قطعنامه ضدسوری در مجمع سازمان ملل متحد : دلایل و پیامدها


قطعنامه ضدسوری در مجمع سازمان ملل متحد : دلایل و پیامدها
 
 
شنبه 21 مرداد 1391
 
 

بحران سوریه وارد فاز نظامی شده است و طرح 6 ماده‌ای کوفی عنان به دلیل مواضع متضاد گروه‌های درگیر در بحران چه در سطح داخلی و خارجی با بن‌بست آشکاری روبرو گشته است. در عرصه بین‌المللی ناکامی کشورهای غربی در تصویب قطعنامه ضد سوری ذیل بند 39 و 42 منشور ملل متحد به دلیل وتوهای متواتر روسیه و چین بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. در چنین شرایطی که مخالفین مسلح نظام سوری اقدامات خشونت‌آمیز خود را متوجه استانهای دیرالزور و لاذقیه نمودند، تلاش می‌کنند که با ایجاد منطقه امن از حلب به عنوان بنغازی لیبی استفاده نموده و مسیر را برای اقدام نظامی غرب مهیا سازند. در خارج منطقه نیز، ترکیه به عنوان یکی از کلیدی‌ترین کشور مخالف نظام سوریه بدلیل واهمه از تحرکات مناطق کردنشین سوری و ارتباط آن با کردهای اقلیم کردستان و ستیزه‌جویان p.k.k علناً قصد خود را برای حمله نظامی به سوریه افشا ساخته است.


در محور عربی ضد سوری قطر و عربستان نیز پس از نشست معارضین در قاهره، برای فشار بر روسیه و چین به عنوان دو هم‌پیمان کلیدی سوریه، پیشنهادی مبنی بر لزوم طرح موضوع در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر اساس قطعنامه 377 آچسون (قطعنامه اتحاد برای صلح) را ارائه نمودند. این پیش‌نویس این قطعنامه با فشار غرب و برخی از رژیم‌های عربی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید. در واقع عربستان و قطر با تصویب این قطعنامه تلاش دارند که به جامعه جهانی بقبولانند که رویه‌های دیپلماتیک در بحران سوریه کارایی لازم را ندارد؛ رویکردی که منجر به استعفای کوفی عنان مامور سازمان ملل متحد در سوریه هم شده است. وی نیز آشکار دلیل پایان ماموریتش را عدم حمایت غرب از راه‌حل سیاسی دانست. در این راستا یگانه اهرم فشار محور ضد سوری (عربی ـ غربی) بهره‌گیری از مجمع عمومی سازمان ملل متحد و کسب مجوز بین‌المللی برای هرگونه اقدام نظامی علیه نظام بشار اسد و تکرار مدل لیبی است. با این وجود، سوالی که مطرح است اینکه آیا مجمع عمومی سازمان ملل متحد می‌تواند راساً به جای شورای امنیت سازمان ملل متحد وارد حوزه تصمیم‌گیری شود؟ و آیا اقدام کشورهای عربی علیه سوریه در مجمع عمومی سازمان مسبوق به سابقه هم است؟ و در صورت اراده برخی از کشورهای عربی و غربی برای اعمال زور و تغییر در ساختار سیاسی سوریه، واکنش حامیان بشار اسد نظیر روسیه و چین و حتی ایران چه خواهد بود؟


قطعنامه 377 مجمع عمومی سازمان ملل متحد معروف به قطعنامه اتحاد برای صلح متضمن این مفهوم است اگر در مواردی شورای امنیت سازمان ملل متحد به علت وتوی اعضاء دائم خود نتواند به هنگام تهدید علیه صلح و نقض صلح یا عمل تجاوز (بندهای 39-40-41) اقدام مناسبی انجام دهد، در این حالت مجمع عمومی سازمان ملل متحد فوراً می‌تواند به موضوع رسیدگی کند و راهکارهایی برای حل موضوع ارایه بدهد. این راهکارها شامل تحریم و کاربرد نظامی هم خواهد بود. سابقه تصویب این قطعنامه هم به سال 1950 برمی‌گردد. در جنگ میان دو کره، وتوهای مکرر شوروی سابق باعث شده بود که شورای امنیت سازمان ملل متحد در اتخاذ تصمیم واحد در قبال تجاوز کره کمونیسیتی به کره آزاد ناکام باشد. بنابراین به پیشنهاد غربی‌ها قطعنامه در مجمع عمومی با 52 رای موافق و 5 رای مخالف تصویب شد. در قضیه بحران کانال سوئز در 39 اکتبر 1956 نیز اجلاس فوق‌العاده مجمع عمومی تشکیل گردید و این نهاد بین‌المللی به جای شورای امنیت که بر اثر وتوهای پی در پی بریتانیا، از انجام وظایف ناتوان گردیده بود با تصویب قطعنامه 1001 به طرفین مخاصم دستور آتش‌بس داد و نیروهای سازمان ملل متحد به مناطق درگیر اعزام شد. بنابراین استنادات گذشته نشان می‌دهد مجمع عمومی سازمان ملل متحد می‌تواند در هر موضوعی وارد بحث شود و قطعنامه هم صادر کند ولی بحث اصلی در مورد سوریه آن است که اولاً استناد به بندهای ذیل 39 ، 41 و 42 تحریم همه‌جانبه و بکارگیری گزینه نظامی با موارد گذشته تطبیق ندارد؛ چرا که در مورد کره و نیز بحث مصر امکان تشکیل جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود نداشت و شوروی سابق و آمریکا خود طرفین اصلی منازعه در شورا بودند. در حالی که بحث سوریه از مجاری شورای امنیت قابل پیگیری است و قطعنامه‌هایی هم در این ارتباط از جمله قطعنامه (2042) به تصویب رسیده است. از دیگر سو، عدم خروج موضوع سوریه از شورای امنیت نشان می‌دهد که در صورت تصویب هر قطعنامه‌ای ضدسوری در مجمع عمومی این تصمیم قابلیت اجرایی نخواهد داشت. بنابراین هدف اصلی مطرح‌کنندگان این طرح در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تضعیف هرچه بیشتر موقعیت روسیه و چین به عنوان دو قدرت اصلی جهانی و طرفدار سوریه در نزد افکار عمومی و ایجاد اجماع بین‌المللی برای اعمال تغییرات در سیستم سیاسی سوریه است. البته تجربه گذشته نشان می‌دهد که اعمال زور و فشار خارجی برای ایجاد تغییر سیاسی در کشورهای دیگر نمی‌تواند دستاورد مثبتی به همراه داشته باشد. دلیل اصلی بحران سوریه دخالت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است که با تجهیز معارضین سوری ابتکار عمل را در دست گرفته‌اند. بن‌بست اصلی شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز به دلیل تضاد منافع قدرت‌های بزرگ است، در حالی‌که هنوز هم طبق ماده 24 منشور حفظ صلح و تامین بین‌المللی بر عهده شورای امنیت سازمان ملل متحد است. همچنین وضعیت سوریه برعکس خواست غرب، قطر و عربستان بیشتر به جنگ داخلی تمام عیار تبدیل شده و تداوم بحران نیز بدلیل دخالت‌های آشکار قدرت‌های خارجی است. در این مسیر هم شکاف قدرت‌های بزرگ بر محور سوریه باعث ناکارآمدی سازمان ملل متحد شده است. به طوری که روسیه و چین با تجربه اندوزی از بحران‌های قبلی نظیر عراق، افغانستان و لیبی خواهان مقابله با هر اقدام یک‌جانبه‌گرایانه آمریکا می‌باشند. روسیه تلاش دارد که بحث سوریه از مدار شورای امنیت خارج نشود در این راستا به همراه چین تاکید بر احیای مجدد طرح شش ماده‌ای کوفی عنان نموده است. پس از استعفای کوفی عنان از سمت خود نیز این دو کشور با تاکید بر رویه‌های دیپلماتیک خواهان معرفی جانشین عنان شدند. به نظر می‌رسد که برعکس پیش‌بینی‌های محور ضدسوری، دولت بشار اسد پس از اقدامات تروریستی گروه‌های ستیزه‌جوی سلفی و حامیان خارجی، توان خویش را برای ساماندهی مجدد امور امنیتی و تسلط بر مناطق از دست رفته باز یافته است. بی‌شک قاطعیت روس‌ها و چین و نیز حمایت ایران از الزام مذاکرات سوری ـ سوری و بازگشت آرامش به این کشور بحران زده، شرایط را به ضرر معارضین سوری و حامیان خارجی آن تغییر داده است. لذا در چنین شرایطی عربستان و قطر از طریق طرح قطعنامه جدید در مجمع عمومی درصدد تمرکز افکار عمومی جهان بر تحولات داخلی سوریه و حفظ فشارهای سیاسی و اقتصادی برای ایجاد تغییرات در ساختاری آینده این کشورند. رویکردی که به نظر می‌رسد از حالت توازن و تعادل خارج شده است و هدف آن است که از اهرم مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مسیر برای تداوم مداخله و حمایت از شورشیان ضد نظام سوری آماده ‌شود. بی‌شک هدف اصلی غرب از لشکرکشی به منطقه و برهم زدن آرامش و امنیت آن محدود به سوریه نیست، بلکه غرب درصدد است از طریق حمایت‌های مالی عربستان و قطر و نیز ابزار نظامی خود (ناتو) با تکرار مدل لیبی و سرنگونی بشار اسد راه برای ضربه زدن به ایران در منطقه فراهم سازد.