ماهنامه امنیت بینالملل - شماره 7
فهرست تفضیلی:
سخن مدیر مسئول
شکار پهپاد و توقیف نفتکش؛ اقدامی تاکتیکی برمبنای یک ضرورت استراتژیک/علی اسمعیلی اردکانی
تحریمها علیه ایران: فرصتها و تهدیدات/ محمد جعفری و سعیده احمدی
پیامدهای جهانی جنگ سرد چین و آمریکا: فرصتها برای ج.ا.ایران/ محمدحسین دهقانیان
انتخابات اخیر پارلمان اروپا: پیامدهای آن برای منطقه غرب آسیا/ عابد اکبری
چشمانداز جنگ بین ایران و رژیم صهیونیستی در سایه تحولات جدید/ حسین آجورلو
بحران سیاسی در رژیم صهیونیستی؛ چشمانداز دولت ائتلافی و پیامدها بر محور مقاومت/ سلمان رضوی
هوش مصنوعی و تأثیر آن بر امنیت و روابط بینالملل/ احسان موحدیان
گزارش نشست ماه «حج، انسجام اسلامی و آینده همگرایی در جهان اسلام»
سخن مدیر مسئول
تجارب دولتهای ملی، یافتهها و آموختههای مراکز دانشگاهی و مطالعاتی موفق و تاثیرگذار نشاندهنده آن است که شناخت و تامین امنیت بینالمللی از اصول نسبتا مشخصی پیروی میکند که بیتوجهی به آنها میتواند پیامدهای خسارتباری برای کشور بهدنبال داشته باشد. این اصول را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
1. امنیت بینالملل به عنوان مهمترین وظیفه دولت، بدون مطالعه نظاممند، شناخت درست، سیاستگذاری سنجیده و اجرای دقیق نمیتواند به شکل موثر و مفید حفظ و تأمین شود.
2. امنیت بینالملل دارای ابعاد گوناگون سیاسی ـ امنیتی، اجتماعی ـ فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و نظامی است و اعمال موثر آن را باید در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی بررسی کرد.
3. امنیت بینالملل با سازوکارها و ابزارهای مختلفی قابل تامین است. شناخت مناسبترین، کمهزینهترین و موثرترین این سازوکارها، نیازمند بررسی علمی توانمندیها، آسیبها و مزیتهای نسبی و مطلق هر بازیگر است.
4. شناخت دقیق و نظاممند امنیت بینالملل میتواند به ایجاد ساختاری دانشبنیاد در حوزه مطالعات راهبردی در جامعه و تصمیمگیری بر اساس یافتههای علمی منجر شود.
براساس این اصول و یافتهها، در ماهنامه امنیت بینالملل، بازیگران، مسائل و موضوعات راهبردی معطوف به امنیت بینالمللی در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و زیستمحیطی انتخاب و با توجه به رویدادها، روندهای موجود و چشمانداز آنها بررسی خواهند شد. درعینحال، در نوشتن گزارشها تلاش میشود با توجه به رویدادها و عوامل مادی و ساختاری آنها، از روندها، عوامل معنایی و گفتمانی نیز غفلت نشود؛ ویژگیهای خاص هرکدام از مسائل و موضوعات لحاظ گردد؛ نگرش کلان به مسائل و موضوعات موجب جدایی علم از واقعیت و ورود آن به وادی خیال نشود؛ کلاننگری بر پایه رویدادهای خُرد بنا شود و تحلیل کلان بر پایه وقایع متکثری استوار گردد که به شکل نظاممند جمعآوری شده و در کنار هم قرار گرفتهاند. موسسه ابرار معاصر تهران بر این باور است که بدون بررسی و تجزیه تحلیل دقیق تکتک این موضوعات و رویدادها، نمیتوان درک درستی از واقعیت امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشت و تصویری کامل و جامعی از آن ارائه نمود و ماهنامه امنیت بینالملل به دنبال رفع این نقیصه مهم و کمک به اتخاذ تصمیمات مفید موثر در عرصه کشورداری و ایجاد ساختاری دانشبنیاد در حوزه مطالعات راهبردی و فرایند تصمیمگیری در حوزه امنیت بینالملل است.
دکتر عابد اکبری
شکار پهپاد و توقیف نفتکش؛ اقدامی تاکتیکی برمبنای یک ضرورت استراتژیک/علی اسمعیلی اردکانی
ـ هدف قرار دادن پهپاد آمریکایی در حریم هوایی ایران و همچنین توقیف نفتکش بریتانیایی اقدامی واقعگرایانه، تاکتیکی و برمبنای یک ضرورت استراتژیک بوده است.
ـ تردید در توانایی ایران برای عملیاتی کردن اقتدار خود در دادن پاسخ جدی به تهدیدات محیط پیرامونی باعث میشد که دیگر تهدیدات تهران جدی گرفته نشود و دشمن با محاسبات اشتباه گامهای بعدی را انتخاب کند.
ـ هدف این واکنش واقعگرایانه، نشان دادن اراده جمهوری اسلامی ایران در پاسخگویی به هرگونه فشار نظامی ـ امنیتی بود. تهران با این اقدام، پیام روشنی به کشورهای منطقهای و فرامنطقهای مخابره، و به شکل غیرمستقیم اعلام کرد که تهدیداتش قابلیت عملیاتی شدن دارد و در ابعاد منطقهای و بینالمللی اثرگذار خواهد بود.
ـ نکته قابل توجه دیگر درجهت ارزیابی واکنش ایران در مقابل موضوع پهپاد و نفتکش این است که این واکنش نه در قالبی تهاجمی و بهمنظور تأمین امنیت ملی با حداکثر اقدامات، بلکه با هدف تأمین امنیت سرزمینی صورت گرفته است. به عبارتی دیگر پاسخ ایران به هر دو اقدام حداکثری و برمبنای اقدام تدافعی فعال بود.
ـ منطق بازی در خلیج فارس هنوز برمبنای حاصلجمع جبری صفر نیست. علت این امر نیز وجود کانالهای سیاسی ـ دیپلماتیک از زمان برجام و دولتهای مشتاق میانجی میان دو طرف است. حرکت به سمت جنگ احتمالی زمانی اتفاق خواهد افتاد که با ازبین رفتن کارکرد کانال پیامهای غیرمستقیم، بازی به سمت حاصلجمع جبری صفر تغییر کند.
ـ این واکنش، قدرت چانهزنی ایران در سطح منطقهای را (که بسیاری تحلیلگران باور داشتند بعد از برجام ازدست رفته است) دوچندان کرد. اهمیت این موضوع زمانی مشخص میشود که به این اصل معتقد باشیم زمانی میشود با قدرتهای بزرگ وارد مذاکره شد و از سوی آنها مورد احترام قرار گرفت که سررریز قدرت یک کشور مورد پذیرش و شناسایی بینالمللی قرار گرفته شده باشد.
ادامه مطلبتحریمها علیه ایران: فرصتها و تهدیدات/ محمد جعفری و سعیده احمدی
ـ اصلیترین هدف تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران، تأثیر عمیق بر اقتصاد کشور و افزایش فشار اقتصادی بر مردم با هدف افزایش نارضایتی و ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت است. آمریکا این فشار را بر اقتصاد ایران ازطریق ایجاد مشکلات جدی برای همکاریهای ایران با جامعه بینالمللی عملی میسازد.
ـ تحريمهای یکجانبه آمریکا دارای تبعات منفی بر بخشهای مختلف کشور بوده است. بسیاری از صنایع که به واردات مواد اولیه از خارج وابستهاند، دچار زیانهای اساسی و جدی خواهند شد. هرچند در این بین فرصتهایی نیز وجود دارد که مسئولان باید با استفاده از آنها، شرایط را برای اصلاحات اقتصادی مغتنم شمرند و بسترهای لازم را برای حذف همیشگی نفت از اقتصاد فراهم کنند.
ـ یکی از بخشهای اصلی اقتصاد کشور که بهشدت تحت تأثیر بازگشت تحریمهای آمریکا قرار گرفت، بخش انرژی شامل نفت و گاز کشور است. تحریمهای آمریکا توانسته است از قدرت ایران در زمینه حمل و فروش نفت بهعنوان بخش مهمی از اقتصاد و یکی از منابع مهم درآمدهای ارزی کشور و نیز از درآمدهای دولت بکاهد.
ـ از دیگر حوزههایی که تحت تأثیر تحریمهای آمریکا قرارگرفته است میتوانیم به بخشهای خودرو، بنادر و کشتیرانی، مالی و بانکی، بخش عمومی، و بودجه دولت اشاره کنیم.
ـ تحریمها در حوزههای مختلف میتوانند فرصتی برای افزایش تابآوری اقتصادی و خودکفایی در تولیدات ملی باشند؛ در حوزههایی چون: پتروشیمی، صنعت خودرو و قطعهسازی، خدمات کشتیرانی، و تجارت بدون دلار.
ـ پیگیری جدی اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، تعجیل در تدوین راهکارهای سیاسی ـ اقتصادی، استفاده از توان بخش خصوصی در عرصههای اقتصاد و سياست، پیگیری حقوقی تحریمها از مراجع ذیصلاح، و استفاده حداکثری ایران از تقابل بین اتحادیه اروپا و چین با آمریکا از راهکارهایی هستند که باید برای مقابله با تبعات منفی تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران مورد توجه قرار گیرند.
ادامه مطلب
پیامدهای جهانی جنگ سرد چین و آمریکا: فرصتها برای ج.ا.ایران/ محمدحسین دهقانیان
ـ جنگ تجاري آمريكا و چين را بايد جنگ سردي نوين تلقي نمود، با اين تفاوت بارز كه جنگ سرد ميان اتحاد شوروي و ايالات متحده بیشتر جنگي ايدئولوژيكمحور بود، اما جنگ سرد نوين عمدتاً ژئواكونوميكمحور است. بهعلاوه، به اين جهت بايد آن را جنگ سردي نوين دانست كه به سياست تعامل با چين بهعنوان سياست اصلي آمريكا در برابر چين درحدود سه دهه گذشته پايان ميدهد.
ـ اينكه آمريكا به چه دلايلي به سياست تعامل خود با چين پايان ميدهد به ثابت شدن نادرستي دو مفروض اساسي اين سياست بازميگردد. مفروض نخست اين بود كه تعامل با چين و كمك به جذب آن در اقتصاد جهاني، اين كشور را به تهديدي براي ايالات متحده تبديل نخواهد كرد و بهعبارتديگر، چين نميتواند بهسرعت به قدرتی بزرگ تبديل شود و مفروض دوم نيز اين بود كه فضاي باز اقتصادي در چين به فضاي باز سياسي تبديل خواهد شد و بنابراين، توسعه اقتصادي چين به توسعه سياسي و دموكراتيكسازي اين كشور خواهد انجامید.
ـ الگوي روابط ايران و چين در چند دهه گذشته بهتدريج از عناصر و مؤلفههاي نسبتاً پايداري برخوردار شده است كه بعيد است با جنگ سرد تجاري چين و آمريكا تغيير اساسي در آن رخ دهد و فقط درصورت تداوم اين جنگ ميتوان شاهد تحول تدريجي در اين الگو بود. در روابط دوجانبه ايران و چين، ايالات متحده همواره در نقش عامل سوم اثرگذار حضور داشته است و سرانجام آنكه، هرچه تنوع در مناسبات خارجي كشور بيشتر باشد، چين به بهبود روابط خود با ايران توجه بيشتري خواهد کرد.
ـ هرچه دو قدرت نخست جهان در جنگ تجاری خود بیشازپیش درگیر شوند، به نفع ایران خواهد بود؛ بهاینترتیب، بهنظر میرسد اقدامات زیر به تأمین منافع کشور کمک کند: افزایش مبادلات اقتصادی ایران با کشورهای منطقه و تنوعسازی در مراودات تجاری، افزایش پیوندهای سیاسی و اقتصادی خود با کشورهای شرق آسیا، و جلوگیری از بازگشت تحریمهای تحت فصل هفت منشور سازمان ملل متحد.
ادامه مطلبانتخابات اخیر پارلمان اروپا: پیامدهای آن برای منطقه غرب آسیا/ عابد اکبری
ـ مهمترین علت اهمیت یافتن انتخابات اتحادیه اروپا در سال 2019 این است که همچنان پارلمان اروپا ستون فقرات مردمسالاری و اجرای قانون در جهان غرب بهشمار میآید.
ـ جبهه اروپاگرا در پارلمان اروپا با این انتخابات به تعادل دوباره رسید. دو نیروی بزرگ حاکم بر سیاستهای اتحادیه اروپا در دهههای متوالی یعنی محافظهکاران راست میانه از حزب خلق اروپایی و سوسیال دموکراتهای چپ میانه برای اولینبار اکثریت خود را ازدست دادند. ازسویدیگر، لیبرالهای میانه و حزب سبزهای حامیان محیط زیست موفقیت بزرگی بهدست آوردند. بنابراین، موازنه قوا بین احزاب اروپاگرا به سمت چپ متمایل شده و بهیکمعنا، بهسمت آزادیهای مدنی و سیاستهای آبوهوایی گرایش پیدا کرده است.
ـ با توجه به کاهش قدرت احزاب سنتی حاکم بر پارلمان اروپا پیشبینی میشود در آینده اصلاحات ساختاری بیشتری در اتحادیه اروپا بهوقوع بپیوندد. این موج میتواند با فراهم کردن رضایت شهروندان جوان اروپا نگرش اروپاناباوری را بهحاشیه براند و حتی بر فتوحات احزاب راست افراطی در سطح ملی کشورهای عضو اتحادیه اروپا اثر بگذارد.
ـ با توجه به نتایج انتخابات پارلمانی اروپا پیشبینی میشود در آینده، مسیر پارلمان اروپا علاوهبر ورود به تحولات داخلی ساختاری، برای پاسخگویی به نیاز فوری ایجاد تغییر و اصلاحات عمده در نحوه برخورد با مسائل ازسوی اتحادیه اروپا، در سطح بینالمللی نیز دیدگاههای خود را تغییر دهد. آرمانگرایی احزاب سبز و عبور از احتیاط درونیشده احزاب مسلط راست و چپ میانه، در سطح بینالمللی نیز هویت اروپایی را مطرح خواهد کرد.
ـ نتیجه انتخابات پارلمان نشان میدهد که اتحادیه اروپا همچنان به الزامات و تعهدات خود درقبال ایران ادامه خواهد داد و این خبری ناخوشایند برای صهیونیستها، سعودیها و اماراتیهاست. ازسویدیگر، سایر پروندهها مانند راهحل تحمیلی به فلسطین، انزوای قطر، و قرار گرفتن اخوان المسلمین در فهرست گروههای تروریستی از دیگر مسائلی هستند که اتحادیه اروپا در آنها نگاهی متفاوت با آمریکا خواهد داشت.
ادامه مطلبچشمانداز جنگ بین ایران و رژیم صهیونیستی در سایه تحولات جدید/ حسین آجورلو
ـ با توجه به سطح بالای تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی و نیز تصاعد بحران میان آمریکا و ایران در خلیج فارس، بحث احتمال رویارویی نظامی ایران و رژیم صهیونیستی ازسوی برخی از ناظران و تحلیلگران مطرح شده است.
ـ با توجه به تحولات اخیر و روندهای موجود در عرصه سیاسی و امنیتی منطقه غرب آسیا میتوان گفت آغاز هرگونه درگیری نظامی احتمالی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی با موانع جدیای روبهروست که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. قدرت موشکی و دفاعی ایران و متحدان منطقهای آن؛ 2. عدم تمایل ایران به آغازگر بودن جنگ؛ 3. نزدیکی انتخابات رژیم صهیونیستی؛ 4. تلاش آمریکا برای پیشبرد طرح معامله قرن؛ 5. حضور فعالانه روسیه برای کنترل تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی.
ـ با توجه به موانع گفتهشده، احتمال درگیری نظامی ایران و رژیم صهیونیستی پایین است؛ ولی میتوان برخی از موارد را عوامل افزایشدهنده احتمال جنگ دانست که بیش از آنکه روندمحور باشند، رخدادمحورند. مهمترین این عوامل عبارتاند از: 1. افزایش تنش میان ایران و آمریکا؛ 2. خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی؛ و 3. اقدام ماجراجویانه رژیم صهیونیستی برای وارد کردن آمریکا به جنگ با ایران.
ـ با توجه به موانع و عوامل افزایشدهنده، احتمال وقوع جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی در شرایط فعلی پایین است و این جنگ احتمالی بیشتر از اینکه مبتنیبر روندها باشد، رخدادمحور بهحساب میآید. بهنظر میرسد در این شرایط، با حفظ راهبردهای کلان جمهوری اسلامی ایران درقبال رژیم صهیونیستی، چند توصیه سیاستی و تاکتیکی میتواند به مدیریت تحولات و تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی کمک کند که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. سناریوپردازی تحولات و روندهای پیشِ رو برای حفظ بازدارندگی و پاسخ در برابر ماجراجویی مبتنیبر اصل تناسب؛ و 2. تقویت اقدامات کنشی علیه رژیم صهیونیستی، بهجای اقدامات اعلامی و شعاری از تریبونهای رسمی و غیررسمی.
ادامه مطلببحران سیاسی در رژیم صهیونیستی؛ چشمانداز دولت ائتلافی و پیامدها بر محور مقاومت/ سلمان رضوی
ـ بیستویکمین انتخابات رژیم صهیونیستی در ۲۰ فروردین ۹۸ برگزار شد و سرانجام یازده حزب وارد کنست شدند. در این دوره، حزب لیکود با ۳۵ کرسی (پنج کرسی بیشتر از دوره قبل) رأی اول را به خود اختصاص داد. با اینکه نتانیاهو تنها گزینه توانمند برای تشکیل کابینه بهشمار میرفت، پس از ناکامی در تجمیع دیدگاههای حزب «اسرائیل بیتنا» با احزاب مذهبی و برای اینکه بعد از مهلت ۴۲روزه، رئیسجمهور شخص دیگری را کاندیدای تشکیل کابینه نکند، با اکثریت آرا، درخواست برگزاری انتخابات مجدد در ۱۷ سپتامبر (۲۶ شهریور) را تصویب کرد و خود نیز منحل شد.
ـ براساس آرایش سیاسی موجود در رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو، رهبر حزب لیکود و بنی گانتس، رهبر ائتلاف آبی ـ سفید، دو کاندیدای اصلی برای تشکیل کابینه و نخستوزیری هستند.
ـ نتانیاهو که طی ده سال گذشته در مسند نخستوزیری بوده، همواره ایران را تهدید اصلی اسرائیل برشمرده است. اظهارات خصمانه و تهاجمی وی در سه، چهار سال اخیر و بهویژه پس از شکست داعش در سوریه و طبیعتاً تقویت جبهه مقاومت در این کشور بهشدت افزایش یافته و به اولویت اول دولت نتانیاهو در سیاست خارجیاش تبدیل شده است.
ـ گانتس نظام ایران را شر میداند و براین نظر است که چالشهای اساسی فراروی غرب عبارتاند از: ایران افراطی، تروریسم اسلامی، و بیثباتی منطقهای. بهزعم وی، زمانی که امنیت اسرائیل با تهدید مواجه شود، هیچ تفاوتی بین او و نتانیاهو وجود ندارد؛ بهبیاندیگر، در زمان تهدید این رژیم توسط ایران و متحدانش هیچ فرقی بین راست و چپ و یا دولت ائتلافی و اپوزیسیون وجود نخواهد داشت.
ـ جمهوری اسلامی ایران باید از آمادگی لازم برای هر نوع حمله نظامی محدود یا گسترده، پیگیری اقتصاد مقاومتی برای مقابله با پیامدهای تحریمهای ظالمانه، و حضور در سوریه بهعنوان اهرم بازدارنده استراتژیک در مقابل رژیم صهیونیستی برخوردار باشد. تلاش درجهت کاهش تنش با همسایگان عرب، گسترش روابط با قدرتهای رقیب آمریکا همچون روسیه و چین و افزایش تعاملات اقتصادی ـ سیاسی با همسایگان، و تقویت اتحاد و انسجام ملی نیز میتواند راهکارهای مقابلهای با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران باشد.
ادامه مطلبهوش مصنوعی و تأثیر آن بر امنیت و روابط بینالملل/ احسان موحدیان
ـ اثرگذاری برخی از علوم و فناوریهای جدید بر حوزه علوم انسانی ـ همزمان با پیشرفت سریع آنها ـ درحال افزایش است. یکی از این حوزههای جدید علمی هوش مصنوعی است که بیتوجهی به نقشآفرینی آن در عرصههایی همچون روابط و امنیت بینالملل چهبسا کشور را دچار خسران کند.
ـ نحوه استفاده دولتها از هوش مصنوعی پیامدهای مهمی برای حوزه روابط بینالملل خواهد داشت و اگر دولتی در این حوزه از قدرتی نامتعارف برخوردار باشد، میتواند از این طریق به چنان توانی دست یابد که موجودیت دیگر کشورها را تهدید کند؛ برای مثال، میتوان به استفاده از هوش مصنوعی برای طراحی و تولید سلاحهای خودران و بدون نیاز به هدایت و کنترل سربازان و نیروهای مسلح اشاره کرد.
ـ امروزه برخی نهادهای بینالمللی و نیز رژیمها، پیمانها و عهدنامههای جهانی بهمنظور کمک به خلع سلاح، جلوگیری از تکثیر سلاحهای کشتار جمعی، میانجیگری بینالمللی و غیره طراحی شدهاند که متناسب با شرایط فناورانه جهان در قرن بیستم بوده و همپای تحولات علمی دنیا به پیش نیامدهاند؛ لذا این سازِکارها در عصر حاکمیت هوش مصنوعی عملاً کارآیی و تأثیر خود را که تا پیش از این نیز چندان قابل توجه نبوده است ازدست خواهند داد.
ـ نبردهای مبتنیبر استفاده از سلاحهای هوش مصنوعی محدود به حوزههای فیزیکی نخواهند بود و به دشوارتر شدن و مرگبارتر شدن درگیریهای سایبری و حتی جنگ رسانه ای نیز میانجامند؛
ـ در درحالحاضر، شواهدی دال بر توجه جدی به آثار مهم این فناوری نوظهور بر مقولههای مرتبط با علوم انسانی در کشور مشاهده نمیشود. در این شرایط ضروری است یک ستاد مرکزی یا مرکز فرماندهی با اختیارات گسترده و در سطوح عالی تصمیمگیری، برای مشخص کردن استراتژی و سیاست نظام در برخورد با مقوله هوش مصنوعی در حوزههای مرتبط با علوم انسانی تشکیل شود.
ادامه مطلبگزارش نشست ماه «حج، انسجام اسلامی و آینده همگرایی در جهان اسلام»
ـ موضوع انسجام و وحدت اسلامی از همان ابتدای انقلاب اسلامی ایران مورد دغدغه رهبران آن بوده و با گذشت چهار دهه نیز همچنان از آرمانهای آن محسوب میشود. انسجام اسلامی میتواند جهان اسلام را در مقابل تهدیداتی همچون: تکفیر، توسعهطلبی صهیونیسم و اختلافات درونی حفظ کند. برای پیشبرد انسجام اسلامی باید از ظرفیتهای گوناگون استفاده کرد و یکی از این ظرفیتها کنگره عظیم حج است.
ـ انتقال پیام کارکرد یک رسانه است و حج نیز یک ابرپیام است؛ زیرا در هر سال، مسلمانان کشورهای مختلف جهان در کنار هم مناسک مشترک و نمادین انجام میدهند و هرکدام از آنها زمینهای برای رسانهای شدن هستند. علاوهبر حضور گسترده مردم، پیام صلحطلبی و مسالمتجویی مسلمانان یکی دیگر از سوژههای رسانهای است؛ با توجه به اینکه درباره اکثر احکام حج در بین مسلمانان اختلافنظری وجود ندارد، این صلح و اشتراک بیشازپیش بهچشم میخورد و همین مسئله ظرفیتی مهم در توسعه انسجام اسلامی خواهد بود.
ـ حج برای تقویت انسجام اسلامی و بهتبع آن، حرکت بهسوی ایجاد نظم امنیتی اسلامی دارای ظرفیتهایی است که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. ظرفیت کاهش اختلافات مذهبی، قومی و سیاسی با استفاده از فضای معنوی حج؛ 2. ظرفیت دیپلماسی رسمی که میتواند زمینهساز دیدارهای رسمی و غیررسمی میان مقامات سیاسی و امنیتی حاضر در حج باشد؛ 3. ظرفیت دیپلماسی خط دو که میتواند زمینه ملاقات نخبگان سیاسی و دینی، رسمی و غیررسمی را در یک فضای معنوی برای رایزنی در امور مهم دوجانبه و چندجانبه و انتقال پیامهای غیررسمی فراهم سازد؛ 4. ظرفیت دیپلماسی عمومی که میتواند درخصوص تحولات درونی و بیرونی و همچنین تهدیدات واقعی جهان اسلام بهجای تهدیدات برساخته آگاهیبخشی کند.
ادامه مطلب
نظر شما