راه پیونگ یانگ به واشنگتن از بیجینگ می‌گذرد؟!


آن‌گونه که واشنگتن می‌تواند ادعا نماید، کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی که اخیراً درگذشت، مسئول زندانی کردن صدها هزار مخالف رژیمش، آزمایش دو سلاح اتمی، به‌کارگیری صدها موشک بالستیک که به‌سوی توکیو و سئول هدف‌گیری شده‌اند، دست داشتن در گسترش مواد مخدر در سطح جهانی، آدم‌ربایی، و موارد دیگری از این دست است. اینها چندان‌که واشنگتن مدعی است، نگرانی به‌شمار نمی‌روند و معمولاً برچسب‌ها و شعارهایی هستند که کاخ سفید به هر کشور یا رهبر مخالفی الصاق و اطلاق می‌نماید. اما نگرانی واقعی چه بوده است؟

بر‌خلاف خاورمیانه که ایالات متحده مدام درنظر دارد ولو به شکل بی‌ثبات‌کننده‌ای، بازی‌های موردنظر خود را در آن به‌اجرا درآورد تا ابتکار عمل را به‌دست گیرد، در شرق دور، قضیه تا حد زیادی متفاوت است و واشنگتن بسیار نگران آن است که کشورهای کوچکی مانند: کره شمالی تمام توان نظامی و سیاسی آن را به‌چالش بکشند. از 27 ژوئن 1950 که ترومن تهدید کرد که ناوگان هفتم دریایی ایالات متحده هر حرکتی به‌سوی تایوان را به‌سختی مجازات خواهد کرد، چین همواره تلاش کرده این تعهد واشنگتن را به شیوه‌ای دیگر خدشه‌دار نماید و حیثیت ایالات متحده را درمورد آن به‌چالش بکشد. جنگ کره، بخش مهمی از این تلاش بوده که در آغاز بیجینگ با کمک مسکو متحمل شد و بعدها که میان این دو اختلاف پیش آمد، یک‌تنه بار آن را به‌دوش کشیده است.

از آن زمان، کره شمالی، تقریباً به دور از هرگونه فرصت مهمی برای توسعه اقتصادی و حضور مهم در روابط بین‌الملل که متأثر از تحریم‌های سختی است که غرب علیه آن وضع کرده، به‌نحو دیگری مزاحمت غرب را پاسخ داده که می‌توانیم بگوییم موفق بوده است: مقاومت در برابر واشنگتن ازطریق نظامی‌گری. از آن پس، این هویتی بوده که پیونگ یانگ اختیار کرده و رسالتی دوگانه (چینی ـ کره‌ای) را دربردارد؛ هم مبارزه‌ای مستقل علیه واشنگتن و هم کمک به هدف مهم‌تر چین در محور مقاومت در برابر غرب.

در خلال این مدت، پیونگ یانگ استعداد مهمی در زمینه‌های نظامی به نمایش گذاشته است: وارد مدار زمین شده و ماهواره‌های زیادی را مستقر نموده است؛ موشک‌های بالستیک زیادی را آزمایش نموده که گفته می‌شود به‌راحتی می‌تواند واشنگتن را هدف بگیرد؛ سلاح‌های اتمی را آزمایش کرده و نشان داده که تسلیحات مهمی را در اختیار دارد. این قابلیت‌های کره شمالی که آن را قرینه نظامی کره جنوبی کرده، ورای دفاع از خود و یا تهدید واشنگتن، توکیو، و سئول و یا غرب بوده است. اینها درحقیقت، قابلیت‌هایی است که محور «مقاومت» به رهبری چین و با بازیگری مهم پیونگ یانگ به نمایش گذاشته تا قدرت‌نمایی و یا زورگویی واشنگتن و غرب در شرق آسیا متوقف شود. چین با کمک کره شمالی، این قابلیت‌ها را به خاورمیانه و جاهای دیگر مانند: آمریکای جنوبی هم کشانده که معرف بحران کوباست و نشان می‌دهد که فروپاشی شوروی به‌نحو خاموشی جبران شده است.

درنتیجه، واشنگتن حق دارد از مرگ کیم جونگ ایل خوشحال باشد و منتظر باشد که وضعیت در کره شمالی متفاوت‌تر شود تا شاید ازطریق گفتگو و همکاری‌های نامتقارن «نان در برابر خلع سلاح» موفق شود. واشنگتن گفتگوهای بعضاً موفق و متعددی با پیونگ یانگ داشته و احتمالاً از این فرصت متفاوت استفاده خواهد کرد تا با آن وارد یک برنامه مهم سیاسی شود که اصلاحات سیاسی و اقتصادی مهمی را در کره شمالی تشویق نماید. در برابر قدرت‌نمایی و استعداد نظامی کره‌شمالی، بحران گرسنگی در این کشور خودنمایی می‌کند که در اواسط دهه 1990، جان دو میلیون نفر را گرفت. اگر این وضع پیش رود، احتمالاً بازی واشنگتن و پیونگ یانگ به‌جای بدی خواهد کشید که مقامات کره شمالی مجبور شوند حیثیتی را که مدت‌ها به‌رخ غرب کشیده‌اند به تکه‌نانی بفروشند و به گدایان تازه غرب بدل شوند. باید صبر کنیم و ببینیم در روزهای آینده کیم جونگ اون که وارث این وضع است، چه کار خواهد کرد و چه خواهد گفت.

کیم جونگ ایل مطمئن از دنیا رفت که وارثش، راه او را درپیش خواهد گرفت. کیم جونگ ایل خود، میراث پدرش، کیم ایل سونگ، را با سرسختی تمام محافظت کرد و به‌پیش برد؛ اما هنوز به‌نظر می‌رسد که فرصت‌هایی با کمک ژنرال‌ها و نخبگان کره شمالی هستند که به دو تصمیم متفاوت برسند: پیشرفت در گسترش صنایع هسته‌ای در برابر پیشرفت در توسعه اقتصادی و سیاسی کشور. بااین‌حال، آنچه مطمئن به‌نظر می‌رسد، نقش‌های مهمی خواهد بود که بیجینگ و سئول با همکاری و تشویق‌های خود به‌خرج می‌دهند. بسیاری این روزها در واشنگتن بر‌این‌باورند که اگرچه برنامه «تغییر رژیم» دولت بوش درمورد پیونگ یانگ به‌اجرا درنیامد، مقامات کره شمالی باید این را فرصتی در دوره دموکرات‌ها بدانند که به اصلاحات روی آورند والا در دولت‌های بعدی یا حتی در دولتی که احتمالاً جمهوریخواهان روی‌کار بیایند و تشکیل دهند، دیگر فرصتی برای پیونگ یانگ باقی نخواهد بود. بنا‌براین، پرسش مهم پیش روی پیونگ یانگ اکنون این است: اصلاحات یا تغییر رژیم. ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی در واشنگتن اعلام کرده که کره شمالی بسیار سنجیده و هوشمندانه عمل کرده و خود را از درگیر ساختن با واشنگتن دور کرده است. اگر این هزم و احتیاط از جانب کره شمالی درست باشد، دراین‌صورت، باید امیدوار بود و به تماشا نشست که شاید راه پیونگ یانگ به واشنگتن، از بیجینگ بگذرد!