچنین تأکید دارد که گروه‌های مسلح ارامنه در زمان جنگ از پشت به دولت عثمانی خنجر زده‌اند و با نیروهای خارجی تبانی کرده و هزاران تن از روستاییان ترک را به قتل رساندند.


اما سؤال اساسی این است که چرا بعد از گذشت بیش از نود سال از آن حوادث تراژیک موضوع نسل‌کشی ارامنه در کنگره آمریکا همه‌ساله مطرح می‌شود و در آستانه انتهای همین سال میلادی در مجلس ملی فرانسه قانونی با حداکثر آرا به تصویب می‌رسد که درنتیجه آن اگر کسی در فرانسه نسل‌کشی ارامنه را انکار کرد می‌بایست علاوه‌بر پرداخت جریمه نقدی 45 هزار یورو به یک سال حبس هم محکوم گردد.


در پاسخ به این پرسش جدی باید گفت موضوع نسل‌کشی اهرم فشاری برعلیه ترکیه شده که هر از گاهی توسط آمریکا و غرب به فراخور نقش‌آفرینی ترکیه و انتظارات قدرت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال دررابطه با نقش ترکیه در عراق نیکلاس برنز، معاون وزیر خارجه آمریکا به همتای ترک خود گفته است: اگر می‌خواهید لایحه نسل‌کشی ارامنه در کنگره آمریکا تصویب نشود ترکیه باید از ادعای خود در موضوع کرکوک عراق کوتاه بیاید.


در محافل سیاسی ترکیه شایع است که محافلی در آمریکا و اروپا با اعمال فشار لابی‌های ارمنی و یهودی این طرح را مطرح می‌کنند تا سپس درقبال دریافت امتیازی از ترکیه از تصویب آن جلوگیری کند.
 
 


ازاین‌منظر اقدام فرانسه را می‌توان برگرفته از رقابت دو کشور در آفریقا و خاورمیانه تلقی نمود، به‌نحوی‌که هر دو کشور مدعی هستند که محور تحولات آفریقا می‌باشند چنان‌که نمود آن را می‌توان در تحرکات گسترده آنها در لیبی، تونس، مصر و سایر کشورهای آفریقایی مشاهده نمود، در حوزه خاورمیانه نیز هرچند دو کشور مواضعی به‌ظاهر مشابه را در مقابل تحولات کشورهای عربی ازجمله درقبال سوریه و لبنان اتخاذ کرده‌اند اما طرفین درصدد حذف یکدیگر هستند.


نکته دیگر تقابل دو کشور در حوزه اتحادیه مدیترانه به ابتکار فرانسه می‌باشد، روند تحولات نشان می‌دهد که فرانسه و ترکیه سلطه بر مدیترانه را از اولویت‌های خود قرار داده‌اند و فرانسه مایل است عملکرد ترکیه را در این حوزه درراستای منافع اسرائیل قرار دهد.


فرانسه همچنین همواره از زنده شدن یاد و هیمنه عثمانی به‌نوعی وحشت دارد و سعی می‌کند با اهرم‌های مختلف، ترکیه را تحت کنترل و سیطره خود داشته باشد و هم اینکه روند پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا را با اخلال مواجه نماید البته منافع کوتاه‌مدت آن برای تبلیغات انتخاباتی ریاست‌جمهوری فرانسه و جذب آرا بیش از نیم میلیون ارمنی در فرانسه که اغلب به خانواده‌هایی تعلق دارد که در دهه دوم قرن بیستم از ترکیه رانده شدند را نباید از نظر دور داشت.

نتیجه‌گیری


1-  تاکنون بیش از بیست کشور اروپایی وقایع سال 1915 را قتل‌عام معرفی کرده و خواستار عذرخواهی دولت ترکیه شده‌اند، ولی فرانسه پا را فراتر گذاشته و انکار آن را مجازات می‌کند. ترکیه درواقع از این واهمه دارد که این مسئله به سایر کشورها هم سرایت کند و شرایط را برای پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا سد نماید و ازطرفی مسئولیت‌های قانونی و جبران خسارت‌های مادی و معنوی این موضوع برای ترکیه بسیار سنگین خواهد بود و ازدیگرسو آتش تمایلات ناسیونالیستی را در این کشور دامن خواهد زد.


2- دولت ترکیه واکنش‌های تندی درباره مصوبه مجلس فرانسه اتخاذ نموده که نشانگر جدیت ترک‌ها در برخورد با این موضوع است ازجمله اینکه اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه خواستار بررسی مسئله کشتار مردم الجزایر توسط دولت وقت فرانسه و رسیدگی به جنایات مختلف آن به مردم مستعمرات این کشور در قرن گذشته ازجمله روآندا می‌باشد.


کارشناسان سیاسی عقیده دارند اردوغان با مطرح کردن کشتار مردم الجزایر و شرکت داشتن پدر سارکوزی در آن می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر رأی فرانسوی‌های الجزایری‌تبار که بیش از پانزده درصد جمعیت این کشور می‌باشد بگذارد که نشانگر دیپلماسی تهاجمی و موفق ترک‌هاست.


دولت ترکیه همچنین لغو کلیه دیدارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی و لغو انواع مانورهای نظامی و استفاده از بنادر این کشور برای کشتی‌های فرانسوی را در دستورکار خود قرار داده است.

ترکیه ضمناً اعلام کرده که همکاری خود را با فرانسه درراستای هماهنگی با معیارهای اتحادیه اروپا و اجرای تعهدات تعریف‌شده دراین‌خصوص قطع خواهد کرد.

3- طرح موضوعاتی نظیر کشتار ارامنه، مسئله کردی و یا قبرس برای ترکیه شبیه شمشیر داموکلوس است که آمریکا و غرب از آن برای تنظیم رفتار ترکیه درراستای منافع خود استفاده می‌کنند به‌خصوص در شرایط فعلی منطقه‌ای که بیش از همیشه به همکاری ترکیه برای کنترل تحرکات اسلامی و جلوگیری از یکه‌تازی و استقلال عمل در سیاست خارجی ترک‌ها بیش از پیش مدنظر است.


4- به‌هرحال فارغ از صحت یا عدم صحت این ادعا به‌نظر نمی‌رسد سارکوزی و سایر رهبران غرب چندان دلسوزی برای ارامنه داشته باشند بلکه به‌دنبال کسب منافع راهبردی خود در منطقه ازجمله دور ساختن ترکیه از ایران و مقاومت فلسطین و احیای تقویت روابط نزدیک آن با آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌باشد.