جریان صوفی‌گری و بحران سوریه


جریان صوفی‌گری و بحران سوریه
 
 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395
 
 
یکی از جریان‌های اسلام‌گرای فعال و تأثیرگذار در سوریه، جریان اسلام‌گرای صوفی‌ می‌باشد. صوفی‌گری حزب سیاسی یا مذهب نیست؛ بلکه یک روند و جریان فکری ـ اعتقادی و دینی است که اعضای آن دارای گرایش‌های سیاسی و فکری مختلفی هستند. به تعبیر دیگر، صوفی‌گری مسلکی است که با مذهب آمیخته شده و طرفداران آن عقیده دارند که این طریقه بهترین راه برای رسیدن به حق می‌باشد و انسان پس از تأمل و تفکر، تجربه و مشاهده و سیر و سلوک می‌تواند به مقصود نهایی و مطلوب اصلی خود برسد.

جریان صوفی‌گری به سلسله یا فرقه‌های متعددی تقسیم می‌شود. در سوریه نیز فرقه‌های صوفی متعددی حضور دارند که ازجمله آنها طریقه سعدیه، رفاعیه، نقشبندیه، قادریه و طریقه شاذلیه است که تعداد پیروان آن به هزاران نفر می‌رسند و در دمشق، حلب، حمص و حماه حضور دارند.


به‌طور کلی، جریان صوفی‌گری در سوریه به دو بخش تقسیم می‌شود. بخش اول جریان صوفی بنیادگرا می‌باشد که روابط نزدیک و مستحکمی با نظام سوریه دارد و بیشتر مشایخ و بزرگان آن پست‌های مهمی نظیر وزارت اوقاف را دراختیار دارند. این جریان همچنین با جریان سلفی‌گری عداوت دیرینه‌ای دارد.


جریان دوم صوفی‌گری شامل فرقه‌های متعددی می‌شود و به‌شدت با نظام سوریه مخالف است. ازهمین‌رو، به‌دنبال شکل‌گیری بحران سیاسی سوریه در سال ۲۰۱۱ بسیاری از مشایخ صوفی‌گری ازجمله شیخ أنس عیروط، فرزند شیخ طریقه شاذلیه در بانیاس؛ شیخ أبو مهدی الحسینی، شیخ طریقه شاذلیه؛ شیخ علی صابونی در حلب؛ شیخ اسامه الرفاعی؛ و محمد راجح از دمشق؛ شیخ عدنان سقا و شیخ محمود الدالاتی از حمص به مقابله با نظام و پشتیبانی از شورشیان پرداختند.


درحال‌حاضر، جریان صوفی‌گری فعال در سوریه را می‌توان به چهار گروه، «زید»، «صوفی‌های مسلح»، «قبیسیات» و «مؤسسه دینی رسمی» تقسیم کرد. دو گروه زید و صوفی‌های مسلح درقبال بحران سوریه، به مقابله با نظام پرداختند؛ گروه قبیسیات سیاست بی‌طرفی را اتخاذ کرد و در‌‌نهایت مؤسسه دینی به حمایت از نظام سوریه پرداخت.


گروه «زید» یکی از بارز‌ترین جریان صوفی‌گری در سوریه محسوب می‌شود که در اوایل قرن بیستم به‌وسیله عبدالکریم الرفاعی تأسیس شد. دغدغه اصلی رهبر این گروه مسائل آموزشی، اخلاقی و تربیتی به دور از پرداختن به امور و مسائل سیاسی بود. به‌دنبال درگذشت عبدالکریم الرفاعی مؤسس گروه زید، فرزندش اسامه الرفاعی رهبری این گروه را برعهده گرفت و روش پدر خود را در پیش گرفت. اما حوادث و درگیری بین حزب بعث و اخوان‌المسلمین در دهه ۱۹۸۰ موجب شد تا بخشی از اعضای گروه زید به سازمان «الطلیعه المقاتله» (پیشتازان رزمنده) بپوندند. این امر موجب شد تا نیروهای دولتی سوریه تعداد قابل توجهی از اعضای این گروه را بازداشت کنند. ازهمین‌رو، بیشتر اعضای اصلی آن ازجمله اسامه الرفاعی از سوریه مهاجرت کردند.


در اواسط دهه ۱۹۹۰، فضای مناسبی برای فعالیت گروه‌های اسلام‌گرا در سوریه فراهم شد. به‌همین‌دلیل، اسامه الرفاعی به سوریه بازگشت و یک بار دیگر به سازماندهی گروه خود پرداخت. تا قبل از آغاز بحران سیاسی سوریه هیچ‌گونه فعالیت سیاسی از این گروه مشاهده نشد تا اینکه با آغاز شورش‌های مردمی، تغییر بنیادین در راهبرد این گروه ایجاد شد. در همین راستا، اسامه الرفاعی، مردم را به تظاهرات تشویق کرد و انتقادات تندی را برعلیه نظام سوریه وارد کرد؛ امری که باعث شد نیروهای امنیتی سوریه درب مسجد محل فعالیت الرفاعی را قفل کنند. به‌دنبال این امر الرفاعی بار دیگر از سوریه مهاجرت کرد و به‌همراه ساریه الرفاعی، خواهر خود، به حمایت از اپوزیسیون نظام سوریه پرداختند.


«صوفی‌های مسلح» یا «صوفی‌های مبارز» دومین گروه از جریان اسلام‌گرای صوفی فعال در سوریه است. این جریان صوفی‌گری در سوریه، گروه نظامی و مسلح ویژه‌ای تحت این نام ندارد. بلکه شماری از شاگردان مشایخ صوفی و طرفداران گروه زید و همچنین مساجد مختلف دمشق، حمص و حلب به‌دنبال شروع اغتشاشات در سوریه به عضویت گروه‌های مسلح جهادی مختلف ازجمله کتائب صحابه، احفاد الرسول و کتائب الفرقان ملحق شدند و با به‌دست گرفتن اسلحه به مقابله با دولت و نظام سوریه پرداختند.


سومین جریان اسلام‌گرای صوفی سوریه گروه «قبیسیات» نام دارد. ریشه شکل‌گیری گروه قبیسیات به مؤسس آن یعنی منیره قبیسی بازمی‌گردد. درحقیقت این گروه یک جنبش دینی زنان سوریه است. اعضای این جنبش بیشتر زنان طبقه متوسط و مرفه جامعه سوریه هستند که به مسائل تربیتی، آموزشی، اخلاقی و دینی می‌پردازند. گروه قبیسیات همچنین به‌دور از گرایش سیاسی است. ازهمین‌رو، این گروه از مناسبات خوب و دوستانه‌ای با نظام سوریه برخوردار می‌باشد و از حمایت مفتیان سوریه ازجمله احمد کفتارو و سعید رمضان البوطی برخوردار بوده است. به‌دنبال شکل‌گیری اعتراضات در سوریه این گروه سیاست بی‌طرفی را اتخاذ کرده است.


آخرین گروه از جریان اسلام‌گرای صوفی در سوریه را «مؤسسه دینی رسمی» تشکیل می‌دهد؛ ازجمله مهم‌ترین شخصیت‌های این گروه احمد کفتارو، مفتی سابق سوریه؛ محمد سعید رمضان البوطی، بلندپایه‌ترین روحانی سنی‌مذهب سوریه و امام جماعت مسجد دمشق؛ احمد حسون، مفتی فعلی دولت سوریه؛ و محمود عکام، مفتی حلب هستند. مشایخ این گروه روابط بسیار نزدیک و حسنه‌ای با نظام سوریه دارند و از دهه‌های گذشته تا به امروز از پشتیبانان و حامیان نظام سوریه به‌شمار می‌روند. در دهه ۱۹۸۰، رمضان البوطی به دفاع از نظام سوریه درمقابل اخوان‌المسلمین پرداخت و در کنار حافظ اسد ایستاد. وی همچنین بعد از شروع اعتراضات در سوریه در کنار نظام سوریه ایستاد و به مخالفت با معترضان و گروه‌های تکفیری ـ تروریستی فعال در سوریه پرداخت که در‌‌نهایت توسط این گروه‌های تکفیری به شهادت رسید. احمد بدرالدین حسون نیز در مارس ۲۰۱۳ فتوایی صادر کرد و «جهاد» در کنار دولت و نظام به‌منظور
دفاع از سوریه را واجب اعلام کرد.


نکته نهایی نوشتار، آینده جریان صوفی‌گری در سوریه است. واقعیت آن است که آینده این جریان وابسته به حکومت آتی سوریه است. گروه‌های سلفی و اخوان‌المسلمین با صوفی‌ها به‌شدت دشمنی دارند و اگر هم برخی از افراد فرقه صوفی در کنار سایر گروه‌های جهادی علیه ارتش سوریه و هم‌پیمانان آن می‌جنگند یک اقدام تاکتیکی با هدف مقابله و سرنگونی دشمن مشترک آنها یعنی نظام سوریه است. به فرض محال هم اینکه این گروه‌ها موفق شوند نظام سوریه را سرنگون کنند، اختلافات میان صوفی‌ها با سایر جریان‌های اسلام‌گرای دیگر همچنان پایدار خواهد ماند، اما درصورت خروج نظام سوریه از بحران و جنگ داخلی، گروه‌های صوفی‌گری همانند زید و صوفی‌های مسلح، بازندگان این میدان خواهند بود، گروه‌هایی مانند قبیسیات و مؤسسه دینی معروف به کفتاریون نیز به‌دلیل حمایت و پشتیبانی از نظام سوریه از موقعیت بالاتری نسبت به گذشته برخوردار خواهند شد.