ماهنامه امنیت بینالملل - شماره 10
ریاست فوندرلاین بر کمیسیون اروپا؛ چالشها و الزامات تصمیمگیری/عابد اکبری
عادیسازی سیاست امنیتی ژاپن و چشمانداز بازیگران منطقهای و بینالمللی/ زینب فرهادی
اعتراضات ضددولتی در لبنان: سناریوهای پیش رو/ حسین آجورلو
بحران تشکیل دولت و ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی/ سلمان رضوی
اعتراضات ضد دولتی در عراق؛ بسترهای داخلی و خارجی/ سید اصغر موسوی
دوگانه مذاکرات ـ انتخابات و سناریوهای پیش رو در افغانستان/ مجتبی نوروزی
نشست ماه «ارزیابی مخاطرات پیادهروی اربعین»
ریاست فوندرلاین بر کمیسیون اروپا؛ چالشها و الزامات تصمیمگیری/عابد اکبری
ـ با برگزاری انتخابات پارلمان اروپا، اورسلا فوندرلاین در مقام رئیس جدید کمیسیون اروپا، در 1 نوامبر 2018 (10 آبان 1398) رسماً سمت خود را از ژانکلود یونکر تحویل خواهد گرفت.
ـ انتخاب مقام رئیس کمیسیون اروپا در بحبوحه تغییرات نظم بینالمللی، رویارویی آمریکا و چین، و کمرنگ شدن همپیمانی فراآتلانتیکی که موجب شده است اتحادیه اروپا در اندیشه ایجاد تغییر در سرنوشت خود برآید بسیار مهم است. ازنظر حقوقی و قانونی، این سمت به توانایی ابتکارعمل مجهز است و در نظریه میتواند افق دوردست آینده اتحادیه را با مطالبات امروز مردم آشتی دهد.
ـ طبق برنامه اعلامی، چهار اولویت مهم برای فوندرلاین شامل موارد زیر است: مسئله گذار انرژی، سیاست اجتماعی، مهاجرت، و تصریح مجدد اصول حقوقی.
ـ مدیریت مسئله برگزیت، مهار یکجانبهگرایی ترامپ و فشار به این اتحادیه برای همراهی و پذیرش تغییرات مدنظر، در کنار رویکرد روسیه در شرق اروپا، ازجمله مسائل پراهمیتی هستند که برای حفظ قدرت اروپایی باید مورد توجه قرار بگیرند.
ـ انتقادات بسیاری بر طرحهای فوندرلاین وارد شده است. مجموع این انتقادات سطوح مختلف بدبینی درمورد «قدرت ایجاد تغییر» را نمایش میدهند.
ـ یکی از چالشهای مهم فوندرلاین این واقعیت است که تمام قدرت نهادی فقط در اختیار کمیسیون اروپا نیست و حکومتهای ملی هم در قدرت سهیماند. بنابراین، نخستین چالش فوندرلاین متقاعد کردن حکومتهای ملی و همراستا کردن دیدگاههای آنان با اولویتهای معرفیشدۀ او است.
ـ درمورد پروندههای فعلی روی میز یا درجریانِ اتحادیه اروپا، چالشهای پیشِ روی فوندرلاین بیشمارند؛ اما چهار پرونده اهمیتی اساسی دارند. این پروندهها عبارتاند از: برگزیت، اصلاح سیاست کشاورزی، خطر جنگ تجاری، و موضعگیری اروپا در جهان.
ادامه مطلبعادیسازی سیاست امنیتی ژاپن و چشمانداز بازیگران منطقهای و بینالمللی/ زینب فرهادی
ـ اصلاحات در ساختار امنیتی ژاپن تا حد زیادی واکنش به تغییرات سریع و واضح در محیط امنیتی خارجی این کشور است. این تغییرات سریع در محیط امنیتی ژاپن حول دو گروه از تهدیدات بوده است: تهدیدات سنتی (تهدید هستهای و موشکی کره شمالی، افزایش قدرت نظامی و اقتصادی چین) و تهدیدات غیرسنتی (تغییرات زیستمحیطی و بازیگران غیردولتی تهدیدساز نظیر: گروههای تروریستی و دزدیهای دریایی).
ـ دستاوردهای مهم تغییرات در ساختار امنیتی ژاپن عبارتاند از: تقویت کنترل سیاسی در تصمیمگیریهای سیاست خارجی، افزایش توانمندی ژاپن برای مقابله مؤثرتر با تهدیدات درکشده، تقویت وضعیت ژاپن در اتحاد امنیتی با ایالات متحده، گسترش تدریجی روابط امنیتی ژاپن با سایر بازیگران، و تقویت نقش ژاپن در امنیت منطقهای و بینالمللی.
ـ برخلاف کشورهای اروپایی که توانستند با آلمان به آشتی و هماهنگی پس از جنگ دست یابند، ملتهای شرق آسیا همچنان در مسائل تاریخی جنگ جهانی دوم با ژاپن گرفتار هستند. ذهنیت منفی کشورهای شرق آسیا درمورد ژاپن و حل نشدن مسائل مربوط به زمان جنگ سبب شده است که به تحولات کنونی ژاپن با دید منفی و نگران نگریسته شود. درهمینراستا میتوان گفت که ادراکات کشورهایی نظیر: چین و کره جنوبی درباره تغییرات امنیتی ژاپن، منفی و همراه با واکنشهای منفی است.
ـ ایالات متحده آمریکا از پذیرش نقش بیشتر ژاپن در مسائل امنیتی استقبال میکند و این مسئله نهتنها با هدف کاهش بار این کشور در پیمان امنیتی ژاپن و ایالات متحده انجام میشود، بلکه مهار تهدید رو به افزایش چین و استفاده از ظرفیتهای ژاپن برای مقابله با تهدیدات جهانی و منطقهای نیز مدنظر است.
ـ تجزیهوتحلیل دقیقتر تحولات امنیتی ژاپن نشان میدهد که این کشور علیرغم حرکت آهسته و پیوسته به سمت تقویت بعد نظامی و امنیتی در سیاست خارجیاش، از گفتمان ضد جنگ خود فاصله نگرفته است و همچنان صلحطلبی هسته اصلی سیاست خارجی ژاپن را تشکیل میدهد.
ادامه مطلباعتراضات ضددولتی در لبنان: سناریوهای پیش رو/ حسین آجورلو
ـ لبنان کشوری برخاسته از بستر بیثباتی سیاسی، جنگ داخلی و اشغالگری رژیم صهیونیستی است؛ بههمیندلیل، در حوزههای مختلف مشکلات اساسی دارد. این مشکلات عبارتاند از: بیکاری، فساد اداری و مالی، ضعف بودجه و بدهی خارجی، دولت ضعیف و جامعه شبکهای، کاهش مشروعیت سیاستمداران کنونی لبنان، تداوم بیثباتی سیاسی، ناتوانی دولت در مدیریت و توازنبخشی به فعالیت گروههای مدنی و فضای مجازی.
ـ با نگاهی به سیر تحولات بحران لبنان و عوامل تشدید آن میتوان گفت اگرچه عوامل داخلی در این بحران تأثیر زیادی داشتهاند، دخالتهای خارجی در آن پررنگتر بوده است. بهنظر میرسد علت اصلی زمینههای خارجی این بحران را باید در قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران و محور تحت رهبری آن یعنی محور مقاومت جستجو کرد.
ـ دعوت به تظاهراتها و هماهنگیهای ایجادشده نشان از اقدامی برنامهریزیشده و بلندمدت در عراق و لبنان بهطور همزمان دارد که مدیریت آن نمیتواند صرفاً از محیط داخلی لبنان صورت گرفته باشد..
ـ با توجه به سه سناریوی مطرحشده، یعنی «تشکیل کابینه تکنوکرات و غیرسیاسی»، «تشکیل کابینه ترکیبی از تکنوکراتها و سیاسیون»، و «تشکیل مجدد کابینه وحدت ملی»، گویا سناریوی دوم یعنی کابینه متشکل از تکنوکراتها و سیاسیون و سناریوی سوم یعنی تشکیل دولت وحدت ملی، از قابلیت بیشتری در مقایسه با سناریو اول یعنی تشکیل کابینه تکنوکرات غیرسیاسی برخوردار است، بهخصوص اینکه سناریوی دوم مورد توافق جریانات بزرگ لبنان است.
ـ راهکارهای پیشنهادی برای مدیریت بحران لبنان عبارتاند از: 1. تحرک دیپلماتیک ازسوی جمهوری اسلامی ایران برای تسریع در تشکیل کابینه جدید لبنان؛ 2. فعال کردن اقدامات مرتبط با حوزه دیپلماسی در مجامع بینالمللی و کشورهای مختلف برای جلوگیری از تداوم بحران در لبنان و همچنین کاهش فشارهای بینالمللی احتمالی؛ 3. سیاستگذاری و تعیین راهبردهای مجزا بهدلیل متفاوت بودن محیطها و بسترهای بحران عراق با بحران لبنان جهت مدیریت بحران؛ و 4. کنترل دقیقتر تریبونهای رسمی و غیررسمی در داخل ایران درمورد اظهارنظرها درباره عراق و لبنان.
ادامه مطلببحران تشکیل دولت و ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی/ سلمان رضوی
ـ ناتوانی سران رژیم صهیونیستی در تشکیل دولت را میتوان تاحدی نشانهای از زوال رژیم صهیونیستی دانست چرا که این بحران پس از ۷۱ سال پیش آمده و تاکنون چنین بحران ساختاریای وجود نداشته است. تحلیل شرایط کنونی جامعه رژیم صهیونیستی گویای این است که وضعیت این جامعه از بحران گذشته و به بنبست رسیده است؛ بنبستی که میتواند مقدمه زوال و فروپاشی باشد.
ـ بحران نبودِ دولت قانونی در رژیم صهیونیستی طی ماههای گذشته و آینده که امری بیسابقه در تاریخ این رژیم است، فرصتی برای تثبیت و تقویت ایران در عراق، سوریه و بهویژه لبنان است و میتوان از آن برای تقویت جبهه مقاومت بهره گرفت.
ـ با برگزاری انتخابات سوم، همچنان نتانیاهو یکی از گزینههای نخستوزیری خواهد بود. با توجه به اینکه نتانیاهو درصدد امنیتیسازی فضای انتخاباتی است و این کار را ازطریق اتهاماتی به ایران، همچون «حمله به اسرائیل از یمن توسط ایران» و «تداوم انتقال تسلیحات پیشرفته و نقطهزن از ایران به سوریه و لبنان» بهپیش میبرد، پس نباید به این فضاسازی که به نفع نتانیاهوست کمک کرد. گانتس گزینه موردنظر ایران نیست؛ اما هرکسی غیر از نتانیاهو شرّ کمتری برای ایران دارد.
ـ تحقیقات از پروندههای فساد نتانیاهو و همسرش به مراحل پایانی خود میرسد و نشانههای پایان حکومت نتانیاهو درحال پررنگ شدن است؛ بهنظر میرسد باید برای دوره پسانتانیاهو آماده شد؛ دورهای که ایران اولویت اول این رژیم نخواهد بود و مسائل داخلی و دیگر معضلات به اولویت آنها تبدیل خواهند شد.
ـ بحران نبودِ دولت قانونی در رژیم صهیونیستی طی ماههای گذشته و آینده که امری بیسابقه در تاریخ این رژیم است، فرصتی برای تثبیت و تقویت ایران در عراق، سوریه و بهویژه لبنان است و میتوان از آن برای تقویت جبهه مقاومت بهره گرفت.
اعتراضات ضد دولتی در عراق؛ بسترهای داخلی و خارجی/ سید اصغر موسوی
ـ عراق با مشکلات اساسی در حوزههای مختلف مواجه است. همعرض شدن این مشکلات میتواند پتانسیل مناسبی برای تحریک لایههای اجتماعی باشد. بیکاری گسترده؛ فساد اداری و مالی؛ ضعف بودجه و رکود اقتصادی؛ کاهش گردشگران و قدرت خرید ایرانیان در عراق؛ کاهش مشروعیت سیاستمداران کنونی عراق؛ بیثباتی سیاسی؛ افزایش ملیگرایی در عراق؛ ناتوانی دولت عراق در مدیریت و توازنبخشی به فعالیت گروههای مدنی و فضای مجازی؛ و...از جمله این مشکلات محسوب می شوند.
ـ با توجه به تحلیلهای موجود در مراکز پژوهشی و رسانهها میتوان دو رویکرد را درخصوص تحولات عراق مشاهده کرد: رویکرد نخست، ضمن تأیید تأثیرات خارجی، بر داخلی بودن این تحولات تأکید دارد و رویکرد دوم رویکردی است که عامل خارجی را در این تحولات پررنگتر میداند. حامیان این رویکرد اگرچه مشکلات داخلی را در این تحولات بیاثر نمیدانند، عوامل خارجی را در شکلگیری این تحولات جدیتر میدانند.
ـ با توجه به وضعیت کنونی عراق و آرامش ناشی از پیادهروی اربعین میتوان چشمانداز تحولات در این کشور را «تداوم ناآرامیها» دانست.
ـ برای کمک به مدیریت بحران عراق میتوان راهکارهای زیر را توصیه کرد: کمک به دولت عراق برای مدیریت بحران بدون اقدام سیاسی (ازجمله: تغییر نخستوزیر عراق)؛ ارتباط با جریانها و احزاب داخلی عراق برای کمک به پایانبخشی این بحران؛ رایزنی با مرجعیت دینی عراق برای پایان دادن به این بحران؛ مدیریت سیاسی و امنیتی پیادهروی اربعین امسال با مدنظر قرار دادن تحولات اخیر؛ اجازه دستگیری و محاکمه افراد همسو با ایران که به فساد اقتصادی در عراق مشهورند و حمایت ویژه ایران از اقدامات ضد فساد عراق؛ فعال شدن دیپلماسی ایران در مجامع بینالمللی و کشورهای مختلف برای محکومیت تداوم بحران در عراق برای کاهش فشار بینالمللی بر این کشور؛ فعالیت رسانهای گسترده برای پررنگ کردن نقش عوامل خارجی در بحران عراق؛ و افزایش تحرکات جریانات عراقی همسو با ایران در فضای مجازی.
دوگانه مذاکرات ـ انتخابات و سناریوهای پیش رو در افغانستان/ مجتبی نوروزی
ـ این روزها را میتوان یکی از مقاطع حساس و مهم تاریخ پرتلاطم معاصر افغانستان دانست. شاید کمتر پیش آمده باشد که دو جریان مؤثر بر روند حرکت یک کشور (مذاکرات سیاسی و انتخابات) همزمان درحال وقوع باشند و این همان وضعیتی است که از آن برای توصیف شرایط کنونی افغانستان میتوان استفاده کرد.
ـ درخصوص عوامل مؤثر بر آینده افغانستان باید به سه موضوع «مبانی مشروعیت حاکم در جامعه افغانستان»، «سنتهای تعیینکننده» و «فهم بازیگران کلیدی صحنه افغانستان از منافع خود» اشاره کرد.
ـ بهصورت سنتی، مبانی مشروعیت حاکم در افغانستان برپایه نوعی تفاهم نخبگانی براساس ایجاد تعادل بین جریانات سیاسی در این کشور و کارکردگرایی در راستای تأمین امنیت، استقلال و رفاه و توسعه بهترتیب اولویت استوار است. البته این سنت سیاسی طی دو دهه گذشته با تأکید بر دو ستون رسانه و انتخابات در بین نسل جوان تاحدی تغییر کرده است. براینمبنا، حاکمی میتواند جایگاه خود را در افغانستان حفظ و تثبیت کند که بتواند بین هر دو مبنای مشروعیت تعادل برقرار سازد و حداقلهایی از هر دو را با خود داشته باشد.
ـ مهمترین سنت تعیینکننده در تعیین سرنوشت جامعه افغانستان را میتوان در همان راستای مبانی سنتی مشروعیت، رضایت حداکثری نخبگان برپایه لویه جرگه برای حلوفصل منازعات دانست.
ـ براساس تصویر ارائهشده، ما با یک ماتریس طیفی از سناریوها مواجه هستیم که در مثلثی از انتخابات بیحاشیه _ آغاز و تداوم موفق مذاکرات بینالافغانی _ ورود طالبان به عرصه سیاسی بهعنوان یک ضلع، ناامنی کامل و بازگشت به شرایط نزاع داخلی بهعنوان ضلع دوم و ادامه شرایط کنونی بهعنوان ضلع سوم قابل فهم و تصویر است. نزدیک شدن به هریک از این اضلاع موجب نارضایتی و حذف منافع برخی بازیگران فعال در این عرصه خواهد شد.
نشست ماه «ارزیابی مخاطرات پیادهروی اربعین»
ـ برخی مخاطرات احتمالی برای زیارت اربعین در سه سطح فراملی، ملی و فروملی مطرح میشود.
ـ مخاطرات احتمالی در سطح فروملی عبارتاند از: تشدید فرقهگرایی (تشدید اختلافات میان اهل سنت و اهل تشیع)، تشدید اختلافات میان شیعیان، افزایش گرایش ملیگرایی در عراق، ترویج بدعت و خرافات، و ترویج عقاید انحرافی در میان زوار.
ـ مخاطرات احتمالی در سطح ملی عبارتاند از: خطر تصویرسازی دولتی از مراسم اربعین، نارضایتی زوار از دریافت خدمات، ضعف در آموزش عمومی زیارت اربعین، زیرسؤال رفتن میزبانی عراقیها و حاکمیت این کشور در مراسم اربعین، و ضعف در آموزش عمومی زیارت اربعین و نارضایتی مرزنشینان.
ـ مخاطرات احتمالی در سطح فراملی عبارتاند از: کمتوجهی به تمدنسازی اربعین، فضاسازی رسانههای کشورهای غربی و عربی، فعال شدن دستگاهها و سرویسهای امنیتی ضد انقلاب در این مراسم و نفوذ نرم جریانهای محافظهکار کشورهای سنیمذهب به مراسم اربعین.
ـ درنهایت، بهمنظور استفاده بهتر از فرصتها و کاهش مخاطرات میتوان راهکارهای ذیل را پیشنهاد نمود: نگاه تمدنی به پیادهروی اربعین، تقویت ستاد مشترک اجرایی بیندولتی، تشکیل ستاد اقتصادی، آموزش لازم به زائران جهت مسافرت خارجی، ایجاد تعادلی میان دولتی ماندن و مردمی بودن پیادهروی اربعین، تلاش برای فهم و درک صحیح دیدگاه سایر کشورها درخصوص پیادهروی اربعین، تقویت سیاست رسانهای، ترویج و تقویت فرهنگ غیریت نساختن از شیعیان سایر کشورها در همه مراکز سیاسی ـ امنیتی و فرهنگی کشور، شریک کردن جغرافیای اهل تسنن در ژئوپلیتیک زیارت، تقویت خدمات مختلف برای زائران، و تشکیل تیمهای پژوهشی ازسوی اندیشکدهها و مؤسسات داخلی ایران برای حضور میدانی در مراسم پیادهروی اربعین و ارزیابی علمی ـ میدانی این رویداد.
نظر شما