هوش مصنوعی و تأثیر آن بر امنیت و روابط بین‌الملل


مقدمه

اثرگذاری برخی از علوم و فناوری‌های جدید بر حوزه علوم انسانی ـ همزمان با پیشرفت سریع آنها ـ درحال افزایش است. یکی از این حوزه‌های جدید علمی هوش مصنوعی است که بی‌توجهی به نقش‌آفرینی آن در عرصه‌هایی همچون روابط و امنیت بین‌الملل چه‌بسا کشور را دچار خسران کند.

در ابتدا به‌نظر می‌رسد حوزه‌ای به‌شدت تخصصی همچون هوش مصنوعی، رابطه چندانی با علم روابط بین‌الملل و امنیت بین‌الملل نداشته باشد؛ اما حرکت پرشتاب برخی کشورها در این زمینه نشان می‌دهد که این تصور صحیح نیست. ازیک‌سو، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه می‌گوید کشوری که در حوزه هوش مصنوعی از دیگر کشورها پیشی بگیرد، رهبری جهان را در آینده برعهده می‌گیرد و ازسوی‌دیگر، چین از برنامه‌های خود برای تبدیل شدن به برترین کشور جهان در زمینه تحقیقات هوش مصنوعی تا سال 2030 خبر می‌دهد.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در فوریه 2019، از اجرای ابتکارعمل هوش مصنوعی برای جبران عقب‌ماندگی از کشورهای رقیب در حوزه‌هایی همچون تحقیق و توسعه، زیرساخت‌ها، زمامداری و سیاست، نیروی کار و تعاملات بین‌المللی خبر می‌دهد و امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه هم برای تبدیل فرانسه به رهبر هوش مصنوعی جهان، ابتکارعمل ویژه‌ای را در این حوزه به‌اجرا درمی‌آورد.

علاوه‌بر نگارش طرح‌های توسعه‌ای و سیاست‌گذاری در حوزه هوش مصنوعی، قانون‌گذاری در این حوزه نیز مدتی است آغاز شده و این قوانین در دو حوزه ملی و بین‌المللی درحال نگارش هستند تا هم پیشبرد کسب‌وکارهای مبتنی‌بر هوش مصنوعی تسهیل شود و هم نگرانی‌های مربوط به سوءاستفاده از این فناوری پیشرفته کاهش یابد.

هوش مصنوعی به‌طور خلاصه به تولید ماشین‌هایی می‌انجامد که خود قادر به یادگیری، درک شرایط پیچیده، تفکر، استدلال و ارائه پاسخ و کسب دانش بدون نیاز به کمک و دخالت انسان‌ها هستند. بدیهی است کشورهایی که چنین ماشین‌ها و سیستم‌هایی را در اختیار داشته باشند، می‌توانند توازن قوا را در نظام بین‌الملل به نفع خود تغییر دهند و اتحادهای جدیدی را برای مرعوب ساختن دشمنان به‌وجود آورند.

به بیان دیگر، برتری در حوزه هوش مصنوعی مزیت رقابتی ویژه‌ای را به هر کشور می‌بخشد که ازطریق آن می‌تواند کشورهای عقب‌افتاده‌تر در این زمینه را به حاشیه براند و آنها را از امکان کسب درآمد و مزایای مختلف سیاسی، اقتصادی، و نظامی محروم کند. کشورهای بهره‌مند از هوش مصنوعی با استفاده از حجم انبوه اطلاعات پردازش‌شده و توان تحلیلی بسیار گسترده‌ای که ازطریق به‌کارگیری ماشین‌های هوشمند به‌دست آورده‌اند، در رقابت با دیگر کشورها مزیت‌های بیشتری خواهند داشت و می‌توانند برای پیشبرد اهداف دیپلماتیک، اقتصادی، بازرگانی، و نظامی خود موفق‌تر از کشورهایی عمل کنند که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و تصمیم‌گیری نهایی درمورد سود و زیان خود کماکان فقط از مغز انسان‌ها بهره می‌گیرند.

 

هوش مصنوعی و قدرت سخت

نحوه استفاده دولت‌ها از هوش مصنوعی پیامدهای مهمی برای حوزه روابط بین‌الملل خواهد داشت و اگر دولتی در این حوزه از قدرتی نامتعارف برخوردار باشد، می‌تواند از این طریق به چنان توانی دست یابد که موجودیت دیگر کشورها را تهدید کند؛ برای مثال، می‌توان به استفاده از هوش مصنوعی برای طراحی و تولید سلاح‌های خودران و بدون نیاز به هدایت و کنترل سربازان و نیروهای مسلح اشاره کرد. چنین سلاح‌هایی که با هوش سرشار خود به‌طور خودکار هدف را تا نابودی قطعی آن تعقیب می‌کنند، با استفاده از روش‌های سنتی و متعارف مهارنشدنی خواهند بود و لذا کشورهایی که از آنها بهره‌مند باشند، توازن قوا را در سطح جهانی تغییر خواهند داد.

می‌توان تصور کرد برخی کشورهای همسایه که از دهه‌ها قبل دارای اختلافات ارضی حل‌نشده بوده‌اند، از این فناوری جدید برای کسب برتری در برابر یکدیگر و نابودی توان نظامی رقیب بهره بگیرند. در این شرایط، اگر قانونی وجود نداشته باشد که کشورها را ملزم کند برای تعیین تکلیف نهایی درمورد عملکرد و خط‌مشی ابزار مختلف هوش مصنوعی به داوری و میانجی‌گری انسان‌های صاحب صلاحیت رجوع کنند، تداوم حیات بشری در معرض خطر قرار می‌گیرد؛ زیرا تسلیحات خودکار مبتنی‌بر هوش مصنوعی تا زمان نابودی هدف ازقبل مشخص‌شده متوقف نخواهد شد و نتیجه طراحی نبرد نظامی به چنین شیوه‌ای می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

حتی اگر یک کشور در جهان تعیین استراتژی نبردهای نظامی خود را به‌طور کامل به سیستم‌های هوش مصنوعی واگذار کند نمی‌توان انتظار داشت دیگر کشورها در این زمینه تصمیم‌گیری را به انسان‌ها محول کنند؛ زیرا توان پردازش مغز انسان‌ها در مقایسه با ماشین‌های هوش مصنوعی بسیار محدود است و این کار منجربه شکست نظامی قطعی آن کشور خواهد شد؛ درنتیجه، حاکمیت این طرز فکر به رقابتی نامحدود برای به‌کارگیری تسلیحات مرگبار هوش مصنوعی در جهان می‌انجامد که نتیجه‌ای جز مرگ و نیستی بشریت نخواهد داشت. در این اوضاع و احوال، مقوله اخلاق به کالایی لوکس مبدل می‌شود که هیچ کشوری جز در حد الفاظ برای آن اهمیتی قائل نخواهد شد.

نگرانی دیگر در این زمینه آن است که سیستم‌های نظامی مبتنی‌بر هوش مصنوعی و نیز نظام‌های تصمیم‌گیری ارتش‌های جهان که براساس کاربرد تسلیحات هوش مصنوعی طراحی شده‌اند، درنهایت، رویکردهای موجود برای حل‌وفصل مسالمت‌آمیز مناقشات سیاسی و اقتصادی را به‌سرعت به‌حاشیه برانند. امروزه برخی نهادهای بین‌المللی و نیز رژیم‌ها، پیمان‌ها و عهدنامه‌های جهانی به‌منظور کمک به خلع سلاح، جلوگیری از تکثیر سلاح‌های کشتار جمعی، میانجی‌گری بین‌المللی و غیره طراحی شده‌اند که متناسب با شرایط فناورانه جهان در قرن بیستم بوده و هم‌پای تحولات علمی دنیا به پیش نیامده‌اند؛ لذا این سازِکارها در عصر حاکمیت هوش مصنوعی عملاً کارآیی و تأثیر خود را که تا پیش از این نیز چندان قابل توجه نبوده است ازدست خواهند داد.

پیشرفت تسلیحات هوش مصنوعی می‌تواند به نقش‌آفرینی مخرب بازیگران غیردولتی‌ای که برخلاف دولت‌ها موظف به عملکردی شفاف و مسئولانه در عرصه جهانی نیستند نیز کمک کند؛ برای مثال، این بازیگران و به‌خصوص گروه‌های تروریستی فاقد هویت مشخص می‌توانند از پهپادهای هوشمند و خودران ارزان‌قیمت برای کشتار سریع و کم‌هزینه مخالفان خود و به‌راه انداختن آشوب‌های غیرقابل مهار بین‌المللی استفاده کنند. سلاح‌های مبتنی‌بر هوش مصنوعی بازیگران غیردولتی به آنها امکان می‌دهد در برابر تجهیزات نظامی انبوه ارتش‌های کلاسیک دنیا که هنوز به این فناوری مجهز نشده‌اند، صف‌آرایی و عرض‌اندام کنند و حتی به موفقیت‌هایی دست یابند که تا پیش از این برای آنها قابل تصور نبوده است.

 

هوش مصنوعی و قدرت نرم

نبردهای مبتنی‌بر استفاده از سلاح‌های هوش مصنوعی محدود به حوزه‌های فیزیکی نخواهند بود و به دشوارتر شدن و مرگبارتر شدن درگیری‌های سایبری نیز می‌انجامند؛ برای مثال، کشورها یا بازیگران غیردولتی متخاصم، قادر به طراحی ماشین‌ها و ابزاری خواهند بود که به‌طور خودکار برای آلوده کردن زیرساخت‌های حیاتی، سیستم‌های کنترل و فرماندهی و غیره اقدام می‌کنند و با ابداع خودکار بدافزار و ویروس برای انتشار آنها در مراکز هدف تلاش می‌کنند.

سوءاستفاده از هوش مصنوعی به حوزه قدرت سخت یا فضای سایبری محدود نخواهد ماند و دامنه آن به حوزه‌هایی همچون رسانه‌ها نیز کشیده می‌شود. می‌توان از سیستم‌های هوش مصنوعی برای به‌راه انداختن جنگ روانی، طراحی اخبار دروغین، ولی اثرگذار به‌منظور دستکاری افکار عمومی در کشورهای هدف، تولید ویدئوهای جعلی خبری و اطلاع‌رسانی و غیره استفاده کرد. هوش مصنوعی طراحی ویدئوهایی را ممکن می‌کند که در آنها می‌توان هر گفتاری را به هر فرد مشهور و سیاستمداری نسبت داد و دستکاری حالات چهره و صدای افراد برای باورپذیر کردن جملات نسبت‌داده‌شده به آنها ممکن است؛ برای نمونه، می‌توان با استفاده از این فناوری، ویدئویی جعلی را تولید کرد که در آن رئیس‌جمهور کشوری حملاتی تند را علیه کشور دیگری ترتیب می‌دهد و با ادبیاتی نامناسب علیه مقامات آن کشور اظهارنظر می‌کند. اقداماتی از این دست می‌تواند تبعاتی جبران‌ناپذیر برای صلح و امنیت بین‌المللی به همراه داشته باشد و مقامات ارشد کشورها را ازطریق تحریک احساسات به انجام کارهایی ترغیب کند که ارتباطی با منافع ملی آنها ندارند.

جلوه‌های اولیه سوءاستفاده از هوش مصنوعی در حوزه قدرت نرم و رسانه‌ها را با انتشار انبوهی از اخبار جعلی به‌خصوص در شبکه‌های اجتماعی در آستانه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، مجلس و غیره در کشورهای مختلف شاهد هستیم. جنجالی‌ترین رویداد در این زمینه در ماه‌های منتهی به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2016 آمریکا رخ داد که طی آن، انبوهی از اخبار جعلی با هدف تخریب هیلاری کلینتون در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و بعدها ادعا شد بخش زیادی از این اخبار و اطلاعات توسط کاربران مورد حمایت دولت روسیه در اینترنت منتشر شده است. رویدادهایی از این دست می‌تواند کارکرد نظام‌های مبتنی‌بر لیبرال‌ _ دموکراسی و برگزاری انتخابات را مختل کند و اعتماد مردم را به نظام‌های سیاسی و منتخبان آنها در کشورهای مختلف کاهش دهد.

در چنین شرایطی، بازنگری در استراتژی‌های کنترل تسلیحات، منع تکثیر سلاح‌های هسته‌ای و نامتعارف، استراتژی‌های رسانه‌ای و غیره ضروری به‌نظر می‌رسد و هماهنگی و اطلاع از سیاست خارجی کشورهای رقیب اهمیت بیشتری می‌یابد؛ زیرا کوچک‌ترین سوءتفاهم می‌تواند به جنگ‌های بسیار مخرب در میان همسایگان و همین‌طور میان دولت‌ها و بازیگران غیردولتی منجر شود.

توصیه‌ها و پیشنهادها

درحال‌حاضر، اکثر دولت‌های جهان و بسیاری از سیاستمداران اطلاعات اندکی درمورد کارکردهای نوین فناوری و به‌خصوص هوش مصنوعی و تأثیر آن بر جنبه‌های مختلف زندگی بشر دارند و حتی موضوعات مرتبط با آن را غیرمهم و لوکس و فانتزی تلقی می‌کنند. درعین‌حال، دولت‌هایی که طراحی ابتکارعمل و استراتژی‌های هوش مصنوعی را آغاز کرده‌اند، توجه چندانی به خط قرمزهای این عرصه ندارند و به این موضوع نمی‌اندیشند که چگونه باید از فناوری‌های مرتبط با هوش مصنوعی به شیوه‌ای مسئولانه استفاده کرد تا قوانین بین‌المللی رعایت، و همزیستی مسالمت‌آمیز دولت _ ملت‌ها در کنار یکدیگر ممکن شود.

پیدایش هوش مصنوعی با توجه به چالش‌های ذکرشده، مشکلاتی بنیادین برای آینده نظام‌های سیاسی و به‌خصوص نظام‌ها و نهادهای مبتنی‌بر لیبرال _ دموکراسی ایجاد، و حتی برابری و نظم اجتماعی را تهدید می‌کند؛ زیرا سیستم‌های پیشرفته کنترل و نظارت مبتنی‌بر هوش مصنوعی می‌توانند هر فردی را به‌سادگی در هر زمان و مکان بیابند و شناسایی کنند و هیچ حریم شخصی و خلوتی برای مردم باقی نگذارند. در این شرایط، مقوله‌هایی همچون حقوق بشر و آزادی‌های مدنی به حاشیه رانده می‌شوند و زندگی آزادانه در جوامع انسانی به آرزو مبدل می‌شود. جلوگیری از تعمیق برخی از این چالش‌ها وظیفه دیپلمات‌هاست تا ازطریق مذاکرات بین‌المللی و تعمیق ارتباطات، سازِکار قابل قبولی را برای استفاده از فناوری هوش مصنوعی ابداع کنند.

اما دولت جمهوری اسلامی ایران باید در مواجهه با تهدیدها و فرصت‌های ناشی از ظهور فناوری هوش مصنوعی به نکات زیر توجه داشته باشد:

1. درحال‌حاضر، شواهدی دال بر توجه جدی به آثار مهم این فناوری نوظهور بر مقوله‌های مرتبط با علوم انسانی در کشور مشاهده نمی‌شود و براساس اطلاعات موجود در برخی شاخه‌های علوم مهندسی تلاش‌هایی پراکنده برای بهره‌مندی از ظرفیت‌های فناوری هوش مصنوعی در جریان است. در این شرایط ضروری است یک ستاد مرکزی یا مرکز فرماندهی با اختیارات گسترده و در سطوح عالی تصمیم‌گیری، برای مشخص کردن استراتژی و سیاست نظام در برخورد با مقوله هوش مصنوعی در حوزه‌های مرتبط با علوم انسانی تشکیل شود یا اگر چنین اقدامی موجب تشدید موازی‌کاری، پراکنده‌کاری و افزایش کاغذبازی و اتلاف وقت تلقی می‌شود، موضوع به‌عنوان امری با فوریت بالا در دستور کار شورایی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار بگیرد.

2. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران، نظام بین‌الملل را با شرایط فعلی مطلوب نمی‌داند و برای استقرار نظم مطلوب خود در سطح جهان برنامه‌ریزی و تلاش می‌کند و با عنایت به خصومت فزاینده برخی از قدرت‌های نظام بین‌الملل با ایران، همچون آمریکا و نیز تهدیدات مشترک رژیم صهیونیستی و تعدادی از کشورهای عرب همسایه علیه جمهوری اسلامی، برنامه‌ریزی برای افزایش توان کشور در حوزه هوش مصنوعی، به‌خصوص با هدف بهره‌مندی از مزایای این فناوری برای تولید تسلیحات جدید، برنامه‌ریزی نبردهای سایبری، رسانه‌ای و جنگ روانی ضروری است؛ زیرا عقب‌ماندگی در این حوزه، از رقبا و کشورهای متخاصم با توجه به آنچه بیان شد، کشور را در شرایطی آسیب‌پذیر قرار می‌دهد. در این زمینه، باید از توان دانشگاه‌های کشور، استارت‌آپ‌ها، پارک‌های علم و فناوری و غیره به‌طور ویژه استفاده کرد.

3. علی‌رغم تلاش برای سیاست‌گذاری و ارتقاء توانمندهای علمی، جمهوری اسلامی باید چهره‌ای صلح‌طلب و منطقی از خود در سطح بین‌الملل را در زمینه استفاده از هوش مصنوعی به نمایش بگذارد و بر استفاده از ظرفیت سازمان‌های بین‌المللی و رژیم‌های حقوقی موجود در جهان برای مشخص کردن چهارچوب مناسب کاربرد هوش مصنوعی که صلح و امنیت بین‌المللی را به‌خطر نیندازد تأکید نماید. نظام باید در سطح بین‌المللی بر اعتمادسازی و گفتگوهای دوجانبه و چندجانبه برای حل چالش‌های مربوط به استفاده از هوش مصنوعی تأکید کند.

4. جمهوری اسلامی ایران برای آنکه همپای تحولات جهانی در حوزه هوش مصنوعی پیش رود، باید در برخی حوزه‌ها، در خط‌مشی‌ها و سیاست‌های کلی خود بازنگری، و فعالیت‌های خود را به‌روزرسانی کند؛ ازجمله این حوزه‌ها می‌توان به حوزه‌های نظامی و تسلیحاتی اشاره کرد. اگرچه کشور در زمینه جنگ الکترونیک، مهندسی معکوس و تولید برخی جنگ‌افزارهای مدرن امروزی و ارتقاء برخی تجهیزات قدیمی براساس شرایط و نیازهای روز پیشرفت‌های قابل توجهی داشته، کاربرد هوش مصنوعی در حوزه ساخت تسلیحات به شکل‌گیری نسلی کاملاً جدید از جنگ‌افزارها منجر می‌شود که می‌توانند هدف را تا زمان نابودی کامل در دشوارترین شرایط تعقیب کنند و مقابله با آنها نیازمند استفاده از فناوری هوش مصنوعی است. با توجه به همین موضوع، ضروری است که بینشی نوین در این عرصه حاکم شود تا شاهد بازسازی صنایع نظامی کشور با هدف تولید تسلیحات هوشمند و نیز خودران باشیم که برای نابودی هدف به حداقل دخالت عامل انسانی نیاز دارند. استفاده از فناوری‌های نوظهور دیگری همچون واقعیت مجازی و واقعیت افزوده که دریافت اطلاعات آنی از محیط عملیاتی را بر نمایشگرهای کوچک قابل نصب روی عینک سربازان ممکن می‌کند باید در دستور کار قرار بگیرد.

5. سوءاستفاده از رسانه‌های نوین مبتنی‌بر اینترنت و شبکه‌های اجتماعی برای انتشار اخبار جعلی و دروغین و دستکاری افکار عمومی در کشور مدتی است که آغاز شده و با تشدید تنش‌های بین‌المللی ازسوی کشورهای متخاصم مانند: آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای مرتجع عربی به‌طور گسترده‌تری علیه جمهوری اسلامی ایران به‌کار گرفته خواهد شد. همه‌گیر شدن هوش مصنوعی این نوع سوءاستفاده‌ها را ساده‌تر، گسترده‌تر، کم‌هزینه‌تر و باورپذیرتر خواهد کرد و لذا از هم‌اکنون باید برای افزایش سواد رسانه‌ای مردم، آموزش اصحاب رسانه و خبرنگاران و آشنایی با تاکتیک‌های مقابله با این نوع دستکاری افکار عمومی وارد عمل شد. با کاربرد هوش مصنوعی، انتشار ویدئوهای جعلی از سیاستمداران مشهور که آنها را درحال موضع‌گیری‌های جنجالی نشان می‌دهد، فقط با استفاده از یک عکس ممکن خواهد بود و متخصصان علوم انسانی در کنار مهندسان و کارشناسان حوزه رایانه و هوش مصنوعی باید برای مهار این پدیده خطرناک و آگاه‌سازی عمومی تلاش کنند. علاوه‌براین، انتشار اخبار جعلی در اینترنت در سال‌های اخیر به روشی برای دلسرد کردن مردم برخی کشورها از مشارکت در فرایندهای مهم سیاسی و به‌خصوص انتخابات تبدیل شده است و مقامات سیاسی برجسته کشورهایی همچون: آمریکا، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، و کره جنوبی تابه‌حال، کشورهای رقیب را به سوءاستفاده از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی به‌منظور انتشار انبوهی از اخبار جعلی برای کاهش مشارکت در انتخابات متهم کرده‌اند و می‌توان انتظار داشت این حربه سیاسی در آینده علیه ایران نیز مورد استفاده قرار گیرد.

6. در حوزه دیپلماسی، هوش مصنوعی می‌تواند حجم زیادی از داده‌های طبقه‌بندی‌شده، منسجم، قابل اتکا و دقیق را در اختیار سفرا، دیپلمات‌ها و متخصصان حوزه سیاست خارجی قرار دهد تا آنها در مذاکرات و زمان حساس بتوانند با حداکثر دقت و تیزبینی و بدون گمانه‌زنی‌های مبهم تصمیم‌گیری کنند. حتی می‌توان انتظار داشت در آینده‌ای نه‌چندان دور، ربات‌های دیپلمات بسیاری از وظایف کارکنان نهادهایی همچون وزارت امور خارجه را انجام دهند، انجام امور کنسولی را تسهیل کنند و از حجم کاغذبازی‌های فعلی در کشورهای مختلف جهان بکاهند. بدیهی است کشورهایی که در این زمینه پیشگام باشند، از قدرت تحلیلی و دانش بیشتری برخوردارند و به پشتوانه داده‌های نظام‌مندی که درمورد موضوعات مختلف در اختیار دارند می‌توانند برای کسب امتیازات اقتصادی و سیاسی به نفع کشور خود در عرصه‌های بین‌المللی موفق‌تر عمل کنند؛ ازاین‌رو، ضروری است جمهوری اسلامی در این حوزه نیز با چابکی بیشتری عمل کند. گفتنی است که سازمان فناوری اطلاعات ایران به‌تازگی کارنامه دولت الکترونیک ایران را منتشر کرده که برطبق آن، وزارت امور خارجه بدترین و نازل‌ترین جایگاه را در میان تمامی وزارتخانه‌های دولتی کشور دارد و در هیچ‌یک از شاخص‌های این گزارش مانند: حضور در وب، فعالیت تعاملی در وب، مشارکت، و فعالیت یکپارچه نمره‌ای بهتر از 48 از 100 کسب نکرده است. با توجه به حساسیت موضوع ضروری است وزارت امور خارجه به فعالیت‌های خود در فضای مجازی و نیز تحولات این حوزه اهمیت بیشتری قائل شود.

7. هوش مصنوعی ظرفیت‌های زیادی را برای فریب غیرمستقیم و کم‌هزینه شخصیت‌های مشهور و شناخته‌شده سیاسی به‌منظور جاسوسی و تخلیه اطلاعاتی آنها ایجاد می‌کند که بی‌توجهی به این مسئله نیز می‌تواند برای جمهوری اسلامی ایران هزینه‌های سنگینی داشته باشد. به‌تازگی آمریکایی‌ها مدعی شناسایی یک نمایه کاربری متعلق به زن جوانی به نام کتی جونز در شبکه اجتماعی «لینکد این» شده‌اند که اگرچه درظاهر، شبیه به نمایه کاربری یک فرد عادی بوده، این نمایه و تمامی جزئیات آن ازجمله عکس و تمامی اطلاعات دیگرش کاملاً جعلی است و افراد طراح آن با ارسال پیام به شخصیت‌های سیاسی مشهور آمریکا و اعضای برجسته اندیشکده‌های مختلف در این کشور مانند بروکینگز و بنیاد هریتج برای دوستی با آنها و تخلیه اطلاعاتی این افراد تلاش می‌کردند. بدیهی است که کشورهایی همچون آمریکا خود از این شیوه برای جاسوسی و دستیابی به اطلاعات ذی‌قیمت استفاده کنند و مشخص نیست آیا در داخل کشور در این زمینه آموزش‌های ضروری به مدیران نهادهای حساس ارائه می‌شود و اصولاً دانش دیجیتال این افراد در سطح مطلوبی قرار دارد یا خیر.