روسیه و بریکز
امروز فدراسیون روسیه با مسائلی جدی روبهروست که از نظر خود روسها، دوره اخیر را به یکی از تاریخسازترین دوران روسیه و حتی جهان تبدیل کرده است. روسها این دوران را با دورههای جنگهای جهانی و حملات ناپلئون مقایسه میکنند و در یادداشتها، سخنرانیها، مطالب روزنامهای و صحبتهای روشنفکرانه روسها، پیدرپی با یادکردِ دورههای تاریخساز روسیه مواجهیم که همسان با مسائل روسیه پس از بحران اوکراین است. روسها از سویی، با تمام قوا در برابر تحریمها موضع گرفته و همانند یک خرس آماده حمله، خود را برای شرایط دشوار تحریم آماده کردهاند و از سوی دیگر، به ابزارهایی در سیاست داخلی و خارجی دست میزنند که برای آنها حیاتی و تاریخساز است. از نظر روسها، برخی کنشهای سیاست خارجی روسیه، جزو عناصر حیاتی زندگی روسی بهشمار میآید که امکان کنار گذاشتن آن و برونرفت از شرایط مربوطه وجود ندارد. شرکت فعال در گروه موسوم به بریکز و تلاش برای جهتدهی سازمان شانگهای بهسمت غلبه هرچه بیشتر روسها، ازجمله این اولویتهاست.
نگاه روسیه به بریکز، نگاهی از نوع امپراتوریگراست که در دوره شوروی نیز وجود داشت و بهصورت جدی تلاش میشد تا یک بلوک خاص و تک ایجاد شود. امروزه نیز روسیه از طریق تشکلهایی مانند بریکز، بهدنبال ایجاد بلوکی جدا و یگانه است که تکرَوی، حرکت خلاف جریان آب و نگاه متفاوت و متمایز به جهان، از ویژگیهای آن است. از نظر روسها (و شاید سایر اعضای بریکز)، لازم است مبنای جدید و متمایزی برای نظمهای جهانی و جریانهای اصلی اقتصاد و سیاست جهانی در پیش گرفته شود و الزمی ندارد نظم جهانی غربی ـ اروپایی ـ آمریکایی در همه عرصهها حکمفرما باشد.
بدینسان، روسیه از بریکز و سایر سازههای همسو که پوتین و همفکران او در فکر ایجاد و تقویت آن هستند انتظار دارد طرحی نو در جامعه جهانی برافکنند و منافع روسیه و سایر اعضا را بهطور ویژه و در برابر غرب تأمین و تضمین کنند؛ اما تا چه میزان برآورد روسیه از بریکز واقعی است؟ آیا آنچه روسها از بریکز میخواهند، دور از انتظار نیست؟ باید بگوییم هرچند نگاه روسیه به بریکز مملو از آرمانگرایی نوعِ روسی است و قطعاً روسها در یک فضای خاص بریکز را تصور میکنند که با فضاهای ذهنی دیگران همسان نیست، ولی به هر حال بریکز، اتحادی جدی و تشکلی جریانساز در تاریخ سیاست و اقتصاد جهانی بوده و خواهد بود و روسها گرچه ممکن است در موارد زیادی با آزمون و خطا با این سازمان برخورد کنند، ولی انجام فعالیتهای خاص و استفاده از این تشکل در برهههای حساس به هیچ وجه دور از انتظار نیست. لذا کنشهای مسکو در صحنه شطرنج جهانی، همواره با حساسیت دنبال میشود تا زمان ضربههای نهایی و تاریخساز فرا رسد.
سؤال دیگر آنکه با توجه به جهتگیریهای کلی روسیه در مسائلی مانند اوکراین و تحریمهای موجود، آیا میتوان منتظر طرحی نو و حرکتی جدی از روسیه بود؟ آیا روسیه توان و انگیزه کنشهای جدی را در جامعه جهانی دارد؟ واقعیت آن است که هرچند روسیه توان بسیاری از حرکتهایی که آرزوی آن را دارد ندارد و بسیاری از آرمانهای روسی با واقعیتهای بیرونی همخوان نبوده و لذا هیچگاه زمینهای برای عملی شدن آنها فراهم نمیآید، ولی روسیه انگیزه و توان انجام برخی کنشهای ادامهدار و دامنهدار در سطح منطقهای و جهانی را داشته و از فرصتهای خاص برای ساختن دنیایی مطابق با نظم و سلیقه روسی به شیوه خاص و یگانه خود بهره خواهد برد. چنانچه شاهدیم هماینک و در طی سالهای اخیر، حرکت قدرتهایی مانند روسیه برای ایجاد نهادها و جریانهای مخالف نظم مالی و سیاسی جهانی به کشورهای تجدیدنظرطلب فرصتی داده است که به امکان ایجاد جهانی متفاوت که با خواستههای آنها همسوتر باشد امیدوار باشند، هرچند در فضای واقعی جهانی، امکان به بار نشستن بیشتر امیدهای تجدیدنظرطلبان بعید و دور از انتظار بهنظر میرسد.
نگاه روسیه به بریکز، نگاهی از نوع امپراتوریگراست که در دوره شوروی نیز وجود داشت و بهصورت جدی تلاش میشد تا یک بلوک خاص و تک ایجاد شود. امروزه نیز روسیه از طریق تشکلهایی مانند بریکز، بهدنبال ایجاد بلوکی جدا و یگانه است که تکرَوی، حرکت خلاف جریان آب و نگاه متفاوت و متمایز به جهان، از ویژگیهای آن است. از نظر روسها (و شاید سایر اعضای بریکز)، لازم است مبنای جدید و متمایزی برای نظمهای جهانی و جریانهای اصلی اقتصاد و سیاست جهانی در پیش گرفته شود و الزمی ندارد نظم جهانی غربی ـ اروپایی ـ آمریکایی در همه عرصهها حکمفرما باشد.
بدینسان، روسیه از بریکز و سایر سازههای همسو که پوتین و همفکران او در فکر ایجاد و تقویت آن هستند انتظار دارد طرحی نو در جامعه جهانی برافکنند و منافع روسیه و سایر اعضا را بهطور ویژه و در برابر غرب تأمین و تضمین کنند؛ اما تا چه میزان برآورد روسیه از بریکز واقعی است؟ آیا آنچه روسها از بریکز میخواهند، دور از انتظار نیست؟ باید بگوییم هرچند نگاه روسیه به بریکز مملو از آرمانگرایی نوعِ روسی است و قطعاً روسها در یک فضای خاص بریکز را تصور میکنند که با فضاهای ذهنی دیگران همسان نیست، ولی به هر حال بریکز، اتحادی جدی و تشکلی جریانساز در تاریخ سیاست و اقتصاد جهانی بوده و خواهد بود و روسها گرچه ممکن است در موارد زیادی با آزمون و خطا با این سازمان برخورد کنند، ولی انجام فعالیتهای خاص و استفاده از این تشکل در برهههای حساس به هیچ وجه دور از انتظار نیست. لذا کنشهای مسکو در صحنه شطرنج جهانی، همواره با حساسیت دنبال میشود تا زمان ضربههای نهایی و تاریخساز فرا رسد.
سؤال دیگر آنکه با توجه به جهتگیریهای کلی روسیه در مسائلی مانند اوکراین و تحریمهای موجود، آیا میتوان منتظر طرحی نو و حرکتی جدی از روسیه بود؟ آیا روسیه توان و انگیزه کنشهای جدی را در جامعه جهانی دارد؟ واقعیت آن است که هرچند روسیه توان بسیاری از حرکتهایی که آرزوی آن را دارد ندارد و بسیاری از آرمانهای روسی با واقعیتهای بیرونی همخوان نبوده و لذا هیچگاه زمینهای برای عملی شدن آنها فراهم نمیآید، ولی روسیه انگیزه و توان انجام برخی کنشهای ادامهدار و دامنهدار در سطح منطقهای و جهانی را داشته و از فرصتهای خاص برای ساختن دنیایی مطابق با نظم و سلیقه روسی به شیوه خاص و یگانه خود بهره خواهد برد. چنانچه شاهدیم هماینک و در طی سالهای اخیر، حرکت قدرتهایی مانند روسیه برای ایجاد نهادها و جریانهای مخالف نظم مالی و سیاسی جهانی به کشورهای تجدیدنظرطلب فرصتی داده است که به امکان ایجاد جهانی متفاوت که با خواستههای آنها همسوتر باشد امیدوار باشند، هرچند در فضای واقعی جهانی، امکان به بار نشستن بیشتر امیدهای تجدیدنظرطلبان بعید و دور از انتظار بهنظر میرسد.
نظر شما