آینده‌ای نامعلوم در روابط ایران و آمریکا


آینده‌ای نامعلوم در روابط ایران و آمریکا
 

 
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393
 
 
 

شاید درطول تاریخ معدود کشورهایی مثل ایران و آمریکا رابطه‌ای به این اندازه پرتنش و تخاصم‌آمیز طولانی داشته باشند. بعد از شکل‌گیری انقلاب اسلامی در ایران و مطرح شدن گفتمان غرب‌ستیزی، مقابله با استکبار جهانی و امپریالیسم آمریکا، روند انقلابی در ایران سمت‌وسوی استقلال‌طلبانه و مبارزه‌جویانه با قدرت‌های تجاوزطلب گرفت. در آن دوره دشمنی با آمریکا تبدیل به هویت سیاسی نظام تازه‌کار ایران گردید و ماهیت نظام سیاسی در ایران در تقابل با قدرت‌های زورگو تعریف گردید. به‌طوری‌که بعد از انقلاب بحث درمورد برقراری رابطه با آمریکا جنبة حیثیتی و هویتی به خود گرفت. این رویه با فرازونشیب خاصی درطول دورة حکمرانی چهار رئیس‌جمهور استمرار یافت و هرکدام از این دولت‌ها به انحاء مختلف تقابل با آمریکا و حفظ استقلال جمهوری اسلامی ایران را در سرلوحة کار خود قرار دادند. در علم سیاست گفتمان‌ها محصول شرایط زمانی و مکانی خاص خود می‌باشد. گفتمان‌ها با مفصل‌بندی دال‌های شناور تحت یک دال مرکزی هویت معنایی به خود می‌گیرد و تبدیل به هژمون می‌شود. انقلاب اسلامی با مفصل‌بندی عناصری چون استکبار، عدالت، استقلال و ظلم‌ستیزی هژمونی فکری خود را در منطقه و جهان تثبیت کرد.
گفتمان انقلاب اسلامی و اندیشه‌های رهبران انقلابی در موقعیت زمانی و مکانی خاص خود (جنگ سرد و تقسیم جهان میان دو بلوک) درصدد حفظ استقلال و حاکمیت ملی ایران در برابر تهدیدات داخلی و خارجی بودند و با توجه به اینکه غرب به‌ویژه آمریکا در دوران معاصر با سیاست‌های مختلف اقتصادی و فرهنگی حاکمیت ملی ایران را نقض نموده بود، به همین جهت در تیررس گفتمان استقلال‌محور جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. حال که در شرایط جدید جهانی (وابستگی متقابل پیچیدة جهانی و انقلاب ارتباطات) شرایط و فضا سمت‌وسویی همکاری‌جویانه و تعامل‌گرایانه به خود گرفته است، متناسب با این تغییرات رئیس‌جمهوری ایران گفتمان اعتدال‌گرایی را اساس سیاست خارجی ایران قرار داد. رئیس‌جمهوری ایران با اتخاذ این گفتمان نه‌تنها از اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی دست برنداشته بلکه با پیروی از اندیشه‌های مقام معظم رهبری یک استراتژی آگاهانه و واقع‌نگرانه را برای تأمین ملی ایران اتخاذ نموده است. بنابراین دولت جدید ایران با بهره‌گیری از گفتمان اعتدال‌گرایی (وحدت ملی در داخل و صلح و امنیت در خارج) درصدد ترفیع جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی ایران می‌باشد. قدرت‌های غربی هم با استقبال از گفتمان جدید دولت ایران در تلاش برای برقراری تعاملات اقتصادی و سیاسی با ایران بوده و هر دو طرف عزم جدی برای حل اختلافات فیمابین نشان می‌دهند. مهم‌ترین مسئله‌ای که روابط ایران با کشورهای غربی را درطول دو دهة اخیر تحت‌الشعاع خود قرار داده مسئلة هسته‌ای است که هر دو طرف در تلاش برای رسیدن به توافق نهایی بر سر آن هستند. در نوامبر 2013 ایران با کشورهای غربی در ژنو به توافق رسیدند که طبق آن ایران همچنان حق غنی‌سازی هسته‌ای را به میزان پنج درصد حفظ نموده و در ازای آن غرب نیز تعهد داد که دارایی‌های مسدودشدة ایران را آزاد نموده و درنهایت تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران همزمان با شفاف‌سازی هسته‌ای ازسوی ایران لغو گردد. با توجه به این وضعیت این سؤال مطرح می‌گردد که آیا روابط تنش‌آلود ایران با آمریکا رو به بهبودی است و ما شاهد بهاری نو در روابط دو کشور خواهیم بود و یا اینکه توافق‌های صورت‌گرفته جنبة تاکتیکی داشته و دو کشور همچنان در استراتژی کلان سیاسی خود همدیگر را به‌عنوان تهدید تلقی می‌نمایند. عموماً اعتقاد بر این است که با توجه به پیچیدگی منافع و اختلاف ایدئولوژیک میان هر دو طرف ازیک‌سو و همچنین وجود مخالفت‌های گستردة داخلی و منطقه‌ای ازجمله مسئلة فلسطین و اسرائیل در عادی شدن روابط ایران و آمریکا، همچنان ابهام در روابط آتی دو کشور باقی خواهد ماند.