سیاست عربستان در قبال راهبرد جدید ناتو در منطقه خلیج فارس


سیاست عربستان در قبال راهبرد جدید ناتو در منطقه خلیج فارس

 
یکشنبه 25 تیر 1391
 
 
 
نظیر بن عبید مدنی وزیر مشاور در امور خارجی عربستان بعد از گذشت بیش از چهار سال از آخرین سفر یک مقام سعودی به مقر ناتو (سفر معاون وزیرخارجه عربستان به بروکسل در آوریل 2009 میلادی) در راس هیاتی ده نفره وارد بروکسل شده و مذاکرات و گفتگوهای فشرده‌ای را به مدت دو روز با مقامات مختلف ناتو از جمله، آندرس فوگ راسموسن دبیرکل این سازمان انجام داد. بر اساس اعلام صورت‌گرفته بحث ورود عربستان به ابتکار همکاری استانبول (ICI) به عنوان ساز و کاراصلی تعامل ناتو با منطقه خلیج فارس ، عمده‌ترین محور این گفتگوها و تبادل‌نظرها بوده است. وزیر مشاور در امور خارجی عربستان که تنها چند هفته بعد از نشست سران ناتو در شیکاگو و تصمیمات مهم این سازمان در خصوص ارتقای همکاری با شرکا و کشورهای غیر عضو به بروکسل سفر کرده بود، به نوعی سعی در ارزیابی از شرایط نوین ناتو و سیاست‌ها و طرح‌های این سازمان در منطقه خلیج فارس داشته و به نظر می‌رسد در بازگشت به عربستان باید پاسخگوی یکی از سوالات و موضوعات عمده سیاست خارجی عربستان باشد و آن عبارت از این است که در شرایط نوین امنیت بین‌المللی و منطقه‌ای نوع رابطه عربستان با ناتو چگونه خواهد بود.
 
آنچه مشخص است تصمیم‌گیری عربستان در این زمینه و به عبارتی ورود احتمالی عربستان به سازوکار ابتکار همکاری استانبول زمینه‌ساز تحولات عمده در سطح منطقه و ناتو خواهد بود. مقامات ناتو که در طول هشت سال گذشته و از بدو فعالیتICI  در سال 2004 میلادی همواره و در فرصتهای مختلف سعی در ترغیب و تشویق ورود عربستان سعودی به این ابتکار را داشتند ، به نظر میرسد این‌بار و در شرایط نوین بعد از اجلاس شیکاگو امیدوارند بتوانند حضور این کشور را در مجموعه خود در آینده نزدیک ببینند. عربستان که با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی خود و رهبری سنتی جهان عرب در حوزه خلیج فارس نقش به‌سزایی در روند همکاری‌های سایر کشورهای این منطقه با ناتو دارد در صورت ورود به ابتکار همکاری استانبول زمینه‌ساز فعالیت گسترده ناتو در منطقه خلیج فارس بوده و شرایط  برای ناتو جهت پیشبرد اهداف و سیاستهای تعریف شده خود در منطقه را بیش از پیش تسهیل خواهد کرد. ناتو که تا پیش از این به واسطه عدم همراهی عربستان، در پیگیری جدی همکاری‌های خود با چهار عضو فعلی ابتکار همکاری استانبول یعنی بحرین، امارات، کویت و قطر تردیدهایی داشت با برداشته شدن این مانع زمینه را برای فعالیت‌های خود بیش از پیش فراهم خواهد دید.


اما چه عواملی باعث گردیده تا عربستان بار دیگر و این‌بار به شکل جدی‌تر گزینه ورود به سازوکار ناتو در منطقه خلیج فارس را در دستورکار قرار دهد؟ در پاسخ به این پرسش به نظر می‌رسد سه عامل عمده ذیل توجه مقامات سعودی را به این مساله باعث شده باشد:


1ـ سیاستهای جدید ناتو از جمله سیاست ارتقای همکاری با شرکا در نشست شیکاگو


2ـ تحولات مهم منطقه و شرایط خاص امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی


3ـ شرایط خاص روابط این کشور با جمهوری اسلامی ایران


مقامات سعودی که  همواره خود را یکی از بازیگران اصلی منطقه‌ای در حوزه خلیج فارس و خاورمیانه می‌دانند تحولات ناتو و سیاستگزاریهای کلان و خرد این سازمان در مناطق یادشده را با حساسیت خاصی پیگیری کرده و گسترش فعالیت‌ها و حتی تمرکز اقدامات و سیاست‌های ناتو در منطقه را با دقت دنبال می‌کنند. سعودی‌ها مشاهده می‌کنند که ناتو به‌ویژه  پس از حادثه 11 سپتامبر  گسترش سلاح‌های کشتار جمعی، تروریسم، دزدی دریایی، حملات سایبری، تهدید امنیت انرژی و دولت‌های ورشکسته و.... را به عنوان تهدیدات عمده علیه خود تعریف کرده و با استناد به اینکه کانون این تهدیدات عمدتا در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس واقع است، گستره فعالیت‌های خود را از حوزه سنتی اروپا به مناطق یادشده تغییر داده و تمرکزش را بر این مناطق معطوف کرده است.


در همین راستا تصمیمات مهم و کلیدی نشست سران ناتو در شیکاگو بدون تردید تاثیر به‌سزایی در روند تغییر سیاست قبلی عربستان در قبال ناتو داشته و می‌تواند محرکی قوی برای اتخاذ سیاستهای جدید از سوی این کشور و قراردادن بحث ورود به ابتکار همکاری استانبول در دستورکار تصمیم‌گیران حوزه سیاست خارجی این کشور باشد. سعودی‌ها در حال حاضر می‌دانند که ناتو بعد از اجلاس شیکاگو و در پیگیری سیاست جدید خود، آماده پذیرش مشارکت شرکای متمول و ثروتمند در روند تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات آتی در مناطق مختلف است. استراتژی «امنیت مبتنی بر همکاری»(Cooperative Security) که بر اساس اعلام ناتو در دهه آتی نقشه راه فعالیت‌ها و اقدامات سازمان را شکل خواهد داد، فرصت مناسبی است که کشورهایی چون عربستان بتوانند با ورود به این روند، ضمن تامین اهداف و منافع خود، در روندهای آتی امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی نقش‌آفرینی کرده و  پرستیژ منطقه‌ای و بین‌المللی خود را ارتقا دهند.


ناتو با توجه به ملاحظات مختلف، سیاست‌های آتی و استراتژی خود را به گونه‌ای ترسیم و تدوین کرده که همراهی و مشارکت کشورهای حوزه خلیج فارس در توفیق این برنامه‌ها امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود این در حالی است که کشورهای حوزه خلیج فارس نیز در ارزیابی از شرایط فعلی و آتی تحولات امنیت منطقه‌ای به این نتیجه رسیده‌اند که حضور ناتو برای تامین امنیت این کشورها ضروری و در راستای منافع آنها خواهد بود.


بر همین اساس مقامات سعودی علیرغم اینکه برای سال‌های طولانی (می‌توان گفت از زمان شکل‌گیری ناتو و به ویژه بعد از پایان جنگ سرد تا همین اواخر) با استناد به اینکه سازمان پیمان آتلانتیک شمالی پدیده‌ای استعماری و با ماهیتی تهاجمی بوده و بستری برای اعمال سیاست‌ها و ارزش‌های غربی است با این سازمان به مخالفت برخاسته و همواره با استناد به اینکه ناتو هدف فراهم‌کنندگی زمینه مشارکت و ورود رژیم صهیونیستی به مجموعه جامعه بین‌المللی را در دستورکار داشته و سعی در مشروعیت‌بخشی به این رژیم دارد، از تعامل با ناتو خودداری کرده‌اند لیکن به نظر میرسد این نگاه به علل مختلف در حال رنگ‌ باختن است.


آمادگی ناتو برای بررسی پیشنهاد مشارکت تمامی کشورهای همسو با این سازمان در سراسر جهان، تصویب فرمول 28+n  و فراهم شدن زمینه حضور و تاثیرگذاری شرکا در روند تصمیم‌سازی‌های ناتو در نشست‌های رسمی و غیررسمی این سازمان، گسترش حوزه‌های همکاری ناتو با کشورهای عضو ابتکار استانبول به بیش از 1600 حوزه، توجه خاص ناتو به بحث امنیت انرژی و امنیت دریایی درحوزه خلیج فارس و بالاخره اعلام آمادگی برای همکاری نزدیک نیروهای نظامی ناتو با نیروهای نظامی شرکا در قالب ابتکار نیروهای به‌هم پیوسته امتیازات بسیار مهمی و بی‌سابقه‌ای است که از سوی ناتو  در حوزه امنیت منطقه خلیج فارس ارایه شده و چشم‌پوشی از این امتیازات موضوعی نیست که کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عربستان به‌راحتی بتوانند در این خصوص تصمیم‌گیری نمایند.


تحولات منطقه و احتمال کشانده شدن روند خیزش‌های اخیر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به کشور عربستان عامل دیگری است که میتواند در تصمیم‌سازی سعودی‌ها در حوزه تعامل با ناتو موثر باشد. تعامل با ناتو شاید بتواند دغدغه‌های امنیتی این کشور در شرایط خاص احتمالی وقوع خیزش‌های مشابه در حوزه خلیج فارس و عربستان را تا حدودی رفع نماید. ضمن اینکه تصمیم یادشده هرگونه تزاحم احتمالی از سوی این سازمان را که در حال حاضر به نظر میرسد در حال ایفای نقش بازوی اجرایی سازمان ملل متحد در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است از اذهان پاک خواهد کرد. عربستان سعودی شاید به این نتیجه رسیده باشد که حضور ناتو در کنار عربستان در منطقه خلیج فارس تضمینی برای امنیت داخلی و منطقه‌ای این کشور درآینده خواهد بود و به نوعی از هرگونه به‌هم خوردن معادلات فعلی امنیت منطقه‌ای به ضرر این کشور جلوگیری می‌کند.


در همین راستا نوع روابط میان عربستان و جمهوری اسلامی ایران نیز عامل مهم دیگری است که در تصمیم‌گیری این کشور برای ورود به سازوکارهای ناتو می‌تواند تاثیرگذار باشد. عربستان که جمهوری اسلامی ایران را رقیبی قدرتمند در روندهای آتی بین‌المللی و منطقه‌ای می‌بیند و با توجه به شرایط خاص روابط خود طی سالهای اخیر رقابت با این بازیگر مهم منطقه‌ای را کنار گذاشته و تقابل و تخاصم را در دستورکار قرارداده است، همکاری با کشورها و سازمان‌های امنیتی فرامنطقه‌ای از جمله ناتو را ترفندی موثر برای تضعیف رقیب می‌داند. به عبارتی عربستان به نظر میرسد سعی دارد تا با وارد کردن مهره ناتو به شطرنج روابط خود با ایران، جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهد.