در ستایش موفقیت گفتگوهای هسته‌ای در استانبول


در ستایش موفقیت گفتگوهای هسته‌ای در استانبول

 
شنبه 9 اردیبهشت 1391
 

موفقیت دور جدید گفتگوها بر سر فعالیت‌های هسته‌ای ایران بیش از هر چیز، مرهون تفاوت آشکاری است که در شرایط عینی محیط پیرامون پدید آمده است؛ شرایطی که این‌بار واقعیت وجودی‌شان، بی‌واسطه و قدرتمند خود را بر رویکردها و نگرش‌های بازیگران مؤثر در پروندۀ هسته‌ای ایران مسلط ساخت و جایی برای انکارها و اصرارهای دور از واقع‌بینی و ادعاهای بی‌پایه باقی نگذاشت. دستیابی به درکی عمیق و خالی از پیشداوری و سرسختی از شرایط عینی که این‌بار با وجهه‌ای تب‌آلود و ماهیتی ویرانگر دربرابر هر دو طرف خودنمایی می‌کرد، هرچند دیرهنگام اما ثمربخش بود.

برای ایران تهدیدهای پیشین مبنی‌بر اعمال تحریم‌های گسترده و به‌طور مشخص توقف خرید و واردات نفت از ایران و مسدود ساختن دارایی‌های بانک مرکزی ایران، رنگی از واقعیت به خود گرفته، برای غرب نیز اوضاع نابسامان اقتصادی و عدم تحمل تبعات معکوس ناشی از تحریم نفت، به‌علاوه احتمال تقابل نظامی به‌عنوان گزینه‌ای نامطلوب با عواقبی پردامنه و نه چندان قابل پیش‌بینی بیش از هر زمان دیگری نزدیک و در دسترس می‌نمود. منطقۀ بی‌ثبات و متزلزل خاورمیانه، می‌توانست با تشدید تعارض‌ها با ایران، نامطمئن‌تر و پرمخاطره‌تر از شرایط کنونی باشد و منافع وسیع سرمایه‌گذاران غربی در پروژه‌های بی‌شمار منطقه‌ای و تضمین امنیت جریان مداوم انرژی را با تهدیدهایی زیان‌بار مواجه سازد.


در بیش از یک دهۀ گذشته، هر آنچه مذاکرات ایران و غرب را به تعلیق و توقف می‌کشاند، بیش از آنکه جنبۀ دفاع از حقوق بنیادین و مواضع راستین هر یک از طرفین داشته باشد، این پیام را با صدایی بلند به جامعۀ داخلی و جهانی مخابره می‌کرد که هر یک، خواسته‌های دیگری را نادیده گرفته و راه را بر تعامل و تکیه بر جنبه‌های مشترک بسته است. مجموعۀ همین برداشت‌های آلوده به بدگمانی و سوءظن، نمایندگان حاضر در مذاکرات هسته‌ای ایران را از بده‌بستان‌هایی ولو اندک و سازش‌هایی شاید بی‌اهمیت دربرابر درخواست‌های یکدیگر بازمی‌داشت و نتیجه آن بود که به‌تدریج تقابل‌های محدود را واجد ماهیتی تهدیدساز و پرخاشگر ‌ساخت.


این‌‌بار اما، برخلاف واقعیت تهدیدگر بیرونی و گفتارهای مملو از ناخرسندی و ناسازگاری، آنچه بر فضای گفتگوهای استانبول 2012 حاکم بود، عاری از تهدید و تحکّم بود و گفتگوها بر سر فعالیت‌های هسته‌ای ایران، در فضایی متفاوت‌تر از گذشته انجام شد. نمایندگان دو طرف، درحالی پشت میز مذاکره نشستند که به این برداشت مشترک رسیده بودند که استانبول 2012 زمانی برای ابتکار و فکر درراستای راهبرد برد ـ برد است. لحن و ادبیات نمایندگان حاضر در این نشست، بر محور واژه‌هایی مشابه و همگون می‌چرخید و آنچه به کرّات شنیده شد، نشان از همکاری مثبت و سازنده و توافق بر ادامة مذاکرات داشت.


وقفۀ پانزده‌ماهه در رویارویی نمایندگان ایران و گروه 1+5 که با دگرگونی در آرایش نیروهای سیاسی مؤثر و تحولات وسیع در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی همزمانی داشت، در گام نهادن در مسیری واقع‌بینانه، حسابگرانه و منفعت‌جویانه، تأثیری قطعی و نهایی داشت. اگر این‌بار، مذاکرات ایران و غرب به نتایجی روشن و ثمربخش منتهی نمی‌شد، همکاری و تعامل طرفین به آرزویی دوردست بدل می‌شد و شاید رسیدن به چنین نقطۀ تفاهم‌آمیزی، بدون گذار از دوران دشوار بدفهمی و سوءبرداشت‌های پیشین و چشیدن تبعات ناشی از رویکردهای خودمحورانه و گفتارهای غیردوستانه ممکن نبود. ارادۀ طرفین برای درک اهمیت مذاکره و سازش و البته پذیرش درخواست‌های متقابل و فروکاستن از تقاضاهای حداکثری حلقه‌های گمشده رابطه را به یکدیگر گره زد.


برخلاف برخی آموزه‌های افراطی که هرگونه سازشی را نشانۀ ضعف و به معنای عقب‌نشینی می‌دانند، سازگاری با شرایط و درخواست‌های محیطی، اقتضای بقای حیات هر موجود زنده و مجموعۀ سیاسی و اقتصادی فعال است. سازگاری با واقعیت‌های متغیر بیرونی هر قدر هم که دشوار و ناممکن به‌نظر آیند، شرط لازم برای بقای هر موجود زنده است چنان‌که به اصلی پایدار و قانونی ساری و جاری در طبیعت نیز بدل شده است. سازشی که هر موجود زنده و هر نهاد اجتماعی پویا درطول حیات خود به اقتضای شرایط محیطی احراز می‌کند، نه‌تنها بقا بلکه کیفیت برتر و کارآمدتر زیست و تحرک او را ممکن می‌سازد. این سازگاری اگر محدود و منحصر به مورد یا موقعیتی خاص باشد، تأثیری کم‌جانبه و کوتاه‌مدت خواهد داشت اما طبیعت، نوع دیگری از سازش را نیز به نمایش می‌گذارد که در علوم طبیعی به سازش تکاملی یا ارثی معروف است، گونه‌ای که ماهیتی فراگیر و درازمدت دارد و موجوداتی که سازش و تعامل را به ویژگی اصلی خود بدل می‌سازند، امکان حفظ نوع و گونه خود را در درازمدت تضمین می‌سازند.
 

ساختارهای سیاسی و اجتماعی نیز بسان مجموعه‌های انسانی و طبیعی برای حفظ تحرک و پویایی خود و برخورداری از امکان پاسخگویی مناسب و کارآمد به شرایط و ویژگی‌های متغیر درونی و محیطی خود نیازمند درک و بررسی با نگاهی متفاوتند. برخورداری از عقلانیت ابزاری و استفاده از منطق سود و زیان در بسیاری از موارد، گره‌گشای مسائلی بوده که پیچیده و حل‌ناشدنی به‌نظر می‌رسیده‌اند. مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران نیز تا پیش از این، با سخت‌گیری‌های دوجانبه‌ای که طرفین مذاکره از خود نشان می‌دادند، ماهیتی حیثیتی و سازش‌ناپذیر برای هر دو طرف مذاکره یافته بود. قرار دادن پیش‌شرط‌های متعدد پیش از ورود به مذاکرات، در بسیاری از موارد معنایی جز اعلام ختم مذاکرات پیش از ورود به آن را دربر داشت، زیرا پیشاپیش، احتمال و امکان هرگونه تعاملی را منتفی می‌ساخت.

در همین راستا بود که دلزدگی مقامات ایرانی از تهدیدهای غرب، موجب می‌شد تا هر بار مواضع برحقشان بر حجم ناخرسندی‌های فیمابین بیفزاید. اصرار نمایندگان گروه 1+5 بر توقف غنی‌سازی اورانیوم به‌عنوان پیش‌شرط ورود به مذاکرات که البته مبنای تصویب قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز شده بود، ایرانیان را از ابتدا با سدی نفوذناپذیر مواجه می‌ساخت. این‌بار اما به تعبیر وزیر امور خارجه، اراده و آمادگی برای دادن و گرفتن امتیاز بدون پیش‌شرط نشان از درک اهمیت مذاکره و کوتاه آمدن دربرابر درخواست‌های ولو غیرممکن داشت و همین رویکرد، چراغ‌های رابطه را روشن ساخت.


طرفین ایرانی و غربی که در سال‌های گذشته به کوچک‌ترین کلام یا اشارۀ ناخرسندکننده‌ای، میزهای مذاکره را ترک می‌کردند، در استانبول توان خود را در نرمش‌های سازنده و سازش‌هایی با نتایج مطلوب به نمایش گذاردند تا امیدها و اندیشه‌های تندروانی که حیاتشان به ایجاد و تداوم بحران‌ها وابسته است، به حاشیه رود. حتی اگر تنها دستاورد مذاکرات استانبول 2012 توافق بر تداوم اراده سازش‌جویانه و مبتنی‌بر مذاکرات پایدار و تعهد بر یافتن شیوه‌های دیپلماتیک و کاستن از درخواست‌های حداکثری باشد، که به‌نظر می‌رسد چنین نیز بوده است، دستاوردی عظیم و قابل‌توجهی حاصل شده است. چشم‌پوشی از برخی حقایق عینی پیرامونی، هیچ‌گاه آنها را تغییر نداده و نخواهد داد اما فرصت‌هایی را از دست داده و می‌دهد که دیگر بازگشتی ندارند و همراه با از بین رفتن، ممکن است انبوهی از هزینه‌ها و تخریب‌ها را موجب شوند. اینجاست که سازشگری و نرم‌خویی نه‌تنها عیب نیست بلکه می‌توان در ستایش آن، ده‌ها یادداشت نگاشت.