هنگکنگ ـ تجربه چینی قدرت
هنگکنگ ـ تجربه چینی قدرت
یکشنبه 27 مهر 1393
هنگکنگ، این منطقه آزاد و متفاوت ساختار قدرت با مرکزیت قدرت در چین مدتی بود که دستخوش تظاهرات جوانان دانشگاهی و هواداران دموکراسی لیبرال غربی شده بود. تظاهرکنندگان درواقع در اعتراض به تصمیمی از ناحیه دولت پکن به خیابان ریختند که قرار است در سال ۲۰۱۷، در انتخابات مقام اول هنگکنگ اتفاق بیفتد ولی از همین حالا دولت مرکزی و جمعیت قابل توجهی از مردم هنگکنگ را مجبور به صفآرایی کرده است. موضوع از این قرار است که دولت مرکزی چین اعلام کرده است که این حق را برای خود محفوظ میداند که صلاحیت نامزدهای مقام اول هنگکنگ را تعیین کند؛ موضوعی که از نظر تظاهرکنندگان نقض حقوق شهروندی آنها و محدود کردن رأی مستقل آنها تلقی شده است.
درواقع تا حدی حق به جانب مخالفان این تصمیم دولت مرکزی چین است زیراکه اولاً مطابق ترتیباتی که دولت چین به هنگام امضای قرارداد و بازپسگیری هنگکنگ از انگلیس پذیرفت متعهد شده است که به مدت پنجاه سال ساخت قدرت موجود در هنگکنگ حفظ شود و در این ساخت قدرت و ترتیبات انتخاب رئیس حکومت محلی، حق وتو برای دولت چین بهرسمیت شناخته نمیشود. فرض بر این است که مردم هنگکنگ خود میدانند که چه کسی را به مقام حکومتی خود ازطریق برگزاری انتخابات برگزیند و نیازی به تعیین صلاحیت افراد از طرف دولت چین نیست و ثانیاً از نظر تظاهرکنندگان دموکراسیخواه، چین در پشت پرده اهداف دیگر و درنظر دارد که بهتدریج تسلط حکومت مرکزی حزب کمونیست را در بندر آزاد هنگکنگ تحمیل کند. ظاهراً همین برداشت تظاهرکنندگان بود که مورد حمایت بیشتر ساکنان هنگکنگ قرار گرفت و باعث نگرانی جدی چین و مرکزیت قدرت حزب کمونیست این کشور شد.
حقیقت آن است که چین از تحولات دموکراسیخواهی در هنگکنگ نگرانی جدیتری دارد. انتظار چین آن بوده است که فرمول یک کشور ـ دو نظام را درقبال مناطقی که در دوران استعماری از دست داده بود عملیاتی کند و در همین فرمول بتواند حاکمیت مجدد خود را بر جزیره تایوان اعمال نماید. تجربه بازگرداندن حاکمیت ملی چین به هنگکنگ و ماکائو ازطریق مذاکره با انگلیس و پرتغال موفق بود و امیدواری چین برای بازگرداندن تایوان به حاکمیت ملی چین را افزایش داده بود اما تظاهرات جوانان دانشگاهی و حمایت عمومی مردم هنگکنگ از آن، اصل استراتژی یک کشور ـ دو نظام سیاسی را میتوانست به زیر سؤال ببرد. امری که تایوان بهدرستی میتوانست از آن بهرهگیری و استقلالطلبی خود را تضمین کند. اینکه دولت مرکزی چین رویهای متفاوتتر از مثلاً تظاهرات دموکراسیخواهان پکن در میدان صلح آسمانی در پیش گرفت و با صبر و حوصله اجازه داد که تظاهرکنندگان حتی تا سطح اشغال برخی از ادارات و مؤسسات دولتی پیش بروند ولی با آنها برخورد خشونتآمیز نکرد، بهنظر میرسد که طبق محاسبات بسیار دقیقتری صورت گرفته باشد. نگاه اصلی چین صعود از نردبان قدرت جهانی طی چند دهه آینده و عقب راندن مدعیان دیگر نظیر آمریکاست. بنابراین نمیتواند با مردم خود مطابق نمونههایی عمل کند که در گذشته و در موضع نسبی ضعف عمل میکرده است؛ هرچند که میتوان گفت آستانه تحمل رهبران چین و بهویژه هسته مرکزی حزب کمونیست درمقابل تظاهرات هنوز هم در سطح خیلی بالایی قرار ندارد.
با این حال تا همین حد که هسته مرکزی قدرت چین از خود خویشتنداری نشان و اجازه داد که تظاهرات مخالفتآمیز در روندی تقریباً طبیعی شکل بگیرد، تداوم بیابد و درنهایت با گذشت زمان بدون آنکه واقعاً امتیاز موردنظر مخالفان برآورده شود میل به کاهش بیابد، امری مهم است و میتوان از آن به نام تجربه چینی قدرت یاد کرد. اهمیت این تجربه در آن است که استراتژی یک کشور ـ دو نظام را همچنان از اعتبار لازم برخوردار نگاه خواهد داشت و جلوی بهرهگیری تایوان از آن را مسدود خواهد کرد و در همان حال چگونگی برخورد با بحرانهای دموکراسیخواهی اتباع چینی و کاهش تدریجی انحصارگرایی حزب کمونیست از قدرت را به آزمایش خواهد گذاشت. چین قدرتمند در همان حال که علیالقاعده انتظار نمیرود اجازه دهد که امنیت ملیاش در بازیهای سیاسی رقابتآمیز قدرتها مخدوش شود، بهگونهای نیز نمیتواند عمل کند که مشروعیت قدرتش در افکار عمومی به زیر سؤال برود. برخورد عقلایی با تظاهرکنندگان دموکراسیخواه در هنگکنگ تجربه نسبتاً نوینی برای هسته مرکزی قدرت حزب کمونیست چین بود که نشان داد قدرت در چین بهتدریج میآموزد که قواعد بازی دموکراتیک چگونه است و چگونه میتوان وارد این بازی شد، بدون آنکه اصول و آرمانهای خود را نادیده گرفت. تحولات اخیر در هنگکنگ به درستی نشان داد که چین تلاش میکند از قدرت متمرکز و با نگاه شدید امنیتی در گذشته بهصورت حسابشده فاصله گیرد و خود را برای شرایط جدیدی که در موقعیت جهانی شدن اقتصاد، فرهنگ و قدرت دیر یا زود خود را با آن مواجه خواهد یافت، آماده سازد. تمرین برخورد دموکراتیک با مخالفان و معترضین به تصمیمات دولت مرکزی در هنگکنگ در همین ارتباط رفتار و معادله درونی قدرت چین را به نمایش میگذارد. هرچند که در تمامی زمینهها و شرایط نتواند اینگونه عمل کند.
برخورد عقلایی و دموکراتیک دولت مرکزی چین با دموکراسیخواهی در هنگکنگ البته که محاسبات دقیقتری هم دارد. بدینمعنا که بندر هنگکنگ دروازه اصلی چین به دنیای خارج و تسهیلکننده رونق اقتصادی و تجاری کل چین بهحساب میآید. بنابراین هر نوع ناآرامی و با هر انگیزه و دلایلی که باشد میتواند چین را در بازی رقابتآمیز قدرت بینالملل به عقب بیندازد. چین در شرایط کنونی مشغول بازی قدرت با رقبای اصلی جهانی خود است و آنها بهشدت امیدوارند که چین را در داخل دچار چالش نمایند تا از قدرت رقابت اقتصادی و تجاریاش بکاهند. اما چین در برخورد با تظاهرات اعتراضآمیز هنگکنگ نشان داد که از قدرت ملی و ابتکار ملی بالایی برخوردار است و قواعد بازی قدرت را به درستی فهمیده است، البته هنگکنگ تنها مکانی در چین نیست که میتواند اشتهای رقبای اقتصادی و تجاری چین را به خودش جلب کند. مناطق مستعدتری نظیر ایالت سین کیانگ و تبت وجود دارند که برای چین چالشبرانگیزتر از هنگکنگ میباشد. هنگکنگ از اقتصاد توسعهیافتهای برخوردار است و مردم هنگکنگ در سطحی از رفاه اقتصادی قرار گرفتهاند که با هیچ منطقهای دیگر در چین قابل قیاس نیست. بنابراین اهالی چینیتبار هنگکنگ دلیلی برای تشدید اختلافات در سطح خصومت ندارند اما مسلمانان «ایغور» اینطور نیستند و آمادگی بهدست گرفتن سلاح و جنگ علیه حاکمیت دولت مرکزی را دارند. تبت هرچند تحت کنترل درآمده است ولی از ظرفیتهای مخالفت بالقوه بالایی برخوردار است.
در عین حال چین به درستی میداند که در مقوله قومیت متنوع خود و مسئله حقوق بشر ضعفهایی دارد و اگر بهموقع این ضعفها فهم و درک نشوند و راهحلهای قابل قبولی نیابند، فرصت کافی به رقبای جهانی خود میدهد که مشکلاتی هرچند کمشدت و قابل کنترل بهوجود بیاورند. تجربه هنگکنگ گمان میرود که از این نظر هم برای هسته مرکزی قدرت حزب کمونیست در پکن دستاوردهایی داشته باشد هرچند که بهطور طبیعی میتواند در رفتار با نیرویی که ازطریق تظاهرات و در شکل مسالمتآمیز مطالبات خود را پی میگیرد نظیر آنچه که در هنگکنگ روی داد و نیرویی که سلاح به دست گرفته و در نظر دارد که از طریق خشونت به اهداف خود دست یابد تفاوت وجود داشته باشد. چنانکه در سین کیانگ هماکنون شاهد آن هستیم و در گذشته در تبت بودایینشین شاهد آن بودیم. گذشته از این، تجربه هنگکنگ هرچند در سطح محدودتری به کار مناطق اقلیتنشین قومی و یا مذهبی چین نظیر ایالت مسلماننشین سینکیانگ هم میخورد که اگر به آن توجه کنند، چهبسا که بتواند رفتار چین را در برخورد با اقلیتهای قومی و مذهبی معتدلتر سازد. لااقل میتوان انتظار داشت که چین قدرتمند درْقبال اقلیتهای خودش مسئولانهتر از چین در موقعیت ضعف عمل کند.
نظر شما