مثلث بحران مهاجران، برگزیت و تروریسم و لزوم ایجاد سازوکار دفاعی و ارتش مستقل اروپایی (پروژه سیاست دفاعی و امنیتی مشترک)


مثلث بحران مهاجران، برگزیت و تروریسم و لزوم ایجاد سازوکار دفاعی و ارتش مستقل اروپایی (پروژه سیاست دفاعی و امنیتی مشترک)
 

 
دوشنبه 19 مهر 1395
 
 

اتحادیه اروپا محصول سال‌ها جنگ در قاره سبز بود که سعی داشت با کنار هم گذاردن منافع مشترک اعضا، هزینه‌های جنگ و دور ماندن از اتحادیه را افزایش داده و کشورها را ترغیب به عضویت در آن بکند. این نهاد در فاصله کوتاهی تبدیل به موفق‌ترین و مؤثرترین نهاد منطقه‌ای در جهان و الگویی برای سایر قاره‌ها در پیگیری منافع مشترک و تبدیل اختلافات به اشتراکات شد. سیاست‌های مشترک این اتحادیه از سیاست مشترک تجاری ـ سرمایه‌گذاری، کشاورزی، پولی و مالی گرفته تا پیمان شنگن و آزادی گردش سرمایه و کالا مهم‌ترین دستاوردهایی بود که نه‌تنها هیچ نهاد بین‌المللی و منطقه‌ای، بلکه هیچ دو کشور همسایه‌ای هم تا این حد نتوانسته بودند منافع مشترک خود را درمقابل اختلافات خود پررنگ‌تر کنند. طبیعی بود که این اتحادیه هرچقدر که گسترده‌تر و بزرگ‌تر می‌شود، مشکلات و بحران‌هایی را نیز تجریه خواهد کرد. دراین‌راستا، اتحادیه اروپا اصلاحات زیادی را ازسر گذراند و پیمان‌ها را یکی پس از دیگری برای تطبیق با شرایط کشورهای عضو اصلاح و بازنگری می‌کرد و در جاهایی که ضروری بود به نفع کشورهای عضو ملی‌گرا کوتاه آمده و برخی نمادهای همگرایی حساسیت‌برانگیز را حذف می‌کرد، اما بحران‌های قرن ٢١ برای اروپا متفاوت‌تر از گذشته بود. بحران مالی و متعاقب آن بحران بدهی‌ها و بحران یورو و اقدامات متفاوت برخی کشورهای اروپایی و دخالت‌های آنها در نقاط مختلف جهان و بالاخص بحران‌های منطقه خاورمیانه، چالش‌های متفاوت و البته خودساخته‌ای را برای این اتحادیه رقم زد که نه‌تنها در بعد بین‌المللی و منطقه‌ای، این اتحادیه را تحت تأثیر قرار داده؛ بلکه به‌شکل بی‌سابقه‌ای تمام شکاف‌های داخلی و ملی نیز به این مسائل گره خورده است؛ چیزی که مصداق ضرب‌المثل فارسی «خودکرده را تدبیر نیست» می‌باشد. در مقاله حاضر به یکی از مهم‌ترین تحولات در حوزه اتحادیه اروپا که بعد از بحران‌های سه‌گانه مهاجران، برگزیت و تروریسم به یکی از مهم‌ترین برنامهها و سازوکارهای سران اتحادیه اروپا تبدیل شده، یعنی تلاش برای ایجاد ارتش واحد اروپایی بدون بریتانیا، پرداخته شده است.


در تازه‌ترین تحولات پسابرگزیتی اتحادیه اروپا، تلاش فرانسه و آلمان برای ایجاد سازوکارهای ارتش واحد اروپایی می‌باشد که به‌نظر می‌رسد با خروج بریتانیا، وارد مرحله تازه و البته جدی شده است. تاجایی‌که این مسئله هم در استراتژی جدید اتحادیه اروپا در حوزه سیاست خارجی و امنیتی مشترک سال ٢٠١٦ مطرح شده و هم در اجلاس سران این اتحادیه که در ١٦ سپتامبر در براتیسلاوای اسلواکی که برای اولین‌بار بدون بریتانیا برگزار شد، و همچنین در نشست وزرای دفاع اتحادیه اروپا در ٢٧ سپتامبر در براتیسلاوا که به‌همین‌منظور تشکیل شده بود، به‌صورت جدی مطرح و مورد بررسی سران عضو اتحادیه قرار گرفته است.


دراین‌خصوص با نگاهی به آخرین تحولات اروپا که مهم‌ترین آنها اجلاس سران کشورهای جنوب اتحادیه اروپا موسوم به EUMed Summit Athens 2016، سخنرانی سالیانه رئیس کمیسیون اروپا در پارلمان اروپا (١٤ سپتامبر) برای تشریح مهم‌ترین برنامه‌های اتحادیه در دوازده ماه آینده، اجلاس سران ٢٧ کشور اتحادیه اروپا (بدون بریتانیا) در براتیسلاوا (١٦ سپتامبر) و همچنین نشست وزرای دفاع کشورهای عضو اتحادیه اروپا (٢٧ سپتامبر) قابل اشاره است. می‌توان تهدیدات ذکرشده را در محورهای تروریسم، امنیت، مهاجرت و برگزیت برشمرد. دراین‌راستا، در جهت‌گیری‌های مختلف در این نشست‌ها ایجاد سازوکار دفاعی ـ نظامی مستقل اروپایی یکی از مهم‌ترین موضوعاتی بوده است که بعد از زمزمه خروج بریتانیا از اتحادیه در دستور کار آشکار و پنهان رهبران تأثیرگذار اتحادیه اروپا قرار گرفت.


بعد از تصمیم انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا، بروکسل رویکرد جدیدی موسوم به پروژه سیاست دفاعی و امنیت مشترک را (در ادامه سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا) برای تقویت سیاست دفاعی این اتحادیه درپیش گرفته است. یکی از مهم‌ترین دلایل استراتژی جدید اتحادیه خارج شدن یکی از مهم‌ترین مخالفان این طرح، یعنی بریتانیا می‌باشد؛ بریتانیایی که از همان اوایل ورود، مخالف تشکیل یک ارتش واحد اروپایی بود و آن را موجب تضعیف فراآتلانتیک‌گرایی و تضعیف ناتو می‌دانست. دراین‌راستا، آلمان و فرانسه پیشنهاداتی را ارائه داده‌اند که هم در اجلاس سران و هم در نشست وزرای دفاع در براتیسلاو مورد بحث و بررسی قرار گرفت. این تصمیمات ازجمله شامل ایجاد یک مقر اتحادیه اروپا برای عملیات‌های خارجی و ایجاد یک فرماندهی پزشکی مشترک و یک همکاری تسلیحاتی قدرتمندانه‌تر است. بریتانیا با وجود اینکه در آستانه خروج از اتحادیه اروپا قرار دارد اما همچنان با تلاش‌ها برای تشکیل ارتش اروپایی مخالفت می‌کند. وزیر دفاع انگلیس ٢٧ سپتامبر در دیدار با همتایان اروپایی خود در براتیسلاو تأکید کرد: «ما مخالف هر اقدامی برای تشکیل یک ارتش اروپایی یا یک ستاد ارتش اروپایی هستیم. چنین تصمیماتی به‌سادگی ناتو را تضعیف می‌کند. این ائتلاف نظامی باید سنگ‌بنای دفاع در اروپا باقی بماند». بااین‌حال، آلمان و فرانسه هدف از این تصمیمات را ترکیب نقاط قوت مختلف کشورهای اروپایی دانسته و آن را مکمل و تقویت‌کننده ناتو عنوان می‌کنند. این دو کشور که سعی دارند بعد از برگزیت همگرایی و ثبات اروپا را حفظ کنند و اذعان می‌دارند که بریتانیا تازمانی‌که به قوانین اتحادیه پایبند نباشد نخواهند گذاشت از مزایای بازار واحد استفاده کند، درپی یک مقر اختصاصی برای عملیات‌های نظامی و غیرنظامی در اروپا هستند. دو کشور حتی درباره مقر این پایگاه نظامی اتحادیه اروپا هم اظهارنظر کرده و خواهان ایجاد یک مقر استراتژیک دائمی برای این منظور در بروکسل هستند.


اتحادیه اروپا به‌عنوان موفق‌ترین الگوی همگرایی منطقه‌ای قرن بیستم امروزه با چالش‌های عمده‌ای چون بحران مالی و بیکاری در حوزه یورو، بحران شرق اروپا، بحران مهاجران و تهدیدات تروریستی مواجه می‌باشد. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در نیمه نخست 2016 اتحادیه را با بحران همبستگی ـ هویتی و ادغام سیاسی ـ اقتصادی مواجه کرده که عبور از آن به آینده‌نگری و واقع‌گرایی رهبران اتحادیه در ایجاد تغییرات ساختاری و نهادی بستگی خواهد داشت. با نگاهی به تحولات اخیر اتحادیه اروپا از زمان وقوع بحران‌های سه‌گانه مهاجران، برگزیت و تروریسم به‌نظر می‌رسد اتحادیه برمبنای سه پایه راهبردی همگرایی، ثبات‌سازی و مشارکت (به‌ویژه با توجه به بعد سخت‌افزاری و مشارکت در تشکیل سازوکارهای دفاعی ـ نظامی واحد اروپا) که متأثر از عوامل تأثیرگذار ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی است، استراتژی خود را پی‌ریزی خواهد کرد که در راهبرد جدید سیاست خارجی و امنیتی مشترک ٢٠١٦، اولین نشست بدون بریتانیای این اتحادیه در براتیسلاوا و همچنین نشست وزرای دفاع در ٢٧ سپتامبر نمود پیدا کرده است. در استراتژی جدید اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امنیتی مشترک که در ژوئن سال جاری منتشر شد و از سال ٢٠٠٣ برای اولین‌بار به‌روز می‌شود، اروپا برای تطبیق و سازگاری با شرایط محیطی جدید و تبدیل تهدیدات به فرصت‌ها، دکترین «چندجانبه‌گرایی مؤثر» خود را در حوزه سیاست خارجی و امنیتی با عنوان «دیدگاه مشابه، اقدام مشترک: اروپایی قدرتمندتر»، منتشر کرد.


بنابراین با نگاهی به استراتژی جهانی اتحادیه اروپا و پنج اولویت اشاره‌شده در این سند : ١. امنیت اتحادیه، ٢. انعطاف اجتماعی نسبت به شرق و جنوب، ٣. رویکرد یکپارچه درخصوص کشمکش‌ها و بحران‌ها، ٤. همکاری در ایجاد نظم‌های منطقه‌ای، و ٥. حکومت جهانی برای قرن 21(1) می‌توان چنین استنباط کرد که اتحادیه اروپا سیاست‌های خود را در ذیل دکترین «چندجانبه‌گرایی مؤثر» و در قالب سه استراتژی  «همگرایی»، «ثبات‌سازی» و «مشارکت» پیگیری خواهد کرد؛ لذا در راهبردهای امنیتی و سیاست خارجی جدید این اتحادیه بعد از اشاره به تهدیداتی که امنیت اتحادیه را مختل می‌کند به راهکارهایی همچون تقویت سیستم امنیت جمعی در اروپا، همکاری با شرکای نظامی، همکاری با ناتو و ایجاد ارتش واحد اروپایی مورد توجه قرار گرفته است. این مسئله ازاین‌رو اهمیت دارد که بعد از رفراندوم خروج بریتانیا از اتحادیه، مذاکرات زیادی بین سران فرانسه و آلمان و چند کشور دیگر اتحادیه درخصوص همکاری‌های بیشتر نظامی و ایجاد سازوکارهای ارتش واحد اروپایی صورت گرفته است. دراین‌راستا، رویترز در گزارشی به افشای اسنادی پرداخت که سران آلمان و فرانسه خروج بریتانیا را بهترین فرصت برای ایجاد سازوکارهای نظامی اروپایی دانسته و حتی طرح‌هایی برای این کار پیشنهاد شده است؛ چیزی که در نشست وزرای دفاع کشورهای عضو اتحادیه مطرح و مخالفت‌های بریتانیا را دربرداشت.

پی‌نوشت