بیوتروریسم:
دشمن نامرئی
در خلال سالها، روشهای تهاجم به ملتها تغییر کرده است. در 25 سال گذشته در سایه پیشرفت سرسامآور علوم بیولوژیک و به خصوص فنآوری «بیو»، برخی از کشورها و گروههایی که به تروریسم علاقمندی خود را نشان دادهاند به مدد دسترسی سریع به شبکهها، منابع و تخصصها، نگاهی ویژه به تکثیر تسلیحات کشتار جمعی داشتهاند. این گونه تسلیحات میتواند در اشکال شیمیایی، بیولوژیکی، رادیولوژیکی، و هستهای سلامتی ملتها را به خطر انداخته و یا لطمات جبرانناپذیری به اقتصاد آنها وارد آورد. در این میان رژیم صهیونیستی در کنار چاد، کمور، جیبوتی، اریتره، کیریباتی، میکرونزی، نامیبیا، سودان جنوبی، و تووالو جزء 10 کشوری است که از امضای معاهده منع گسترش تسلیحات بیولوژیکی و سمی خودداری ورزیده است در حالی که 181 کشور دیگر این معاهده را امضا کرده و پذیرفتهاند. در این میان بیوتروریسم به واسطه ویژگیهای خود از جمله توانایی در پنهان ماندن و دوری از افشا عامل، جایگاه متمایزی را از آن خود کرده است.
بیوتروریسم عبارت است از بهرهبرداری و انتشار عامل بیولوژیکی همانند ویروس، باکتری، و مواد سمی به منظور بیمار ساختن یا از میان بردن افراد، حیوانات، یا گیاهان.
بر اساس یک طبقهبندی حملات بیوترور ذیل گروه ای، بی، یا سی قرار میگیرد. خارج از تعریف این طبقهبندی که در این مجال نمیگنجد، برای مثال میتوان گفت نوع سی شامل دسته بیماریزاهایی است که برای انتشار در سطح وسیع مهندسی میشوند تا به راحتی تولید، تکثیر و توزیع شده و درنهایت تاثیر عمیقی بر سلامتی افراد بگذارند. سارس از جمله این دسته به شمار میآید.
هنگامی که به این موضوع توجه کنیم که دولتها برای پیشبرد اهداف سیاسی خود میان هیچ کاری نکردن به عنوان گزینه اول در شرایطی که منافع حیاتی آنان ممکن است با تهدید روبرو شوند و اعزام نیروی نظامی به عنوان گزینه دوم که دولتها را وارد جنگ کرده و یا مشکلات سیاسی فراوانی را به دنبال خواهد داشت، به گزینه سومی نیاز دارند و آن را به کار میگیرند که از آن با نام اقدام پنهان یاد میشود، بیوتروریسم موضوعی قابل توجه میشود. در واقع ماهیت پنهان این نوع اقدام به کشورها امکان میدهد زمانی از آن استفاده کنند که گزینه نخست یعنی دیپلماسی برای نیل به یک هدف کافی نباشد، اما گزینه دوم یعنی جنگ نیز انتخاب مناسبی نباشد. به این دلیل از اقدام پنهان با نام «گزینه میانی»، «راه سوم» و «رهیافت بیسر و صدا» یاد میشود که حالتی بین جنگ و صلح دارد و توسط سازمانهای اطلاعاتی مدیریت میشود. عنصر اساسی در این اقدام به طور مشخص این است که دولت مجری مسئولیت خود را کتمان کند. دو توجیه مهم برای این کتمان وجود دارد: یک توجیه این است که آگاهی علنی از مسئولیت مجری اقدام، اجرای عملیات را غیرممکن خواهد ساخت و دلیل معتبر دیگر، اجتناب از اقدامات تلافیجویانه یا توانایی کنترل احتمالی وخامت اوضاع است.
رژیم صهیونیستی با توجه به شرایط و ویژگیهای خود، پیشینهای حجیم از انواع اقدامات پنهان در کارنامه خود دارد که زمینه آن را در زیرساختهای خود نهادینه کرده است.
برنامههای تسلیحات بیوتروریسم رژیم صهیونیستی در مه 1948 چند ماه پیش از اعلام موجودیت این رژیم شکل گرفته است. این برنامهها کماکان در ذیل وزارت دفاعدنبال میشود. کارشناسان (برای مثال گراهام اس پیرسون) برآورد مینمایند رژیم صهیونیستی تواناییهای به شدت موثری در ساخت تسلیحات بیولوژیکی در اختیار دارد. رژیم صهیونیستی در کنار رودزیا و آفریقای جنوبی از جمله دولتهایی است که از حملات بیوتروریسمی استفاده کرده است. در آوریل 1948 بنگورین طی نامهای به ایهود آوریل یکی از عوامل آژانس یهود در اروپا به وی دستور میدهد تا دانشمندان یهودی اروپای شرقی را که توانایی تولید تسلیحات کشتار جمعی را دارند، استخدام کند. یکی از افرادی که آوریل در همین راستا استخدام میکند، سرهنگ آوراهام مارکوس کلینگبرگ 30 ساله است که در ارتش سرخ به عنوان آسیبشناس فعالیت میکرد. کلینگبرگ یکی از پیشروان تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی این رژیم به شمار میآید. او یکی از پایهگذاران، اعضا و بعدها معاون «موسسه تحقیقات بیولوژیکی» واقع در نس زایونا حدود 10 کیلومتر دورتر از جنوب شرقی تلآویو میشود. فعالیتی که آونر کوهن نویسنده مقاله «اسرائیل و تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی» از آن با نام «جعبه سیاه» این رژیم یاد میکند. رژیم صهیونیستی در 1948 چندین بار با آلوده کردن منابع آبی با عامل بیولوژیکی مالاریا و تیفوس فلسطینیان را مورد حمله قرار داده است. چیزی که بنگورین در خاطرات خود از آن یاد کرده است. در همین سال، ارتش مصر عوامل اسرائیلی را که درحال تلاش برای انتشار عامل بیولوژیکی در غزه بودند را دستگیر میکنند. بنگورین همواره از این موضوع یعنی تولید تسلیحات بیولوژیکی و موسسه یاده شده (موسسه تحقیقات بیولوژیکی) حمایت کرده است تا جایی که دختر وی دکتر رنانا رشم به مدت 20 سال به عنوان میکروبیولوژیست در موسسه تحقیقات بیولوژیکی رژیم صهیونیستی مشغول به فعالیت بوده است. بودجه این مرکز برای سال مالی 65-1964 یک میلیون دلار افشا شده است. این مرکز همواره تحت سانسور شدید فعالیت میکند و ارتباط کارکنان و مدیر آن رسانهها به کلی ممنوع میباشد. این موسسه هیچ سخنگویی ندارد و شامل 300 کارمند است که 120 نفر آنان دارای مدرک دکترای تخصصی در رشتههای بیولوژی، بیوشیمی، بیوتکنولوژی، شیمی، ریاضی، فارماکولوژی، فیزیک و علوم زیستمحیطی میباشند. بر اساس تحقیقات کارل نیپ روزنامهنگار هلندی، تحقیقات بیولوژیکی این مرکز در اواسط دهه 50 میلادی بر روی طاعون، تیفوس، هاری و انتقال دهندههای آن نظیر پشهها، ککها و کنهها متمرکز بوده است. نیپ معتقد است این موسسه مرکز اصلی تحقیقاتی در خصوص تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی است.
از جمله حملات بیوتروریسمی موساد میتوان به ترور ودیع حداد معروف به ابوهانی رهبر جبهه مردمی آزادی فلسطین اشاره کرد. در 28 مارس 1978 موساد با آلوده کردن خمیردندان وی به سم کشنده بیولوژیکی سیستم ایمنی وی را مورد حمله قرار داد و حداد را ترور نمود. به همین ترتیب در سال 2009 محمود المبحوح از فرماندهان حماس در دبی از طریق امواج مافوق صوت برای تزریق داروی سمی بدون آن که پوست خراشیده شود، ترور میشود.
با این مختصر و رجوع به سابقه ترور دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی ایران، حملات سایبری استاکس نت و فلیم و ... تکمیل جورچین نتیجهگیری این مبحث کار چندان دشواری نیست.
نظر شما