ماهنامه امنیت بینالملل - شماره 15
سخن مدیر مسئول
نگاهی نو به پنجره فرصتهای دیپلماتیک در حوزه تمدنی ایران فرهنگی/ عابد اکبری
نهادسازی از رهگذر برگزاری رقابتهای ورزشی در حوزه تمدنی نوروز/ آرامش شهبازی
ضرورت تقویت همگرایی در حوزه تمدنی نوروز (با تأکید بر افغانستان)/ جعفر حقپناه
ضرورت همگرایی در حوزه تمدنی نوروز (با تأکید بر هند) / مجیدرضا مؤمنی
ضرورت تقویت همگرایی در حوزه تمدنی نوروز با محوریت ایران و جمهوری آذربایجان/ احمد کاظمی
حوزه تمدنی نوروز و نقش آن در همگرایی فرهنگی کشورهای منطقه/ نسرین محمدی
هويت فرهنگي مشترك منطقهاي درخصوص «نوروز»/ عطا مقدمفر
دیپلماسی ورزشی؛ نظر و عمل در پرتو تجربیات جهانی/ فرشید طهماسبی
دیپلماسی گردشگری؛ راهکار توسعه پایدار در همکاریهای بینالمللی/ ناصر رضایی
نگاهی نو به پنجره فرصتهای دیپلماتیک در حوزه تمدنی ایران فرهنگی/ عابد اکبری
ـ اینکه جمهوری اسلامی ایران علیرغم نگاه مثبت کشورهای حوزه تمدنی نوروز هنوز نتوانسته است از ظرفیت دیپلماتیک موجود استفاده کند، موضوعی قابل تامل می باشد.
ـ سه حوزهای که دستگاه دیپلماسی در روابط با کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی میتواند از ظرفیتهای موجود در آنها استفاده کند،عبارتند از دیپلماسی فرهنگ و هنر؛ دیپلماسی ورزشی؛ دیپلماسی علم و فناوری.
ـ یکی از مهمترین امتیازات دستگاه دیپلماسی ایران برای برقراری روابط با کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی، بهرهمندی از ریشههای فرهنگی مشترک است. با ثبت نوروز بهعنوان میراث فرهنگی بشر و ترویج واژه «دیپلماسی نوروز» پرستیژی که بهعنوان منبع قدرت بینالمللی جمهوری اسلامی ایران از این مسیر فراهم میشود، یکی از روشهای بسیار کمهزینه است.
ـ اهمیت دیپلماسی ورزشی خود از رقابتی بودن «دیپلماسی» در عرصه کسب قدرت نرم در نظام بینالمللی ناشی میشود. دیپلماسی ورزشی فرصتی برای جمهوری اسلامی ایران، بهویژه در حوزه تمدنی ایران فرهنگی است.
ـ دیپلماسی علم و فناوری حوزهای بیطرف، ولی بشردوستانه است که ایران میتواند در حوزه تمدنی ایران فرهنگی جایگاهی ویژه در آن داشته باشد. دستگاه دیپلماسی کشور می تواند با تمرکز بیشتر در حوزه علم و فناوری، به برقراری ارتباطات جدی دانشگاهی و بیناندیشکدهای با کشورهای این حوزه کمک بیشتری نماید و فضایی را برای برونرفت از وضعیت تحریمها و انزوای تحمیلی فراهم آورد.
ـ بهنظر میرسد که در بحث حوزه روابط دیپلماتیک بینالمللی، دستگاه دیپلماسی در سالهای اخیر اولویتهایی را برای خود مطرح کرده که موجب فراموشی ظرفیتهای دیپلماسی فرهنگی و حتی فرصتسوزی در این عرصه شده است؛ درنتیجه، ضرورت دارد دستگاه دیپلماسی تمرکزی دوباره در این حوزه داشته و بهویژه به کشورهای حوزه تمدنی ایران فرهنگی توجه جدی تری داشته باشد.
نهادسازی از رهگذر برگزاری رقابتهای ورزشی در حوزه تمدنی نوروز/ آرامش شهبازی
ـ دولتها از رهگذر رقابتهای ورزشی فقط درصدد کسب وجهه بیشتر در صحنه بینالمللی نیستند و در سیاقی گستردهتر، این موضوع را به پیشبرد ملاحظات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود گره میزنند.
ـ دیپلماسی ورزشی ابزاری دراختیار دولتها قرار میدهد که از آن طریق، بهصورتی منعطف، روابط دیپلماتیک خود را در صحنه بینالملل طراحی و هدایت کنند. دیپلماسی ورزشی نهتنها انعطاف قابل ملاحظهای در مقابل دیپلماسی سنتی دارد، ابزار سهلالوصولی را در اختیار دولتها در صحنه بینالمللی قرار میدهد تا به طیف قابل ملاحظهای از مطامع و مصالح خود در صحنه بینالمللی دست یابند.
ـ مبنای همکاریهای بینالمللی عموماً اراده یا رضایت دولتها در قبول تعهدات و سکوت در پذیرش حقوق در صحنه بینالمللی است، اشتراکات تمدنی در حقوق بینالملل، بهخودیخود، تعهدآفرین محسوب نمیشوند. از این حیث، پیوندهای تمدنی فقط گسترهای را در اختیار دولتها قرار میدهند که بتوانند با تکیه بر اشتراکات تاریخی و فرهنگی خویش، از ظرفیتهای موجود به هر نحو که با منافعشان سنخیت بیشتری دارد بهرهبرداری کنند.
ـ در اینکه پیشینه تاریخی مشترکی همچون نوروز میتواند عاملی وحدتساز در تشریک مساعی دولتها تلقی شود تا بتوانند به طیف قابل ملاحظهای از اهداف خود، بهویژه ملاحظات سیاسی خویش در آینده دست یابند تردیدی نیست، هرچند این امر لزوماً به معنای آن نیست که تعهدی حقوقی از این رهگذر بر دولتها تحمیل میشود، بلکه منحصراً میتواند وحدتساز و تسهیلگر باشد.
ـ نگاهی به رویه بینالمللی مؤید این است که اشتراکات هویتی در قلمروهای جغرافیایی میتواند به روند نهادسازی، چه در قالب هنجاری و چه در قالب ساختاری کمکی جدی نماید.
بااینحال، این امر همزمان که میتواند فرصتی را برای پیشبرد اهداف مشترک فراهم کند چهبسا به تهدیدی قابل توجه نیز بدل شود. از این حیث، توصیه میشود ضمن افزایش تعاملات بینالمللی، به مذاکرات مقدماتی در زمینه تدوین منشور ورزشی نوروز برای برگزاری رقابتهای مستمر ورزشی میان کشورهای حوزه تمدنی نوروز توجه جدی شود و از این رهگذر، زمینههای لازم برای همکاریهای سازمانی در برگزاری رقابتهای ورزشی، در کنار پیشبرد موضوعات دیگر در قالب ساختاری منسجم و باثبات فراهم آید.
ضرورت تقویت همگرایی در حوزه تمدنی نوروز (با تأکید بر افغانستان)/ جعفر حقپناه
ـ حوزه تمدنی نوروز برخلاف تصور رایج، صرفاً ناظر بر پیکره و گستره جغرافیایی نیست، براین اساس بیش از تأکید بر مؤلفه جغرافیا باید به عنصر معناییای توجه داشت که تمدنها، خردهفرهنگها و مردمان بسیاری را حول ایدهها و معانی ذاتانگارانه هویت واحدی میبخشد و با وجود گذر زمان و پدیداری انبوهی از عوامل عینی واگرایانه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک، موجبات همگرایی در پهنهای وسیع را بالقوه تمهید مینماید.
ـ در دوران گذار در نظام بینالملل و از پایان جنگ سرد تاکنون، حوزه تمدنی نوروز بیش از سایر مناطق جهان دستخوش بیثباتی، ناامنی و تداوم توسعهنیافتگی بوده است. نتیجه امر تبدیل حوزه تمدنی نوروز به منطقهای نفوذپذیر، ناتوان در شکلدهی به ترتیبات امنیتی درونزا و بومی برای حلوفصل منازعات بوده است.
ـ با وجود دشواریهای موجود همچنان میتوان از امکانپذیری همگرایی در حوزه تمدنی نوروز با اتکا بر ذخایر معنایی و هویتبخش آن سخن راند.
ـ با مروری بر رویدادهای دهههای گذشته میتوان دریافت که دورههای بیثباتی و ناامنی در افغانستان زمانی طولانیتر و بودهاند که کنشگران ذینفوذ در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی برای مدیریت این تنشها با یکدیگر اشتراک منافع و همافزایی نداشته و برعکس، یکدیگر را خنثی کردهاند.
ـ صرفنظر از رویکرد یکجانبهگرایانه و سکتاریستی حاکم بر طرحهای ابتکار صلح قبلی در افغانستان، ایراد دیگر را باید در غلبه نگرش دولتگرایانه و نادیده گرفتن نقش انکارناپذیر کنشگران غیردولتی، نهادهای مدنی، فعالان اجتماعی و رسانهها جستجو کرد.
ـ جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به پیوندهای فرهنگی و تمدنی با دولت و جامعه افغانستان میتواند در این روند مشارکت مؤثری داشته باشد. دراینزمینه، استفاده از ظرفیتهای نهادهای دانشگاهی رسانهای، سازمانهای مردمنهاد در داخل و نیز بهرهگیری از پتانسیل مهم جمعیت مهاجران بهویژه دانشآموختگان و نخبگان افغان مقیم ایران مورد تأکید است.
ضرورت همگرایی در حوزه تمدنی نوروز (با تأکید بر هند) / مجیدرضا مؤمنی
ـ مقوله فرهنگ، در همگراییهای منطقهای و در بستر کلان منطقهگرایی جدید، به یکی از مؤلفههای اساسی تبدیل شده است.
ـ نوروز جشن کهنی است که با مجموعهای از آدابورسوم ویژه از زمانهای بسیار دور در فرهنگ ملل این منطقه ریشه دوانیده است. وجود فرهنگ باستانی نوروز در چنین گستره جغرافیایی، امتیاز ارزشمندی برای کشورهای حوزه تمدنی نوروز قلمداد میشود که میتوانند از این رهگذر، همکاریهای منسجمی را در راستای بهرهبرداری از ظرفیت عظیم این فرهنگ غنی رقم زنند، هرچند بهنظر میرسد تاکنون، از این ظرفیت استفاده بهینه نشده است.
ـ هند یکی از کشورهای حوزه تمدنی نوروز محسوب میشود که از قرنها پیش با فرهنگ نوروز آشنا شده و تحت تأثیر آدابورسوم آن قرار گرفته است.
ـ ایران و هند از ظرفیت بالایی برخوردارند تا از رهگذر مشترکات فرهنگی در حوزه تمدنی نوروز، بستر همگرایی فرهنگی را در میان کشورهای این حوزه تمدنی تحقق بخشند و زمینه همکاری در حوزههای سیاسی و راهبردی را در سطوح بالاتری فراهم آورند.
ـ ایران و برخی کشورهای منطقه بهقدری درگیر مسائل امنیتی و دفاعی شدهاند که مسائل فرهنگی، تجاری و پیوستگیهای میان ملتهای خویش را ازیاد برده و روابط میان ملتها دراینمیان مهجور مانده است.
ـ هند ازیکسو، بهعنوان یکی از کشورهای حوزه تمدنی نوروز و ازسویدیگر، در نقش یکی از قدرتهای نوظهور جهانی که همواره درصدد تعقیب و اجرای سیاستها و طرحهای فرهنگی و تجاری خود در منطقه بوده است، جایگاه ویژهای در همگرایی منطقهای دارد؛ ازاینرو، با توجه به روابط دوستانه و مستحکمی که با برخی از کشورهای حوزه تمدنی نوروز مانند افغانستان و همچنین کشورهای آسیای مرکزی دارد و نظر به استلزامات راهبردیاش در تحقق منافع ملی در قالب پروژه موسم و جاده کتان و همچنین، جایگاه ایران در بستر جاده ابریشم، بهعنوان دروازه ورود هند به کشورهای آسیای مرکزی، زمینه همگرایی منطقهای برای هر دو کشور در نقش دو بازیگر مهم در حوزه تمدنی نوروز فراهم است.
ضرورت تقویت همگرایی در حوزه تمدنی نوروز با محوریت ایران و جمهوری آذربایجان/ احمد کاظمی
ـ ابعاد و عمق ظرفیت تمدنی نوروز درحدی است که بهتنهایی برای رد این مفروضه در روابط بینالملل ـ که پایههای همگراییها فقط پیوندهای سیاسی و اقتصادی هستند ـ کافی است.
ـ ایران در نقش یکی از منادیان صلح در طول تاریخ، رویکرد انحصارطلبانه به عنصر فرهنگی نوروز نداشته، بلکه تلاش دارد از این ظرفیت فرهنگی بهعنوان بستری برای همکاری، همگرایی و ائتلاف فرهنگی منطقهای استفاده کند.
ـ به دلایل مختلف ازجمله بیتوجهی کشورها به استفاده از ظرفیتهای همگرایی فرهنگی، امروزه گستره جغرافیایی نوروز با چالشهای متعددی در عرصههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی مواجه شده است. در این متن اهمیت استفاده از ظرفیت نوروز برای ایجاد همگرایی در منطقه بهمنظور تقویت مقابله مشترک با تروریسم و افراطیگرایی مضاعف میشود.
ـ ظرفیت نوروز در قدرت آن برای نزدیک کردن دیدگاه ملتهای منطقه و استفاده از قدرت افکار عمومی برای حل اختلافات و ایجاد همگرایی است؛ زیرا این پدیده فرهنگی از آسیبهای فرقهای، قومی یا سیاسی خوانده شدن توسط مخالفان بهدور است. از این منظر، نوروز مدل و بستری برای ساخت ائتلافهای پایدار منطقهای است که ضعف مدلهای اقتصادی و سیاسی مرسوم را ندارد.
ـ در فرایند همگرایی چندجانبه و منطقهای در گستره جغرافیایی نوروز نباید از ظرفیت نوروز در ایجاد و تقویت همکاریهای دوجانبه غفلت ورزید. در میان کشورهای واقع در گستره تمدنی و جغرافیایی نوروز، ایران و جمهوری آذربایجان بیشترین اشتراکات مذهبی، تاریخی، نژادی و فرهنگی را دارند.
ـ کشورها و نیروهای مخالف همگرایی ایران و جمهوری آذربایجان که طیف وسیعی از جریانهای غربی، صهیونیستی، بهایی، وهابی و گولنی را شامل میشوند، از نقش قدرتمند میراث ناملموس نوروز در تقویت همگرایی تهران و باکو غافل نیستند؛ ازاینرو، بر همان میزان که بر طبل ایرانهراسی میکوبند، برای تحریف سنتها و آئینهای نوروزی در جمهوری آذربایجان نیز تلاش میکنند.
ـ برگزاری نمایشگاههای مشترک نوروزی، تولید برنامههای مستند مشترک، تبادل برنامههای تلویزیونی و رادیویی با موضوع نوروز، انجام مطالعات دانشگاهی مشترک، توسعه موسیقیهای سنتی ازجمله موسیقی عاشیقی با محوریت موضوع نوروز، و تولید فیلم و سریال مشترک از جمله راهکارهای بهرهبرداری از ظرفیت نوروز برای همگرایی ایران و جمهوری آذربایجان محسوب میگردد.
حوزه تمدنی نوروز و نقش آن در همگرایی فرهنگی کشورهای منطقه/ نسرین محمدی
ـ ظرفیت درخور تحسین همجوشی و دگرپذیری نوروز موجب شده است که در طول سالیان بسیار، دامنه نفوذ و تأثیر خود را از کشورهای همجوار به سرزمینهای فرهنگدوست در اقصینقاط گسترش دهد.
ـ ازآنجاییکه عامل فرهنگ در روابط بینالملل و مناسبات مربوط به آن نقش تعیینکنندهای دارد، با توجه به ماهیت صلحطلبانه آن، بهعنوان ابزاری درجهت درک و همکاری متقابل یکدیگر، توسعه و تسهیل معاملات تجاری و اقتصادی و حل بحرانهای منطقهای راهبردی خلاقانه بهنظر میرسد و تأکید بر تشکیل و تقویت حوزه تمدنی نوروز یکی از برنامههای این استراتژی فرهنگی بهشمار میآید.
ـ ازآنجاییکه فلسفه وجودی حوزه بزرگ تمدنی نوروز برپایه صلح و تعامل بین اقوام مختلف شکل گرفته است و نوروز بهخودیخود میتواند با تکیه بر نمادها و آئینهای مشترک در بین کشورهای این حوزه، عامل اصلی همگرایی باشد و برهمیناساس، از پتانسیلی قدرتمند در جذب توانمندیهای فرهنگی سایر کشورهای عضو برخوردار گردد، در این میان ایران به عنوان پرچمدار اصلی حوزه فرهنگی و تمدنی نوروز کمتر توانسته است از طریق بهکارگیری دیپلماسی سیاسی مؤثر و سازِکارهای خلاقانه، مدیریت واقعی این حوزه را به نام خود ثبت کند.
ـ با بررسی و شناسایی دقیق ویژگیهای حوزه جغرافیایی، فرهنگی و تمدنی نوروز و اشتراکات موجود میان کشورهای منطقه میتوان به سطح قابل ملاحظهای از همکاریهای متقابل در زمینه تبادل دانش و اندیشه، امور فرهنگی و هنری، توسعه گردشگری و سرمایهگذاریهای کلان و سودآور اقتصادی آشتیمحور دست یافت و فضای متلاطم جهانی شدن را با بهکارگیری دیپلماسی فرهنگی مناسب درجهت وحدت سیاسی و همگرایی بیشتر فرهنگی کشورهای عضو و کاهش آسیبها و تهدیدهای موجود کنترل نمود.
هويت فرهنگي مشترك منطقهاي درخصوص «نوروز»/ عطا مقدمفر
ـ از هزاران سال تاكنون، در درون و بيرون مرزهاي ايران رابطهاي وثيق ميان طبقات مختلف جامعه با نوروز كه مقدمه لحظه تحويل سال است پديد آمده كه فقط از يك منظر تقريباً هيچ مناسبت تقويمي و اجتماعيای به اندازه آن، به تحرك گسترده اجتماعي، آمادگي و آمادهسازي پيشيني و تداركبيني «جسماني و روحاني» و «مادي و معنوي» در اصليترين مركز انباشت فرهنگي منطقه تمدني ايران ـ خانواده نميانجامد.
ـ جشن نوروز يکي از زمينهها و بسترهاي معنوي و تاريخي است که ميتواند با درونمايههاي شگرف فرهنگي و تاريخي خود روابط ملتها و دولتهاي حوزه فرهنگ و تمدن نوروز را انسانيتر و منطقيتر بسازد.
ـ نوروز بهمثابه یک نقطه کانونی به انواع مختلف، حس باهم بودگی و منِ ما را تشدید، و روحیه ملتها را تجدید قوا میکند؛ هم ازاينرو، باید آن را در محدوده پهناور تمدن فراایرانی درنظر بگیریم.
ـ در گام نخست، نوع نگاه ايران و ايراني به نوروز نباید آغشته به ناسیونالیسم افراطی باشد و نبايد تصور کنیم نوروز فقط برای ماست و دیگران آن را از ما وام گرفتهاند.
اگر نوروز را ميراثي مشترک ميان چندین فرهنگ بدانیم میتواند به تبادلات و تعاملات بینافرهنگی اثر بگذارد و همین موضوع حتي در حوزههايي چون اقتصاد نيز مؤثر خواهد بود؛ زیرا با داشتن چنین نگاهی میتوانیم شاهد رونق چرخه توریسم در نوروز بین این کشورها باشیم.
ـ برخي راهكارها براي قرار گرفتن نوروز بهمثابه مركز ثقل هويت منطقهاي عبارتند از: تكيه بر نوروز به عنوان ابزاري براي پراكندن اخلاق؛ تلاش براي گسترش ثبت مشترك ميراث و حافظه جهاني ميان كشورهاي حوزه تمدني نوروز؛ مشاركت در برنامههاي حفاظت و نگهداري از آثار باستاني و ابنيه تاريخي؛ مشاركت در نمايشهاي موزهاي و برگزاري هفتههاي فرهنگي در نوروز؛ نوروز و تقويت مفهوم انسان «ايرانمدار» در منطقه.
دیپلماسی ورزشی؛ نظر و عمل در پرتو تجربیات جهانی/ فرشید طهماسبی
ـ جدای از سلیقههای متفاوت موجود بر سر تعریف اصطلاح دیپلماسی ورزشی، رویکرد عملیاتی کشورهای مختلف به مقوله مذکور، قابل تأمل است.
ـ مفهوم دیپلماسی ورزشی نقش ورزش در کمک به اتحادیه اروپا برای دستیابی به اهداف مختلف بینالمللی را بهرسمیت میشناسد و اذعان میدارد که ورزش میتواند منجربه بهبود سیاست داخلی و خارجی و روابط بینالملل اروپا، دسترسی به ذینفعان سایر کشورها و نیز بهبود تصویر ذهنی و تأثیر اتحادیه اروپا و کشورهای عضو در سراسر جهان گردد.
ـ رویکرد دیپلماسی ورزشی استرالیا در راستای اطلاعرسانی، مشارکت و تأثیر بر گروههای جمعیتی اصلی جامعه، بهویژه جوانان، رهبران درحال ظهور و نیز زنان و دختران متمرکز است.
ـ دیپلماسی رسمی ورزش فرانسه بهطور خاص و بهمنظور تأمین منافع اقتصادی در سال 2014 شکل گرفت. دولت این کشور دیپلماسی ورزشی را عامل اصلی رشد اقتصادی میداند و در مسیر تحقق این امر، هیئت نمایندگی رویدادهای مهم ورزشی و نیز اداره ورزش حرفهای و اقتصاد ورزشی را تأسیس کرده است.
ـ دولت ژاپن در سپتامبر 2013، با هدف مشارکت ده میلیون نفر از صد کشور تا سال 2020 از برنامه خود با عنوان «ورزش برای فردا» به شرح سه محور استفاده از قدرت ورزش برای تحکیم صلح منطقهای؛ توسعه ورزش ژاپن در سطح جهان؛و پایهریزی تقویت دیپلماسی ورزشی رونمایی کرد.
ـ با توجه به برداشتهای جدید از روابط بینالملل، این نوع روابط دیگر نمیتواند فقط به دیپلماسیهای دولت و دولتها محدود گردد. ورزش این ظرفیت را دارد که در نقش ابزاری جدید باعث بهبود سیاست خارجی و روابط بینالملل؛ دسترسی عمیقتر، مثبتتر و مؤثرتر به مخاطبان خارجی؛ حمایت از سیاستهای خارجی؛ و تقویت تصویرسازی ذهنی و اثرگذاری خارجی شود.
ـ دراینراستا، نقش دستگاههای دولتی نظیر: نهاد ریاستجمهوری، وزارت امور خارجه، مجلس شورای اسلامی، صداوسیما و سازمانهای مردمنهاد در حمایت از رشد فرهنگ، استفاده حداکثری از ظرفیتهای دیپلماسی ورزشی در کنار نهادهای حاکمیتی و غیردولتیِ مسئول مدیریت ورزش کشور با استفاده از تجارب موفق سایر کشورها، فوقالعاده حیاتی بهنظر میرسد.
دیپلماسی گردشگری؛ راهکار توسعه پایدار در همکاریهای بینالمللی/ ناصر رضایی
ـ دیپلماسی گردشگری عبارت است از: بهرهگیری از گردشگری درجهت رسیدن به اهداف و برنامههای کشور در قالب برنامهها و فعالیتهای گردشگری. با توجه به چهار ویژگی دیپلماسی عمومی یعنی: 1. غیررسمی بودن؛ 2. تنوع در اهداف؛ 3. فراگیرتر بودن مخاطبان؛ و 4. تنوع ابزار و امکانات درمییابیم که در گردشگری، همه اینها در بالاترین شکل و به بهترین نحو قابل مشاهده و پیگیری هستند.
ـ گردشگری بهدلیل ماهیت ویژهاش، بیشازپیش در روابط ملتها و دولتها جای خود را باز کرده است و از آن بهعنوان ابزاری برای توسعه روابط به دور از مذاکرات مستقیم بهره گرفته میشود.
ـ ديپلماسي گردشگري نيازمند برخي پيشزمينهها و زیرساختهامثل داشتن برنامه کلان و بلندمدت، تعیین اولويتهاي اصلي؛ توسعه شبکه حملونقل هوايي، ريلي و جادهاي؛ گسترش فرهنگ گردشگري به مناطق مختلف کشور؛ حذف و اصلاح قوانين دستوپاگير با تأکید بر لزوم تثبيت قوانين؛معرفي کامل و جامع جاذبههاي کشور در برنامه بلندمدت؛ و توجه ویژه به آموزش گردشگري و گسترش آن در همه سطوح و ... است.
ـ در امر ديپلماسي گردشگري موضوعاتی مثل سرمایه گذاری با زمينهسازي براي جذب سرمايه بهعنوان اولين قدم در توسعه گردشگري؛ نقش مثبت گردشگري در ايجاد و توسعه صلح؛ نقش بسيار مثبت گردشگري در رشد و توسعه اقتصادي، ايجاد اشتغال و افزايش درآمد و کاهش معضلات ناشي از بيکاري در جامعه؛ايجاد و گسترش همکاريهاي دوجانبه و چندجانبه در زمينه گردشگري در قالب قراردادها، مقاولهنامهها، تفاهمنامهها و پروتکلها در سطح منطقهاي و جهاني قابل توجه است.
ـ تغییر نگرش به گردشگری و نداشتن نگاه سنتی به این صنعت؛ايجاد هماهنگي ساختاري بين نهادهاي فرهنگي، اقتصادي و امنيتي و همکاری بین سازمانهای مختلف دستاندرکار و مرتبط با صنعت گردشگری؛ارتقاء ظرفیتهای کمّی و کیفی خدمات جهانگردی ؛ارتقاء سطح کیفی و قابل قبول امکانات و تأسیسات گردشگری (هتلها، هتلآپارتمانها و غیره)؛تصویب مشوقها و تسهیلات برای جذب گردشگران خارجی توسط دفاتر داخلی؛پيگيري مصوبات و قطعنامههاي سازمان جهانی گردشگری و عملياتي کردن آنها از جمله مهمترین راهکارهای توسعه صنعت گردشگری محسوب می گردد.
سخن مدیر مسئول
تجارب دولتهای ملی، یافتهها و آموختههای مراکز دانشگاهی و مطالعاتی موفق و تاثیرگذار نشاندهنده آن است که شناخت و تامین امنیت بینالمللی از اصول نسبتا مشخصی پیروی میکند که بیتوجهی به آنها میتواند پیامدهای خسارتباری برای کشور بهدنبال داشته باشد. این اصول را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
1. امنیت بینالملل به عنوان مهمترین وظیفه دولت، بدون مطالعه نظاممند، شناخت درست، سیاستگذاری سنجیده و اجرای دقیق نمیتواند به شکل موثر و مفید حفظ و تأمین شود.
2. امنیت بینالملل دارای ابعاد گوناگون سیاسی ـ امنیتی، اجتماعی ـ فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و نظامی است و اعمال موثر آن را باید در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی بررسی کرد.
3. امنیت بینالملل با سازوکارها و ابزارهای مختلفی قابل تامین است. شناخت مناسبترین، کمهزینهترین و موثرترین این سازوکارها، نیازمند بررسی علمی توانمندیها، آسیبها و مزیتهای نسبی و مطلق هر بازیگر است.
4. شناخت دقیق و نظاممند امنیت بینالملل میتواند به ایجاد ساختاری دانشبنیاد در حوزه مطالعات راهبردی در جامعه و تصمیمگیری بر اساس یافتههای علمی منجر شود.
براساس این اصول و یافتهها، در ماهنامه امنیت بینالملل، بازیگران، مسائل و موضوعات راهبردی معطوف به امنیت بینالمللی در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و زیستمحیطی انتخاب و با توجه به رویدادها، روندهای موجود و چشمانداز آنها بررسی خواهند شد. درعینحال، در نوشتن گزارشها تلاش میشود با توجه به رویدادها و عوامل مادی و ساختاری آنها، از روندها، عوامل معنایی و گفتمانی نیز غفلت نشود؛ ویژگیهای خاص هرکدام از مسائل و موضوعات لحاظ گردد؛ نگرش کلان به مسائل و موضوعات موجب جدایی علم از واقعیت و ورود آن به وادی خیال نشود؛ کلاننگری بر پایه رویدادهای خُرد بنا شود و تحلیل کلان بر پایه وقایع متکثری استوار گردد که به شکل نظاممند جمعآوری شده و در کنار هم قرار گرفتهاند. موسسه ابرار معاصر تهران بر این باور است که بدون بررسی و تجزیه تحلیل دقیق تکتک این موضوعات و رویدادها، نمیتوان درک درستی از واقعیت امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشت و تصویری کامل و جامعی از آن ارائه نمود و ماهنامه امنیت بینالملل به دنبال رفع این نقیصه مهم و کمک به اتخاذ تصمیمات مفید موثر در عرصه کشورداری و ایجاد ساختاری دانشبنیاد در حوزه مطالعات راهبردی و فرایند تصمیمگیری در حوزه امنیت بینالملل است.
عابد اکبری
نظر شما