الزامات موفقیت نشست ژنو 2 چیست؟


الزامات موفقیت نشست ژنو 2 چیست؟

 
شنبه 18 خرداد 1392
 
 
 

به‌دنبال توافق اخیر بین آمریکا و روسیه، نشست بین‌المللی درباره سوریه چند روز دیگر در ژنو برگزار می‌شود. سال گذشته نیز نشستی مشابه در این شهر برگزار شد، اما نتوانست دریچه‌ای را برای پایان دادن به بحران در سوریه باز کند. بنابراین، این پرسش مطرح است که چه تضمینی وجود دارد که نشست «ژنو 2» سرنوشتی مشابه با سلف خود پیدا نکند.
بحران در سوریه روزبه‌روز پیچیده‌تر می‌شود و افق‌ها برای حل مسالمت‌آمیز آن تیره‌تر می‌شود. درگیری‌های خشونت‌بار در این کشور که وارد سومین سال خود شده، بالغ بر هشتاد هزار کشته و ده‌ها هزار زخمی برجای گذاشته و علاوه‌بر ویرانی بخش عظیمی از کشور، نزدیک به یک‌چهارم جمعیت آن را نیز آواره کرده است.
آنچه عامل اصلی در ادامه بحران در سوریه و گسترش دامنه آن شده، نقش‌آفرینی گسترده قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در این کشور است. اغراق نیست اگر سوریه را گرانیگاه امنیت و ثبات در منطقه بدانیم. طبیعی است که قدرت‌های مختلف سعی دارند بر این نقطه حساس در منطقه تسلط بیابند.
در این ‌میان، تضاد نگاه و منافع میان این بازیگران و یارگیری‌های آنها در سوریه، کشمکش‌ها را در این کشور بسیار گسترده‌تر و آن را به نبردی نیابتی بین قدرت‌ها تبدیل کرده است. به‌عبارتی، سوریه بسان عروس هزاردامادی شده است که هریک آن را به طرف خود می‌کشد.
همچنان‌که ادامه بحران در سوریه بیش از هرچیز ناشی از تعدد بازیگران خارجی تأثیرگذار در آن و تضاد منافع میان آنهاست، حل بحران در این کشور نیز مستلزم توافق این قدرت‌ها با یکدیگر است.
از آنجایی‌که نشست ژنو براساس توافق دو سر طیف بازیگران تأثیرگذار در سوریه ـ یعنی آمریکا و روسیه ـ شکل می‌گیرد، منطقاً می‌تواند فرصتی برای حل اختلاف‌ها باشد، اما این فقط یک امیدواری است و تحقق آن مستلزم شروطی است.
به‌نظر می‌رسد شرط نخست در موفقیت اجلاس ژنو، حضور «همه» طرف‌های تأثیرگذار در وضعیت کنونی سوریه به‌ویژه قدرت‌های خارجی است؛ تجربه‌ای که باید از اجلاس «ژنو 1» آموخت و دوباره آن را امتحان نکرد. غیبت کشورهایی چون ایران و عربستان و برخی از همسایگان سوریه در آن نشست حلقه مفقوده‌ای بود که مانعی جدی بر سر راه موفقیت آن شد. جای تأسف است که بار دیگر برخی طرف‌ها از جمله آمریکا ساز خود را کوک کرده‌اند که مثلاً برخی طرف‌های دیگر از جمله ایران نباید در نشست «ژنو 2» حضور یابد؛ موضوعی که البته با مخالفت‌هایی روبه‌رو شده است.
آمریکا در بیان دلیل خود برای شرکت ندادن ایران در نشست ژنو به کمک‌های این کشور به دولت سوریه اشاره می‌کند؛ این در حالی است که خود آشکارا از مخالفان حمایت و پشتیبانی می‌کند، با این تفاوت که در عرف بین‌المللی، ارتباط بین دو دولت موضوعی پذیرفته‌تر از ارتباط بین یک دولت و جریان اپوزیسیون در کشور دیگر است. همان‌طور که گفتیم، حضور همه طرف‌ها در نشست ژنو شرط لازم است، اما کافی نیست. حضور همه طرف‌ها زمانی می‌تواند مفید باشد که همه آنها تمایل به توافق در چهارچوبی مشخص داشته باشند.
بحران در سوریه به‌حدی شدید شده و خشونت‌ها به‌قدری افسارگسیخته و بی‌حد و مرز شده است که به‌ نظر می‌رسد اوضاع کم‌کم از دست همه طرف‌ها خارج می‌شود. در چنین وضعیتی، رها کردن سوریه به حال خود و اتخاذ نکردن اقدامی عاجل و عقلانی، وضعیت این کشور را به ‌حدی بغرنج می‌کند که هیچ‌یک از طرف‌ها برنده از میدان خارج نمی‌شوند و همه با هم بازنده می‌شوند.
به‌نظر می‌رسد قدرت‌های خارجی تأثیرگذار در بحران سوریه باید به حداقلی از تأمین منافع بسنده کنند و برای پایان دادن به خشونت‌ها و حمایت از روند سیاسی در سوریه با یکدیگر توافق کنند. این صرفاً یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه اتفاقاً توصیه‌ای منطقی و عقلانی و در راستای منافع ملی همه طرف‌هاست.
همه آنچه درباره حضور همه طرف‌های خارجی در بحران سوریه و توافق فراگیر بین آنها در نشست «ژنو 2» گفتیم یک طرف، و تصمیم و اراده دولت و اپوزیسیون سوریه نیز طرف دیگر؛ چه اینکه بدون توافق این دو با هم نیز هیچ توافق بزرگ‌تری نتیجه‌بخش نخواهد بود.
بی‌تردید ادامه یافتن درگیری‌های خشونت‌بار و جنگ داخلی که مدام در نوسان است و حالتی الاکلنگی دارد، نه به نفع دولت و نه به نفع مخالفان است. روشن است که هیچ‌یک از دو طرف توان غلبه کامل برهم را ندارد. اینجاست که پافشاری بر مواضع یک‌جانبه مبتنی‌ بر نادیده گرفتن طرف مقابل نیز مانعی جدی برای حل مسالمت‌آمیز بحران است.
مهم‌ترین جلوه توافق در نشست «ژنو 2» می‌تواند کمک به آتش‌بس ـ دست‌کم موقت ـ باشد. بی‌تردید آتش‌بس باید مبتنی‌ بر توافق بر سر آغاز مذاکرات دوجانبه بین دولت و مخالفان بدون پیش‌شرط و با هدف تشکیل دولت موقت باشد. گرچه برخی موضوع ماندن یا کناره‌گیری اسد را مانعی در برابر مذاکرات دولت و مخالفان می‌دانند، به‌نظر می‌رسد این موضوع نیز چنانچه در قالب چهارچوب مدونی برای مذاکرات و در کنار مسائل دیگر به بحث گذاشته شود، دو طرف می‌توانند بر سر آن به توافق برسند.
در فضایی که مخالفان موضوع برکناری اسد را پیش‌شرط مذاکره معرفی کرده‌اند، طبیعی است که دولت سوریه نیز برای اینکه موضع قدرت خود را نشان دهد، نه‌تنها با این موضوع مخالفت می‌کند، بلکه حتی از عزم وی برای کاندیداتوری در انتخابات سال 2014 سخن می‌گوید. به‌نظر می‌رسد تا زمانی‌که دو طرف پای میز مذاکره ننشینند، هیچ‌یک از اختلافات حل نخواهد شد.
زخم بحران در سوریه در حالی کهنه‌تر و عمیق‌تر می‌شود که گویا طبیبی برای تسکین آن وجود ندارد. جامعه جهانی کارنامه قابل قبولی را در حل این بحران از خود به یادگار نگذاشته است. اما نشست «ژنو 2» فرصت دیگری برای تصمیم‌گیری مشترک قدرت‌ها به‌ منظور پایان دادن به خونریزی‌ها در سوریه خواهد بود. باید صبر کرد و دید که این‌بار قدرت‌ها چه از خود به یادگار می‌گذارند؛ این گوی و این میدان!