کدهای ژئوپلیتیکی و مناسبات اقتصادی ایران با قفقاز جنوبی 


کدهای ژئوپلیتیکی، پیش‌فرض‌های استراتژیکی هستند که از آنها به‌عنوان عناصر و درون‌مایه اصلی شکل‌دهنده به سیاست خارجی یک دولت در مقابل دولت‌های دیگر یاد می‌شود؛ به عبارتی رفتاری که دولت‌ها از طریق آن هستی خود را برای جهان توجیه می‌کنند، کد ژئوپلیتیکی نامیده می‌شود.

از طرف دیگر، براساس منطق ژئواکونومیکی، قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی سعی دارند برای حضور در حوزه‌های جغرافیایی پیرامونی و حتی با توجه به قدرت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی در مناطق مختلف دنیا و در بعد جهانی، پیوندهای تجاری ـ اقتصادی توانمند و پایدارتری را با مناطق فوق برقرار نمایند. بدین ترتیب، بدون داشتن روابط تجاری ـ اقتصادی توانمند و پایدار، منطق ژئواکونومیکی در سیاست خارجی کشورها، از جایگاه شایسته‌ای برخوردار نخواهد بود. بنابراین، توسعه روابط تجاری ـ اقتصادی و به تبع آن، حجم تأثیرگذاری و تأثیرپذیری قدرت یک دولت در حوزه‌های پیرامونی و...، تعبیر اقتصادی توسعه فضایی مرزهای ژئوپلیتیکی کشورهاست.

با توجه به آنچه گفته شد، در این تحلیل سعی بر این است جایگاه ژئواکونومیکی ایران در قفقاز جنوبی، با لحاظ نمودن برخی از مهم‌ترین کدهای ژئوپلیتیکی سیاست خارجی ایران در منطقه، مورد تبیین قرار گیرد. یکی از مهم‌ترین کدهای ژئوپلیتیکی تعریف‌شده در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران درباره قفقاز، نگرشی کاملاً ژئوپلیتیکی و مبتنی بر نیازهای ارتباطی قفقاز جنوبی است. در حال حاضر، ایران با توجه به توانمندی‌ها و پتانسیل‌های اقتصادی ـ فرهنگی ـ جغرافیایی، یکی از کشورهای مهم منطقه به حساب می‌آید. این کشور با توجه به موقعیت ارتباطی آن، در کانون راه‌های ارتباطی و مواصلاتی اوراسیا واقع شده است و این گستره جغرافیایی برای پیوند جغرافیای میانی و به عبارتی هارتلند هندسی اوراسیا با پهنه آب‌های آزاد و دنیای خارج، از موقعیت ویژه‌ای بهره می‌برد. همچنین بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و تشکیل جمهوری‌های تازه‌استقلال‌یافته در بخش شمالی ایران، همواره کشورهای فوق با توجه به موقعیت محصور جغرافیایی خود سعی کرده‌اند روابط خود را با کشورهای گذرگاهی ازجمله جمهوری اسلامی ایران، گسترش دهند و این در شرایطی بوده است که موقعیت دروازه‌ای ایران برای جمهوری‌های تازه‌استقلال‌یافته در مقایسه با موقعیت رقبای دیگر، از امتیازات ویژه‌ای برخوردار می‌باشد. موضوع مهم دیگر نیز اشتراکات فرهنگی بین ایران و منطقه است. بر این اساس، در حال حاضر ایران بر این اعتقاد است که بخش بزرگی از این منطقه با تاریخ ایران مرتبط بوده و حوزه فرهنگی ایران محسوب می‌گردد. به عبارت دیگر، قلمرو جغرافیایی واحد در گذشته، باعث شده این کشورها فرهنگ و آداب و رسوم تقریباً مشترکی داشته باشند. در حقیقت، با توجه به مباحثی که مطرح است، می‌توان جغرافیای ایران و قفقاز جنوبی را به‌عنوان مکمل فضایی ـ ارتباطی یکدیگر در نظر گرفت. اما مهم‌ترین نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که به لحاظ مباحث جغرافیایی ـ سیاسی، زمانی که بحث اشتراکات فرهنگی بین مکان‌هایی که به لحاظ فضایی ـ ارتباطی مکمل یکدیگرند مطرح باشد، در آن صورت می‌توان از آن حوزه‌های جغرافیایی ـ فضایی به‌عنوان عمق استراتژیک نیز یاد کرد.

با این حال، در حال حاضر واقعیت‌های ژئوپلیتیکی و سیاسی حاکم بر منطقه و نیز روند موجود در روابط تجاری ـ اقتصادی ایران با قفقاز جنوبی در مقایسه با دیگر قدرت‌های صاحب نفوذ در منطقه به‌ویژه روسیه و ترکیه، به هیچ وجه با کدهای ژئوپلیتیکی (بحث مکمل فضایی ـ ارتباطی و عمق استراتژیک) تعریف‌شده در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نمی‌خواند. به‌نظر می‌رسد، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، با توجه به واقعیت‌های موجود، ایران هنوز نتوانسته جایگاه شایسته‌ای در شأن پتانسیل‌هایی که از آن برخوردار است برای خود در منطقه تعریف نماید.

به‌عنوان نمونه، در یک ارزیابی کوتاه و قیاسی از مبادلات تجاری ـ اقتصادی ایران و ترکیه با قفقاز جنوبی در دهه گذشته، کاملاً می‌توان این موضوع را مشاهده کرد. با توجه به آمار اتاق بازرگانی تهران، کل مبادلات تجاری ـ اقتصادی ایران با کشورهای قفقاز جنوبی در سال 1380 به ارزش 451 میلیون و 163 هزار و 275 دلار بود که این میزان بعد از یک دهه در سال 1389 با 31 درصد رشد به 592 میلیون و 719 هزار و 327 دلار رسیده است. در مقابل، در همین مدت، کل تجارت ترکیه به‌عنوان بزرگ‌ترین رقیب منطقه‌ای ایران، با کشورهای حوزه قفقاز جنوبی با بیش از 505 درصد رشد، از 574 میلیون و 570 هزار و 198 دلار در سال 2001، به 3 میلیارد و 479 میلیون و 125 هزار و 250 دلار در سال 2010 رسیده است. این در حالی است که ترکیه با ارمنستان به دلیل اختلافات موجود هیچ رابطه تجاری‌ای ندارد. در حقیقت، مناسبات تجاری ـ اقتصادی ترکیه در این مدت، نزدیک به 17 برابر مناسبات تجاری ـ اقتصادی ایران با حوزه قفقاز جنوبی رشد داشته است که در نوع خود رقم بسیار جالبی است.

به طور کلی، با توجه به آنچه گفته شد لازم است که تمام دستگاه‌های درگیر، به‌ویژه دستگاه وزارت امور خارجه و نیز وزارت بازرگانی، تمهیدات لازم را در این زمینه به‌کار ببرند تا چنانکه باید، شاهد توسعه جایگاه ژئواکونومیکی ایران در راستای کدهای ژئوپلیتیکی تعریف‌شده در سیاست خارجی ایران در حوزه قفقاز جنوبی باشیم.