قطع کمک‌های عربستان به لبنان و پروژه حزب الله هراسی


قطع کمک‌های عربستان به لبنان و پروژه حزب الله هراسی
 
 
دوشنبه 17 اسفند 1394
 
 
 
از حدود یک سال پیش که سلمان بن عبدالعزیز پس از مرگ برادرش بر تخت پادشاهی عربستان سعودی تکیه زد، موج تغییرات در رویکردهای داخلی و خارجی دولت این کشور آغاز شده است. عربستان از لاک محافظه‌کاری دهه‌های پیش خارج شده و با رویکردی کنشی و تهاجمی، تصویری جدید از خود ارایه کرده است. جنگ علیه یمن، قطع روابط دیپلماتیک با تهران، اعلام آمادگی برای حمله زمینی به سوریه و... نمونه‌ای از اقدامات حاکمان تازه سعودی در عرصه سیاست خارجی این کشور بوده است. لبنان؛ کشوری که عربستان روابط نزدیکی با آن داشت هم بی‌نصیب از این موج تغییرات نبوده است. نوزدهم فوریه (سی‌ام بهمن ماه) عربستان در اقدامی غافلگیرانه از جنس رفتارهای یک سال اخیر خود به یکباره اعلام کرد که در اعتراض به رویکردهای دولت لبنان، کمک‌های چهار میلیاردی‌اش به ارتش و پلیس این کشور را که در  سال 2013 میلادی وعده‌اش را داده بود، لغو ـ و نه حتی تعلیق ـ می‌کند و روابطش با بیروت را بازبینی می‌کند. زمینه‌ها و عوامل متعددی در این تصمیم عربستان نهفته است. برخی معتقدند مسایلی چون کاهش درآمدهای عربستان در ماه‌های اخیر به دنبال کاهش قیمت نفت و ناخشنودی مقام‌های ریاض از آزاد نشدن یکی از شاهزاده‌های سعودی را که چند ماه پیش به دلیل حمل مواد مخدر در لبنان دستگیر شده بود، در این تصمیم عربستان موثر بوده است.
 گرچه نمی‌توان بر تاثیر محدود این مسایل چشم‌پوشی کرد اما به نظر می‌رسد ریشه اصلی تصمیم سعودی‌ها چیز دیگری باشد. به طور کلی عربستان از وضعیت کنونی لبنان رضایت ندارد و موثرترین راه ابراز این نارضایتی را در قطع کمک‌هایی می‌داند که از قضا برای ارتش و پلیس لبنان حیاتی است. تقویت موقعیت حزب الله که یکی از بال‌های قدرت ایران در منطقه است، برای سعودی‌ها نگران‌کننده است. بخشی از این بهبود موقعیت حزب الله ناشی از تاثیر این گروه در جبهه سوریه و کمک آن به نیروهای ارتش این کشور در رویارویی با مخالفانی است که مورد حمایت کشورهایی چون عربستان هستند. این در حالی است که حزب الله بخشی از پیکر دولت لبنان است. عربستان سعودی نمی‌پذیرد همزمان با اینکه کمک‌هایش را به ارتش و پلیس لبنان روانه می‌کند، از سوی بخشی از دولت این کشور مواضع ضدسعودی بشنود و موقعیت جریان ضد سعودی تقویت شود.
این در حالی است که بسیاری معتقدند از اساس هدف عربستان از ارایه آن کمک‌ها، تقویت موقعیت ارتش لبنان در برابر حزب الله بوده است. از سوی دیگر آنچه اخیرا ناخشنودی عربستان را در پی داشته، نوع موضع‌گیری دولت لبنان در قبال تنش اخیر میان ریاض و تهران است. دولت لبنان گرچه از حمله به اماکن دیپلماتیک عربستان در ایران انتقاد کرد اما حاضر نشد بیانیه اتحادیه عرب در محکومیت این رخداد را تایید کند و این برای عربستان که در آن برهه به دنبال همراه کردن کشورهای منطقه با خود علیه ایران ـ حتی تا حد قطع ارتباط کامل ـ بود، سنگین تمام شد. عربستان انتظار این را داشته که دولت لبنان متناسب با کمک‌های اخیر، مواضعی نزدیک با سعودی‌ها را در پیش بگیرد. بویژه در فضایی که سعودی‌ها به دلیل سیاست‌های تهاجمی خود نیازمند حمایت و پشتیبانی منطقه‌ای هستند.
عربستان در فضایی که می‌داند این کمک‌ها برای لبنانی‌ها مهم است، تلاش کرده با متوقف کردن آنها، دست به اقدامی تنبیهی بزند. پس از این رخداد، احزاب و شخصیت‌های وابسته به عربستان در لبنان و در راس آنها سعد حریری، کارزاری را علیه حزب الله به راه‌انداخته‌اند و این گروه را مقصر قطع کمک‌های عربستان می‌دانند. بنابراین به نظر می‌رسد یکی از اهداف یا دست‌کم پیامدهای قطع کمک‌های عربستان به لبنان، افزایش فشار به حزب الله به‌ویژه در ارتباط با اقدام‌هایش در سوریه باشد. هدف کلان پروژه حزب الله هراسی، فشار به ایران به‌ویژه پس از موفقیت‌های این کشور و هم‌پیمانانش در منطقه است. جناح رقیب حزب الله می‌کوشد اقدام‌های این گروه را در تضاد با منافع ملی لبنان معرفی کند و موجی علیه این گروه به راه بیندازد. استعفای اعتراضی یکی از وزیران منسوب به جناح 14 مارس نیز در همین راستا ارزیابی می‌شود.
از سوی دیگر به نظر می‌رسد اقدامات اخیر جناح 14 مارس و مشخصاً سعد حریری علیه حزب الله بی‌ارتباط با تحولات مرتبط با پرونده ریاست جمهوری نباشد. انشقاق اخیر در جبهه 14 مارس به دنبال حمایت سمیرجعجع از کاندیداتوری میشل عون (نامزد مورد حمایت جناح 8 مارس) موقعیت این جریان و سعد حریری را که تلاش زیادی برای مطرح کردن سلیمان فرنجیه به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری داشت، به خطر انداخت.
از این رو به نظر می‌رسد جناح 14 مارس تلاش می‌کند با برجسته کردن موضوع قطع کمک‌های عربستان به لبنان و مقصر نشان دادن حزب الله در جناح رقیبش اختلاف ایجاد کند و موفقیت اخیر سیاسی آن جناح را خنثی کند.
بنابراین پیش‌بینی می‌شود در کوتاه‌مدت، پیامد موضوع قطع کمک‌های نظامی عربستان به لبنان، تشدید اختلاف‌های داخلی و بار دیگر قرار گرفتن سرنوشت انتخاب رییس‌جمهوری لبنان در هاله‌ای از ابهام باشد.
لبنان همواره گروگان وضعیت کلی مناسبات قدرت‌های منطقه‌ای با یکدیگر بوده است. به نظر می‌رسد تشدید درگیری‌ها در سوریه و ادامه اختلاف‌های ایران و عربستان، همچنان لبنان را در موقعیت سردرگم قرار دهد.