کرونا، تهدید امنیت انسانی و وضعیت اضطراری جهانی


بیانیه تئودور آدهانوم دبیرکل اتیوپیایی سازمان بهداشت جهانی  پس از برگزاری چند جلسه فوری این سازمان و اعلام وضعیت اضطراری جهانی در پی شیوع ویروس کرونا در هفته اخیر یادآور نکات برجسته ای از منظر اقتصاد سیاسی بین المللی است . او اذعان داشت که "باید با همکاری هم به کنترل ویروس کرونا در اینده بپردازیم و  بزرگترین نگرانی گسترش این ویروس به کشورهایی است که از ساختارهای ضعیف بهداشتی برخوردارند. ما به تلاش بی وقفه چین باور داریم. " شاید بتوان این اظهارات را مصادیقی از مفاهیمی دانست که سالها در متون کلاسیک اقتصاد، مدیریت و روابط بین الملل  تکرار میشود: امنیت جهانی ،امنیت دسته جمعی ، همکاری  ، حکمرانی خوب ، مدیریت بحران  و از همه مهمتر امنیت انسانی .  امنیت انسانی بیماری ها را تهدیدی جهانی می داند که در صورت گسترش ناگهانی و سریع سبب مرگ زودهنگام میلیونها انسان شده و مجالی برای پرداختن به سایر وجوه سنتی امنیت نمی گذارد.

در شرایطی که مناقشه فلسطین با طرح شتابزده معامله قرن ترامپ منطقه خاورمیانه را بیش از همیشه درگیر ناامنی ساختاری و تهدیدات چندوجهی نموده به نظر می رسد دیگر مجالی برای آن نیست که به منظومه تهدیدات چند وجهی بی اعتنا بود. سالهاست در برخی نظریه های اقتصاد سیاسی امنیت انسانی حوزه مفهومی جدیدی تلقی می شود که جدالهای فراوانی با خود همراه داشته است، از مخالفان پوزیتویست و واقع گرا تا تئوریسین های امنیت با نگاه مضیق.

قریب به سه دهه پیش که «محجوب الحق» امنیت انسانی را "کودکی تعبیر کرد که نمیرد، بیماری ای که گسترش نیابد و کاری که از دست نرود"، کسی گمان نمی نمود این بعد از امنیت انسانی که حیات و کرامت انسانی را پاس می دارد می تواند از آزادی از ترس در پارادایم حداقل گرایانه غربی از امنیت، پیشی گرفته و امروز ترس از ابتلا گستره به ویروسی جدید را به مساله حساس بازیگران دولتی و غیردولتی نظام بین الملل نماید.  

شیوع ویروس کرونا و نگرانی های موجود در ابعاد زیستی ، سیاسی ، اقتصادی و جهانی آن که تعاملات و مبادلات عظیمی را تحت تاثیر قرارداده، نشان می دهد تهدیدهای معطوف به سلامت عمومی بخشی از معضل امنیت محسوب می شود و ضرورت فهم دقیق آن امروز دیگر ورای بحث های دانشگاهی و کتب و مقالات علمی است. . این تهدیدات چه به صورت ساختگی و در قالب سلاح بیولوژیک چه به صورت تصادفی و غافلگیرکننده می تواند زیست جمعی، تصمیم گیری ها و سیاستگذاری ها را بیش از پیش صورت بندی جدیدی ببخشد.

همواره گفته شده "تعیین دستور کار برای دیگران" از اساسی ترین مبانی قدرت به شمار می آید. تاریخ معاصر چین نشان می دهد کوشیده با افزایش قدرت اقتصادی و مالی خود بستری برای قدرت سیاسی، موقعیت برتر بین المللی و بازدارندگی فراهم نماید. آزمون مقابله و جلوگیری از گسترش ویروس و مصون سازی در دستگاه سیاستگذاری چین بیش از آنکه به آینده مدل حکمرانی چین مربوط باشد به روندهای وابستگی متقابل جهان چند وجهی عصر حاضر متصل است.

هر گاه این سوال پیش می آید که چین چگونه قادر است نظم نوین جهانی را ترسیم نماید، در پاسخ رشد اقتصادی، توسعه تکنولوژکی و نظامی، سیاست درهای باز ، تداوم و بهسازی سیاست خارجی چین ، متنوع سازی شرکای اقتصادی سیاسی ، چندجانبه گرایی و وابستگی متقابل منطقه ای و جهانی تکرار می شود.

درهم تنیدگی سطوح اقتصادی تجاری مالی و سیاسی جهان با حوزه جغرافیایی چین که این روزها بیش از همیشه با نگرانی و برنامه ریزی برای تردد به شهرهای مشکوک این کشور ، کاهش و لغو پروازها ، قرنطینه ، تعطیلی موقتی برنامه ها و طرح های غولهای بزرگ اقتصادی مستقر در این کشور، مسابقات ورزشی و برنامه های فرهنگی داخلی همراه شده اهمیت برخورداری از زیست بوم سالم برای حفظ و بقا جایگاه اقتصادی را دو چندان می نماید.  

آینده مشترک ما مفهوم کانونی معروفترین تعریفی است که کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه از توسعه پایدار می کند آنجا که آن را فرایندی می داند که طی آن نسل حاضر بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده نیازهایشان را تامین می کنند.   به این ترتیب در تحلیل رابطه میان امنیت انسانی با سلامت عمومی باید آنرا بعنوان آلترناتیوی برای تحلیل تهدیدها دانست. امنیتی شدن مسائل مربوط به حق بر سلامت و بهداشت عمومی نزد موسسات تخصصی سازمان ملل سبب حمایت از افراد در برابر انواع تهدیدهای جدی و فراگیر در زندگی آنها خواهد شد.

علاوه بر سازمان بهداشت جهانی که وظیفه کارکردی آن مبارزه با بیماری‌ها مسری شایع و ارتقاء سلامت عمومی مردم جهان است ، تحولات اخیر نشان می دهد جنس تهدیدات می توان رژیم سازی های بین المللی را نیز تغییر دهد. بنابراین تهدید امنیت انسانی می تواند به تهدید صلح و امنیت جهانی منجر شود. اولین قطعنامه شورای امنیت در خصوص بهداشت همگانی به سال 2000 و تصویب قطعنامه 1308 ویروس ایدز بر می گردد. اما ضرورت تامل راهبردی زمانی دو چندان شد که با شیوع سریع ویروس آبولا در سال 2014 در برخی کشورهای غرب افریقا شورای امنیت را بر آن داشت تا با تصویب قطعنامه 2176 شیوع گسترده  ویروس آبولا را تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی اعلام کند. نمونه ای از دستاوردهای خودساخته بشر به بلایی برای حیات جمعی آن تبدیل می شود و تاریخ قرن بیستم و تهدیدات و به کارگیری سلاح های بیولوژیکی نشان از آن دارد.

هر چند برخی ناظران رشد محور تخمین می زنند  گسترش ویروس کرونا تا آوریل 2020 کنترل خواهد شد و در بدترین حالت شاید یک درصد از کل تولید ناخالص جهان را تحت تاثیر خود قرار دهد و حتی فارغ از تشکیکی که نسبت به خاستگاه آن ( جنگ بیولوژیکی) وجود دارد، نادیده انگاشتن سطح تخریب این جنس از تهدیدات در آینده بشر و شیوه حکمرانی می تواند روندهای اجتماعی زیست بشر را به شدت متاثر نماید .  این نگرانی بویژه زمانی جدی تر است که مدیریت بحران و پدافند زیستی در میان کشورهای کم برخوردار و بی بهره از زیرساختهای حمایتی بهداشتی مناطق دیگر کارآمدی لازم را نداشته باشد.