انتخابات زودهنگام اسرائیل و خودزنی نتانیاهو


انتخابات زودهنگام اسرائیل و خودزنی نتانیاهو

 
چهارشنبه 17 آبان 1391
 
 

در نیمه دوم اکتبر ٢٠١٢، رژیم اسرائیل تحولات گسترده‌ای به خود دید. دولت ائتلافی نتانیاهو، که بیش از سه سال دوام آورده بود، نتوانست بر اختلافات داخلی ـ به‌ویژه بر سر تصویب بودجه در موعد مقرر ـ فایق آید و در نتیجه نتانیاهو انتخابات زودهنگام را اعلام کرد. کنست نیز با تصویب پیشنهاد نتانیاهو با برگزاری انتخابات در ٢٢ ژانویه ٢٠١٣، موافقت کرده و منحل شد. اما تحول مهم‌تر، اعلام تشکیل ائتلاف «لیکود خانه ما» بود که دو حزب لیکود به رهبری نتانیاهو و اسرائیل خانه ما به رهبری لیبرمن، وزیرخارجه افراطی رژیم صهیونیستی، بر مبنای این اعلام، با لیست انتخاباتی مشترکی در انتخابات شرکت خواهند کرد. اما هدف از تشکیل این ائتلاف چیست و پیامدهای احتمالی آن چه خواهد بود؟
هدف آشکار مشترک نتانیاهو و لیبرمن از تشکیل ائتلاف لیکود خانه ما، دستیابی به اکثریت کرسی‌های پارلمان از طریق هم‌افزایی توان هر یک از دو حزب ائتلاف‌کننده است. چنین امری می‌تواند به تشکیل دولتی مستحکم‌تر از دولت پیشین نتانیاهو بینجامد. افزون بر این هدف مشترک، هریک از دو موتلف اهداف خاص خود را نیز دارند. نتانیاهو جویای تشکیل دولت اکثریت و یا حداقل دولتی است که محوریت لیکود در آن مانع مخالفت احزاب کوچک ائتلافی با سیاست‌های این حزب شود. او در اصل می‌خواهد مخالفان درون‌کابینه‌ایش را از دولت اخراج کند و در مجموع راه را برای دولتی باثبات‌تر و نخست‌وزیری بادوام‌تر خود فراهم کند. لیبرمن، سیاستمدار اقتدارگرای روس، پوپولیستی که با جار و جنجال و طرح مسائل حساس، همچون لزوم ادای سوگند وفاداری به اسرائیل و لزوم انجام خدمت سربازی از سوی طلبه‌های علوم دینی، جویای جلب‌توجه رسانه‌هاست، افزون بر دستیابی به امتیازاتی که از پیوستن به لیکود در دولت آتی در ذهن دارد، جویای محقق ساختن رؤیای دیرین خود در رهبری جریان راست افراطی و سکولار است. وی به دشواری تحقق این خواسته با وجود نتانیاهو در صحنه سیاسی اسرائیل آگاه است، لذا در ائتلاف با وی خواستار تحکیم جایگاه خود در جانشینی نتانیاهو است. اما باید توجه داشت که به هر حال صرف بررسی اهداف ائتلاف‌کنندگان پیامدهای این ائتلاف را روشن نمی‌کند.
دو مسئله بر پیامدهای احتمالی ائتلاف لیکود خانه ما و در مجموع انتخابات پارلمانی آتی اثرگذار است: نخست آنکه دولت نتانیاهو پس از در دست گرفتن قدرت برای دوره‌ای نسبتاً طولانی در تاریخ نوین رژیم اسرائیل، مشکلاتی اساسی از خود بر جای گذاشت؛ مشکلاتی که در مرتفع کردن آنها ناتوان بوده و در چه بسا در ایجاد آنها نقشی اساسی داشته است: نخست ضعف عملکرد اقتصادی، که نتانیاهو تلاش می‌کند مشکلات ناشی از آن را صرفاً به بحران در اقتصاد جهانی ارجاع دهد؛ دوم ناتوانی و در واقع اشکال‌تراشی در مسیر مذاکره با حکومت خودگردان و در مجموع رویگردانی از فرایند صلح از طریق تشدید شهرک‌سازی بود؛ سوم، ایجاد تنش در روابط اسرائیل با آمریکا و حتی مداخله در انتخابات ریاستی آمریکا و جانبداری از میت رامنی، رقیب جمهوری‌خواه اوباما.
در کنار این مسائل، رسیدن ائتلاف تندروهای اسرائیلی به نقطه کور در کابینه نتانیاهو خود بحثی محوری در نگاه به پیامدهای انتخابات زودهنگام است. بروز اختلاف بر سر مسائل اساسی، همچون بحث حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران، ناتوانی در تصویب بودجه تا ٣١ دسامبر و ... حاکی از آن بود که چنین ائتلافی نیازمند تعدیل است. اما آیا برگزاری انتخابات زودهنگام مشکل را حل می‌کند یا صرفاً تلاشی بیهوده برای پاک کردن صورت‌مسئله از سوی تندروهای اسرائیلی است؟
تبعات کلی اعلام ائتلاف لیکود خانه ما تا حدودی روشن شده است. نخست آنکه اگرچه برخی بر آن بودند که تشکیل ائتلافی قوی از نیروهای پیشرو در نظرسنجی‌ها، احتمالاً به تقویت جایگاه آنها در انتخابات آتی خواهد انجامید اما نظرسنجی‌های پس از اعلام ائتلاف یادشده تضعیف این جریان را نشان داد. در نظرسنجی شبکه دو اسرائیل (به نقل از رویترز)، تنزل جایگاه دو حزب ائتلافی کاملاً روشن بود. بر این مبنا، در حالی که تا پیش از اعلام ائتلاف لیکود خانه ما، دو حزب مؤتلف از مجموع ١٢٠ کرسی کنست، ٣٩ کرسی را به خود اختصاص می‌دادند، چند روز پس از اعلام این ائتلاف، این تعداد به ٣٣ تنزل پیدا کرد. در مقابل مقبولیت احزاب اپوزیسیون و در راس آنها یش‌ عتید و کار افزایش یافت. این امر ریشه در دو واقعیت دارد: نخست آنکه نتانیاهو در انتخابات ٢٠٠٩ با تکیه و تأکید بر جریان میانه‌رو و رأی‌دهندگان آن توانست پیروز انتخابات باشد اما ائتلاف با لیبرمن، نگرش مثبت جریان و رأی‌دهنده میانه‌رو را از وی گرفت. دوم آنکه در انتخابات ٢٠٠٩ رأی‌دهندگان بسیاری با اعراض از تندروی لیبرمن، به حزب لیکود رأی می‌دادند و بسیاری از رأی‌دهندگان تندرو با پشت کردن به لیکود به اسرائیل خانه ما رأی دادند. در این معنا، ائتلاف دو حزب از دو جریان مختلف در رژیم اسرائیل به محدود شدن دامنه حمایت از آنها می‌انجامد؛ مسئله‌ای که لیکود و اسرائیل خانه ما بدان دچار شده‌اند.
مسئله دوم آن‌که تقویت جایگاه جریان‌های راست و راست افراطی تنها در سایه ضعف جریان‌های چپ و میانه‌رو امکان‌پذیر بود. اگرچه نظرسنجی‌ها همچنان از پیشتاز بودن احزاب جریان راست حکایت دارد، اما نمودهایی از تقویت جایگاه جریان‌های چپ و میانه به چشم می‌خورد. از یک‌سو، اگرچه احزاب اپوزیسیون نسبت به لیکود خانه ما در ضعف به سر می‌برند اما اخبار و شایعات مربوط به رایزنی‌های گسترده برای تشکیل ائتلافی از سوی اپوزیسیون در روزهای اخیر افزایش یافته است و از سوی دیگر اگرچه نتانیاهو در شرایط فعلی رقیبی توانمند در کارزار انتخاباتی پیش روی خود نمی‌بیند، بازگشت احتمالی ایهود اولمرت، نخست‌وزیر پیشین ـ که در حال حاضر با موانعی قانونی روبروست ـ در رأس ائتلاف اپوزیسیون، نتانیاهو را با مشکلات فراوانی روبرو خواهد ساخت.
مجموع تحولات و نتایج اعلامی نظرسنجی‌ها پس از تشکیل ائتلاف لیکود خانه ما، طبعاً نمی‌تواند نتانیاهو را خرسند کرده باشد. به نظر می‌رسد تلاش‌های ائتلاف لیکود خانه ما برای انگشت گذاشتن بر مسئله ایران و مسائل اقتصادی ـ که آنها را صرفاً به بحران در اقتصاد جهانی ارجاع می‌دهد و از پذیرش نقش خود در آنها طفره می‌رود ـ ضعف آن را در پرداختن به این مسائل، از چشم رأی‌دهندگان دور نکرده است. در واقع ائتلاف لیکود خانه ما به نوعی می‌تواند مخالفان تضعیف شده نتانیاهو، مشخصاً احزاب کار و کادیما را احیا کند. در روزهای پس از اعلام تشکیل ائتلاف لیکود خانه ما، نشانه‌های فراوانی در این راستا بروز کرده است. در این معناست که می‌توان سخن از خودزنی نتانیاهو سخن گفت. هرچند برای قضاوت کلی در مورد تشکیل ائتلاف اسرائیل خانه ما باید در انتظار انتخابات پیش‌رو و تحولات پیرامون آن ماند.