کتاب آسیا ۳ (ویژه افغانستان پس از طالبان)



چاپ نخست: بهمن ماه ۱۳۸۳

شابک: ۷ ـ ۴۷ ـ ۸۶۸۰ ـ ۹۶۴

قیمت: ۱۷۵۰ تومان

خرید

 
کتاب آسیا ۳ (ویژه افغانستان پس از طالبان)

تدوین: سیدابراهیم خاتمی خسروشاهی
ناظر: دکتر نوذر شفیعی
انتشارات موسسه ابرار معاصر تهران، کتاب منطقه‌ای
کد بازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: BB00020055103260609
 
از اواخر سال ۲۰۰۱ (مشخصاً پس از ۱۱ سپتامبر)، افغانستان به کشوری محوری در عرصه بین‌المللی تبدیل گردید و در مقاطعی در رأس اخبار و تحولات جهان قرار داشت. اما با وجود دخالت نظامی ایالات متحده، حذف طالبان و تشکیل لویه جرگه برگزاری انتخابات سراسری و تشکیل دولت قانونی منتخب مردم و در نهایت برقراری ثباتی نسبی، هنوز نمی‌توان از استقرار کامل صلح و امنیت در این کشور همجوار سخن به میان آورد؛ چراکه همین شرایط کنونی نیز متأثر از یک‌سری واقعیت‌های بیرونی (محیط بین‌الملل) به دست ‌آمد. بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران به لحاظ تأثیری که ثبات و امنیت افغانستان بر کل منطقه و به‌ویژه همسایگانش دارد، هرگونه تحول و دگرگونی در این کشور را به دقت زیر نظر داشته و بر همین اساس، در اجلاس‌های مختلف (از جمله بن و توکیو و ...) و بازسازی افغانستان، همکاری و مشارکتی فعال و مؤثر داشته است. بدون تردید، دیپلماسی مثبت و نحوه عمل جمهوری اسلامی ایران در تثبیت دولت جانشین طالبان، قابل چشم‌پوشی نیست؛ به‌گونه‌ای که بارها کارشناسان غربی (به‌ویژه آمریکایی) به این مهم اذعان داشته‌اند. از این رو مؤسسه تهران، دومین کتاب خود در حوزه آسیا را با محوریت افغانستان منتشر خواهند نمود.

در این راستا، اولین مقاله با عنوان «ثبات در افغانستان و نقش آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران» قرار گرفت. نگارنده نخست به عوامل تاریخی و سنتی ناامنی در افغانستان پرداخته و اجمالاً سه عامل قومیت، مذهب و ایدئولوژی را تعیین‌کننده می‌داند. وی در بخش اصلی مقاله ـ نقش ثبات در افغانستان بر امنیت کشورمان ـ چهار محور اصلی را قابل توجه دانسته است: ۱ـ مسئله مواد مخدر و قاچاق اسلحه؛ ۲ـ مسئله هیرمند و مدیریت آب؛ ۳ـ مسئله آوارگان افغانستان مقیم ایران و خطوط لوله نفت؛ که هر یک به تفصیل مورد تحلیل قرار گرفته است.


مقاله دوم، «چالش‌های اساسی دولت کرزای» نیز به این پرسش پاسخ داده و این چالش‌ها را به چهار دسته تقسیم کرده است: ۱ـ چالش‌های سیاسی ـ امنیتی؛ ۲ـ چالش‌های حقوقی؛ ۳ـ چالش‌های فرهنگی ـ اجتماعی؛ ۴ـ چالش‌های اقتصادی، در ادامه نویسنده به هر یک از موارد فوق به تفصیل می‌پردازد و در نهایت بر این باور است که دولت کرزای برای غلبه بر چالش‌های فوق، باید «قانون» را بر جامعه حاکم کند؛ «نظام آموزشی» را توسعه دهد؛ «اقتصاد» را رونق دهد و در راستای استقرار حکومت مردم‌سالار تلاش نماید.


مقالة بعدی «بیم‌ها و امیدهای قانون اساسی افغانستان در مرحله عمل»، به زیرمحورهایی چون فرایند تصویب قانون اساسی افغانستان، مباحث مطرح شده درلویه جرگه پیرامون قانون اساسی، شرایط سیاسی و امنیتی افغانستان به هنگام تصویب قانون اساسی و مشکلات پیش‌روی قانون اساسی در مرحله اجرا پرداخته است.


مقالة چهارم، «ناتو در افغانستان» در شرایطی سفارش داده شد که نیروهای ناتو به رهبری آلمان در افغانستان حضور دارند و لذا پرداختن به این موضوع در کتاب حاضر، ضروری می‌نمود. در این مقاله پس از نگاهی گذرا به ژئوپلیتیک افغانستان و موقعیت کنونی این کشور در نظام سیاسی ـ امنیتی دوران جنگ سرد، عواملی که منجر به دخالت ایالات متحده و پیمان آتلانتیک شمالی در این کشور شد، بررسی گردیده است.


به هنگام تهاجم نظامی واشنگتن به شهرهای مختلف افغانستان و سقوط طالبان سازمان‌های اطلاعاتی ـ امنیتی آمریکا، روسیه و پاکستان در این خصوص بسیار فعال بودند. پنجمین مقاله کتاب به این موضوع پرداخته است اما روشن است که تحلیل راهبردهای کشورهای مختلف در عرصه اطلاعاتی ـ امنیتی به آسانی عرصه سیاست نیست. نگارنده، بر این باور است که افغانستان برای واشنگتن معضلی راهبردی، برای اسلام‌آباد موضوعی هویتی و برای مسکو خطری امنیتی به‌شمار می‌آید. مقاله با این جمله پایان می‌یابد، «... آیا در چنین وضعیتی می‌توان گفت ثبات در کوتاه‌مدت به افغانستان برخواهد گشت؟»


مقاله بعدی، «القاعده، سازمان یا ایدئولوژی؟» به بررسی ریشه‌های ظهور القاعده پرداخته و به شیوه پرسش و پاسخ، تصویری را که غرب از القاعده به نمایش می‌گذارد، به کلی زیر سؤال برده و معتقد است القاعده پیش از آن‌که یک سازمان تروریستی باشد، یک مکتب فکری و یک ایدئولوژی جاذب است.


مقاله هفتم، از دیدگاه حقوق بین‌الملل، به دیپلماسی کاخ سفید در قبال افغانستان می‌پردازد. به‌طور کلی نگارنده طی مقاله به این پرسش پاسخ داده شده است که آمریکا در افغانستان تا چه حد به حقوق بین‌الملل مقید بوده و تا چه میزان از شیوه‌های عملگرایانه سیاست خارجی بهره برده است؟


نوشتار پایانی کتاب نیز به موضوع حساس «نگاه اسرائیل به افغانستان پس از ۱۱ سپتامبر» می‌پردازد. نویسنده قصد دارد پاسخی برای این پرسش بیابد که پس از ۱۱ سپتامبر، نگاه اسرائیل به افغانستان به‌عنوان یکی از حوزه‌های تازه‌ نفوذ بوده است؟ و اساساً سیاست خارجی رژیم صهیونیستی به افغانستان چگونه می‌نگرد؟