نقش ارتقای توان بازدارندگی ایران در ورود نفتکشها به ونزوئلا
نفتکشهای ایرانی حامل سوخت یکی پس از دیگری وارد بنادر ونزوئلا میشوند تا کمبود سوخت این کشور را تأمین کنند. این اقدام از یکسو دارای منافع تجاری و اقتصادی ناشی از صادرات سوخت از سوی ایران در شرایط تحریمی و کرونایی بوده است. از سوی دیگر این حرکت جمهوری اسلامی ایران بهنوعی کمک بشردوستانه به کشور بحرانزده ونزوئلا است که با توجه به تحریمهای ظالمانه و فشارهای بینالمللی، صنعت نفت آن با چالش روبرو شده و در نتیجه با کمبود شدید سوخت مواجه شده است و این امر زمینهساز بحران انسانی در شرایط کرونایی در این کشور شده است. فارغ از پیامدهای اقتصادی و حقوق بشری، به نظر میرسد این اقدام جمهوری اسلامی ایران نشاندهنده ارتقای توان بازدارندگیاش بوده است که در این نوشتار سعی میشود به آن پرداخته شود.
جمهوری اسلامی ایران در اسفندماه 1398 با اعلام رسمی و بهصورت آشکار اقدام به بارگیری و حمل سوخت به مقصد ونزوئلا یک کشور تحریمی دیگر از سوی ایالاتمتحده آمریکا و متحدانش میکند و این نفتکشها با پرچم جمهوری اسلامی ایران از مناطق استراتژیکی تحت نظر نیروی دریایی آمریکا و متحدانش همچون خلیجفارس، دریای عمان، دریای سرخ، دریای مدیترانه، اقیانوس اطلس و دریای کارائیب و همچنین آبراههای بینالمللی هرمز، باب المندب، کانال سوئز و جبلالطارق، عبور میکنند. اقدام جسورانه جمهوری اسلامی ایران در نادیده گرفتن تهدیدات و همچنین تحریمهای آمریکا که ادعای رهبری و هژومونی در عرصه بینالمللی دارد نشان از ارتقای توان بازدارندگی دارد بهخصوص که دولت ایران رسماً و بهصورت شفاف آمریکا و متحدانش را تهدید کرد که هر خللی در روند این انتقال با واکنش متقابل و جدی ایران روبرو خواهد شد همانطور که در قضیه توقیف نفتکش ایرانی توسط نیروی دریایی انگلستان در جبلالطارق، شاهد اقدام متقابل بودیم.
در مورد عوامل تأثیرگذار بر ارتقای توان بازدارندگی ایران میتوان گفت از یکسو توان کنشگری امنیتی و نظامی و همچنین قدرت افکنی ایران و محور مقاومت در مناطق حضور آمریکا همچون خلیجفارس، افغانستان، عراق، سوریه و یمن افزایش یافته و ایران به یکی از بازیگران اصلی منطقه غرب تبدیل شده است. از سوی دیگر به نظر میرسد این ارتقای توان بازدارندگی ایران ناشی از کاهش نقش و جایگاه هژمونیک آمریکا در تحولات بینالمللی است البته برخی از کارشناسان بر این باورند که تلاش این کشور در رسیدگی به پروندههای اولویتدار همچون پروندههای چین و روسیه است به همین دلیل از درگیری و تقبل هزینه در پروندههایی همچون ایران و ونزوئلا پرهیز میکند. در این رابطه میتوان گفت اصولاً یک هژمون تلاش دارد در همه پروندههای بینالمللی ایفای نقش فعال کند و اگر به دلیل فشارهای داخلی حاضر به پرداخت هزینههای هژمونی خود نباشد و پروندهها را اولویتبندی کند بهنوعی با کاهش نقش و جایگاه هژمونیک روبرو شده است در غیر این صورت یک قدرت مدعی هژمون همچون آمریکا نمیتواند به کنشگری بازیگر معارض، آن هم در آمریکای لاتین که بهنوعی حیاطخلوت آمریکا محسوب میشود، واکنش نشان ندهد.
اگرچه برخی از کارشناسان انفعال آمریکا در قضیه نفتکشها را ناشی از علل و متغیرهای دیگر همچون: 1. تمایل کم ترامپ به درگیری با ایران در فضای نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری؛ 2. شرایط ناشی از بحران همهگیری کرونا؛ 3. تلاش برای ایجاد اجماع بینالمللی علیه ایران به دلیل نقض تحریمهای بینالمللی علیه ونزوئلا؛ 4. کنشگری ایران در مناطق خاکستری که از اهمیت راهبردی کمی برای آمریکا برخوردار است؛ 5. مدیریت تنش با ایران و محور مقاومت همزمان با تلاش صهیونیستها برای الحاق کرانه باختری به رژیم صهیونیستی؛ 6. مدیریت تنش با ایران برای پیشبرد تحریمهای تسلیحاتی در اکتبر 2020 در شورای امنیت؛ را در این امر تأثیرگذار میدانند ولی به نظر میرسد ارتقای توان بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران از تأثیرگذاری بیشتری در این زمینه برخوردار بوده است.
در جمعبندی مطالب میتوان گفت ارتقای توان بازدارندگی ایران ناشی از افزایش قدرت کنشگری در منطقه غرب آسیا و کاهش جایگاه هژمونیک آمریکا از مهمترین موانع اقدام آمریکا علیه انتقال سوخت ایران به ونزوئلا بوده است ولی در این میان دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میبایست نسبت به بازیگری مخرب آمریکا بهخصوص در وضع تحریمهای شدیدتر در حوزه حملونقل و همچنین تحرکات دیپلماتیک در مجامع بینالمللی برای اجماع سازی علیه ایران هوشیار باشد و همچنین در عرصه رسانهای برای ارائه و تقویت روایت ایرانی بهخصوص اقدام بشردوستانه ایران تحرک بیشتری داشته باشد.
نظر شما