یکجانبه‌گرایی و حقوق بین‌الملل

جلد 1


علی‎رغم آنکه چندجانبه‌گرایی محور یا هسته اصلی نظم بین‎الملل پس از جنگ جهانی بوده است، طی سال‎های اخیر شاهد تهدیداتی علیه نظام بین‎الملل چندجانبه‎گرا ازسوی برخی از بازیگران آن به‌ویژه ایالات متحده هستیم. به عبارتی دیگر در روزهای پایانی دهه دوم قرن بیست‌ویکم اقدامات یکجانبه آمریکا در عرصه جامعه بین‌المللی مورد نقد همه کشورهای جهان از جمله هم‎پیمانان و شرکای استراتژیک خود قرار گرفته است. اقداماتی مانند خروج یا تهدید به خروج از پیمان‌های تسلیحاتی و امنیتی مانند INF (پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد) و ناتو، خروج از معاهده آب و هوایی پاریس، خروج از پیمان تجاری فراآتلانتیک و همچنین خروج از برجام از جدی‌ترین مصادیق یکجانبه‌گرایی و تهدید علیه نظم، هنجارها و ارزش‌های جامعه بین‌المللی است. این اقدامات در حالی صورت گرفته است که طبق واقعیت‌های منطبق با تاریخ روابط بین‌الملل و همچنین رویکردها موجود در این حوزه، رسیدن به اراده جمعی موافق در هر یک از حوزه‌های فوق برای رسیدن به وضعیت مطلوب و کاستن از آثار مخرب ناشی از آنارشی موجود در نظام بین‌الملل بسیار دشوار است.

نگرانی از این وضعیت باعث شده تا پرسش‌هایی اساسی پیشِ روی پژوهشگران حوزه حقوق و روابط بین‎الملل قرار گیرد. پرسش از اینکه:

ـ چرا در زمانه گسترش ارتباطات و نزدیکی ملت‎ها و دولت‎ها به یکدیگر، باید شاهد اقداماتی بود که مصداق بازگشت به عقب و به سمت تاریکی‎های عصر ماقبل جنگ‌های جهانی است؟

ـ آیا سکوت دولت‌ها در برابر این اقدامات یکجانبه‌گرایانه، منجربه شکل‏گیری رویه‌ای خطرناک و درنتیجه، تخریب بیشتر نظم و نظام حقوق بین‌الملل موجود نخواهد شد؟

ـ چه نوع اقدامات دسته جمعی باید درپیش گرفته شود تا چندجانبه‎گرایی به عنوان یک «هویت مقاومت هنجارمحور جهانی» و سنت معطوف به حل مشکل در نظام بین‌الملل تثبیت شود؟

پاسخ به سوالات فوق هرچه که باشد بدون شک بخشی از واقعیت این است که سکوت بازیگران مختلف در نظام بین‌الملل نسبت به این اقدامات تنها باعث ایجاد رویه در این موضوع و گسترش آن به عنوان اقدامی معمول خواهد شد. همان‌طور که تحلیل این اقدامات براساس مفهوم قدرت به‌عنوان مفهوم تبیین‎کننده رفتارهای ضد هنجار در جامعه بین‎المللی فقط توجیه و توصیف وضعیت موجود است و با روحیه عدالت‎خواهی انسان تعارض دارد.

در این بین دو واکنش را از سوی کشورهای جهان شاهد هستیم: اول اینکه، بعضی از دولت‎ها که از نظام و نظم موجود بهره می‎برند و حامی نظام موجودند، با اقدامات یکجانبه‏گرایانه مخالف‌اند؛ اما آنها می‌دانند که برهم ‎خوردن نظم موجود، هزینه‎هایشان را افزایش خواهد داد و روند معمول دستیابی به منافع‌شان متوقف خواهد شد؛ بنابراین خواهند کوشید با قواعد موجود، به اقدامات یکجانبه‌گرایانه آمریکا پاسخ دهند و بار دیگر آمریکا را برای بازگشت به معاهدات و رویه‎های چندجانبه‎گرایانه تشویق کنند. اقدامات دولت‎های اروپایی شاهدی بر این مدعاست.

دوم، بازیگرانی که امروز در عرصه روابط بین‌الملل در نقش بازیگران جهانی یا در مفهومی دیگر، جهان غیرغربی شناخته می‌شوند، به‎سوی روایت‎سازی خود از نظم مطلوب حرکت می‌کنند؛ جهانی که با خرده‌گفتمان‏های «عدالت» و «نظم» به‌سوی تصویرسازی از نظامی عادلانه‎تر گام برمی‌دارد. این حرکت در جهان غیرغربی، متناسب با ماهیت چرخش قدرت و برآمدن کنشگران و قدرت‎های نوظهور، پارادایم‌های جدیدی از نظم حقوقی بین‌المللی را شکل می‌دهد که در آن، امید و باور به «شدن» ذیل مفهوم چندجانبه‌گرایی و همکاری برای همه جهان گشوده‌تر و قابل دسترس‌تر از قبل خواهد بود.

دراین‌میان، جمهوری اسلامی ایران نیز با اراده خود در پیشبرد امور سیاسی ـ اقتصادی و امنیتی با دیپلماسی به خصوص در موضوع برجام و کمک به حل بحران‌های منطقه‌ای از جمله در سوریه و لبنان نشان داده بر خلاف آمریکا و هم پیمانانش، در زمین حقوق بین‎الملل و به‌عنوان بخشی از جامعه بین‎المللی منافع خود را دنبال می‌کند. از این‌رو همواره از سوی تصمیم‌گیران کشور تاکید شده همه کشورهای جهان نیز باید با پایبندی به هنجارها و قوانین بین‌المللی حق سایر کشورها را برای کسب منافع خود در این عرصه به رسمیت بشناسند. زیرا این باور وجود دارد که تأکید بر مفاهیمی مانند «جامعه جهانی»، «جامعه بین‎المللی»،«چندجانبه گرایی» و «هنجارها و ارزش‌های بین‌المللی» اگر تنها ملاکی برای زورگویی به کشورهایی باشد که در بلوک امریکا نباشد نه‌تنها از میزان نزاع و خشونت و جنگ دولت‎ها نمی‌کاهد، بلکه می‎تواند زمینه جنگ و نزاع میان دولت‌ها و ملت‎ها را فراهم کند.

در این کتاب به عنوان یکی از محدود منابع در زمینه «یکجانبه‌گرایی و حقوق بین‌الملل» که ذیل سه فصل برجام، تحریم و آینده معاهدات و امنیت دسته جمعی دسته‌بندی شده است، هر یک از نویسندگان با اتکا به یک رویکرد یا نظریه در زمینه حقوق و روابط بین‌الملل تلاش داشته تا ابعاد مختلف آنچه پدیده یکجانبه‌گرایی یا ضرورت چندجانبه‌گرایی خوانده می‌شود را مورد بررسی قرار دهند. موضوعاتی مانند نقد استناد آمریکا به قوانین داخلی خود برای تنبیه و وادار کردن کشورهای ثالث به همراهی با آن کشور در عرصه نظام بین‌الملل، نقض قطعنامه‌های شورای امنیت و تبعات آن در افزایش مخاطرات امنیت بین‌المللی، تمایل به یکجانبه‌گرایی و قانون‌گریزی، تمایل به بی اعتبار کردن نهادهای نظارتی ذیل شورای امنیت و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، مساله مشروعیت تحریم‌های یکجانبه و نقض حقوق بشر، تاثیر خروج از برجام به عنوان کامل‌ترین و قوی‌ترین سند عدم اشاعه هسته‌ای تاریخ جهان بر امنیت و تعاملات منطقه‌ای و آینده معاهدات مرتبط با امنیت دسته‌جمعی از مهمترین موضوعات مدنظر نویسندگان مقالات کتاب یکجانبه‌گرایی و حقوق بین‌الملل است.

موسسه تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران امیدوار است با توجه به اهمیت موضوع فوق در سطح جهانی، زمینه تولید ادبیات موجه و مؤثر در این زمینه را فراهم کند. اقدام ابتدایی در این زمینه همراهی دانشگاهیان و نخبگان فعال در زمینه حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل است که علاوه بر ارائه مکتوب و شفاهی نقد و نظرهای خود درباره مجموعه مقالات این کتاب، زمینه تقویت منابع و ادبیات تولیدی در این زمینه را در آینده فراهم کنند. انشاالله