چشم‌انداز روابط ایران و روسیه



 

چاپ نخست: اسفند ماه ۱۳۹4

شابک:

6 ـ 235 ـ ۵۲۶ ـ ۹۶۴ ـ ۹۷۸

قیمت: 17000 تومان
 
 چشم‌انداز روابط ایران و روسیه
 

نظارت و اجرا: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران ـ معاونت پژوهشی
گردآوری و تدوین: حسین عسگریان
کد بازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: EB2BDF2
 

روابط ایران و روسیه در دوران پس از فروپاشی شوروی فارغ از ضرورت‌های ناشی از همجواری جغرافیایی، سوابق تاریخی و نیازهای اقتصادی، به‌دلیل موقعیت ویژه‌ای که هریک از دو کشور در عرصه سیاست بین‌الملل دارند، ازسوی محافل بین‌المللی مورد توجه خاصی قرار داشته است. در همکاری‌های ایران و روسیه ابعاد بسیاری دخالت دارند. علاوه‌بر وضعیت ژئوپلیتیک، عوامل دیگری نیز وجود دارند که بر روابط دو کشور تأثیر مستقیم می‌گذارند. عواملی چون: ثروت‌های طبیعی عظیم موجود در دو کشور به‌ویژه نفت و گاز، نیروی انسانی، توانایی‌های نظامی، تأثیرات منطقه‌ای و عامل آمریکا و غرب که همراه با بسیاری عوامل دیگر باعث شده تا روابط مسکو ـ تهران اهمیت ویژه‌ای به خود بگیرد. با وجود تردیدهای موجود میان دو طرف دربارة رفتار و سیاست‌های یکدیگر، این دو کشور منافع مشترک بسیاری در آسیای مرکزی و خاورمیانه به‌ویژه در سوریه دارند. دو کشور همچنین تضادهای مشترک عمیقی با سیاست خارجی آمریکا داشته و آمادگی دارند در زمان مناسب با این سیاست‌ها مخالفت خود را اعلام کنند. دراین‌میان، همگام با وخیم‌تر شدن روابط روسیه با ایالات متحده و غرب از زمان آغاز بحران اوکراین در سال ۲۰۱۴، مسکو تلاش‌های خود را برای گسترش روابطش با ایران افزایش داده است. این افزایش همکاری‌ها باعث شده است تا در سطح کارشناسان و حتی سیاستمداران در ایران و روسیه این گمان به‌طور جدی شکل بگیرد که روابط دو کشور این توان را دارد که به سطح استراتژیک برسد (البته برخی نیز از رسیدن به این سطح خبر می‌دهند). به‌هرحال، کتاب حاضر به بررسی روابط دو کشور ایران و روسیه در طیف گسترده‌ای از حوزه‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و استراتژیک می‌پردازد و تلاش دارد با نگاهی آسیب‌شناختی، این روابط را بررسی و توصیه‌هایی را برای پیشبرد منافع ملی ایران درقبال روابط و تعامل با روسیه ارائه نماید.
در اولین مقاله این کتاب آقای حسن بهشتی‌پور به آسیب‌شناسی مناسبات ایران و روسیه با تأکید بر راهکارهای ایجاد ثبات و اعتماد در روابط دو کشور پرداخته است. در این فصل تلاش شده است به مهم‌ترین جنبه‌های آسیب‌شناسی مناسبات ایران و روسیه از سه منظر متفاوت پرداخته شود: 1. از نگاه آسیب‌هایی که طرف ایرانی به روابط دو کشور وارد ساخته یا می‌سازد؛ 2. از نگاه آسیب‌هایی که طرف روسیه به مناسبات دو کشور وارد ساخته یا خواهد ساخت؛ 3. از نگاه سایر قدرت‌های بازیگر که بر مناسبات ایران و روسیه تأثیرگذارند. براین‌اساس، نویسنده در هشت سرفصل اصلی به آسیب‌شناسی مناسبات ایران و روسیه از زمان تشکیل روسیه جدید در دی‌ماه 1370 تا زمان حال پرداخته و در پایان نیز به این پرسش اساسی پاسخ داده است که راه‌های ایجاد ثبات و اعتماد متقابل در روابط تهران و مسکو کدامند.
بررسی ماهیت روابط ایران و روسیه و اینکه این روابط تا چه میزان امکان ارتقا به سطح راهبردی را دارد، موضوع فصل دوم کتاب به قلم آقای علیرضا نوری است. این نوشتار با تمرکز بر روندهای امنیتی و ژئوپلیتیکی خاورمیانه در فضای پس از اقدام نظامی روسیه در سوریه، به بررسی موضوع فوق پرداخته و با تأکید بر ضرورت عینی‌گرایی به محدودیت‌های روابط با مسکو، رویکرد چندبرداری و ایجاد موازنه میان روسیه و غرب را راهکار مؤثرتری برای تأمین منافع ملی در عرصه خارجی دانسته است. نویسنده در این مقاله براین‌نظر است که هرچند برخی در ایران گمانه‌هایی را در باب مهیا بودن شرایط برای ارتقاء روابط ایران و روسیه به سطح «راهبردی» مطرح، و بعضی این روابط را در شرایط فعلی «راهبردی» توصیف می‌کنند، اما به‌رغم برخی «اشتراکات»، برخی ترجیحات و اختلافات «عینی» در همین عرصه‌ها ازیک‌سو و رویکرد رئالیستی مسکو به شراکت خارجی که مبتنی‌بر «خودیاوری» و ائتلافات موقت و محدود است ازسوی‌دیگر، موانعی برای «راهبردی» شدن این روابط هستند.
خانم عفیفه عابدی در سومین مقاله این کتاب به بررسی رویکردهای سیاسی ـ امنیتی روسیه در دوران پوتین و جایگاه ایران در آن پرداخته است. نویسنده با بررسی اسناد سیاسی و امنیتی روسیه در دوران پوتین براین‌نظر است که در تمام این اسناد بر لزوم وجود جهان چندقطبی تأکید شده است. دراین‌میان، روسیه برای مقابله با یک‌جانبه‌گرایی آمریکا و معرفی خود به‌عنوان یک قدرت غیرقابل چشم‌پوشی، دو رهیافت را انتخاب کرده است: اول، حفظ و بازگشت به ژئوپلیتیک اتحاد جماهیر شوروی سابق و دوم، افزایش قدرت ملی در برابر آمریکا. به اعتقاد نویسنده، برهمین‌اساس تاکنون گسترش روابط روسیه و ایران به دو دلیل در دستور کار سیاست خارجی روسیه به رهبری پوتین قرار داشته است: ملاحظه‌های اقتصادی روسیه و ملاحظات ژئوپلیتیک در مقابل آمریکا. به نظر نویسنده آغاز دوران جدید بین‌المللی برای ایران پس از توافق هسته‌ای، فرصت تازه‌ای را برای ایران و روسیه در زمینة مدیریت و تنظیم روابط سیاسی ـ نظامی و امنیتی ایجاد کرده است.
همکاری‌های ایران و روسیه در حوزه نظامی و دفاعی موضوع فصل بعدی کتاب است. در این فصل، آقای مهدی امیری با نگاهی به پیشینه روابط نظامی و دفاعی ایران و روسیه، به بررسی تحول در روابط دفاعی دو کشور پرداخته و براین‌نظر است که تعاملات نظامی ایران و روسیه از سال 2014 به بعد با تحولات مهمی روبه‌رو شده است که از شکل‌گیری بسترهای لازم برای بسط همکاری‌های دو طرف در این حوزه حکایت دارد. این تحولات را می‌توان در سطوح مختلف نظیر رفت‌وآمدها و تماس‌ها میان مقامات ارشد دو کشور و مذاکرات آنها پیرامون موضوعات نظامی و دفاعی، توافقات دوجانبه و نیز همکاری‌های منطقه‌ای مورد شناسایی قرار داد. به نظر نویسنده، تداوم نقش‌آفرینی برخی از مهم‌ترین متغیرهایی که محرک توسعة تعاملات نظامی دو کشور در دو سال اخیر بوده‌اند ازیک‌سو، و امکان توسعه و تقویت برخی از آنها یا پیدایش مؤلفه‌های هم‌کارکرد جدید ازسوی‌دیگر، زمینه مناسب و مستعدی را برای گسترش و تقویت روابط دفاعی ایران و روسیه در سال‌های آینده فراهم ساخته‌اند و موجب می‌شوند که گزینه «ارتقاء روابط» محتمل‌ترین سناریوی فراروی مناسبات دو کشور در این حوزه باشد.
مطالعه تاریخ روابط اقتصادی و بازرگانی ایران و روسیه در دوره‌های مختلف بیانگر ناپایداری و نوسانات زیاد در میزان تجارت دو کشور است. تحولات چند ماهه اخیر و تیره شدن روابط روسیه و غرب بر سر اوکراین و همچنین تیرگی روابط روسیه و ترکیه سبب نزدیک‌تر شدن روابط ایران و روسیه در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی شده است. براین‌اساس می‌توان گفت روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه متأثر از تغییر و تحولات جهانی، منطقه‌ای و دوجانبه است. در فصل پنجم این کتاب آقای دکتر فرهاد پرند به بررسی روابط اقتصادی ایران و روسیه و راهکارهای بسط روابط دو کشور پرداخته است. به اعتقاد نویسنده، تنها با ایجاد زیرساخت‌های حقوقی، بازرگانی و اقتصادی بین دو کشور می‌توانیم همکاری‌های پرنوسان اقتصادی و بازرگانی فعلی را به همکاری‌های راهبردی که مشخصه آن پایداری و استمرار است تبدیل نماییم. بر همین اساس، نویسنده ضمن بررسی ساختار اقتصادی فدراسیون روسیه به‌طور خاص به بررسی فرصت‌ها، مشکلات و راهکارها برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری دو کشور ایران و روسیه پرداخته است.
عرصه‌های همکاری ایران و روسیه در چهارچوب نگرانی‌های مشترک در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی موضوع مقاله بعدی است. جناب آقای ولی کوزه‌گر کالجی در این مقاله ضمن بررسی جایگاه و منزلت مناطق آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی در اسناد فرادستی ایران و روسیه (رویکرد اعلامی) و نیز عرصه سیاست خارجی دو کشور طی 25 سال گذشته (رویکرد اعمالی) کوشش نموده است که روندهای اصلی و تأثیرگذار را با توجه به تحولات جدید مورد توجه قرار دهد تا درمجموع، درک بهتری از وضعیت کنونی ایران و روسیه درقبال مناطق آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی در چهارچوب تهدیدات و نگرانی‌های مشترک حاصل شود. به اعتقاد نویسنده، نوع مناسبات ایران و روسیه در این دو منطقه از منطق ژانوسی حاکم بر مناسبات بین‌المللی یعنی عرصه هم‌زمان «رقابت و همکاری» تبعیت می‌کند. به‌عبارتی‌دیگر، این دو بازیگر مهم، ذی‌نفع و تأثیرگذار در معادلات و تحولات مناطق آسیای مرکزی و قفقاز در برخی از حوزه‌ها دارای منافع و ملاحظات مشترکی هستند که آنها را به سمت همکاری و تعامل سوق می‌دهد و درمقابل، منافع و ملاحظات متعارض یا اختلاف‌زا موجب می‌شوند که عرصه‌ای از تعارض، رقابت و حتی تقابل نیز میان آن دو شکل گیرد.
روابط دوجانبه میان کشورها تابع متغیرهای گوناگونی است و عواملی بیش از دو طرف مناسبات بر آن تأثیرگذارند. به‌تبع آن، در شکل‌گیری روابط دوجانبه ایران و روسیه نیز عوامل متعددی در سطوح مختلف دخالت دارند. یکی از این عوامل نقش کشورهای ثالث در چهارچوب «عامل سوم» است که با توجه به ماهیت و شرایط موجود در مناسبات دوجانبه، میزان آن متفاوت است. به‌این‌ترتیب، باید این عامل را با توجه به موقعیت و جایگاه روسیه در نظام بین‌المللی و نیز نوع مناسبات ایران با قدرت‌های بزرگ جهان تفسیر کرد. با درنظر گرفتن ویژگی‌های یادشده، سه بازیگر خارجی در روابط ایران و روسیه تأثیر بیشتری دارند: آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی. نقش این سه بازیگر جهانی در هفتمین مقاله این کتاب ازسوی سرکار خانم فاطمه عطری سنگری مورد بررسی قرار گرفته است. براین‌اساس، نویسنده تلاش نموده است ابعاد تأثیرگذاری هریک از این بازیگران را در روابط دو کشور تبیین کند؛ ضمن اینکه در انتها راهکارهایی را برای ایجاد ثبات و بهبود روابط ایران و روسیه ارائه نموده است.
همکاری ایران و روسیه برای حل مناقشات منطقه‌ای عنوان مقاله بعدی به قلم آقای الیاس واحدی است. نویسنده با اشاره به برخی تفاوت‌ها و اشتراکات ازحیث نظام سیاسی و ساختار اجتماعی ـ فرهنگی میان ایران و روسیه، همکاری دو کشور در زمینه حل مناقشه‌های منطقه‌ای را در دو حوزه جغرافیایی خاورمیانه و اوراسیا مورد ارزیابی قرار داده است. به گفته نویسنده، در حوزه اوراسیا، مناقشات منطقه‌ای کاملاً تحت سیطره روسیه مدیریت و هدایت می‌شود و ایران نقش چندانی ندارد؛ ولی در خاورمیانه، به‌رغم اینکه روس‌ها اخیراً برتری‌هایی را در بحران سوریه کسب کرده‌اند، در عراق و یمن ایران دارای نفوذ به‌مراتب بیشتری است. همچنین در منطقه خاورمیانه عدم مخالفت روسیه با رژیم صهیونیستی و نیز حفظ مناسبات این کشور با جهان عرب سنی ازجمله عربستان شکاف‌هایی هستند که بین منافع خاورمیانه‌ای دو کشور ایران و روسیه به‌چشم می‌خورند. درنهایت، به اعتقاد نویسنده، روسیه و ایران در مسائل منطقه‌ای دارای اهداف مشترک نیستند، بلکه در برخی امور منافع مشترک دارند. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران در پیشبرد سیاست‌های منطقه‌ای خود نباید بیش‌ازحد بر روی حمایت‌های روسیه حساب کند.
در فصل نهم، آقای رامین ندیمی سیاست خاورمیانه‌ای روسیه و تأثیر آن را بر منافع جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار داده است. براین‌اساس، نویسنده اجزای رویکرد جدید روسیه به خاورمیانه را در قالب سه رویکرد سیاسی، امنیتی و اقتصادی بررسی کرده و از بحران سوریه به‌عنوان معبری برای ورود مجدد این کشور به عرصه خاورمیانه یاد نموده است. در این متن، وجوه مشترک در سیاست ایران و روسیه در ارتباط با تحولات سوریه و پیامدهای احتمالی سیاست‌های خاورمیانه‌ای مسکو برای ایران نیز مورد اشاره قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، با توجه به این واقعیت که روابط ایران با اغلب کشورهای منطقه خاورمیانه از اعتماد و ثبات لازم برای اداره منطقه و ایجاد «منطقه‌گرایی» برخوردار نیست، می‌توان گفت حضور روسیه اکنون به ابزار مفیدی در راستای منافع تهران تبدیل شده است، هرچند ‌ایران نباید به کشوری تحت رهبری و هدایت روسیه در خاورمیانه مبدل شود. اگر از بروز چنین شرایطی پرهیز شود، جمهوری اسلامی می‌تواند از اهرم روسیه در منطقه به سود خود استفاده کند.
از آغاز شکل‌گیری سازمان همکاری‌ شانگهای هنوز مؤلفه‌های تکامل این سازمان در ابعاد کمی و کیفی درحال تحولند و تنظیم یک رویکرد با توجه به متغیر شتاب و شدت تهدیدات امنیتی، میزان همگرایی اقتصادی و نوع نگاه اعضای اصلی و اعضای ناظر، مورد توجه است. دراین‌میان، دو موضوع اساسی ازجمله نگرانی از شتاب و افزایش افراط‌گرایی و تروریسم و عدم اعتماد کافی به رویکرد آمریکا در موضوعات حساس بین‌المللی و تلاش بازیگران جدید برای کنترل یک‌جانبه‌گرایی در محیط جهانی باعث گردیده است تا میزان فشردگی همکاری‌ها و تلاش جهت انبساط ساختاری مورد توجه هسته مرکزی این سازمان قرار گیرد. در فصل دهم، کتاب آقای محمد فرهاد کلینی به بررسی رویکرد روسیه به نحوه تعامل و عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای پرداخته و با اشاره به تفاوت نگاه چین و روسیه به عضویت ایران براین‌نظر است که در نگاه روسی هرگونه تناسب، موازنه و نقش محوری ایران در این سازمان می‌تواند بلافاصله در میزان وحدت و واگرایی، سرعت در تصمیمات اساسی، نحوه همکاری و بازدهی نقش ایران در امنیت‌سازی، گرایش راهبردی ایران در تقسیم بازار انرژی در آسیا و سطح یارگیری محدود و غیره تأثیرگذار و دارای پیامدهای اساسی بر منافع روسیه باشد. به گفته نویسنده، روسیه در این مسیر از خود عجله نشان نداده است و کماکان با «سیاست احتیاط و تعامل پلکانی» رفتار می‌کند.
اما آخرین فصل این کتاب به قلم آقای دکتر محمد فرهادی به بررسی روابط علمی و فرهنگی ایران و روسیه پرداخته است. به اعتقاد نویسنده، روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دستخوش تغییرات جدی در زمینه فرهنگ و سیاست شده است و نمی‌توان بدون لحاظ این تغییرات، روسیه را با همان قالب پیشین مورد ارزیابی قرار داد، چه آنکه تغییرات نگرش روس‌ها به بسیاری از مقوله‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آنچنان سریع شکل گرفته است که در درون روسیه حتی بین نسل دیروز و امروز تفاوت‌های آشکاری بروز کرده است. براین‌اساس، نویسنده در این مقاله به سؤالات زیر پرداخته است: روابط فرهنگی و علمی مابین روسیه و ایران را در چه سطحی می‌توان ارزیابی کرد؟ و آینده این روابط به چه سمت‌وسویی در حرکت خواهد بود؟ به گفته نویسنده، در فرهنگ سیاسی دو کشور، تصویر مثبتی از رابطه با یکدیگر شکل نگرفته است؛ بنابراین، روابط فرهنگی و علمی نیز همانند دیگر حوزه‌ها و متأثر از این ذهنیت، و با توجه به ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های موجود از سطح مطلوبی برخوردار نیست؛ اما با توجه به روندها و همکاری‌های موجود میان دو کشور، آینده روابط علمی ـ فرهنگی ایران و روسیه رو به بهبودی خواهد رفت.
امید است که مجموعه مقالات حاضر بتواند نگرش روشن‌تر و دقیق‌تری را درخصوص روابط دو کشور، آسیب‌پذیری‌ها و حوزه‌های قابل پیشرفت دراختیار کارشناسان کشور عزیزمان قرار دهد و سیاستمداران و سیاست‌سازان جمهوری اسلامی را در تصمیم‌گیری‌های مطابق با منافع ملی یاری رساند.