چشم‌انداز روابط هند ـ رژیم صهیونیستی؛

ماه عسل با اهداف و پیامدهای نگران‌کننده


ناراندرا مودی، نخست‌وزیر هند روز 14 ژانویه (24 دی) در فرودگاه دهلی نو از بنیامین نتانیاهو، همتای صهیونیست خود استقبال کرد. این استقبال کم‌نظیر و حضور شش روزه هیئت 130 نفره رژیم صهیونیستی در هند با هدف گفتگو در زمینه گسترش همکاری‌ها در حوزه‌های امنیتی، نظامی، فناوری و کشاورزی حاکی از استمرار «ماه عسل» در روابط دو دولت است. سفر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به هند شش ماه پس از دیدار تاریخی مودی از تل‌آویو در ژوئیه 2017 صورت گرفت که نخستین سفر یک نخست‌وزیر هند به فلسطین اشغالی از زمان استقلال هند به‌شمار می‌رفت و حضور نتانیاهو و هیئت دولتش در فرودگاه «بن گورین» در آن سفر نشان‌دهنده اهمیت ویژه‌ای است که سران رژیم صهیونیستی برای روابط دو دولت قائل‌اند. 
درهمین‌حال، محورهای گفتگوهای دو طرف در دهلی نو که به امضای 9 تفاهم‌نامه همکاری انجامید نیز جالب توجه بوده و مهم به‌نظر می‌رسد: امنیت سایبری، انرژی، ترانزیت هوایی، تولید فیلم، پزشکی، هوا فضا، سرمایه‌گذاری اقتصادی، تولید باتری‌های مقاوم در برابر هوا و استفاده از فناوری حرارتی خورشیدی متمرکز. 
علاوه‌براینها، سخنان معنادار نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و برخی همراهان او در کنفرانس بین‌المللی «گفتگو ریسینا 2018» در دهلی نو (16ـ22 ژانویه 2018) نیز بیانگر عزم جدی این رژیم و دولت راست‌گرای مودی برای گسترش روابط براساس اهداف و اولویت‌های متفاوتی است که درنهایت دو دولت را در بزنگاه‌هایی به‌هم نزدیک می‌سازند. همچنین نشان می‌دهد که طرفین به داشتن یک رابطه عادی قانع نیستند و قصد دارند این روابط را به‌شکل راهبردی گسترش دهند. 
 
اهداف هند و رژیم صهیونیستی از گسترش سریع روابط دوجانبه
به‌نظر می‌رسد که هند اهداف زیر را دنبال می‌کند:
1. برخورداری از حس مشترک در رابطه با آسیب‌های ناشی از افراط‌گرایی اسلامی؛ دراین‌زمینه، طی سال‌های اخیر به‌خصوص پس از دیدار نتانیاهو از هند در سال 2017، دولت مودی تلاش زیادی به خرج داد تا تل‌آویو را حامی جدی خود در مسئله کشمیر معرفی کند و بدین‌صورت، افزایش تهدیدات امنیتی ناشی از افراط‌گرایی مورد حمایت پاکستان را در سطح منطقه‌ای و جهانی بزرگنمایی کند. این درحالی است که نفوذ اندیشه‌های داعشی به هند نیز بهانه جدیدی برای سرکوب حرکت‌های اعتراضی در کشمیر تحت کنترل این کشور به دست دولت مودی داده است. 
البته رژیم صهیونیستی سال‌هاست تجربیات خود را در زمینه ده‌ها سال سرکوب فلسطینیان به‌ویژه در جنگ‌های شهری دراختیار دهلی نو قرار می‌دهد تا از آن در خواباندن موج اعتراضات کشمیری‌ها تحت عنوان مقابله با خطر اسلام افراطی استفاده کند.
2. رقابت مستمر در حوزه سیاست خارجی با هدف برقراری موازنه در روابط با پاکستان و ایران؛ دراین‌زمینه بارها ملاحظه شده که هرگاه به دلایل مختلف، روابط پاکستان یا ایران با هند یا آمریکا با تنش شدید هرچند مقطعی همراه شده است و تهران و اسلام‌آباد به‌همین‌دلیل به یکدیگر نزدیک شده‌اند، طرف هندی نیز روابط خود را با واشینگتن و تل‌آویو گسترش قابل ملاحظه‌ای داده است. نمونه بارز این ادعا را می‌توان در افزایش تنش‌ها میان پاکستان با آمریکا در زمینه مسائل افغانستان و تعلیق کمک‌های اقتصادی و نظامی آمریکایی‌ها به اسلام‌آباد و استقبال تهران از تلاش پاکستان برای گسترش روابط با تهران و همچنین با روسیه و چین ملاحظه کرد. 
در طرف مقابل، جهش ناگهانی در همکاری‌های هند با آمریکا و رژیم صهیونیستی به‌ویژه در حوزه‌های نظامی، اطلاعاتی و اقتصادی در یک سال اخیر نشانگر تلاش دولت مودی برای برقراری نوعی موازنه در برابر روابط رو به گرم شدن پاکستان با ایران، روسیه و چین است.
3. تقویت احتمال به‌دست آوردن کرسی دائم در شورای امنیت سازمان ملل ازسوی هند؛ همزمان با تلاش واشینگتن برای افزایش شمار اعضای شورای امنیت به 25 کشور به‌منظور هموار ساختن مسیر عضویت هم‌پیمانان آمریکا در این شورا و کاستن از میزان اثرگذاری چین و روسیه به‌عنوان دو عضو دارای حق وتو بر تصمیمات آن، دهلی نو نیز به‌مثابه یکی از شرکای راهبردی کاخ سفید، می‌کوشد تا حدی از لابی قدرتمند صهیونیست‌ها در آمریکا که بسیاری از سیاست‌ها در این کشور تحت تأثیر فشارهای این لابی صورت می‌گیرد، برای ورود به جرگه اعضای دائمی شورای امنیت بهره ببرد. البته این شرط لازم و نه کافی برای عضویت در آن شوراست. در این مورد دولت مودی نگرانی خاصی ندارد؛ زیرا با توجه به روابط شکوفای آن با رژیم صهیونیستی، همراهی این رژیم با دهلی نو در رأی‌گیری احتمالی در آینده قطعی به‌نظر می‌رسد. 
هدف هند از ورود به شورای امنیت به‌عنوان عضو دائم محقق کردن بخشی از رؤیای تبدیل این کشور بزرگ، پرجمعیت و دارای تنوع قومی و دینی به یک قدرت جهانی است که دولت مودی در کنار دستیابی به توان اتمی در حوزه نظامی، تبدیل شدن به قدرت برتر اقتصادی منطقه و رشد توان تکنولوژیکی، آن را پیگیری می‌کند. 
اما اهداف مدنظر رژیم صهیونیستی از گرایش به آسیای جنوبی و به‌ویژه گسترش سریع روابط خود با هند چیست؟
1. خروج از انزوای منطقه‌ای و بین‌المللی با کمک هند؛ برقرار کردن روابط گرم با هند به‌عنوان یکی از قدرت‌های آسیایی و جهانی ازجمله آرزوهای هر کشوری است؛ اما نزدیک شدن بیش‌ازپیش رژیم صهیونیستی به آن کشور حکایت دیگری دارد. با توجه به به‌رسمیت شناخته نشدن مشروعیت رژیم صهیونیستی ازسوی بسیاری از کشورها و مردم مسلمان و حتی غیرمسلمان جهان، دولت نتانیاهو ازطریق پیوند زدن خود با هند و یافتن نقاط مشترک بین دهلی نو و تل‌آویو تلاش دارد برای خودش مشروعیتی عاریتی دست و پا کند؛ اقدامی که تاکنون با وجود کوشش‌های دولت مودی حتی در خود هند به‌دلیل مخالفت گسترده اکثر مسلمانان با آن توفیق چندانی به‌دست نیاورده است. 
رأی منفی هند به قطعنامه پیشنهادی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای به‌رسمیت شناخته شدن بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت دائم این رژیم نیز نشان داد دولت مودی قصد ندارد به قیمت کمک به خروج صهیونیست‌ها از انزوا ازطریق مشروعیت بخشیدن به تلاش دولت ترامپ برای اعلام رسمی دومین قبله مسلمانان به‌عنوان پایتخت آنان، کل تخم‌مرغ‌هایش در حوزه سیاست خارجی و روابط منطقه‌ای را در سبد دولت نتانیاهو بگذارد و در زمین او بازی کند. این مسئله خشم رژیم صهیونیستی را برانگیخت و نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی طی سخنرانی در کنفرانس «گفتگوی ریسینا 2018» با ملایمت از رأی هند به سود فلسطینیان انتقاد کرد؛ اما به‌نظر می‌رسد صهیونیست‌ها با درک ملاحظات سیاسی دهلی نو تلاش خواهند کرد با گسترش دادن روابط دوجانبه با هند، خود را از خطر انزوای کامل نجات دهند.
2. منزوی کردن قدرت‌های مسلمان در جنوب و غرب آسیا؛ اکثر قریب به اتفاق همسایگان هند را کشورهای مسلمان یا دارای اقلیت‌های مسلمان تشکیل داده‌اند. رویکرد دولت راست‌گرای مودی در راستای تقویت شدید ناسیونالیسم هندو و کاستن از نفوذ سایر گروه‌های مذهبی به‌خصوص مسلمانان در هند ازیک‌طرف و افزایش تنش‌ها با پاکستان ازطرف‌دیگر، به‌طور ضمنی مورد تأیید و تشویق مقامات رژیم صهیونیستی قرار گرفته و آنها مانند مقامات آمریکایی سعی در دامن زدن به آن دارند؛ زیرا نزدیک شدن پاکستان به‌مثابه تنها کشور مسلمان دارای سلاح اتمی به چین و روسیه، با طرح بلندمدت واشینگتن برای کاهش نفوذ منطقه‌ای و تضعیف قدرت پکن و مسکو در سطح بین‌المللی و نیز مهار قدرت هسته‌ای اسلام‌آباد در تضاد است. همچنان‌که همراهی کردن دهلی نو با تحریم‌های یکجانبه آمریکایی‌ها برضد جمهوری اسلامی در سال‌های نه‌چندان دور، به نفع واشینگتن و تل‌آویو که درصدد منزوی کردن ایران بودند، تمام شد. 
بااین‌حال، گسترش روابط اقتصادی دولت مودی با ایران و همکاری نسبی دو کشور در سال‌های اخیر برای راه‌اندازی کریدور هند ـ ایران ـ افغانستان به‌منظور اتصال هند به بازارهای آسیای مرکزی، قفقاز، روسیه و اروپا از مسیر بندر چابهار ایران، نشان می دهد که دهلی نو برخلاف خواست صهیونیست‌ها به گسترش نسبی روابط منطقه‌ای و بین‌المللی ایران کمک کرده است.
 
پیامدهای گسترش روابط هند و رژیم صهیونیستی
می‌توان گفت نخستین پیامد منفی استمرار روابط گرم دولت‌های مودی و نتانیاهو برای منطقه، افزایش تنش میان هند و پاکستان به تحریک رژیم صهیونیستی و به‌شکل غیرمستقیم، آمریکا با هدف فاصله گرفتن پاکستانی‌ها از ایران، چین و روسیه است. دیگر آنکه، تل‌آویو که قراردادهای کلان ازجمله یک قرارداد خرید موشک‌های ضدتانک «اسپایک» به ارزش پانصد میلیون دلار با دهلی نو در دو سال اخیر امضاء کرده است، با استفاده از روحیه بلندپروازی، مودی می‌کوشد با کاهش شدید یا هدف قطع همکاری اقتصادی و تجاری با ایران، تداوم همکاری‌های نظامی و امنیتی با هند را به فشار دولت او بر ایران مشروط سازد. احتمال دارد بخشی از سهم‌خواهی قلدرمآبانه طرف هندی از منابع گاز «فرزاد ب» در خلیج فارس در یک سال اخیر نیز به تحریک صهیونیست‌ها صورت گرفته باشد. تداوم این فشارها در آینده می‌تواند به تنش فزاینده در روابط سیاسی تهران ـ دهلی نو منجر شود.