بحران سوریه


بحران سوریه
 

 
شنبه 24 خرداد 1393
 
 
 

جنگ داخلی در سوریه میان طرفین منازعه درحال ادامه یافتن است. نیروهای حکومتی در تلاش برای از بین بردن شورشیان می‌باشند و برعکس شورشیان هم با دریافت کمک‌های مالی و لجستیکی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ترکیه به‌دنبال تقویت موضع خود در برابر نیروهای حکومتی می‌باشند. البته میان نیروهای معارض هیچ‌گونه وحدت و اتفاق‌نظری بر سر آینده سوریه و مبارزه با اسد برقرار نیست. همین مسئله باعث شده تا در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای نیز نتوانند از حمایت‌های لازم و مؤثر برخوردار باشند.
گروه‌های مخالف وابسته به شرایط با همدیگر رقابت و یا همکاری می‌نمایند. در حال حاضر گروه‌های معارض درگیر منازعه علیه همدیگر هستند. با توجه به صبغه قوی نیروهای اسلامی در سوریه  بیش از 75 درصد نیروهای مخالف در تلاش برای جایگزین کردن حکومتی مبتنی‌بر شریعت اسلامی به‌جای حکومت سکولار اسد می‌باشند. این امر اقلیت‌های غیرسنی در سوریه را به‌شدت نگران نموده و آنها مخالف روی کار آمدن حکومتی بنیادگرا در سوریه هستند.
در حال حاضر گروه‌های کردی در شمال شرق سوریه به‌دنبال خودمختاری هستند و در آینده نیز احتمالاً به سمت سرنوشت اقلیم کردستان حرکت می‌نمایند. با توجه به ذخایر عظیم سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیک در سوریه، کشورهای غربی نگرانی خود را از این مسئله ابراز کرده‌اند. این مسئله بعد از حمله شیمیایی در سوریه که کشورهای غربی انگشت اتهام را به سوی اسد نشانه گرفتند، بازتاب بین‌المللی یافت و شورای امنیت سازمان ملل کارگروه تحقیق و کشف استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه تشکیل داد. بازرسان سازمان ملل در سوریه برای نظارت بر اجرای توافق خلع سلاح شیمیایی که توسط شورای امنیت سازمان ملل و در قطعنامه 2118 مورد تأیید اعضای دائم  قرار گرفته بود، حضور یافتند. آنها در گزارش نهایی خود دولت سوریه را مسئول حمله شیمیایی دانستند.
البته بسیاری از گروه‌های شورشی و دولت‌های منطقه‌ای خلیج فارس از سیاست آمریکا از چشم‌پوشی از مداخله نظامی در سوریه در پاسخ به حمله شیمیایی اسد در اوت 2013انتقاد به عمل آوردند. در درون کنگره بحث‌ها و مناظره‌های جدی میان سناتورها بر سر حمله نظامی به سوریه انجام گرفت. اوباما اعلام کرد که تهدید به حمله نظامی نه انجام آن، بهترین روش برای متقاعد کردن حکومت اسد به تن دادن به توافق خلع سلاح هسته‌ای بود. بدین‌ترتیب با نظارت بین‌المللی برای ادامه خلع سلاح و تلاش‌های دیپلماتیک آمریکا برای شکل دادن به مذاکره میان طرفین برای پایان دادن به جنگ داخلی و فراهم کردن دولت انتقالی در این کشور، بحران در سوریه جنبه بین‌المللی یافت. این امر با برگزاری نشست‌های ژنو در سوئیس شدت و حدت خاصی به خود گرفت. در این نشست‌ها قدرت‌های غربی در تلاش برای فشار بر حکومت اسد برای تن دادن به دولت انتقالی شدند که مورد قبول نمایندگان دولت سوریه قرار نگرفت. در نشست ژنو 2 که در نوع خود اهمیت فراوانی هم به‌لحاظ تعداد شرکت‌کننده‌ها (حضور دوازده کشور) و هم حضور نمایندگان موافق و مخالف سوریه داشت. در این نشست کشورهای غربی به شکست سیاست‌های خود در سوریه پی برده و دریافتند که واقعیت در جامعه سوریه بسیار فراتر از انتظارت و خواسته‌های آنهاست. آمریکا شاهد مناقشه و عدم وحدت میان نیروهای اپوزیسیون در سوریه و همچنین توانایی اسد در تأمین ثبات و امنیت در سوریه گشت. بدین‌ترتیب حمایت‌های بین‌المللی به‌تدریج از مخالفان رنگ باخت.
در عرصه منطقه‌ای هم اختلاف بسیار شدیدی میان قطر با عربستان سعودی در حمایت از مخالفان پدید آمد که در آن عربستان طرفدار سلفی‌گری و قطر طرفدار اخوان‌المسلمین است. این امر به‌تدریج باعث ضعیف شدن نیروهای مخالف در سوریه گردید. بنابراین سوریه در وضعیت پیچیده‌ای قرار دارد که در آن قدرت‌های بزرگ هرکدام متناسب با ایدئولوژی و منافعشان از گروه‌های خاصی حمایت می‌کنند. به عبارتی جامعه سوریه قربانی منافع قدرت‌های بزرگ گشته و نتیجه آن برای مردم سوریه چیزی جز افزایش کشتار، بی‌خانمانی، فقر و نابودی زیرساخت‌های اقتصادی، صنعتی و کشاورزی نیست.
با نگاهی به موج فرار شهروندان سوریه به کشورهای همجوار عمق و میزان فاجعه را در این کشور نشان می‌دهد. بیش از شش میلیون افراد در سوریه بی‌خانمان و آواره شده‌اند. جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر وارد مرزهای ترکیه شده که عده‌ای از آنها در اردوگاه‌های رسمی و رقم بالایی از آنها در شهرهای مرزی ترکیه به‌صورت غیرقانونی پراکنده شده‌اند. علاوه بر ترکیه، عراق دویست هزار پناهنده، اردن نزدیک به ششصد هزار، لبنان صد هزار، مصر 155 هزار و درنهایت فلسطین پنجاه هزار پناهنده را در درون خود جای داده‌اند. بدین‌ترتیب آمارها نشانگر بیش از دو میلیون پناهنده در کشورهای همجوار سوریه می‌باشد (نگاه کنید به نقشه پایین).
از دیدگاه نویسنده سوای بر ماندگاری اسد و یا حذف ایشان، آینده سوریه حداقل در کوتاه‌مدت، آینده‌ای بی‌ثبات و توأم با درگیری و خشونت خواهد بود. متأسفانه قدرت‌های غربی با شتاب‌زدگی و تصور اینکه موج ناآرامی‌ها در منطقه نسیم خوشی را برای آنها به ارمغان خواهد آورد، به سمت حمایت از انقلابیون حرکت نمودند. این مسئله در بحران سوریه جنبه خاصی به خود گرفت. سوریه با توجه به موقعیت استراتژیک خود در خاورمیانه و همچنین محور هلال شیعی در منطقه در کانون توجهات بین‌المللی قرار گرفت. کشورهای غربی و عربی منطقه با همپوشانی منافعشان (تضعیف هلال شیعی و محور مقاومت در منطقه با هدف تضعیف نقش منطقه‌ای ایران) با حمایت از گروه‌های شورشی با تصور سقوط بشار اسد فاجعه‌ای انسانی در این کشور پدید آوردند.
در این میان جمهوری اسلامی ایران با مخالفت سیاست قدرت‌های غربی و عربی آنها را متهم به دخالت در امور داخلی سوریه کرده و معتقد است که کمک‌های تسلیحاتی و لجستیکی غرب از شورشیان تنها بر عمق فاجعه انسانی در این کشور خواهد افزود و تنها راه‌حل بحران در سوریه را سیاسی خوانده که در آن گروه‌های سیاسی با پایان دادن به خشونت، آینده سیاسی را به انتخاب مردم سوریه واگذار نمایند. شواهد حاکی از موفقیت‌آمیز بودن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سوریه می‌باشد. جامعه سوریه در حال حاضر در راستای بازیابی ثبات و آرامش خود با از بین رفتن گروه‌های شورشی و تروریستی می‌باشند. البته در اینجا دولت اسد باید به دور از افراط‌کاری و هیجان‌زدگی صحنه سیاسی را در سوریه به سمت تکثر و رقابت هدایت نماید. انتخابات ریاست‌جمهوری در این کشور به نظر سرنوشت سیاسی این کشور را مشخص خواهد کرد. مسئله اینجاست که اگر ثبات و آرامش در این کشور به‌طور کامل فراهم گردد، انتخابات اخیر می‌تواند به اوضاع نابسامان سیاسی این کشور ثبات نسبی دهد، اما درصورتی‌که موج ناآرامی‌ها دوباره به جامعه سوریه بازگردد و دولت سیاست مشت آهنین را علیه مخالفان به‌کار گیرد، به‌طور حتم سوریه وارد چندپارگی و تجزیه خواهد گردید.