نگاهی واقعی به معاملة روسی ـ آمریکایی بر سر سوریه


نگاهی واقعی به معاملة روسی ـ آمریکایی بر سر سوریه

 
شنبه 6 مهر 1392
 
 

توافقی که بین وزرای امور خارجه روسیه و آمریکا مبنی‌بر خلع‌ سلاح شیمیایی دولت بشار اسد در سوریه صورت گرفت، با برداشت‌های متفاوتی روبه‌رو شد. خیلی‌ها از این نظر که سایة شوم جنگ را از دمشق دورتر کرد، آن را پیروزی روسیه و شکست آمریکا ارزیابی کردند و خیلی‌های دیگر تا این حد مطمئن نبودند که واقعاً پوتین برنده و «اوباما» کاملاً بازنده آن بوده است. البته هر دو طرف دلایل خاص خود را داشتند و در این بین آنچه کمتر به‌ آن توجه شد، پیامدهای احتمالی خلع‌ سلاح شیمیایی بشار اسد و باز شدن پای هیئت‌های بازرسی بین‌المللی به دمشق برای شناسایی و انهدام سلاح‌های شیمیایی سوریه بود. ظاهراً نوعی خوش‌بینی زودهنگام به‌خصوص در طیف حامی رژیم اسد شکل گرفته بود که آنها را از درک تمامی واقعیت‌ها در ارتباط با توافق روسیه و آمریکا بازمی‌داشت. اما اکنون که پای بازرسان خلع ‌سلاح شیمیایی به سوریه باز شده است، کم‌کم روشن‌تر می‌شود که معامله روسی در تمامی ابعادش با انتظار زودهنگام به‌وجودآمده همخوانی چندانی ندارد.
اینکه در پایان این معامله ساخت‌ قدرت در سوریه به همین شکل متمرکز آن در دست حزب بعث باقی بماند به‌درستی روشن نیست و دست‌کم درموردآن تردید هست. دراین‌راستا، دست‌کم به تجربة دیگری در خاورمیانه می‌توان استناد کرد، که همان تجربه عراق است. در زمانی‌که بحث امکانات هسته‌ای پنهانی عراق در دورة صدام حسین مطرح شد و روسیه و آمریکا وارد معامله شدند، حاصل آن توافق امروز بر کسی پوشیده نیست. بازرسان هسته‌ای اعزامی سازمان ملل متحد و آژانس انرژی هسته‌ای تا درون کاخ صدام حسین سرک کشیدند، ولی هیچ نشانه‌ای از وجود امکانات هسته‌ای به‌دست نیاوردند؛ اما به این قناعت نکردند و پرونده هسته‌ای عراق را باز گذاشتند و هیچ گزارشی که حکایت از پایان موفقیت‌آمیز بازرسی‌ها و عدم دستیابی به نشانه‌ای هرچند ضعیف بر وجود سلاح هسته‌ای باشد انتشار ندادند و مسئله هسته‌ای همچون شمشیر داموکلس بر سر صدام حسین تا روز برکناری‌اش از قدرت نگاه داشته شد.
کسانی که امروز فکر می‌کنند روس‌ها از عراق و لیبی آموخته‌اند و اجازه نخواهند داد که در سوریه اتفاق مشابهی تکرار شود، موضوع روابط بین قدرت‌های بزرگ را بیش از حد ساده کرده‌اند و آن را تک‌بعدی احساس می‌کنند و این درحالی است که واقعیت به‌تمامی اینگونه نیست. در هر معامله، دادن و گرفتن امتیاز امری قابل درک است و در این بده‌وبستان قدرت طرف مقابل است که حد و حدود امتیازها را مشخص می‌کند. ظن غالب درخصوص سوریه آن است که روس‌ها به‌رغم مواضع سرسختانه اعلامی‌شان که روی آن تأکید خاصی دارند، یک سیاست اعمالی هم داشته باشند که با آمریکا در پشت پرده آن را پیگیری می‌کنند. بنابراین، نباید به آنچه در سیاست اعلامی روس‌ها برجسته می‌شود بسنده کرد و چنین برداشت نمود که پوتین دارد دنیای جدید بعد از جنگ سرد را به‌گونه‌ای رقم می‌زند که کشورهایی نظیر سوریه در پرتو آن بتوانند مقاومت کنند و بحران‌های خارجی را با موفقیت و با حداقل هزینه پشت‌سر بگذارند. پایان دنیای تک‌قطبی قدرت آنطور که آمریکا بعد از جنگ سرد مدعی آن بوده است، الزاماً در تطابق با انتظارات کشورهای دیگر صورت نخواهد گرفت و روسیه در شرایط کنونی در موقعیتی قرار ندارد که یک قطب مؤثر قدرت را در مقابل آ‌مریکا و متحدانش سازماندهی نماید. ضرورت درک این معنا برای بشار اسد پیش از سایرین است. کوچک‌ترین اشتباه محاسبه‌ای ممکن است به تکرار سناریوی عراق منتهی گردد.
واقعیت‌ها الزاماً عیناً همان چیزهایی نیستند که ما ابتدا آنها را در ذهنیتمان خلق و آنگاه به آنها باور و اعتقاد پیدا می‌کنیم. در عالم واقع، بی‌رحمی‌های واقعیت را نباید نادیده گرفت و به اصل آنها بی‌توجه بود؛ زیرا پیامدهای آنها جبران‌ناپذیر می‌باشد. کمتر صاحب‌نظری که خارج از حب و بغض درباره رژیم بشار اسد دست به قضاوت بزند می‌توان سراغ گرفت که واقعاً و از ته دل باور داشته باشد که در پایان سناریوی خلع ‌سلاح شیمیایی رژیم اسد، ساخت قدرت در همین شکل متمرکز کنونی‌اش دست‌نخورده باقی بماند. معامله روس‌ها درست در همین‌جاست که معنا پیدا می‌کند. به‌نظر می‌رسد که روس‌ها زودتر از سایر حامیان رژیم اسد به این واقعیت رسیده‌اند که آینده در سوریه ابهام‌آمیز است و به‌اصطلاح همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد بشار اسد نمی‌گذارند. این درک به‌موقع به پوتین کمک می‌کند که منافع ملی کشورش را تأمین کند و در فردای تحول در ساخت قدرت در سوریه در ردیف بازندگان قرار نگیرد. تصور می‌شود که روس‌ها با آمریکا به توافق‌های اعلام‌نشده‌ای رسیده باشند. سوریه تحت تأثیر اینگونه توافق‌های پنهانی در مسیر تحول در ساخت قدرت قرار خواهد گرفت و هر طرفی که این واقعیت را در ذهن خود نتواند حل کند، احتمالاً قادر نخواهد شد به‌موقع از منافع ملی خودش حفاظت کند. پذیرفتن این نظر ممکن است سنگین باشد، ولی درهرحال ارزش فکر کردن دارد؛ دوباره فکر کردن به تحولاتی که سوریه را تا همین جا به‌صورت مخروبه‌ای درآورده است و بازسازی آنها دهه‌ها و سال‌ها وقت و میلیاردها دلار هزینه دربرخواهد داشت تا به وضعیت قبل از بروز خشونت بازگردد.
بازرسان سازمان ملل خلع سلاح شیمیایی سوریه تا تحقق معامله کامل روسیه و آمریکا در سوریه از محلی به محلی و از پادگان نظامی به پادگانی نظامی دیگر سرک خواهند کشید. مهم نیست که اسد تمامی سلاح‌های شیمیایی‌اش را تحویل داده یا نداده باشد؛ او همواره با اتهام پنهانکاری روبه‌رو باقی خواهد ماند تا درنهایت ازطریق سیاسی و برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری برای حفظ آبروی روسیه و آمریکا، کنار زده شود.