ماهنامه امنیت بینالملل - شماره 6
فهرست تفصیلی:
سخن مدیر مسئول
مسئولیت بینالمللی دولت آمریکا در یکجانبهگرایی و نقض تعهدات حقوق بشری: با تأکید بر حق بر سلامتی، حق بر توسعه و حق بر غذا/ محمودرضا گلشنپژوه
بررسی پیامدهای سیاسی و امنیتی قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان «تروریست خارجی» آمریکا/ فاطمه نکولعل آزاد
گزینههای ایران در برابر تحریمهای اقتصادی آمریکا از منظر کارشناسان اروپایی/ عابد اکبری
ارزیابی حضور ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سایه حضور رژیم صهیونیستی/ زهره خانمحمدی
واکاوی تحولات جدید طرح معامله قرن و مخاطرات احتمالی آن برای محور مقاومت/ حسین آجورلو
ناتوی عربی و ایران؛ روند تحولات و ارزیابی مخاطرات/ کامران کرمی
قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی؛ بررسی ماهیت و تبعات/ نجمیه پوراسمعیلی
تحلیلگر و کشورداری: اصول و قواعد/ مهدی میرمحمدی
گزارش نشست: تحولات لیبی و پیامدهای منطقهای آن برای ج.ا.ایران
سخن مدیر مسئول
تجارب دولتهای ملی، یافتهها و آموختههای مراکز دانشگاهی و مطالعاتی موفق و تاثیرگذار نشاندهنده آن است که شناخت و تامین امنیت بینالمللی از اصول نسبتا مشخصی پیروی میکند که بیتوجهی به آنها میتواند پیامدهای خسارتباری برای کشور بهدنبال داشته باشد. این اصول را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
1. امنیت بینالملل به عنوان مهمترین وظیفه دولت، بدون مطالعه نظاممند، شناخت درست، سیاستگذاری سنجیده و اجرای دقیق نمیتواند به شکل موثر و مفید حفظ و تأمین شود.
2. امنیت بینالملل دارای ابعاد گوناگون سیاسی ـ امنیتی، اجتماعی ـ فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و نظامی است و اعمال موثر آن را باید در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی بررسی کرد.
3. امنیت بینالملل با سازوکارها و ابزارهای مختلفی قابل تامین است. شناخت مناسبترین، کمهزینهترین و موثرترین این سازوکارها، نیازمند بررسی علمی توانمندیها، آسیبها و مزیتهای نسبی و مطلق هر بازیگر است.
4. شناخت دقیق و نظاممند امنیت بینالملل میتواند به ایجاد ساختاری دانشبنیاد در حوزه مطالعات راهبردی در جامعه و تصمیمگیری بر اساس یافتههای علمی منجر شود.
براساس این اصول و یافتهها، در ماهنامه امنیت بینالملل، بازیگران، مسائل و موضوعات راهبردی معطوف به امنیت بینالمللی در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و زیستمحیطی انتخاب و با توجه به رویدادها، روندهای موجود و چشمانداز آنها بررسی خواهند شد. درعینحال، در نوشتن گزارشها تلاش میشود با توجه به رویدادها و عوامل مادی و ساختاری آنها، از روندها، عوامل معنایی و گفتمانی نیز غفلت نشود؛ ویژگیهای خاص هرکدام از مسائل و موضوعات لحاظ گردد؛ نگرش کلان به مسائل و موضوعات موجب جدایی علم از واقعیت و ورود آن به وادی خیال نشود؛ کلاننگری بر پایه رویدادهای خُرد بنا شود و تحلیل کلان بر پایه وقایع متکثری استوار گردد که به شکل نظاممند جمعآوری شده و در کنار هم قرار گرفتهاند. موسسه ابرار معاصر تهران بر این باور است که بدون بررسی و تجزیه تحلیل دقیق تکتک این موضوعات و رویدادها، نمیتوان درک درستی از واقعیت امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشت و تصویری کامل و جامعی از آن ارائه نمود و ماهنامه امنیت بینالملل به دنبال رفع این نقیصه مهم و کمک به اتخاذ تصمیمات مفید موثر در عرصه کشورداری و ایجاد ساختاری دانشبنیاد در حوزه مطالعات راهبردی و فرایند تصمیمگیری در حوزه امنیت بینالملل است.
دکتر عابد اکبری
مسئولیت بینالمللی دولت آمریکا در یکجانبهگرایی و نقض تعهدات حقوق بشری: با تأکید بر حق بر سلامتی، حق بر توسعه و حق بر غذا/ محمودرضا گلشنپژوه
- در ادبیات حقوق بشر، نزدیکترین عبارتی که معنای حقیقی کلمه «یکجانبهگرایی» را دارد عبارت «اقدامات قهری یکجانبه» است. این عبارت در بطن خود، هم صفت منفی یکجانبهگرایی را نمایش میدهد و هم طبیعت خشن و مبتنیبر زور آن را عیان میسازد.
- در قطعنامه 197 اجلاس 38 مجمع عمومی (1983) بهصراحت از دولتهای توسعهیافته درخواست شده است که از هرگونه اقدام محدودکننده همچون: محاصره، ممنوعیت یا تحریم علیه کشورهای درحال توسعه اجتناب ورزند.
- در کمیسیون حقوق بشر نیز از سال 1994 قطعنامهای با نام «حقوق بشر و اقدامات قهری یکجانبه» به تصویب رسید. در بند 5 این قطعنامه، بهصراحت تأکید شده بود که «از کالاهای اساسی، بهویژه غذا و دارو نباید بهعنوان ابزاری جهت اعمال فشار سیاسی استفاده کرد». درحقیقت، از این تاریخ به بعد است که همپای توجه به آثار منفی اقتصادی تحریمهای یکجانبه بر اقتصاد کشورهای هدف، آثار مضر و منفی حقوق بشری تحریم بر مردم عادی نیز مورد توجه خاص قرار میگیرد.
- در میان دهها گزارش ازسوی دبیرکل سازمان ملل و همچنین کمیسرعالی حقوق بشر درخصوص تأثیر منفی تحریمها بر حقوق بشر شهروندان کشور هدف، نقطهعطف تحول در این فرایند چهاردههای، انتصاب گزارشگر ویژه ازسوی شورای حقوق بشر برای پیگیری تخصصی این موضوع، گزارشدهی موارد نقض و یافتن راههایی برای کاهش تبعات اقدامات قهری یکجانبه است.
- نگاهی به ادبیات تولیدشده توسط تمامی قطعنامههای فوق، گزارشهای دبیرکل و گزارشهای گزارشگر ویژه نشان از آن دارند که اقدامات قهری یکجانبه (تحریم) فارغ از تبعات منفی اقتصادی، آثار سنگین و بعضاً جبرانناپذیری نیز در حوزه سلامت شهروندان (حق بر سلامت)، تغذیه سالم (حق بر غذا)، بهرهمندی از درمان و دارو، بهرهمندی از آموزشهای دلخواه، ورود فناوریهای لازم برای حفظ محیط زیست و درکل، حق بر حیات و حق بر توسعه دارد.
بررسی پیامدهای سیاسی و امنیتی قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان «تروریست خارجی» آمریکا/ فاطمه نکولعل آزاد
دونالد ترامپ در آوریل 2019 در بیانیهای بهصورت رسمی برنامه دولت خود را برای اضافه کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فهرست سازمانهای «تروریستی خارجی» اعلام کرد. درمورد نقش منطقهاي و راهبردي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، دو رويكرد كاملاً متفاوت و متعارض وجود دارد: رويكرد اول، به اين موضوع اشاره دارد كه سپاه پاسداران در مقابله با تروريسم و تهديدات امنيت ملي در عصر «آشوب منطقهاي» نقش تعيينكننده و راهبردي دارد؛ اما رويكرد دوم معطوف به «نقش تهديدساز سپاه پاسداران» است كه در انگارة كارگزاران امنيتي و سياست خارجي آمريكا مورد توجه است.
برهمیناساس، اقدامات ایالات متحده برای مهار و محدود کردن قدرت منطقهای ایران به شکل مرحلهای درحال پیگیری است. طبیعی است که چنین فرایندی میتواند منجربه تصاعد بحران در آینده روابط دو کشور شود؛ زیرا رويكرد جديد آمريكا درباره سپاه پاسداران بهمثابه «گروه تروريستي»، علاوهبر تحریمهای اقتصادی، ممنوعیت تجارت، عبور و مرور از خاک کشورهای متحد آمریکا، عدم مصونیت قضایی و غیره، احتمال وقوع درگیری و هرگونه برخورد عملیاتی را در قالب مبارزه با تروریسم بیشتر میکند. این اقدام آمریکا را میتوان یکی از گامهای راهبردی برای تحقق اهداف سیاسی و امنیتی دانست.
میتوان گفت که بحرانی شدن محیط منطقهای، اصلیترین پیامد امنیتی شدن سپاه پاسداران در دستورالعمل سیاسی و راهبردی ترامپ است. با اقدام متقابل جمهوری اسلامی ایران درمورد تروریستی خواندن فرماندهی گروههای آمریکایی در مرکز «سنتکام»، حساسیت و ریسک بهوجود آمدن درگیری نظامی بین دو کشور در منطقه، بهخصوص با اعزام نیروهای جدید نظامی و اعزام ناو مجهز آبراهام لینکلن در «خلیج فارس» بهشدت بالا رفته است. در این نوشتار سعی داریم علاوهبر شناسایی دلایل تروریستی اعلام کردن سپاه، ابعاد و پیامدهای بیشتر آن را در معادلات سیاسی _ امنیتی غرب آسیا و بهطور مشخص جمهوری اسلامی ایران بررسی کنیم.
ادامه مطلبگزینههای ایران در برابر تحریمهای اقتصادی آمریکا از منظر کارشناسان اروپایی/ عابد اکبری
- خروج آمریکا از برجام دارای آثار سیاسی، امنیتی و اقتصادی بر ایران، کشورهای منطقه غرب آسیا و فراتر از آن بهخصوص در اروپا است؛ زیرا این برنامه فضای عرضاندام و بهرخ کشیدن توان دیپلماسی را در اختیار کشورهای اروپایی قرار داد و پیروزی این مذاکرات بهمثابه برد راهبردی برای این قاره فهم شد.
- بیاعتنایی رئیسجمهور آمریکا به دستاوردهای برجام و اجماع بینالمللی درقبال آن سبب شد اروپا تلاش گستردهای برای بقای برجام انجام دهد؛ زیرا از دید مقامات اروپایی، شکست برجام بهمنزله شکست تمامی تلاشهای آینده برای حل موضوعات منطقهای و بینالمللی، و بهرسمیت شناختن قدرت بیچونوچرای آمریکا در سایه ایجاد موجی از کشورها برای پیروی از قوانین داخلی این کشور و تعمیم آن به جامعه جهانی خواهد بود.
- کارشناسان اروپایی راههای برونرفتی را از شرایط مدنظر قرار دادهاند که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. سازِکار اینستکس؛ 2. ادامه انتقال و فروش نفت ایران با تکیه بر وابستگی خریداران؛ 3. گسترش روابط اقتصادی با کشورهای همسایه؛ 4. همراه نشدن با جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران؛ 5. استفاده از قابلیتهای سایبری در مبارزه با تحریم؛ 6. بهرهبرداری از ظرفیت شرکتهای کوچک و ورود به بازارهای جهانی.
- با توجه به راهحلهای اروپایی ذکرشده بهنظر میرسد میتوان تابآوری ایران در دوران تحریمها و ممانعت از خروج ایران از برجام را هدف اصلی اروپا برای مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا معرفی کرد. ازسویدیگر، هراس از پیامدهای احتمالی خروج ایران از برجام و یا دست زدن جمهوری اسلامی ایران به اقدامات تلافیجویانه، اروپا را بر آن داشته است که در کنار ایران بایستد.
با توجه به موارد فوق، میتوان برای تصمیمسازان جمهوری اسلامی ایران توصیههایی داشت که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. بیان ملاحظات ایران در سطح بینالمللی در برابر حضور رژیم صهیونیستی و آمریکا در غرب آسیا؛ 2. بازتبیین نگاه ایران به مسئله صلح فلسطین؛ 3. جلوگیری از اجماع آمریکا و اروپا؛ 4. گسترش فعالیتهای سایبری منطقهای؛ 5. گسترش روابط با همسایگان در تمامی جنبهها.
ادامه مطلبارزیابی حضور ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سایه حضور رژیم صهیونیستی/ زهره خانمحمدی
- اتحادیه اقتصادی اوراسیا براساس موافقت روسیه، قزاقستان و بلاروس در نورسلطان، پایتخت قزاقستان، در سال 2014، برمبنای اتحادیه گمرکی اوراسیا بنا نهاده شد.
- مسکو تلاش خود را بهمنظور ایجاد بلوکی متشکل از جمهوریهای پیشین، با هدف مدیریت ورود قدرتهای بزرگ به حوزه فوق یا ممانعت از آن، با تجربهآموزی از توافق مشارکت اتحادیه اروپا در اوکراین، در قالب اتحادیه اقتصادی اوراسیا محقق کرد.
- اتحادیه اقتصادی اوراسیا را باید نوعی از همگرایی منطقهای دانست که با هدف تأمین نیاز و اهداف جمهوریهای سابق شوروی در زمینه گردش آزاد کالا، سرمایه، خدمات و نیروی کار شکل گرفته است.
- سیاست گسترش اعضا و برقراری ارتباط با سایر کشورها در قالب موافقتنامه منطقه آزاد تجاری و یا موافقتنامه ترجیحی بهمنظور توسعه همگرایی هرچه بیشتر اتحادیه در اهداف کلان اتحادیه اوراسیا قرار دارد.
- جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی در زمره بازیگرانی هستند که تجارت آزاد و ایجاد منطقه آزاد تجاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا را پیگیری میکنند.
- تحقق حضور رژیم صهیونیستی در اتحادیه اقتصادی اوراسیا در قالب منطقه آزاد تجاری میتواند دلالتهایی را برای ایران در حوزه همکاری خود با اتحادیه فوق بهدنبال داشته باشد.
واکاوی تحولات جدید طرح معامله قرن و مخاطرات احتمالی آن برای محور مقاومت/ حسین آجورلو
- دولت ایالات متحده آمریکا قرار است در آینده نزدیک، جزئیات طرح سازش میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی موسوم به «معامله قرن» را اعلام کند. حال سؤالی که ایجاد میشود این است که پیشرانها و پسرانهای تحقق اهداف طرح آمریکایی معامله قرن و همچنین مخاطرات احتمالی آن برای محور مقاومت چیست.
- با توجه به زمینههای ارائه و اجرایی شدن طرح معامله قرن، عواملی را میتوان بهعنوان پیشران این طرح ذکر کرد که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. حمایت ویژه آمریکا از طرح؛ 2. از اولویت خارج شدن قضیه فلسطین در منطقه غرب آسیا؛ 3. چندپارگی فلسطینیان و کشورهای عربی.
- با توجه به پیشرانهای طرح معامله قرن میتوان پسرانهایی را برای ارائه و اجرایی شدن طرح معامله قرن بیان کرد که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. عدم تطابق طرح معامله قرن با واقعیتهای قضیه فلسطین؛ 2. مخالفت دولتها و ملتهای منطقه با طرح معامله قرن؛ 3. رویکرد افراطی در سیاست داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی؛ 4. اختلافات موجود در غرب آسیا؛ 5. مشکلات حقوقی ناشی از تغییرات احتمالی سرزمینی و ارضی؛ 6. اختلافات درونی در آمریکا درمورد طرح معامله قرن؛ 7. تجربه ناموفق طرحهای آمریکایی برای قضیه فلسطین.
- ارائه و اجرایی شدن طرح معامله قرن مخاطرات سیاسی و امنیتی را برای محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران درپی خواهد داشت که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. تضعیف روند مقاومت؛ 2. محدودیت بیشتر برای محور مقاومت با ایجاد رژیمهای سیاسی و حقوقی جدید؛ 3. تسریع در برسازی تهدید محور مقاومت بهعنوان مهمترین تهدید منطقه غرب آسیا؛ 4. افزایش بیثباتی در منطقه غرب آسیا.
با توجه به این امور اتخاذ راهکارهایی در این زمینه ضروری است که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. افزایش تحرکات محور مقاومت علیه صهیونیستها؛ 2. فعال شدن دیپلماسی رسانهای؛ 3. تقویت دیپلماسی سیاسی؛ 4. رصد اقدامات آمریکا علیه محور مقاومت.
ادامه مطلبناتوی عربی و ایران؛ روند تحولات و ارزیابی مخاطرات/ کامران کرمی
- تحرکات و فعل و انفعالات آمریکا و عربستان در چهارچوب ناتوی عربی یا ائتلاف استراتژیک خاورمیانه و تعمیم دادن تهدید مشترکی به نام ایران به سایر بازیگران عربی مشارکتکننده در شرایط افزایش تنشها میان تهران و واشینگتن و طرح معامله قرن حائز اهمیت، توجه و رصد دقیق است.
- مهار ایران در نظام منطقهای خاورمیانه، مبارزه با تهدیدات نوین و تروریسم، امنیت انرژی و مشارکت امنیتی چهار هدف تعریفشده برای ناتوی عربی است که با توجه به تقارن و همگرایی دو سطح منطقهای و بینالمللی، احتمال اقدام نظامی محدود علیه ایران، تمرکز بر فعالیتهای موشکی و اثرگذاری منفی در اجلاس آتی افایتیاف بهعنوان مخاطرات احتمالی برای جمهوری اسلامی ایران در شرایط تصاعد بحران کنونی در منطقه مطرح است.
- خروج مصر از این ائتلاف، اختلافات عربستان، امارات و بحرین با قطر، نداشتن تعریف مشترک از تهدید ایران بین اعضا و سردرگمی در استراتژی خاورمیانهای آمریکا باعث شده است که برخلاف تبلیغات رسانهای، این ائتلاف با محدودیتهای ساختاری و کارکردی درعمل مواجه باشد.
- با توجه به روند اقدامات عربستان و رژیم صهیونیستی در منطقه لازم است که تصمیمسازان ایرانی ضمن بهرهمندی از فرصتهای ناشی از شکاف در آرایش بازیگران عربی مشارکتکننده در ناتوی عربی چون: مصر، قطر، عمان، کویت و حتی اردن، از همکاریهای منطقهای با ترکیه نیز بهرهمند، و با رویکردهای بینالمللی در کانونهایی چون یمن نیز همراه شوند.
قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی؛ بررسی ماهیت و تبعات/ نجمیه پوراسمعیلی
پس از اینکه سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی قرار گرفت، در پاسخ به این سؤال که معنا و تبعات این اقدام آمریکا چیست، دیدگاههای رقیبی شکل گرفت. نگارنده در این مقاله، با نقد و بررسی دو دیدگاه یا فرضیه رقیب، بهدنبال طرح دیدگاه خود است.
- یک دیدگاه که عمدتاً حامیان آن در داخل ایران هستند، با توجه به سابقه فشارها و تحریمهای چهلساله آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، اقدام اخیر علیه سپاه پاسداران را تکراری و بیفایده میداند. چنین نگاهی اگرچه باعث آرامش روانی جامعه و ثبات بازار میشود، درنهایت نمیتواند آثار و پیامدهای تحریمهای اعمالی را نادیده بگیرد.
- دیدگاه دیگری که عمدتاً در محافل سیاسی و رسانهای آمریکا مطرح است، اقدام آمریکا علیه سپاه را مقدمهای برای جنگ میداند. حامیان این دیدگاه خود دو دسته هستند: دسته نخست، منتقدان و مخالفان رئیسجمهور آمریکا هستند که تلاش دارند با متهم کردن رئیسجمهور آمریکا به جنگطلبی از فضای موجود به نفع خود در انتخابات ریاستجمهوری 2020 بهره ببرند. دسته دوم حامیان رئیسجمهور هستند که با برجسته کردن گزینه جنگ بهدنبال تغییر محاسبات تصمیمگیران جمهوری اسلامی ایران بهمنظور پذیرش خواستههای آمریکا هستند.
- قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی بدین معنی است که اول، شرکتها و دولتهای خارجی تمایل کمتری به همکاریهای اقتصادی با ایران دارند؛ زیرا درصورت هرگونه همکاری مستقیم و غیرمستقیم با سپاه پاسداران، درمعرض معرفی بهعنوان نهاد حامی تروریسم هستند و دوم اینکه، تمامی نهادهای رسمی زیرمجموعه دولت ایران، نهادهای نظامی، اقتصادی و فرهنگی زیرمجموعه رهبری و نیز شرکتهای خصوصی که با سپاه همکاری دارند، درمعرض تحریمهای آمریکا قرار دارند.
آمریکا ازطریق اقدام یادشده بهدنبال نتایج سیاسی - امنیتی مطلوب خود یعنی ایجاد دوگانه دولت - سپاه، دولت - ملت، سپاه - منفعت ملی و نیز تضعیف ظرفیتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
ادامه مطلب
تحلیلگر و کشورداری: اصول و قواعد/ مهدی میرمحمدی
کشورداری به معنای تدبیر امور جامعه، از رهگذر سیاستگذاری و تصمیمگیری انجام میشود. کارآمدی کارگزاران اجرایی در سیاستگذاری و تصمیمگیری مطلوب مستلزم شناخت بهموقع و عینی از محیط پیرامونی داخلی و خارجی است. تولید شناخت مبتنیبر سه کارکرد «گردآوری و تولید داده»، «تفسیر معنای پنهان در دل دادهها» و «تجویز راهکار» است. این امر در قرن بیستم منجربه ظهور تدریجی حرفهای خاص با عنوان «تحلیلگری» شده است.
- نقش راهبردی تحلیلگران در توانایی اثرگذاری آنان بر تصمیمهای ملی در هر دو سطح تحلیل دولتی و مدنی است؛ ازاینروست که رابطه میان «سیاستگذاران» یا «کنشگران مؤثر بر سیاستهای ملی» با «تحلیلگران» در کارآمدی کشورداری نقش بسزایی دارد.
- از حیث نوع مشتریان، تحلیلگران را میتوان به چهار دسته زیر تقسیم کرد: 1. تحلیلگران دولتی؛ 2. تحلیلگران رسانهای یا مطبوعاتی؛ 3. تحلیلگران دانشگاهی؛ 4. تحلیلگران شاغل در اندیشکدههای مستقل، حزبی یا نیمهرسمی.
- تولید تحلیل حرفهای دارای اصول و هنجارهایی است که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. استقلال و بیطرفی در تولید داده و توصیف وضعیت موجود؛ 2. آگاهی از منافع و امنیت ملی کشور متبوع و اشراف بر آنها؛ 3. توجه به هنجارها و ارزشهای کشور متبوع در تجویزها و توصیهها؛ 4. مهارت فشردهنویسی و پرهیز از نگارش متنهای طولانی؛ 5. سیاستگذارانه بودن یا مسئلهمحور بودن تحلیلها؛ 6. روشمند بودن تحلیلها.
در جهان سیاستگذاری، ازطرفی، رقابتی مستمر میان تحلیلگران بر سر تأثیر بر سیاستها وجود دارد و ازسویدیگر، نبردی دائمی میان سیاستگذار و تحلیلگر دیده میشود که طی آن، سیاستگذار میکوشد قلعه ذهن خود را در برابر تهاجم شناختی تحلیلگران، تسخیرنشده نگه دارد. در چنین شرایطی، جلب اعتماد سیاستگذار به تحلیل مهمترین نیاز برای اثرگذاری است که بهنظر میرسد با رعایت اصول ششگانه مذکور امکانپذیر خواهد بود؛ ازاینرو، پیشنهاد میشود نهادهای دانشگاهی و اندیشکدههای نیمهرسمی و مستقل کشور، با ارائه کارگاههای آموزشی تحلیلگری، نسل حرفهای و جدیدی از تحلیلگران را تربیت کنند.
ادامه مطلبگزارش نشست: تحولات لیبی و پیامدهای منطقهای آن برای ج.ا.ایران
- درک بازتابها و آثار تحولات لیبی برای منطقه بسیار مهم است؛ ولی آنچه مهمتر مینماید، پیامدهایی است که حضور رقبای منطقهای ایران همچون: عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی در صحنه لیبی بهوجود خواهد آورد. تأثیراتی که تحولات لیبی بر ژئوپلیتیک منطقه، موازنه قدرت در منطقه، آینده سیاسی منطقه و تحولات شمال آفریقا خواهد داشت تا اندازهای در این نوشتار بررسی خواهد شد.
- اهمیت صفبندی و مداخلات در لیبی برای جمهوری اسلامی ایران، بهخصوص با توجه به نقش عربستان سعودی در جایگاه مهمترین رقیب منطقهای تهران بسیار برجسته است. اگرچه بهدلیل فاصله زیاد و نبودِ تهدیدات راهبردی، لیبی اهمیت قابل توجهی در سیاست منطقهای ایران بازی نمیکند، حضور رقبا و متحدان منطقهای و فرامنطقهای جمهوری اسلامی ایران و نوع کنشی که در این عرصه ایفا میکنند میتواند حائز اهمیت فراوان باشد.
- درصورت بیتوجهی به این عرصه و نیز پیروزی احتمالی نیروهای مورد حمایت عربستان، آمریکا، امارات و رژیم صهیونیستی در تحولات لیبی، هم در عرصه روابط دوجانبه آینده تهران - لیبی و هم در آینده شطرنج سیاسی منطقه میتواند منشأ تهدیدات جدید و ازدست رفتن منافع سیاسی و اقتصادی متصور و تعریفشده باشد.
- در زمینه تحولات لیبی میتوان پیشنهادهای زیر را برای سیاستگذاران ایرانی مطرح کرد: 1. حمایت از رویکردهای بینالمللی؛ 2. ارتباط با بدنه نخبگی لیبی بهویژه ارتباط با دولت وفاق ملی؛ 3. انعطافپذیری در فرازوفرودهای عرصه میدانی؛ 4. فعال کردن ابزارهای چانهزنی بهخصوص از مجراهای رسمی و دیپلماتیک؛ 5. تقویت همکاریها و هماهنگیها با دوستان منطقهای و بینالمللی همچون: ترکیه، قطر و روسیه؛ 6. فعال کردن ابزارهای رسانهای در برجسته ساختن نقش مخرب عربستان؛ 7. توجه به صفبندی موجود در جهان عرب.
نظر شما