عربستان سعودی و تهدید فزاینده داعش



ظهور داعش و شهرت جهانی آن به عنوان قدرتمندترین و مخوف‌ترین گروه افراط‌گرای تروریستی پیوندی ناگسستنی با بحران در دو کشور عراق و سوریه داشته است. داعش که پس از اشغال شهرهای مهم عراق مانند موصل و تکریت و اعلام خلافت خود را به عنوان دولت اسلامی نامید دنباله جریان‌های سلفی جهادی و به عنوان انشعابی از القاعده محسوب می‌شود. با این حال این جریان با اتخاذ رویکردی خاص و متفاوت نسبت به جریان‌های شبیه خود به سرعت به جریانی متمایز و برتر در میان این گروه‌ها تبدیل شد. داعش در ابتدای ظهور خود به عنوان تهدیدی حیاتی برای دو کشور عراق و سوریه مطرح شد و هم‌اکنون نیز حدود نیمی از مساحت سوریه و بیش از یک‌سوم خاک عراق را تحت سیطره خود دارد. این گروه هر چند با فراز و فرودها یا پیشروی‌ها و عقب‌نشینی‌هایی در عراق و سوریه روبرو بوده و تحت شعار «دولت اسلامی ماندگار و در حال توسعه است» سعی کرده است تا به لحاظ جغرافیایی سرزمین تحت تصرف حکومت یا خلافت خود را گسترش دهد. با این حال داعش در طول ماه‌های اخیر غیر از حضور در عراق و سوریه به عنوان مرکز خلافت ادعایی خود واقعیت‌های نوینی را نیز از خود بروز داده است و این واقعیت چیزی نیست جز حضور در کشورهای مختلف منطقه و ایجاد انفجارات و ناامنی که از کشورهای حوزه خلیج فارس تا شمال آفریقا را در برگرفته است.
عربستان سعودی یکی از کشورهایی است که داعش با یک انفجار در منطقه شیعه‌نشین شرقیه حضور خود را در آن نشان داد و وزارت کشور سعودی نیز اعلام کرد که بیش از 400 نفر از عناصر داعش را در طول ماههای گذشته در این کشور دستگیر کرده است. هر چند مسئولین سعودی با اعلام این خبر سعی داشتند تا بیش از هر چیز بر کارآمدی دستگاه‌های امنیتی این کشور در مقابله با تهدیدات داعش تاکید کنند، اما با این حال نادیده گرفتن نگرانی رهبران سعودی از گسترش احتمالی تهدیدات داعش علیه این کشور را نیز به هیچ‌وجه نمی‌توان نادیده گرفت. واقعیت جدید موجود باعث طرح این پرسش می‌شود که داعش می‌تواند چه نوع تهدیداتی را برای عربستان سعودی ایجاد کند؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان به چهار نوع مختلف از تهدیدات داعش برای عربستان سعودی اشاره کرد. تهدیداتی که به ترتیب در حال مطرح شدن و گسترش بوده و با تغییر وضعیت داعش دچار نوسان بوده است.
هر چند که گروه‌های افراط‌گرایی مانند داعش در ابتدا به عنوان یک فرصت یا ابزار در خدمت سیاست‌های عربستان سعودی عمل کرده‌اند، اما این جریان به‌تدریج به تهدیدی برای ریاض تبدیل شده است. در حالی که سعودی‌ها از عملکرد داعش در مقابل دولت‌های سوریه و عراق و تلاش این جریان برای تغییر یا تضعیف نظام سیاسی در سوریه و عراق خرسند به نظر می‌رسیدند، گسترش بیش از حد داعش و به‌خصوص اعلام خلافت از سوی ابوبکر البغدادی رهبران سعودی را با تهدیدی نوین روبرو کرد. ریاض با دادن لقب خادم حرمین شریفین به پادشاه این کشور و سیاست‌های مذهبی و ایدئولوژیک خاص خود مدعی رهبری جهان اسلام و به‌خصوص اهل تسنن است و از این موضوع به عنوان یکی از مسائل برای مشروعیت دادن به نظام سعودی و سیاست‌های منطقه‌ای آن استفاده می‌کند. بر این اساس طرح ادعای تشکیل خلافت اسلامی که حداقل در میان بخشی از اهل تسنن به عنوان مساله‌ای تاریخی و نوستالژیک محسوب می‌شود تاثیراتی منفی را برای مشروعیت نظام سیاسی سعودی و نفوذ منطقه‌ای آن داشته است.
مساله یا تهدید دوم گسترش نفوذ داعش در میان شهروندان سعودی است و بر اساس برخی گزارش‌ها بیش از نیمی از جمعیت سعودی را می‌توان طرفدار یا هوادار داعش محسوب کرد. این واقعیت بسیاری از شهروندان سعودی را به صورت بالقوه یا بالفعل به نیروهای تحت فرمان داعش تبدیل می‌کند و در نتیجه مدیریت ناامنی در این کشور را بسیار دشوار خواهد ساخت. بر این اساس انتظار تکرار انفجارات و ناامنی‌ها در عربستان سعودی از سوی داعش و طرفداران آن انتظاری غیرمنطقی نیست.
تهدید سوم داعش ایجاد تناقضاتی جدی در مشروعیت مبتنی بر پیوند خاندان سعودی و علمای وهابی در این کشور است. در حالی که وهابیت و اقدامات علمای وهابی از ریشه‌های فکری داعش محسوب می‌شود و اکنون مقابله با داعش بدون توجه به گرایشات و مبانی فکری آن دشوار است، هرگونه تلاش سعودی‌ها در تعدیل تفکر وهابی افراط‌گرا خود ضربه‌ای به مبانی مشروعیت دولت سعودی است. بر این اساس مبارزه با افراط‌گرایی داعش و مبانی فکری آن ایجادکننده تناقضاتی درون سیستم سعودی است و به‌خصوص می‌تواند پیوند تاریخی بین آل سعود و علمای وهابی را به شکاف و جدالی فزاینده تبدیل کند.
تهدید چهارم داعش ایجاد اخلال و آشفتگی در سیاست منطقه‌ای سعودی است. سعودی‌ها در طول یک دهه گذشته از سیاست فرقه‌گرایی و تشدید تنش‌های فرقه‌ای و بهره‌گیری از گروه‌های افراط‌گرا به عنوان رویکردی برای توسعه نفوذ منطقه‌ای خود و مقابله با توسعه نفوذ رقبای منطقه‌ای خود به خصوص ایران استفاده کردند. اما اکنون این سیاست نه‌تنها دیگر همانند گذشته در سیاست منطقه‌ای سعودی کارایی ندارد، بلکه تهدیداتی را برای خود این کشور ایجاد می‌کند. نکته مهم اینکه در حالی که سعودی‌ها دیگر همانند گذشته نمی‌توانند از افراط‌گرایی به عنوان محور کانونی سیاست خارجی خود استفاده کنند که پیدا کردن جایگزینی دیگر برای آن در شرایط کنونی منطقه دشوار است. لذا ظهور داعش در شکل کنونی آن سیاست منطقه‌ای دولت سعودی را با مشکلات مهمی مانند فقدان مرکز ثقل و کاهش ابزارها روبرو می‌کند.
در مجموع می‌توان گفت که ظهور و توسعه داعش در شکل کنونی آن با مشخصه‌هایی مانند اعلام خلافت با  مرزهای آرمانی گسترده، نفوذ در شهروندان سعودی و جهان اهل سنت و ایجاد انفجار و ناامنی درون این کشورها و تبدیل شدن به موضوع امنیت بین‌المللی که استفاده ابزاری از آن را دشوار می‌کند به تهدیدی فزاینده برای عربستان سعودی تبدیل شده است. نکته مهم آنکه الگوی داعش نشان می‌دهد که در منطقه پیچیده خاورمیانه ابداع یا حمایت از برخی ابزارها و جریان‌ها می‌تواند به تهدیدی برای حامیان آن تبدیل شود. همانگونه حمایت دولت سعودی از افراط‌گرایی اکنون باعث تبدیل شدن داعش به عنوان تهدیدی فزاینده برای این کشور شده است.