دولت تدبیر و امید: فرصت اتحادیه اروپا برای بازنگری و تدبیر در سیاستش در قبال ایران


دولت تدبیر و امید: فرصت اتحادیه اروپا برای بازنگری و تدبیر در سیاستش در قبال ایران

 
چهارشنبه 29 خرداد 1392
 
 
 

پیروزی آقای دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری روز 24 خرداد با رای اکثریت قاطع مردم ایران و به‌خصوص جوانان، زنان، و اقوام ایرانی نشان از عزم یک ملت برای تغییر در روندهای اجرایی جاری کشور و تدبیر در سیاست‌های پیشین از جمله سیاست خارجی و روابط با جهان و حل و فصل هرچه بهتر و کارامدتر موضوع هسته‌ای برای رفع تحریم‌ها در عین تحقق حقوق حقه ملت ایران دارد. بدون تردید به قدرت رسیدن دکتر روحانی به عنوان یک شخصیت سیاسی معتدل و مورد وثوق رهبر انقلاب و اکثر جناح‌های سیاسی در ایران و با پیشینه مثبت در مذاکرات با اتحادیه اروپا، فرصتی بی‌بدیل برای این اتحادیه خواهد بود تا در روابط خود با ایران و سیاست‌های نادرستش در قبال این کشور تجدید نظر کند. رئیس جمهور متخب مردم ایران در تازه‌ترین کنفرانس خبری خود اعلام کرد که به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی مردم، جلوگیری از تصویب تحریم‌های جدید، کاهش تحریم‌های موجود و رفع تدریجی آنهاست و آماده حل مشکلات با سایر کشورها و گسترش روابط با همه کشورها به جز رژیم اسرائیل است. به گفته وی اولین قدم برای رفع تحریم، قدم گذاشتن در مسیر شفافیت بیشتر است و ایران حاضر است تا شفافیت بیشتری را نشان دهد. دومین گام هم به وجود آوردن اعتماد متقابل بین ایران و دیگر کشورهاست و ایران تلاش خواهد کرد تا اعتماد از دست رفته را به جای خود بازگرداند. اکثر دول اروپایی از این سخنان استقبال و نسبت به تغییر در روابط فیمابین ابراز امیدواری کرده‌اند. سوال این است که آیا ابراز امیدواری کافی است یا اتحادیه اروپا باید از فرصت بدست آمده بهره گیرد و به قول دکتر روحانی جو جدید به فرصتی نو تبدیل ‌شود و روابط در این فرصت نو بهبود یابد؟
شاید اروپایی ها معتقد باشند که تا به امروز سیاست آنها در قبال ایران یعنی مذاکرات بین‌المللی با این کشور از یک سو و اعمال تحریم‌های روزافزون از سوی دیگر موفقیت آمیز بوده و آنها توانسته‌اند تا با همکاری آمریکا، اقتصاد ایران را به شدت تحت فشار قرار دهند و با کاستن از احتمال درگیری نظامی فرصت بیشتری را برای حل دیپلماتیک مسئله فراهم آورند. شاید اروپایی ادعا کنند اعتبار عملکردشان در زمینه ایران بهترین دستاورد سیاست خارجی و امنیتی مشترک بوده و آنها را به ادامه این مسیر و تقویت این سیاست امیدوار ساخته است. و شاید اروپایی ادعا کنند که همراهی آنها با آمریکا باعث منزوی شدن ایران در جهان شده است. اما علیرغم تمام دستاوردهای فوق اگر مراد از اتخاذ چنین سیاست‌های تنبیهی و سختگیرانه‌ای در برابر کشوری با مشخصات و مختصات ایران، وادارسازی آن به پذیرش خواست‌ها در زمینه اتمی از جمله تعلیق غنی‌سازی، توقف فعالیت فردو و تن‌دادن به بازرسی‌های خارج از چهارچوب آژانس و قوانین بین‌المللی و کوتاه آمدن ایران از منافع مشروع منطقه‌ای خود در سوریه، لبنان، عراق و خلیج فارس بوده، چنین اهدافی محقق نشده و اتحادیه اروپا شاهد درجازدن سیاست خود در قبال ایران است.
برای بسیاری از مردم ایران این سوال مطرح است که اروپا از سیاست‌های خود علیه ایران به دنبال چیست؟ شاید مهمترین پاسخ اروپا به این سوال ممانعت از پیشرفت بعدی از برنامه هسته‌ای ایران به نام بعد نظامی باشد که تا کنون چیزی جز یک ادعای بدون دلیل و مدرک نبوده است. اتحادیه اروپا مدعی است که هدف از این کار حفظ ثبات و امنیت منطقه‌ای و ممانعت از گسترش هسته‌ای و تسلیحاتی است. اما آیا وضعیت کنونی منطقه دلالت بر ثبات مد نظر اروپا دارد؟ تازه چرا به دیگر ابعاد ثبات منطقه‌ای که ایران نقشی کلیدی در تامین آن دارد توجه نمی‌شود؟ چرا اتحادیه اروپا با همکاری آمریکا به دنبال حذف ایران از تلاش‌های بین‌المللی برای حل  بحران‌های منطقه‌ای از سوریه گرفته تا ثبات در افغانستان، تنش میان فلسطینیان و رژیم اسرائیل، ثبات در عراق، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، و مبارزه با افراطی‌گری سلفی است؟ چرا اتحادیه اروپا به موضوع خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته‌ای و ایجاد یک نظام امنیت جمعی ضامن امنیت تمام کشورهای منطقه که همواره از سوی ایران پیشنهاد شده و مورد حمایت جدی آن بوده اهمیت و اولویت نمی‌دهد؟
تردیدی نیست که اتحادیه اروپا نتوانسته بجز برنامه هسته‌ای، دیگر منافع خود در قبال ایران را مد نظر قرار دهد و به آنها بپردازد. اتحادیه اروپا با نادیده گرفتن وجوه مختلف روابط با ایران ازجمله قدرت امنیتی و اقتصادی آن و محدود شدن به خط قرمز رژیم اسرائیل، در شرایطی است که سیاست آن تطبیقی با وضع موجود ندارد و تامین‌کننده منافع کشورهای عضو و صلح و ثبات منطقه‌ای و جهانی نیست. بنابراین دولت امید و تدبیر بر اساس مواضع اعلامی آن فرصت خوبی است تا اتحادیه اروپا رویکرد خود را نسبت به ایران مورد بازبینی قرار دهد و سیاستی جامع و درست در قبال این کشور اتخاذ کند. شایسته است که اروپا علاوه بر منافع خود به نگرانی‌های منطقی‌ و مشروع ایران و منافع آن نیز توجه کند و سیاست‌های خود را به شکلی تدوین کند که بتواند فضا را برای پیشرفت در روابط دوجانبه باز بگذارد. اروپا باید برای ایجاد امکان به کارگیری یک رویکرد جدید در مذاکرات هسته‌ای از سوی دکتر روحانی و خروج از بن بست مذاکرات به اعطای امتیازاتی فکر کند که مدتهاست اندیشیدن درباره آنها را کنار گذاشته است. هم اکنون توپ در زمین اروپاست و کاهش فشارها و کاستن از تحریم‌ها می‌تواند گام‌ اولیه خوبی برای تامین منافع دو طرف باشد.