سند بازبینی دفاع موشکی ۲۰۱۹ آمریکا و تأثیر آن بر شرایط نظامی منطقه غرب آسیا


مقدمه

با پیشرفت‌های موشکی رقبای آمریکا به‌خصوص روسیه و چین که با رونمایی از سیستم‌های موشکی و ضدموشکی و پیشرفت‌های چشمگیر در عرصه فضا و استفاده نظامی از آن، ماهواره‌ها و سلاح‌های ضدماهواره در سال‌های اخیر همراه بوده است، واشینگتن احساس می‌کند که در این دور، از رقابت‌های نظامی با این کشورها عقب مانده و درنتیجه، این سند راهبردی را با رویکردی کلان در زمینه دفاع موشکی تدوین کرده است. در یادداشت حاضر، ضمن بررسی اجمالی بخش‌های مهمی از این سندِ بیش از هشتادصفحه‌ای، نظیر مؤلفه‌های جدید و متفاوت آن در مقایسه با سند مشابه قبلی در سال ۲۰۱۰، تلاش می‌شود به تأثیرات این طرح بر وضعیت موازنه قدرت میان متحدان و شرکای منطقه‌ای آمریکا ازیک‌سو، و جمهوری اسلامی ایران ازسوی‌دیگر نظری افکنده شود.

با گذشت بیش از یک سال از موعد مقرر، وزارت دفاع ایالات متحده سرانجام طرح موعود «بازبینی دفاع موشکی»[1] جدید خود را منتشر کرد. هدف از انتشار این سند، هدایت و راهنمایی ابتکارات و برنامه‌های دفاع موشکی ایالات متحده در دهه‌های آینده است. این سند دربرگیرنده برنامه‌هایی به‌منظور بهبود، ارتقا و گسترش عناصر موجود سپر دفاع موشکی آمریکا، به همراه تولید سامانه‌های لازم برای افزودن لایه‌های جدید به این سپر ازطریق سیستم‌های حسگر و رهگیر در فضا، فناوری ردیابی و انهدام تسلیحات «هواسر فراصوت»[2]، به‌کارگیری پهپادهای مجهز به سلاح لیزری برای سرنگون کردن موشک‌های دشمن، و استفاده از جنگنده‌های رادارگریز F-35 در مأموریت‌های شکار سکوهای متحرک پرتاب موشک‌های بالستیک پیش از به‌کار افتادن آنها می‌شود.

رئیس‌جمهور آمریکا در معرفی این سند گفته است «هدف ما ساده است: اطمینان یافتن از اینکه می‌توانیم هر حمله موشکی به ایالات متحده را رصد کنیم و آن را در هر زمان، هر کجا و در هر مرحله‌ای ازبین ببریم». پاتریک شاناهان[3]، سرپرست وزارت دفاع آمریکا نیز در مقدمه این طرح نوشته است «دفاع موشکی یکی از عناصر کلیدی استراتژی ما در منع گسترش موشک‌های بالستیک و کروز تهاجمی، و سلاح‌های نوظهور فراصوت است که به‌ویژه تهدیدات برضد ثبات و توازن منطقه‌ای را به زیان متحدان و شرکای اصلی ما افزایش می‌دهد». به گفته شاناهان، سامانه‌های دفاع موشکی آمریکا پایه اصلی تلاش‌های این کشور برای بازدارندگی در برابر حملات موشکی ازسوی کشوری سرکش به آمریکا و تأکیدی بر همکاری با متحدان واشینگتن خواهد بود.

روسیه و چین در برابر این سند واکنش شدیدی از خود نشان دادند؛ زیرا رویکرد جدید واشینگتن را عاملی درجهت گسترش رقابت تسلیحاتی میان قدرت‌های بزرگ می‌دانند. مسکو و پکن بر این باورند که تاکنون هیچ نوع معاهده بین‌المللی درمورد عدم استفاده از فضای ماورای جو برای استقرار تسلیحات متعارف وجود نداشته و رویکرد اخیر دولت ترامپ در سند ۲۰۱۹ می‌تواند موجب اقدام متقابل کشورهای دیگر و افزایش فعالیت‌های نظامی در فضا شود. این امر می‌تواند توان بازدارندگی کشورها را خدشه‌دار سازد و درنهایت، موجب افزایش رقابت تسلیحاتی در این عرصه گردد.

 

عناصر مهم سیاست دفاع موشکی

به‌طور کلی، نکات کلیدی این طرح اعم‌از سیاست‌ها و فناوری‌ها را می‌توان به شکل زیر برشمرد:

  • سپر دفاع موشکی ایالات متحده همچنان اولویت را به مقابله با تهدیدات از ناحیه حریفان بالقوه کوچک‌تر مانند کره شمالی و ایران می‌دهد.
  • بازدارندگی هسته‌ای سنتی همچنان به‌عنوان ابزار اصلی برای پاسخ دادن به تهدیدات استراتژیک موجود و آتی از ناحیه دشمنان بالقوه بزرگ‌تر مثل روسیه و چین به‌شمار می‌آید.
  • سپر دفاع موشکی یکی از مؤلفه‌های شرایط بازدارنده مؤثری است که به توانایی ایالات متحده برای واکنش به حمله‌ای عظیم به خاک این کشور کمک می‌کند.
  • در این طرح همچنین بر تداوم و گسترش تمرکزهای منطقه‌ای، مانند همکاری و هماهنگی بیشتر واشینگتن با متحدان و شرکای منطقه‌ای به‌ویژه در برابر گسترش فناوری موشک‌های بالستیک تأکید شده است.
  • بازبینی طرح موشکی جدید دربرگیرنده تأکیدات جدید بر تهدیدات غیربالستیکی بالقوه متوجه خاک آ‌مریکا و نیروهای آمریکایی مستقر در خارج، با توجه ویژه بر موشک‌های کروز است.
  • بازبینی دفاع موشکی ۲۰۱۰ تقریباً به‌کلی بر تهدید موشک‌های بالستیک متمرکز بود.
  • بسط و توسعه توانایی‌های سیستم موشکی رهگیر Black II SM-3، مقابله با موشک‌های بالستیک قاره‌پیما (ICBM)، و نیز موشک‌های بالستیک میان‌برد (IRBM) و برد متوسط (MREM) را برای آن امکان‌پذیر می‌سازد.
  • درحال‌حاضر، موشک‌های SM-3 Black II ابزار اصلی دفاع موشکی در برابر تهدید موشک‌های میان‌برد و برد متوسط محسوب می‌شود. مقام‌های آژانس دفاع موشکی وزارت دفاع آمریکا امیدوارند این سامانه قابلیت رهگیری موشک‌های بالستیک در میانه مسیر آنها در ارتفاع و سرعت بیشتر را داشته باشد.

 

جنبه‌های جدید در سند بازبینی دفاع موشکی

در سند بازبینی دفاع موشکی سال ۲۰۱۹، برای نخستین بار نام روسیه و چین در یک بند و به‌عنوان اهداف طرح دفاع موشکی ذکر شده است، درحالی‌که تاکنون و در اسناد پیشین به‌طور ضمنی به این دو کشور اشاره می‌شد. در اسناد پیشین نیز مانند «استراتژی امنیت ملی»[4] و «بازبینی دفاع موشکی بالستیکی ۲۰۱۰»[5] ایالات متحده به اتکای خود به بازدارندگی در برابر حمله هسته‌ای استراتژیک از جانب قدرت‌های بزرگ ادامه می‌داد، درحالی‌که این کشور در آینده به‌دنبال ابزارهای مختلف با نیروی جنبشی[6] و غیرجنبشی برای مقابله با موشک‌های بالستیک و کروز، و نیز کلاهک‌های سوار بر «هواپیماهای هواسر فراصوت» (هایپرسونیک) متعلق به هر نیروی متخاصمی خواهد بود. یکی از بخش‌های مورد توجه در بازبینی دفاع موشکی جدید، حمایت از طرح توسعه و به‌کارگیری سامانه «لیزر لایه‌‌ای فضایی»[7] است.

به‌صورت کلی، موارد جدید در سند بازبینی دفاع موشکی ۲۰۱۹ را در مقایسه با سند مشابه پیشین (۲۰۱۰) می‌توان چنین برشمرد:

۱. پدافند از خاک ایالات متحده و نیروهای نظامی و متحدان این کشور؛

۲. بازدارندگی علیه حملات به مرزها، نیروهای نظامی و متحدان ایالات متحده؛

۳. تضمین به متحدان واشینگتن درمورد دفاع و حمایت از آنها در برابر نیروهای متخاصم؛

۴. تقویت و پشتیبانی از اقدامات دیپلماتیک در زمان صلح، به‌گونه‌ای‌که دفاع موشکی آمریکا ابزاری برای حمایت از اقدامات دیپلماتیک آنها به‌حساب آید؛

۵. مقابله با اشاعه تسلیحات موشکی، شامل اجرای تدابیر درنظر گرفته‌شده در این سند و راهبردهای آن در برابر کشورهای رقیب آمریکا که به‌سوی گسترش تسلیحات موشکی گام برمی‌دارند؛

۶. مقابله با تهدیداتی که ایالات متحده در آینده با آن مواجه خواهد بود؛

۷. تلاش درجهت استقرار ثبات در جهان؛

۸. پشتیبانی و تقویت عملیات نظامی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیروهای مسلح ایالات متحده.

اگرچه هشت مورد فوق در زمره اهداف اصلی این سند به‌شمار می‌آیند، درهمین‌حال، اصول حاکم بر دفاع موشکی آمریکا در سند ۲۰۱۹ بر سه محور پایه‌گذاری شده‌اند: نخست، مقابله با اهداف دولت‌های متخاصم و کشورهایی که علیه خاک آ‌مریکا اقدام کنند. در سند ۲۰۱۹، این دولت‌ها و بازیگران شامل ایران و کره شمالی، و نیز برخی از گروه‌های غیردولتی هستند. دومین اصل مهم موجود در این سند، به حمایت از نیروهای متحد آمریکا در خارج از این کشور، و سومین اصل محوری نیز به تقویت و پیشرفت در عرصه فناوری‌های دفاعی مربوط می‌شود.

در همین حال، سند بازبینی دفاع موشکی ۲۰۱۹ آمریکا دربرگیرنده عناصر راهبرد دفاع موشکی این کشور است. نخستین عنصر این راهبرد، دفاع موشکی فعال برای مقابله با موشک‌های دشمن در همه مراحل پرتابی، در زمان‌های شلیک، اوج‌گیری و اصابت به هدف است. دوم، پدافند غیرعامل جهت کاهش تأثیر موشک‌های تهاجمی دشمن، و سومین عنصر نیز مربوط به هنگامی است که ایالات متحده موفق به ایجاد بازدارندگی نشود. دراین‌صورت، آمریکا با توسل به پیش‌دستی، حمله پیشگیرانه خواهد کرد.

 

گام‌های پیش‌بینی شده در سند بازبینی دفاع موشکی ۲۰۱۹

در طرح بازبینی دفاع موشکی جدید تأکید شده است که دستیابی به اهداف موردنظر با همکاری و اقدامات مشترک بخش‌های مهمی در سلسله‌مراتب دفاعی شامل: ریاست ستاد مشترک نیروهای مسلح، معاونت سیاست‌گذاری وزارت دفاع، معاونت تحقیقات و مهندسی وزارت دفاع و آژانس دفاع موشکی امکان‌پذیر است. شماری از مهم‌ترین این اقدامات کلیدی عبارت‌اند از:

۱. بهبود وضعیت ساختار فرماندهی و کنترل و نیز مفاهیم عملیاتی برای هشدار زودهنگام در برابر تهدیدات مختلف موشکی؛

۲. دسترسی به تعداد مورد نیاز واحدهای آتش بار سامانه «تاد»[8]؛

۳. تبدیل تمامی ناوشکن‌های مجهز به سیستم ضدموشکی آیجیس[9] به «توانایی کامل دفاع موشکی» ظرف ده سال؛

۴. افزایش تلاش‌ها به‌منظور دست یافتن حسگرهای پیشرفته‌تر جهت ردیابی و تشخیص موشک‌های متخاصم؛

۵. ادغام سامانه‌های حسگر جنگنده رادارگریز نسل پنجم F-35 در سامانه دفاع موشکی بالستیکی؛

۶. ایجاد یک طرح عملی اضطراری برای عملیاتی کردن سامانه «آیجیس ساحلی»[10] در سایت آزمایشی «کوایی»[11] در جرایز هاوایی ظرف سی روز از تصمیم‌گیری در این مورد؛

۷. توسعه مطالعات برای ساخت و به‌کارگیری سامانه‌های یابنده و رهگیر موشکی لایه‌ای جهت استقرار در فضا؛

۸. تخصیص منابع و پرسنل مورد نیاز برای پدافند در برابر تهدیدات «هایپرسونیک».

 

موقعیت ایران در سند دفاع موشکی ۲۰۱۹

ایران در سند بازبینی دفاع موشکی ۲۰۱۹ به شکلی بارز و پررنگ مورد توجه قرار گرفته و از قدرت موشکی آن به‌عنوان «تهدید» نام برده شده است. در این سند اشاره شده که ایران درحال گسترش توان موشکی قاره‌پیمای خود است که این واقعیت می‌تواند منافع آمریکا را به‌خطر اندازد. به ادعای نویسندگان این سند، زرادخانه موشکی یکی از ابزارهای تسلط و نفوذ ایران بر منطقه خاورمیانه محسوب می‌شود و تهران درحال افزایش دقت، برد، تعداد، و قدرت تخریب موشک‌های خود است. این سند، ایران را بزرگ‌ترین کشور دارای موشک‌های بالستیک در خاورمیانه معرفی کرده و از برنامه‌های فضایی و ساخت موشک‌های حامل ماهواره جمهوری اسلامی به‌عنوان بخشی از برنامه موشکی آن یاد شده است. همچنین در این سند، موشک‌های میان‌برد ایران تهدیدی برای شرق و بخش‌هایی از جنوب اروپا خوانده شده است. علاوه‌براین، از موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد ایران مانند موشک هدایت‌شونده خلیج ‌فارس به‌عنوان تهدیدی برای کشتیرانی در خلیج ‌فارس و تنگه هرمز یاد می‌شود؛ ازاین‌رو، در سند دفاع موشکی ۲۰۱۹ ایالات متحده تصریح شده است که یکی از اهداف مهم واشینگتن مقابله با رویکرد ایران در دستیابی به موشک‌های قاره‌پیما با توانایی حمل کلاهک‌های هسته‌ای خواهد بود.

هما‌ن‌طور که در متن «بازبینی دفاع موشکی ۲۰۱۰» ادعا شده، این طرح به مفهومی کلیدی در روابط چندجانبه میان ارتش‌های عربی در حوزه خلیج ‌فارس با ایالات متحده و نیز به بخش مهمی از تلاش وسیع کشورهای شورای همکاری خلیج ‌فارس و آمریکا برای رفع نگرانی‌ها از پیشرفت‌های موشکی ایران تبدیل شده است. این موضوع برای اعضای این شورا به مفهوم به‌کارگیری قابلیت‌های بیشتر ضدموشکی در کنار دیگر توانایی‌ها مانند قابلیت حمله به سکوهای پرتاب موشک ایران پیش از شلیک آنهاست. ایالات متحده از نزدیک درحال همکاری با شرکای خود در شورای همکاری خلیج‌ فارس است تا آنها را تشویق به خرید و استقرار توانایی‌های دفاع موشکی کند. در چهارچوب این همکاری، هنگامی‌که سامانه‌های متعدد در کشورهای مذکور با یکدیگر مرتبط و یکپارچه شوند، بستر مناسب برای ایجاد شبکه دفاعی چندلایه در منطقه فراهم خواهد شد. دراین‌راستا، امارات متحده عربی و عربستان سعودی سامانه تاد را به‌منظور تکمیل و تقویت سامانه‌های پاتریوت[12] موجود در ارتش‌های خود خریداری کرده‌اند. سعودی‌ها همچنین سامانه‌های پاتریوت PAC-3 خود را ارتقا داده و تجهیزات دفاع هوایی و موشکی بیشتری را نیز خریداری کرده‌اند. کویت درحال خرید سکوهای پرتاب PAC-3 است و انتظار می‌رود قطر نیز سیستم‌های پاتریوت اضافی را سفارش بدهد. به باور مقامات پنتاگون، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و کویت تجربیات رزمی موفقیت‌آمیزی را با سامانه‌های پاتریوت، به‌ویژه در جریان مقابله با موشک‌های بالستیک پرتاب‌شده ازسوی حوثی‌های یمنی کسب کرده‌اند. باوجوداین، به گفتة اغلب کارشناسان امور نظامی، جمهوری اسلامی ایران هم‌اکنون دارای توانایی‌های لازم برای غلبه بر توانایی‌های ضدموشکی عربی و آ‌مریکایی در منطقه است. درهمین‌حال، این شرایط موجب تداوم تنش‌ها و رقابت‌ها در زمینه کسب توانایی‌های موشکی و ضدموشکی بیشتر در منطقه خلیج ‌فارس شده است.

دولت ترامپ بیش از اسلاف خود در واشینگتن درتلاش است که با یکپارچه‌سازی ساختار نیروهای مسلح کشورهای عضو شورای همکاری خلیج ‌فارس و چند کشور عربی دیگر مانند مصر و اردن، یک سازمان دفاع جمعی با عنوان «اتحاد استراتژیک خاورمیانه» را برای مقابله با ایران پدید آورد. فرماندهی مرکزی نیروهای مسلح ایالات متحده برای نیل به این هدف مجموعه‌ای از توافقنامه‌ها را با نیروهای دفاع موشکی و هوایی اعضای شورای همکاری خلیج ‌فارس به امضا رسانده است. اجرای این قراردادها زیربنای لازم برای ایجاد دفاع موشکی مشترک و همکاری عملیاتی میان این کشورها را پدید می‌آورد. به ادعای پنتاگون، سرمایه‌گذاری شورای همکاری خلیج ‌فارس و نقش‌آفرینی اعضای آن در این طرح، روند مثبتی را در گسترش دفاع موشکی، به‌ویژه در زمینه‌های عملیات مشترک و به اشتراک‌گذاری اطلاعات در میان کشورهای عضو شورای همکاری آغاز کرده است. بااین‌حال، مذاکرات دیپلماتیک و دفاعی میان واشینگتن و کشورهای عربی برای یکپارچه‌سازی کامل شمار رو به افزایش سامانه‌های ضدهوایی و موشکی منطقه نیز تاکنون به نتیجه دلخواه نرسیده است.

علی‌رغم این چالش‌ها، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج ‌فارس به خرید و استقرار موشک‌های پاتریوت و تاد متعهد باقی ماندند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی قصد دارند که با استفاده از ترکیبی از موشک‌ پاتریوت ارتقایافته از نوع PAC-3 و تاد در برابر حملات موشکی واکنش نشان دهند. اماراتی‌ها حتی شماری از سکوهای PAC-3 خود را در پایگاهی واقع در جیبوتی مستقر کرده‌اند تا بتوانند از این منطقه در شاخ آفریقا مانع حملات موشکی حوثی‌ها به نیروهای خود در بخش جنوبی یمن شوند. قطر نیز ضمن استقرار موشک‌های پاتریوت، میزبان یک واحد رادار پیشرفته TPY-2 آمریکایی است که برای ردیابی و رهگیری موشک‌های بالستیک به‌کار گرفته می‌شود.

افزون‌ بر این موارد، ایالات متحده در ساحل شرقی مدیترانه و در مرزهای رژیم صهیونیستی در عرصه دفاع موشکی با این رژیم در قالب توافق مشترکی با اختصاص سالیانه پانصد میلیون دلار برای برنامه موشکی صهیونیست‌ها در سال‌های مالی ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۸ مشارکت فعال داشته است. براساس این توافق، آمریکا همکاری خود را با رژیم صهیونیستی برای پیشبرد تحقیقات آن در زمینه دفاع موشکی افزایش می‌دهد. حمایت دیرپای واشینگتن از برنامه‌های دفاع موشکی بالستیکی تل‌آویو اکنون شامل همکاری در طراحی و تولید سامانه‌های «فلاخن داوود»[13]، «پیکان ـ۳»[14] می‌شود. پنتاگون همچنین به پشتیبانی از برنامه تولید سامانه «گنبد آهنی» به‌منظور دفاع در برابر راکت‌های کوتاه‌برد، گلوله‌های توپخانه و خمپاره ادامه می‌دهد. به گفته پنتاگون، برگزاری تمرینات دوجانبه ضدموشکی مانند «جونیپر»[15] و «کبرا»[16] میان آمریکا و رژیم صهیونیستی توانایی‌های دو طرف برای مقابله با تهدیدات موشک‌های تهاجمی در منطقه را افزایش می‌دهد.

به باور شماری از کارشناسان نظامی، تقویت توان ضدموشکی آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن، ایران را ترغیب کرده است موشک‌های خود را به‌گونه‌ای طراحی کند که بتواند بر سامانه‌های ضدموشکی ساخت آمریکا غلبه کند. به گفته آنها، دراین‌راستا، ایران چهار رویکرد مشخص را درپیش گرفته است: نخست، درحال سرمایه‌گذاری بر روی تولید موشک‌های کوتاه‌برد و میان‌برد بیشتر است که بتوانند با پرتاب شمار زیادی از آنها در یک زمان بر سامانه‌های دفاع موشکی مستقر در منطقه غلبه نماید؛ دوم، درحال آزمایش برای درپیش گرفتن رویکردهای ابتکاری و نامتقارن جهت حمله به رادارهای دفاع موشکی، شامل به‌کارگیری پهپادهایی ساده و ارزان‌قیمت است که در یمن به‌منظور حمله به رادارهای سامانه پاتریوت مورد استفاه قرار گرفته بودند؛ سوم، کلاهک‌های هدایت‌پذیر را برای غلبه بر سامانه‌های دفاع موشکی به‌کار می‌برد. تصویر اخیر از یک موشک «قیام» که در سپتامبر ۲۰۱۸ شلیک شد بالچه‌های کوچکی را در پایه‌های بخش بازگشت‌کننده به جو را نشان می‌دهد که می‌تواند حاکی از قابلیت مانورپذیری بخش نهایی موشک به‌منظور عبور از شبکه دفاع موشکی دشمن باشد؛ چهارم، جمهوری اسلامی ایران همچنان علاقه‌مند به ساخت موشک‌های کروز است. این موشک‌ها در ارتفاع پایین و نزدیک به زمین به پرواز درمی‌آیند، و چالشی مهم را متوجه سامانه‌های دفاع موشکی می‌کنند که معمولاً برای ردیابی و رهگیری موشک‌های بالستیک طراحی شده‌اند. علاوه‌براین، ایران به‌طور فزاینده‌ای درحال بالا بردن دانش و تجربه خود در زمینه استفاده از موشک‌های بالستیک کوچک‌تر سوخت جامد با دقت هدف‌گیری بیشتر است. سیر استفاده ایران از این نوع موشک‌ها در سوریه و عراق نشان‌دهنده روند رو به بهبود دقت و کارایی این موشک‌ها بوده است. ایران همچنین نشان داده است که می‌تواند از پهپادهای پیشرفته ساخت خود (مانند: «صاعقه» که براساس طرح پهپاد رادارگریز آمریکایی RQ-170 تولید شده و یا پهپادهای سرّی «شاهد») به‌عنوان ابزاری مکمل برای حمله به سایت‌های رادار یا سکوهای سامانه‌های دفاع موشکی دشمن در منطقه استفاده کند.

 

جمع‌بندی و توصیه‌های راهبردی

در سند «بازبینی دفاع موشکی ۲۰۱۹» وزارت دفاع ایالات متحده به موضوع ایران به‌عنوان یکی از چهار کشور (به‌علاوه روسیه، چین و کره شمالی) دارای توان تهدید موشکی خاک آمریکا اشاره شده است. در این بخش از سند تصریح شده است که «ایران به نفوذ آمریکا در خاورمیانه به‌عنوان مانع اصلی در برابر اهداف جمهوری اسلامی و تبدیل شدن این کشور به قدرت غالب در منطقه می‌نگرد. زرادخانه موشکی یکی از ابزارهای اصلی ایران برای اعمال فشار و قدرت‌افکنی است که با شمار، دقت، برد و قدرت ویرانگری بالا توصیف می‌شود. ایران اکنون دارای بزرگ‌ترین قدرت موشکی بالستیکی در خاورمیانه محسوب می‌شود و به توسعه فناوری‌های مربوط به ساخت موشک‌های قاره‌پیما با توانایی تهدید ایالات متحده ادامه می‌دهد. ایران میل خود را برای برخوردار بودن از قدرت بازدارندگی دفاعی استراتژیک در برابر آمریکا که می‌توان آن را به‌صورت توان موشکی بالستیکی قاره‌پیما به‌شمار آورد نشان داده است. پیشرفت در برنامه فضایی این کشور می‌تواند راه را برای دستیابی به موشک‌های قاره‌پیما کوتاه کند».

با این توصیف، از برنامه دفاعی موشکی جمهوری اسلامی ایران ازسوی دولت ترامپ روشن است که آمریکا به‌مانند چند سال اخیر، طرح تشکیل یک سپر دفاع موشکی منطقه‌ای در برابر «ادعای تهدید موشکی بالستیکی» ایران ازطریق فروش تجهیزات و تسلیحات مربوطه به متحدان خود در غرب آسیا به‌ویژه خلیج ‌فارس را با اولویت در دستور کار خود قرار داده است.

بی‌تردید، چنین اقدامی به مسابقه تسلیحاتی در منطقه دامن می‌زند و طرف دیگر این معادله را به اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ موقعیت و امنیت خود برخواهد داشت. به باور بسیاری از کارشناسان مسائل دفاعی، با توجه به این واقعیت که تاکنون هیچ‌یک از سامانه‌های دفاع موشکی موجود قادر نبوده‌اند به‌طور مطلق مانع حملات موشکی شوند، ایران درپی بهره‌برداری بیشتر از نقاط ضعف این سامانه‌ها به نفع خود برخواهد آمد. به گفته این کارشناسان، ازجمله این نقاط ضعف، ناکارآمدی سیستم‌های دفاع موشکی در برابر حملات موشکی پرتعداد در یک زمان به یک محدوده جغرافیایی خاص است که موجب مختل شدن عملکرد این سامانه‌ها و ناتوانی آنها در رهگیری تمامی موشک‌های مهاجم خواهد شد. همچنین استفاده ایران از سکوهای پرتاب متحرک برای شلیک موشک‌های بالستیک سوخت جامد با قدرت هدف‌گیری بالا، این امکان را به جمهوری اسلامی می‌دهد که با استفاده از مناطق کوهستانی غرب و جنوب غربی و نیز ناهمواری‌ها و عوارض زمین در نواحی جنوبی دست به عملیات «حمله و گریز» بزند و کار تعقیب، ردیابی و انهدام این سکوها را برای نیروهای دشمن دشوارتر نماید. نمونه‌های تاریخی در جنگ سال ۱۹۹۱ خلیج فارس و نیز جنگ ۳۳ روزه لبنان نشان می‌دهند که با وجود برخوردار بودن از برتری هوایی مطلق ازسوی ایالات متحده یا رژیم صهیونیستی در این جنگ‌ها، ‌آنها قادر نشدند که به‌طور کامل موجب قطع پرتاب موشک به اهداف خودی توسط عراق و نیروهای حزب‌الله شوند. علاوه‌براین، ایران می‌تواند درصورت لزوم با تحقیق و توسعه در زمینه تسلیحات «هواسر فراصوت» و تلاش برای همکاری فنی احتمالی در این زمینه با کشورهایی مانند چین و روسیه، بیش از پیش مساعی واشینگتن و شرکای منطقه‌ای آن برای دستیابی به یک دفاع موشکی مؤثر در برابر خود را کم‌اثر یا خنثی نماید.

 

[1]. Missile Defense Review

[2]. Hypersonic Glide Vehicle

[3]. Patrick Shanahan

[4]. National Security Strategy

[5]. Ballistic Missile Defense

[6]. Kinetic

[7]. Space Sensor Layer

[8]. THAAD

[9]. Aegis

[10]. Aegis Ashore

[11]. Kauai

[12]. Patriot

[13]. David’s Sling

[14]. Arrow-3

[15]. JUNIPER

[16]. COBRA