گزینه مطلوب ترکیه حل و فصل مسئله ایران از طریق مذاکرات، یعنی تضمین عدم دستیابی ایران به بمب اتمی، عدم احیای نفوذ ایران در سوریه و عراق و رفع تحریمهای دست کم اقتصادی ایران است.
ترکیه در سیاست کلی خویش در قبال ایران، ضمن آنکه از تبدیل شدن ایران به قدرت اصلی در منطقه نگران است (این نگرانی متوجه دستیابی ایران به سلاح هستهای هم میشود) از تضعیف ایران و فروپاشی این کشور و در نتیجه گسترش آنارشی در منطقه و برهم خوردن توازن چندجانبه منطقهای نیز واهمه دارد. تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران، ضمن آنکه خطر تضعیف ایران را به همراه داشت، میتوانست با تبدیل رژیم به قدرت فائق منطقهای، توازن را مختل کند؛ بالاخص آنکه افرادی در حکومت رژیم صهیونیستی از تبدیل شدن ترکیه به هدف بعدی حملات و اتحاد طبیعی رژیم با جریانهای تجزیه طلب کرد سخن میگفتند. دخالتهای رژیم در خاک سوریه بر این دغدغهها افزود. لذا آنکارا توجه خود را به تقویت صنایع دفاعی و افزایش ذخایر موشکی و رساندن آنها به سطح بازدارندگی، افزایش بُرد و تاثیر موشکها، تسریع ساخت و استفاده از سیستمهای پدافندی بومی، آغاز فرایند خرید هواپیماهای پیشرفته اف-۳۵ و یوروفایتر معطوف ساخت.
به طور کلی ترکیه از افزایش قیمت نفت و آثار منفی اقتصادی آن، احتمال به راه افتادن موج مهاجران و آوارگان، احیای ناسیونالیسم قومی کردی و تبدیل رژیم به قدرت مسلط هراس داشته و در عین حال از احیای محور مقاومت و یا دستیابی ایران به سلاح اتمی نیز نگران است.
گزینه مطلوب ترکیه حل و فصل مسئله ایران از طریق مذاکرات، یعنی تضمین عدم دستیابی ایران به بمب اتمی، عدم احیای نفوذ ایران در سوریه و عراق و رفع تحریمهای دست کم اقتصادی ایران است. لذا در صورتی که مذاکرات به نتیجهای ختم نشود و مکانیسم ماشه فعال شود، در سه سناریوی محتمل، از ترکیه اقدامی فراتر از اظهارات شدیداللحن یا ملایم و احیاناً تلاش برای میانجیگری بین امریکا و ایران، انتظار دیگری نمیتوان داشت:
- سناریوی اول یعنی پیروزی ایران و تسلیم رژیم برای ترکیه مطلوبترین است. زیرا ضمن آنکه رژیم را تضعیف میکند، ایران نیز به قدرت مسلط مبدل نمیشود؛
- سناریوی دوم و تخریب زیرساختهای ایران و بروز مخاطرات انسانی، بدون همراهی و دخالت علنی امریکا، برای ترکیه بدترین سناریو است. زیرا هم رژیم را بر منطقه مسلط میکند و هم تمامی ریسکهای عمده چون سیل آوارگان، تشدید جداییطلبی و یا حتی بروز خشونت قومی در غرب و شمالغرب ایران را در پی خواهد داشت و لذا احتمال مداخله عملی ترکیه در این سناریو منتفی نیست؛
- ترکیه در سناریوی سوم یعنی حمله امریکا در همراهی با رژیم، با هدف تغییر نظام سیاسی در ایران، ریسک کمتری میبیند. زیرا امریکا میتواند برخی افراطگریهای رژیم را تعدیل کند.
در خصوص گزینههای سیاسی ایران در قبال ترکیه نیز، گزارههای محدود هستند و شاید قابل توصیهترین رویکرد، حفظ روابط متعادل و متوازن اقتصادی و سیاسی با این کشور باشد. زیرا در حال حاضر ترکیه از معدود مجاری ارتباطی، اقتصادی، مواصلاتی و دیپلماتیک ایران با اروپا و احیاناً آمریکا محسوب میشود. ترکیه نیز گزینههای چندانی در مقابل شرایط ایران ندارد. زیرا حضور سنگین امریکا، اروپاییها و رژیم، که از آن دو کمک و بهره میگیرد، میدان کنشگری ترکیه را محدود ساخته است.