قدرت هوشمند ایران در تحولات خاورمیانه


قدرت هوشمند ایران در تحولات خاورمیانه

 
یکشنبه 30 بهمن 1390
 
 
 
پیروزی انقلاب اسلامی ایران با تأکید بر مردم‌سالاری دینی توانسته یکی از پدیده‌های مهم و بحث‌برانگیز قرن حاضر یعنی ‌نهضت‌ها و جنبش‌های فکری، سیاسی، و اجتماعی اسلامی را متأثر سازد. پیدایش این جنبش‌ها به نیمه‌ اول، و گسترش آنها به نیمه دوم این قرن مربوط می‌شود. انقلاب‌های خاورمیانه نیز از دیدگاه جریان‌شناسی در ادامه خیزش‌های اسلامی محسوب می‌شوند؛ تا جایی که می‌توان از مؤلفه‌های مشترک میان این جنبش‌ها و انقلاب اسلامی سخن گفت. این وجوه مشترک، تأثیر متقابل انقلاب اسلامی معاصر را فراهم آورد. این زمینه‌ها که از آنها به‌عنوان عامل هم‌گرایی یا عناصر همسویی نیز می‌توان یاد کرد، عبارتند از: عقیده مشترک؛ دشمن مشترک؛ هدف مشترک؛ و مردم‌سالاری دینی.

چنین اشتراکاتی به همراه مزیت‌های قدرت هوشمند انقلاب اسلامی ایران در عرصه‌های مختلف که تلاش می‌شود در زیر به آنها اشاره شود، می‌تواند جایگاه ایران را بیش از پیش در منطقه تثبیت کند.


در عرصه سیاسی، شکل‌گیری انقلاب ایران بر مبنای ارزش‌های اسلامی و مذهبی موج جدید بیداری اسلامی را با محتوای جدید و اثرگذار در عرصه حکومت‌داری ایجاد نمود. هرچند بیداری اسلامی به شکل باور نزد بسیاری از متفکران کشورهای اسلامی ازجمله سید جمال وجود داشت، اما نهادینه شدن بیداری اسلامی و شکل‌گیری کلیه ارکان حکومت‌داری بر مبنای شریعت فقط در ایران به‌وجود آمد. این امر، علاوه بر چالش در عمل سیاسی، تأثیرات خاصی بر نظریه‌های سیاسی از نظریات انقلاب تا فلسفه سیاسی در بر داشت. بر این اساس، روژه گارودی می‌گوید: انقلابی که به رهبری امام خمینی روی داد، متعلق به تمدن بشری است و به یک جامعه خاص اختصاص ندارد. این انقلاب همانند نهضت انبیا مختص همه انسان‌ها و همه جوامع است. چنین ویژگی‌ها و چنین رسالت‌هایی، سهم بسیار زیادی در افزایش قدرت نرم ایران در میان ملت‌های آزاده جهان داشته است. الگوگیری کشورهای خاورمیانه در تحولات اخیر از روش‌های بسیج نیروها تا برگزاری تظاهرات ضددولتی و حتی شعارهای اسلامی، گواه این مدعاست.


در عرصه فرهنگ، از مزیت‌های فرهنگ ایرانی آن است که نزدیک به سه هزار سال قدمت دارد و طی این دوران، پیوستگی خود را از دست نداده و نوعی خودآگاهی فرهنگی و هویتی در ذهن و ضمیر ایرانیان وجود داشته است. در این راستا، تداوم زبان ایرانی در بستر زمان از اهمیت قابل توجهی برخوردار است به طوری که زبان اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، و فارسی همه متعلق به خانواده زبان ایرانی است که در زمان حال با تلفیق شدن با واژگان یونانی، مغولی، عربی، هندی، فرانسوی، انگلیسی، و روسی در زبان فارسی که میراث‌دار زبان‌های پیش از اسلام است، بر غنای این زبان افزوده شده است. از این رو، زبان فارسی نمایشگاه زبان جهان است. این مهم، وقتی واجد اهمیت می‌شود که بدانیم زبان فارسی در قسمت بزرگی از آسیا کاربرد داشته و استعمال آن به‌صورت زبان ادبی و سیاسی در طول مدتی طولانی از سواحل دریای سیاه تا کناره‌های خلیج بنگال و از آسیای مرکزی تا آسیای صغیر ادامه داشته است.


علاوه بر این، ایران در منطقه‌ای از جهان که محل تلاقی و راه ارتباطی اروپا به جنوب و جنوب شرق آسیا (محل زندگی بیش از یک‌سوم جمعیت جهان) و پل ارتباطی میان سه قاره اروپا، آسیا، و آفریقا می‌باشد قرار گرفته که موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی را نصیب این کشور ساخته است. از طرفی، با توجه به تحولات صورت‌گرفته در رویکردهای ژئوپلیتیکی و اهمیت یافتن منابع نفت و گاز در معادلات جهانی ایران در کانون منطقه‌ای قرار دارد که در تولید و انتقال نفت و گاز نقشی حیاتی ایفا می‌کند. خلیج فارس 61 درصد نفت و 40 درصد گاز جهان را در خود دارد. چنانچه ذخایر دریای خزر نیز بدان اضافه گردد آنگاه بیش از 70 درصد نفت و 40 درصد گاز جهان در این منطقه قرار دارد. به این ترتیب، ایران در مرکز ثقل بیضی استراتژیک انرژی خلیج فارس ـ خزر شکل می‌گیرد.


در کنار چنین مزیت‌هایی، ایران در آینده با ایفای نقش سازنده در زمینه بازتولید منافع مشترک منطقه‌ای، مبارزه با تروریسم، توسعه همکاری‌های اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی در روند ثبات منطقه‌ای براساس امنیت دسته‌جمعی، تباین الگوی توسعه همه‌جانبه و درون‌زا، بیداری اسلامی و احیای تفکر و ارزش‌های دینی، جایگاه محوری در کمربند طلایی ایران ـ سوریه ـ لبنان در منطقه، الهام‌بخشی در خاورمیانه براساس الگوی مردم‌سالاری دینی، عضویت فعال و اثرگذار در سازمان‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، تلاش در جهت اعتمادسازی منطقه‌ای براساس گسترش همکاری‌های فرهنگی و رسانه‌ای بین ملت‌های مسلمان، تقویت تشکل‌های غیردولتی برای همکاری با کشورهای اسلامی در جهت حفظ اصول و ارزش‌های اسلامی و یا تقویت همکاری‌های نرم‌افزاری، بهره‌گیری از قدرت هوشمند در مدیریت افکار عمومی منطقه‌ای و بین‌المللی، تقویت جایگاه ایدئولوژی در نظام تصمیم‌گیری منطقه‌ای و جهانی، گسترش همکاری‌های سازنده، مؤثر و چندجانبه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای براساس «منطقه‌گرایی نوین» و ارتقای سطح آگاهی و بیداری ملت‌های منطقه، می‌تواند در راستای تقویت قدرت هوشمند خود در منطقه و همچنین بر تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا گام بردار
د.