نتایج استمرار همکاری‌های سه‌جانبه ایران ـ روسیه ـ آذربایجان


 نتایج استمرار همکاری‌های سه‌جانبه ایران ـ روسیه ـ آذربایجان

تشریح رویداد
سفر رؤسای‌جمهور روسیه و آذربایجان به تهران در روزهای اخیر نشان داد که سه کشور در راه شکل‌دهی مدل همکاری منطقه‌ای سه‌جانبه مصمم و جدی هستند. در جریان سفر رئیس‌جمهور آذربایجان به تهران در سال 1394، رؤسای‌جمهور ایران و آذربایجان به این نتیجه رسیدند که با حضور رئیس‌جمهور روسیه نشست مشترکی را برگزار کنند که فصل جدیدی در مناسبات خارجی سه کشور بود. اولین نشست رؤسای‌جمهور سه کشور ایران، روسیه و آدربایجان در مرداد 1395 در باکو برگزار شد. در نشست‌ سه‌گانه رؤسای‌جمهور در مرداد 1395 مذاکراتی پیرامون تکمیل «هاب ترانزیتی ایران» و کریدور شمال ـ جنوب صورت گرفت. این کریدور 7200 کیلومتری ازیک‌سو ایران را ازطریق آذربایجان به روسیه،گرجستان و کشورهای شرق و شمال اروپا و ازسوی‌دیگر به هند و کشورهای خلیج فارس پیوند می‌دهد. براساس برآوردهای اولیه قرار است که سالیانه پنج میلیون تن کالا ازطریق این کریدور جابه‌جا شود و در آینده نیز این رقم به ده میلیون تن خواهد رسید.
آقای روحانی، رئیس‌جمهور ایران دراین‌باره اعلام کرد: اقتصاد ایران می‌تواند با ظرفیت رشد یک تریلیون دلاری در بیست سال پیشِ رو، یکی از امیدبخش‌ترین اقتصادهای نوظهور جهان باشد. پوتین نیز ضمن مثبت خواندن نشست سه‌جانبه درباره روابط با ایران گفت: روسیه هیچ محدودیتی برای توسعه روابط با ایران قائل نیست. به اعتقاد الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، نیز این نشست طرح‌های زیرساختی و اقتصادی، سه کشور را به‌هم متصل می‌کند. علی‌اف گفت: آذربایجان راه‌آهن خود را تکمیل کرده و بخش آذربایجانی کریدور حمل‌ونقل شمال ـ جنوب آماده بهره‌برداری کامل است.
تهران ـ مسکو و مذاکراتی فراتر از کریدور شمال ـ جنوب
هرچند که رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در پوشش خبر مربوط به سفر پوتین به تهران تأکید داشتند که این سفر به‌منظور دیدار سه‌جانبه رؤسای‌جمهور ایران، آذربایجان و روسیه صورت می‌گیرد؛ اما پرونده‌های مشترک منطقه‌ای مانند سوریه، بحران‌های متعدد در خاورمیانه، نقش ایران و روسیه در افغانستان، پرونده‌های یمن و عراق، رابطه منجمدشده تهران ـ ریاض، فرجام توافق هسته‌ای ایران با 5+1، همکاری‌های تهران و مسکو در حوزه انرژی و مسئله بهای جهانی نفت از دیگر موضوعات مذکرات تهران ـ مسکو بود و البته سوژه اصلی این رایزنی‌ها نیز کریدور شمال به جنوب است. هرچند روسیه ازسوی برخی محافل آمریکایی متهم به دخالت در آخرین انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و طرفداری از دونالد ترامپ شده است؛ ولی رئیس‌جمهور آمریکا به‌رغم مواضع مثبت اولیه‌اش درباره روسیه اخیراً مجبور به امضای تحریم‌های روسیه گشته است. مواضع ضدایرانی ترامپ نیز بر همگان آشکار است. بنابراین همه این شرایط سبب می‌شود تا تهران و مسکو در یک جبهه قرار گیرند ضمن اینکه مسکو سعی ندارد در مسائل داخلی ایران دخالت کند. دیمیتری ترنین، تحلیلگر روس دراین‌زمینه معتقد است؛ برای روسیه ماهیت نظام در ایران اهمیتی ندارد و حقیقت این است که مسکو در هرحالتی به رابطه حسنه با تهران نیاز دارد.
اقتصاد اولویت اصلی آذربایجان در همکاری سه‌جانبه
برای آذربایجانی‌ها جنبه‌های اقتصادی همکاری‌های سه‌جانبه اولویت دارد. ازهمین‌رو، وزیر امور خارجه آذربایجان می‌گوید: آذربایجان حتی حاضر است برای تکمیل بخش‌های ریل‌گذاری‌نشده از خط آهن مشترک به ایران وام قابل توجهی نیز بدهد که دراین‌خصوص وزیران اقتصاد دو کشور درباره شرایط اعطای این وام اخیراً در باکو مذاکره کرده‌اند. 
پرهیز از مطلق‌نگری و منطقی شدن روابط
حضور رؤسای‌جمهور روسیه و آذربایجان در ایران از نظر رژیم صهیونیستی رویدادی ناخوشایند تلقی می‌شود؛ این درحالی است که دو کشور روسیه و آذربایجان روابط مناسبی با تل‌آویو دارند. تهران درحالی روابط مسکو و باکو با تل‌آویو را برمی‌تابد که آذربایجان نیز اعتراضی به توسعه مناسبات ایران و ارمنستان ندارد که این امر نشان از سیر منطقی روابط دارد.
نتایج استمرار همکاری‌های سه‌جانبه: 
اهمیت همکاری‌های سه‌جانبه برای ایران، روسیه و آذربایجان را از سرعت پیگیری موضوع در سطح سران می‌توان درک کرد. این همکاری‌ها نتایج مهمی دربر خواهد داشت که برخی از آنها به شرحی است که درپی می‌آید:
1. بلوغ سیاست خارجی کشورهای منطقه سبب شده است تا در میانه میدان آتش و خون در منطقه، همکاری‌های سه‌جانبه مانند همکاری ایران – روسیه ـ آذربایجان یا ایران ـ روسیه ـ ترکیه یا مواضع همسان ایران ـ ترکیه و دولت عراق در موضوع اقلیم کردستان عراق شکل گیرد که اولی درصورت تحقق کامل ژئوپلیتیک منطقه و حتی جهان را تغییر خواهد داد، دومی به‌مثابه آبی بر نائره جنگ در سوریه بوده و سومی نیز از ایجاد بحرانی به‌مراتب ویرانگرتر از بحران سوریه در عراق جلوگیری کرد که نتیجه هر سه نقشه‌های پشت‌پرده آمریکا و رژیم صهیونیستی را در معماری جدید خاورمیانه نقش بر آب می‌کند.
2. تحقق کریدور تجارت شمال ـ جنوب اقتصاد جهان و کشورهای منطقه را از وابستگی به مسیرهای بحرانی مانند باب‌المندب، دریای احمر، کانال سوئز و دریای مدیترانه رها خواهد ساخت و به همان اندازه تأثیر آمریکا را در اقتصاد آسیا و اروپا کم خواهد کرد.
3. همکاری‌های سه یا چندجانبه با هم‌افزایی قدرت ملی کشورها به برچیده شدن بساط تروریسم و جریان‌های افراطی در منطقه کمک خواهد کرد؛ زیرا وقتی پای منافع اقتصادی کشورها به میان بیاید همه به تأمین امنیت مسیرهای تجاری کمک خواهند کرد.
4. هرچند کریدور شمال ـ جنوب رقیب جدی برای همکاری‌های چین ـ پاکستان یا همکاری‌های
درحال شکل‌گیری مدیترانه (بین رژیم صهیونیستی، یونان، قبرس و مصر) محسوب می‌شود و ممکن است در آینده با مانع‌تراشی کشورهای ذی‌نفع در سایر حوزه‌های همکاری روبه‌رو شود؛ ولی مزیت این کریدور برای اتصال اقتصادی عظیم هندوستان به اوراسیا و اروپا و بهره‌برداری از منابع حوزه‌های جغرافیایی مغفول مانده مانند ذخایر معدنی غنی در افغانستان و آسیای مرکزی و نیز موقعیت ترانزیتی کم‌نظیر ایران در سواحل جنوب شرق، سبب خواهد شد تا سرمایه‌های جهانی به‌رغم همه مخالفت‌ها به سمت این محور تازه شکل‌گرفته جذب شود.