جنگ پنهان قدرت
جنگ پنهان قدرت
دوشنبه 21 مرداد 1392
در کشور ترکیه برای اولین بار یک ژنرال بازنشسته ارتش این کشور به اتهام توطئه برای براندازی دولت اسلامگرای حزب عدالت و توسعه به همراه سیصد نفر دیگر مورد محاکمه قرار گرفت و به حبس ابد محکوم شد. ژنرال «ایلکر باشبوغ» رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش که گفته میشود وابسته به گروه شدیداً ملیگرای ترک موسوم به «ارگنهکن» است در نظر داشته است با طراحی یک کودتای نظامی دولت طیب اردوغان را از قدرت برکنار و افراطیهای قومی را به قدرت برساند. اینکه اتهامات چه پایهای از واقعیتها دارند چندان حائز اهمیت نیست. آنچه مهمتر است جنگ پنهانی است که بین دو دیدگاه ایدئولوژیک اسلامگرا و ناسیونالیزم ترک در کشور ترکیه در جریان است. در این جنگ پنهان ارتش جایگاه مهمی دارد و به همین دلیل است که دولت اسلامگرای رجب طیب اردوغان درصدد اعمال کنترل بر آن برآمده است.
اینکه درنهایت دولت اسلامگرا در این جنگ قدرت پیروز خواهد شد یا خیر، چندان روشن نیست. هر دو طرف از اهرمهای خاص خود در داخل و خارج برخوردارند و مادامیکه نوعی توازن نسبی قوا بین دو طرف وجود دارد، تحول مهم و غیرمترقبهای قابل انتظار نیست. منتها باید توجه داشت که دو طرف هر کدام به میراث تاریخی خاص خود متکی شدهاند. بدین معنا که اسلامگراها به میراث قدرت امپراتوری عثمانی توجه دارند که از آنها نیرویی نوعثمانیگرا شکل میدهد و ناسیونالیستها به پان ترکیسم چسبیدهاند که نگاه تاریخی به قدرتطلبی اقوام ترکتبار دارد. امری که در مقاطعی از تاریخ در بخشهای مهمی از خاورمیانه در قالب خاندان قدرتمند حاکم نظیر سلجوقیان امپراطوریهای بزرگی بهوجود آورده بودند. ظاهراً قدرت و بازسازی قدرت ترکها وجه مشترک اسلامگراها و ناسیونالیستهای امروز ترکیه است، اما نگاه آنها به قدرت و مشروعیتدهنده ایدئولوژیک قدرت یکسان نیست. شرایط منطقهای و جهانی نیز هر کدام را امیدوار به پیشبرد اهداف ویژهشان میسازد.
ملیگراهای افراطی ترکیه مدعی بازسازی قدرت ترک در قالب پانترکیسم هستند که بخشهای مهمی از قاره آسیا بهطرف شرق تا سینکیانگ یا ترکستان شرقی چین را دربرمیگیرد. در این اندیشه همه ترکها قطعنظر از اینکه دارای قدرتهای ملی کشور خود باشند یا بهصورت یک اقلیت ترک در کشورهای غیرترک حضور داشته باشند، ملت بزرگ ترک را تشکیل میدهند و رسالت اصلی پانترکیسم دادن خودآگاهی و هویتطلبی ترکی آنها است. در مقابل اسلامگراهای چسبیده به میراث امپراطوری عثمانی بازسازی قدرت ترک در قالب اسلام میانهرو و در پیش گذاشتن یک مکتب عملگرا از اسلام به عنوان یک مکتب فکری و تعمیم آن به کل جهان اسلام را در نظر دارند که در آن نوعی آشتی بین اسلام و جهان غرب مدنظر است.
بهعبارت روشنتر میتوان گفت که اسلامگرایی حزب عدالت و توسعه ترکیه خود را در قالب در پیش گذاشتن یک الگوی جدید قدرت اسلامی با مشی میانهرو تعریف میکند و مدعی است که در مقام قیاس با الگوهای دیگر قدرت که تاکنون در جهان اسلام ارائه شدهاند از ظرفیتهای بالاتری برای تطبیق الگوی اسلامی قدرت با شرایط تحول جهانی برخوردار است. ادعایی که تمامی واقعیتهای محیطی را در ابقای اسلام انعکاس نمیدهد و با تحولاتی که در خاورمیانه اسلامی در جریان است با چالشهای جدی روبهرو شده است. اگر باور داشته باشیم که الگوی قدرت اسلامی مورد نظر ترکیه نسخه ترکی الگوی قدرت اخوانالمسلمین در دنیای عرب است، آنگاه روشنتر میتوان دید که اسلامگرایی اخوان در خاستگاه اصلیاش در مصر با چالش جدی روبهرو شده است و بیش از یک سال نتوانسته قدرت را حفظ کند. در سایر کشورها نیز در سطح یک جریان معارض و مدعی قدرت باقی مانده است. گذشته از این حزب عدالت و توسعه ترکیه در جهتگیریهای منطقهایاش از تناقض قابل توجهی برخوردار است. بدینمعنا که در داخل خط مشی میانهروانه را تبلیغ میکند ولی در منطقه در کنار رادیکالهای افراطی قرار گرفته است. این دوگانگی نمیتواند به لحاظ ایدئولوژیک توجیهپذیر شود و به نوبه خود ممکن است تحت تأثیر تحولات منطقهای در جهان عرب قرار گیرد، امری که به نظر میرسد ناسیونالیستها «ارگنه کن» ترکیه به آن چشم دوختهاند. چنانکه در جریان همین محاکمات یکی از متهمان دورهای کمتر از یک سال برای سرنگونی رجب طیب اردوغان و جریان اسلامگرا تعیین کرد و در جریان محاکمه خود به صراحت اعلام کرد که ناسیونالیستها به زودی در آنکارا به قدرت بازخواهند گشت.
در عین حال باید توجه داشت که تحولات جاری در خاورمیانه برخلاف انتظار اسلامگراهای میانهرو ترکیه در حرکت است. اگر وضعیت به همین منوال که پیش برود اسلامگراهای رادیکال مخالف مشی میانهروهای حزب عدالت و توسعه ترکیه در موضع برتر قرار خواهند گرفت و فضا را در داخل ترکیه برای رادیکالهای قومی ترک باز خواهند کرد. نقش ارتش در چنان شرایطی است که پررنگ میشود و چه بسا خشم فروخفته آن به غلیان بیافتد. بنابراین میتوان تصور کرد جنگ اصلی بین ناسیونالیستهای افراطی ترک و اسلامگراهای میانهرو حزب عدالت و توسعه بر سر چگونگی نفوذ در ارتش بسیار تعیینکننده خواهد بود. محکومیت ژنرال «ایلکر باشبوغ» در چنین نگاهی خیلی هم به نفع تثبیت قدرت «اردوغان» به نظر نمیرسد. ژنرالهای قدرتمند ارتش ترکیه به دشواری میتوانند چنین تحقیری را برای یک فرمانده ارشد پیشین خود بپذیرند. گذشته از این ترکیب سیصد نفری که محاکمه و به حبس ابد و یا ۱۰ تا ۲۰ سال محکوم شدهاند، طیف گستردهتری از نظامیان، اساتید دانشگاه، روزنامهنگار، نماینده مجلس و وکلای دادگستری را شامل میشوند که نشان میدهد بخشهای مؤثری از جامعه متمایل با خط فکری ناسیونالیستهای پانترکیسم باقی مانده است.
در هر حال ترکیه تحت حاکمیت حزب عدالت و توسعه با انواع مشکلات درونی و بیرونی روبهرو است. علاوهبر تشدید رقابتهای ایدئولوژیک بین اسلامگراها و ناسیونالیستها، مسئله قومی «کُرد» نیز وجود دارد که به شدت دارد تحت تأثیر واقعیت محیطی در عراق و سوریه قرار میگیرد. درگیر شدن حزب عدالت و توسعه ترکیه در سوریه این کشور را با تشدید بحران روبهرو کرده و عنصر کرد را به زیان موقعیت ترکیه به حرکت درآورده است. در عین حال تحولات مصر و حذف اخوان از قدرت هرچند که با ابهام روبهرو است ولی دورنمای الگوی قدرت میانهرو را که حزب عدالت و توسعه مدعی آن بوده است نامعلومتر میسازد. همه این اتفاقات ناسیونالیستهای ترکیه را امیدوار میسازد که شرایط به نفع آنها در حال تحول است و حتی اگر از اهرم نظامی نتوانند شرایط را به سود خود تغییر دهند، ازطریق سیاسی قادر خواهند بود که به دوره قدرت اسلامگراها پایان دهند. در چنین نگاهی بریدن محکومیت سنگین برای افسران بلندپایه ارتش معلوم نیست در معادله داخلی قدرت به سود حزب عدالت و توسعه تمام شود. هرچند که دادگاه دلایل متقن برای صدور حکم سنگینی برای افرادی که متهم به توطئه در کودتا شدهاند در اختیار داشته است ولی این احکام خود بخشی از جنگ قدرت پنهان ناسیونالیستها و اسلامگراها تلقی میشود و کمتر به قانونی بودن یا نبودن آن توجه میشود.
نظر شما