چالش قدرت در میدان التحریر


چالش قدرت در میدان التحریر

 
شنبه 10 تیر 1391
 
 
 
میدان التحریر قاهره همچنان اصلی‌ترین محل ابراز وجود قدرت‌نمایی مدعیان جانشینی قدرت رژیم دیکتاتوری حسنی مبارک باقی مانده است. در میدان التحریر در واقع دو نیرو رویاروی هم صف‌آرایی کرده‌اند:

۱. انقلابیون و تحول‌خواهان مصر در قالب احزاب و جریان‌های سیاسی؛


۲. ژنرال‌های ارتش و نیروهای هوادار حفظ قدرت سابق.


چند اتفاق مهم در روزهای اخیر باعث شده که مردم به میدان التحریر بازگردند و خواسته‌های انقلابی خود را پیگیری نمایند. مهم‌ترین رویداد برگزاری انتخابات پارلمانی مصر بود که به‌رغم اتخاذ تدابیر شدید با ماهیتی امنیتی پیروزی جناح اسلام‌گرای اخوان‌المسلمین را اجتناب‌ناپذیر کرد. هرچند که پذیرش این واقعیت برای محافظه‌کاران حکومتی متکی به پشتوانة ارتش چندان قابل هضم به‌نظر نمی‌رسد. درست به همین دلیل بود که در آستانة برگزاری انتخابات ارتش در نوعی کودتای نرم اختیاراتش را افزایش داد و اختیارات رئیس‌جمهور منتخب را در حدی قرار داد که مقام ریاست‌جمهوری به‌صورت یک مقام تشریفاتی دربیاید و هستة مرکزی قدرت در دست ژنرال‌ها باقی بماند.


قطع‌نظر از مناقشاتی که به‌لحاظ قانونی وجود دارد و بسیاری بر این باورند که اقدامات ارتش غیرقانونی است، پیامد این‌گونه حرکت‌های ارتش برای آیندة مصر و کل جهان عرب بسیار تعیین‌کننده خواهد بود. ارتش در واقع مردم مصر و جریان‌های سیاسی را با موقعیت بسیار دشواری روبه‌رو کرده است، بدین‌معنا که یا آنها تسلیم زیاده‌طلبی‌های ارتش می‌شوند و تن به مصادرة انقلاب خواهند داد و یا دست به مقاومت می‌زنند و در میدان التحریر مطالبات خود را پی خواهند گرفت. ظاهر امر نشان می‌دهد که مردم قصد عقب‌نشینی ندارند و اگر این وضع ادامه بیابد این ارتش خواهد بود که بر سر دو راهی انتخاب قرار خواهد گرفت. بدین‌معنا که یا به‌صورت مسالمت‌آمیز رأی مردم را به‌رسمیت می‌شناسد و تمامی قدرت و نه بخش اندکی از آن را به اولین رئیس‌جمهوری منتخب مردم واگذار خواهد کرد و یا دست به سرکوب خشونت‌آمیز انقلاب خواهد زد و در کودتایی کامل دیکتاتوریِ نظامیِ جدیدی را حاکم خواهد کرد. اینکه ژنرال‌ها به کدام گزینه روی خواهند آورد بستگی به تحولاتی درونی، منطقه‌ای و بین‌المللی دارد ولی در هر حال محاسبات اسرائیل نقش اصلی را ایفا خواهد کرد هرچند که مواضع آمریکا درقبال تحولات مصر بسیار تعیین‌کننده خواهد بود. با این حال باید توجه داشت که باراک اوباما در ماه‌های پایانی برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا که مبارزات انتخاباتی به اوج خود رسیده است اساساً در موقعیتی قرار ندارد که در قاهره قمار کند و زمینه را برای بهره‌برداری تبلیغاتی نامزد جمهوری‌خواهان مساعد سازد.


بنابراین می‌توان گفت که مصر دست‌کم تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا با وضعیت قطعی روبه‌رو نخواهد شد و چالش قدرت بین هواخواهان تحول و هواخواهان حفظ وضع موجود امکان تداوم خواهد یافت؛ مگر آنکه تصور شود ارتش و رئیس‌جمهور منتخب مردم تحت هیچ شرایطی نتوانند با هم همکاری نمایند و جوی انقلابی پیش بیاید که در آن صورت دو احتمال وجود خواهد داشت:


۱. قیام عمومی و سقوط قطعی رژیم سابق توأم با خونریزی؛


۲. کودتای نظامی خونین.


گمان می‌رود که حزب عدالت و توسعه و جریان اسلام‌گرای اخوانی در کلیت خود از مهارت سیاست و تجربة کافی برخوردار باشد که بتواند از هر دو گزینة خطرناک جلوگیری کند. مصلحت مصر، مصلحت رژیم صهیونیستی و مصلحت آمریکا نیز در تحول خشونت‌آمیز قدرت به سود هیچ‌کدام از طرف‌ها نیست. درست به همین دلیل است که ارتش و احزاب هر دو تلاش می‌کنند اوضاع را تحت کنترل نگاه دارند و اجازه ندهند که هواداران قطعی جابه‌جایی قدرت که شعار اعدام حسنی مبارک را می‌دادند فضای انقلابی را در سطح غیرقابل بازگشتی در جامعه نهادینه نمایند. منتها مشکل این است که ارتش قدرت حزبی را محدود و در سطح تزئینی و مشروعیت دادن به قدرت خود می‌تواند تحمل کند و جناح مقابل تمامی قدرت را با پشتوانة مردمی‌اش طالب است. این دو انتظار متضاد درست همان نقطة برخورد در چالش قدرت است که با برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری و پیروزی نامزد جناح اسلام‌گرا به‌رغم ادعای نامزد و هواداران حفظ وضع موجود که خود را پیروز اعلام کرده است عمق بیشتری پیدا کرده است. علاوه بر این باید توجه داشت که افزایش اختیارات شورای نظامی و کاهش اختیارات رئیس‌جمهور منتخب می‌تواند بحران سیاسی را در مصر عمیق‌تر کند و انگیزه‌های قوی‌تری در اختیار جوانان انقلابی میدان التحریر قرار خواهد داد که مطالبات خود را ازطریق بازگشت به خیابان‌ها پیگیری نمایند.
 

ازاین‌رو می‌توان گفت که اخوان‌المسلمین با پیروزی در اولین انتخابات دموکراتیک مصر در موقعیت واقعاً حساسی قرار گرفته است. اینکه چگونه بتواند بین انتظارات متضاد ارتش و جوانان انقلابی تناسبی مطلوب برقرار کند هرچند روشن نیست ولی برای آیندة سیاسی خودش، کشور مصر و حتی آیندة سیاسی جهان عرب بسیار تعیین‌کننده خواهد بود. اگر رأی دو نامزد را در همین سطحِ اعلام‌شده قطعی بدانیم رقابت‌ها شانه به شانه بوده و مدعیان حفظ قدرت گذشته همچنان با حمایت ارتش امیدوارند که در نهایت انقلاب مصر را مصادره نمایند و تنها حسنی مبارک است که با مرگ طبیعی‌اش قربانی شده و ساختار نظام وی باقی مانده است؛ امری که پذیرش آن برای نیروهای انقلابی و مدعیان جدید قدرت ساده نخواهد بود. با این حال تردیدی وجود ندارد که تحولات مصر در هر مسیری که قرار گیرد، کل خاورمیانه و جهان عرب را به همان طرف خواهد کشاند. در چنین فضایی واقعی که ارتش مصر بین مصادرة انقلاب و یا کودتای نظامی، مصادرة انقلاب را به مصلحت دیده است آیا مردم مصر به‌سادگی مصادرة انقلاب‌شان را خواهند پذیرفت؟ آنچه در میدان التحریر در جریان است خلاف این را به نمایش می‌گذارد.