شورش در ارومچی


ایالت مسلمان‌نشین سین‌کیانگ چین یا همان ترکستان شرقی به‌تازگی دوباره دست‌خوش ناآرامی شد و 27 کشته و ده‌ها زخمی برجای گذاشت. ارومچی مرکز این ایالت هرچند که بارها با شورش و درگیری قومی بین مهاجران قومیت اصلی چین یعنی «هان» و قومیت مسلمان بومی یعنی «ایغور» روبرو بوده است، این‌بار شورش در آن ظاهراً رنگ دیگری داشت و افراد دشنه‌به‌دست هر عابری را که بر سر راه خود می‌دیدند ـ تفاوتی نمی‌کرد متعلق به کدام قومیت باشد ـ از پای درمی‌آوردند. درست به همین دلیل بود که نهضت اسلامی ترکستان شرقی که اصلی‌ترین جریان مخالف سلطه چین بر ایالات سین‌کیانگ است، حاضر به پذیرش مسئولیت آن نشده است. قوم‌محورها نیز سعی کرده‌اند این حرکت را به‌عنوان حرکتی اعتراضی، اما بدون سازماندهی و ناشی از مشکلاتی که سیاست‌های چین را در این ایالت بزرگ باعث شده است ارزیابی کنند و خود را از عواقب آن کنار بکشند. نیروهای امنیتی چین با شدت و خشونت شورش را سرکوب کردند که با توجه به ساخت قدرت ایدئولوژیک در این کشور چندان هم غیرمنتظره نبوده است.
اما پرسشی که باقی می‌ماند این است که واقعاً در ایالت سین‌کیانگ چین چه روی می‌دهد و چرا قوم مسلمان ایغور احساس می‌کند که آینده‌‌اش در طرح‌های عظیم عمرانی‌ای که چین در دست اجرا دارد با خطر روبروست. به‌نظر می‌رسد که نفس طرح‌های توسعه و عمرانی نیست که ایغورها را به مخالفت با طرح‌های چین کشانده است، بلکه تلاش آشکار دولت مرکزی برای جذب جمعیت از قومیت «هان» در ایالت سین‌کیانگ است؛ امری که ازنظر دولت مرکزی چین طبیعی است و همزمان با توسعه منطقه، خواهی‌نخواهی اتفاق خواهد افتاد. مقامات چینی معتقدند بسیاری از طرح‌های عمرانی که دولت چین می‌خواهد در ایالت سین‌کیانگ اجرا کند، نیازمند نیروی تخصصی‌ای است که امکان تأمین آن در محل وجود ندارد و به‌ناچار از سایر مناطق چین و از قومیت‌های غیرایغور و مسلمان تأمین می‌شود.
تردیدی نیست که مهاجران جدید به ایالت سین‌کیانگ از تشویق حکومتی هم برخوردارند و در سکونت در این ایالت به امتیازاتی دست می‌یابند که در محل سکونت اصلی خود نداشته‌اند. اما مشکلی که به‌وجود آمده است آن است که نگاه دولتی و نگاه قومی ایغورها از هم فاصله گرفته است. در نگاه ایغورها این برنامه‌ای حساب‌شده و دقیق است که دولت مرکزی چین طراحی کرده است تا با افزایش مهاجران از قومیت «هان» قومیت ایغور را که سین‌کیانگ را به‌لحاظ تاریخی از آنِ اقوام ترک‌تبار می‌داند، در اقلیت قرار خواهد داد و در بلندمدت باعث اضمحلال ایغورها خواهد شد.
چین درمقابل استناد می‌کند که سین‌کیانگ منطقه‌ای وسیع و گسترده با جمعیت اندک ایغور است و از ظرفیت‌های لازم برای افزایش جمعیت برخوردار است. در سال‌های گذشته، حتی در چین که تک‌فرزندی در قومیت «هان» با خشونت اعمال می‌شد، حزب کمونیست چین به مسلمانان این کشور اجازه داده بود که بیش از یک فرزند داشته باشند. دولت چین این استثنا را نشانه‌ای از حسن‌نیت خود می‌داند که جلوی رشد جمعیت مسلمانان و ایغورها را در ایالت سین‌کیانگ نگرفته است. بااین‌حال، واقعیت آن است که رشد جمعیت قومیت «هان» در چین در سطحی است که همه اقلیت‌های قومی دیگر شامل: مغول‌ها، تبتی‌ها و ایغورها را به‌شدت تحت فشار قرار داده است، به‌طوری‌که می‌توان گفت حتی اگر تشویق حکومتی برای مهاجرت «هان»‌ها به سین‌کیانگ نباشد، در روندی کاملاً طبیعی از جابه‌جایی جمعیت، اکثر قوم «هان» دیر یا زود بقیه اقوام را تحت فشار قرار خواهد داد. درست از همین زاویه است که نهضت‌های جدایی‌طلبانه در میان اقوام اقلیت غیرقوم «هان» در چین رو به رشد گذاشته‌اند. لااقل می‌توان گفت بعد از قومیت بودایی‌مذهب تبت، ایالت سین‌کیانگ مسلمان دومین منطقه مهم و بزرگ از چین است. دراین‌راستا، مسلمانان ایغور راه‌حل حفاظت از قومیت خود را در جدایی از چین احساس می‌کنند؛ جدایی‌ای که با توجه به قدرت رو به رشد چین درعمل با آینده روشنی روبه‌رو نیست، منتها از این ظرفیت برخوردار است که پای قدرت‌های رقیب چین را به مسئله قومی در این کشور باز کند و آنها تلاش کنند برای کاهش رشد سریع چین، از مسئله قومیت و مذهب در میان اقلیت‌ها برای کسب امتیاز از این کشور بهره‌گیری نمایند. درمورد قومیت ایغور و نهضت اسلامی ترکستان شرقی که سال‌هاست با سازمان القاعده در کوه‌های هیمالیا پیوند خورده است، چین تردیدهای جدی‌تری دارد و بر این باور است که رادیکال‌های اسلامی که اکنون در وزیرستان شمالی ـ یکی از هفت منطقه قبایلی بی‌قانون در شمال پاکستان گردهم آمده‌اند و ایغورها بخشی از آن هستند ـ دیر یا زود مورد توجه قدرت‌های رقیب چین قرار خواهند گرفت و ممکن است مشکل‌ساز شوند؛ از این‌روست که ارتش چین خود را محق می‌داند که با بی‌رحمانه‌ترین شیوه‌ها گروه‌هایی را که شورشی و تجزیه‌طلب می‌داند سرکوب کند. آنچه در ایالت سین‌کیانگ درحال اتفاق افتادن است، جدا از این‌گونه واقعیت‌ها قابل فهم نیست.
بااین‌حال، جای تعجب است که به مسلمانان ایغور در ایالت سین‌کیانگ چین در کشورهای اسلامی هم کمتر توجه می‌شود و حتی از انعکاس خبری رویدادها در این ایالت آن‌طور که شایسته است خودداری می‌گردد و علت احتمالی آن، محاسبات سیاسی و مناسبات کشورهای اسلامی با دولت مرکزی چین است که ترجیح می‌دهند خود را درگیر موضوع ایغورها نکنند. اما جدا از این‌گونه محاسبات تحولات سال‌های اخیر در سین‌کیانگ نشان می‌دهد که منطقه از ظرفیت لازم برای بروز خشونت قومی و سرکوب دولتی برخوردار است و اگر دولت مرکزی چین و دولت محلی در سین‌کیانگ، ارزیابی واقع‌بینانه به‌گونه‌ای نداشته باشند که قومیت ایغور از مزایای توسعه اقتصادی و طرح‌های عظیم به این بهانه که فاقد تخصص‌های مورد نیاز هستند بهره‌مند نشوند، فضا برای دخالت خارجی و پیچیده‌تر شدن مسئله قومیت ایغور در ایالت سین‌کیانگ باز خواهد شد. اینکه دولت چین نگاه ویژه‌ای به پاکستان و افغانستان انداخته است، به این دلیل است که رادیکالیسم اسلامی را ناشی از همین منطقه می‌داند و آن را فقط در ارتباط با عده‌ای ناراضی در دنیای اسلام تحلیل نمی‌‌کند، بلکه آن را جریانی با ظرفیت بالا برای بهره‌گیری دنیای غرب علیه رقبایش ارزیابی می‌کند.