بحران سوریه، فعال‌کننده گسل‌های منطقه‌ای


بحران سوریه، فعال‌کننده گسل‌های منطقه‌ای

 
چهارشنبه 25 بهمن 1391
 

بافت جمعیتی سوریه، جنس ناآرامی‌ها این کشور که طیفی از تعارضات قومی مذهبی را دربر می‌گیرد در کنار مواضع ناهمگون قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دخیل در بحران، سبب گردیده بحران سوریه به مثابه گسل اصلی فعال‌کننده سایر بحران‌های منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای نمود یابد تا جایی‌که ناآرامی‌های سوریه نقش به‌سزایی در شکل‌دهی به تعارضات قومی و مذهبی درون منطقه‌ای و نزاع‌های سیاسی برون منطقه‌ای داشته است.
عمده‌ترین تحولی که در سطح منطقه‌ای به موجب بحران سوریه در حال شکل‌گیری است شعله‌ور شدن آتش زیر خاکستر تمایلات تجزیه‌طلبانه اکراد است. این قومیت که در چهار کشور سوریه، ایران، عراق و ترکیه پراکندگی جغرافیایی دارد در دهه‌های اخیر چالش‌هایی را برای حاکمیت کشورهای یادشده در برداشته است و به بیانی دیگر انبار باروتی است که با کوچکترین تنشی منفجر می‌شود. 
واضح است ابعاد گسترده بحران سوریه نمی‌تواند بر ظرفیت بحران‌پذیری اکراد بدون تاثیر باشد. در این راستا، بحران سوریه فرصتی را برای کردهای این کشور فراهم کرده است تا نه‌تنها از سوی دولت مرکزی به‌رسمیت شناخته شوند بلکه حتی به فکر خودمختاری باشند تا مناطق کردنشین سوریه را به میل خود اداره کنند.
در چنین شرایطی درون مرزهای ملی سوریه کردهای این کشور به دو طیف تقسیم شده‌اند؛ بخشی از کردها به سمت معارضین جذب شده‌اند و بخشی از آنها همسو با حاکمیت سوریه می‌باشند. گروه پی. وای. دی. که ادامه پ. ک. ک است، به دولت بشار اسد وفادار هستند و گروه دیگر که ضعیف‌تر از پی. وای. دی هستند با معارضین سوریه عقد اخوت بسته‌اند. این دودستگی در ورای مرزهای ملی سوریه جایی‌که کردهای سه کشور ایران، عراق و ترکیه نیز قرار دارند تاثیرات قابل توجهی داشته است. تا جایی‌که وقتی دولت سوریه نیروهای خود را از منطقه شمال شرقی این کشور بیرون کشید، پ. ک. ک. در ترکیه و کردهای اقلیم کردستان عراق به‌شدت این اقدام را در رسیدن به یک کردستان واحد به فال نیک گرفتند.
وضعیت در عراق به‌دلیل شرایط خاص بعد از اشغال این کشور و لرزان بودن پایه‌های حاکمیت آن خاص‌تر از سایر کشورهاست. از طرفی دغدغه کردهای شمال عراق در حال حاضر فقط وضعیت پ. ک. ک و تمایلات معطوف به کردستان واحد نیست بلکه اختلاف بر سر حاکمیت در منطقه کرکوک است که طبق قانون اساسی عراق تعیین تکلیف آن به همه‌پرسی محول شده است. اما با تغییر شرایط و تحت تاثیر تحولات سوریه، نوری‌المالکی نیرویی نظامی به نام نیروی دجله به سوی کرکوک فرستاده و اقلیم کردستان نیز نیروهای پیشمرگه خود را به این منطقه اعزام کرد، تا تشدید بحران کرکوک بین مسعود بارزانی و نوری مالکی پررنگتر از گذشته به نظر آید.
از سویی دیگر، با کنترل شهرهای کردنشین سوریه توسط کردهای این کشور، آنکارا به اندازه‌ای از شکل‌گیری منطقه‌ دیگر کردنشین در همسایگی جنوبی کشورش سراسیمه شد و به‌خاطر آن وزیر امور خارجه ترکیه در سفری پیش‌بینی نشده به اقلیم کردستان رفت. احمد داوود اوغلو در سفر به اقلیم کردستان عراق تحت تاثیر جریانات ترکمانی در اقلیم کردستان عراق قرار گرفت و بدون هماهنگی با حکومت مرکزی عراق به کرکوک، شهر مورد مناقشه بین کردها و ترکمن‌ها و اعراب عراقی سفر کرد که با واکنش تند اعراب، حتی اعراب مخالف دولت مالکی و رهبران کردها و افکار عمومی اقلیم کردستان عراق مواجه شد، تا این‌گونه تنش از سطح قومی به سطح ملی میان دو کشور عراق و ترکیه ارتقا یابد.
در ایران نیز هرچند شرایط به مانند ترکیه و عراق پیچیده نیست اما اخباری دال بر نزدیک شدن دو شاخه حزب دموکرات کردستان ایران و توافق اخیر آن‌ها با کومله تحت تاثیر تحولات یادشده شنیده می‌شود.
بعد از بررسی تاثیرات بحران قومی سوریه بر بحران‌های منطقه‌ای، نیازمند بررسی منازعات مذهبی ناآرامی‌های این‌که به‌شدت بحران‌زاتر از تضادهای قومی است هستیم. در گزارش ده صفحه‌ای محققان مستقل حقوق‌بشر به ریاست پائولو بنیرو بر این امر تاکید شده که همزمان با نزدیک شدن عمر درگیری‌ها میان ارتش سوریه و مخالفان مسلح به پایان دومین سال خود، ماهیت این منازعات به‌صورت کاملاً آشکار مذهبی تغییریافته است.
روی دیگر سکه بحران سوریه یعنی منازعات مذهبی میان سلفیون و علویون این کشور، کشورهایی مانند عراق و لبنان که ترکیب مذهبی مشابه سوریه دارند را در گام نخست متاثر ساخت تا جایی‌که ناآرامی‌های مذهبی عراق در ماههای اخیر همزمان با اوج‌گیری درگیرهای مذهبی در سوریه تشدید شد.
از سویی دیگر، حوادث سوریه بر فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی لبنان به دلیل مشابهت‌های قومی، مذهبی و ژئوپلیتیکی به‌شدت تاثیرگذار بوده است چراکه به‌دلیل وجود طوایف شیعه و علوی در لبنان قطعا این طوایف نمی‌توانند نسبت به کشتار هم‌کیشان خود در سوریه بی‌تفاوت باقی بمانند تا جایی‌که اندیشکده سیاست خاور نزدیک واشنگتن در مقاله‌ای به قلم «دیوید اسشینکر» می‌نویسد: «جنگ در سوریه خطر رویارویی افراطیون مذهبی در لبنان را به‌شدت افزایش داده است. در این راستا، گروه 14 مارس همواره متهم ردیف اول این پرونده در کمک مسلحانه به سلفیون سوریه محسوب می‌شود».
واضح است، تشدید بحران‌های قومی و مذهبی یادشده در کشورهای همجوار سوریه با توجه به اختلاف‌نظر قدرت‌های بزرگ فرامنطقه‌ای یعنی روسیه و چین از یک‌سو و آمریکا و متحدان غربی آن از سوی دیگر موجبات تطویل بحران یادشده و افزایش اثرات هم‌افزای این بحران‌ها بر یگدیگر خواهد شد تا ثبات منطقه‌ای چشم‌انداز روشنی حداقل در آینده نزدیک نداشته باشد.