یک سر و هزار سودای هستهای شدن عربستان
یک سر و هزار سودای هستهای شدن عربستان
یکشنبه 24 خرداد 1394
همپا با روند مذاکرات هستهای ایران و 1+5، موضوع هستهای شدن عربستان سعودی نیز نقل محافل فکری و رسانهای است. نزدیک به دو دهه است که از ارتباطات آشکار و نهان عربستان با پاکستان میگذرد و همچنان این کشور منبع احتمالی تقویت برنامه هستهای عربستان خواهد بود. جدا از اسلامآباد، فرانسه و کره جنوبی نیز در پروژههای نیروگاههای هستهای عربستان به دلیل افزایش مصرف برق سرمایهگذاری نمودهاند. اما آنچه باعث شده تا سعودیها پروژه دستیابی به توانمندی هستهای را در اظهارات مقامات رسمی خود همچون ترکی الفیصل سخنگوی غیررسمی خاندان آل سعود و محمد بن نواف سفیر عربستان در بریتانیا مطرح کنند، عمدتا به شکلبندی معادلات منطقه و همچنین روند تحولاتی است که در گفت وگوهای هستهای ایران و 1+5 بخصوص آمریکا بوجود آمده و بهزعم سعودیها قابلیت تسری به فرآیندهای همکاریجویانه در موضوعات منطقهای را نیز دارد.
این نگرانی سعودیها یک بعد دیگری هم دارد و آن نفوذ سیاسی ایران در خاورمیانه و در میان کشورهای عربی است. عراق، سوریه، یمن، لبنان، بحرین از حوزههایی است که سعودیها مدعی هستند که تهران درصدد بسط نفوذ خود و مقابله با عربستان از طریق حمایت از گروههای دستنشانده با عقبههای ایدئولوژیک است. بنابراین در چنین فضایی، دستیابی ایران به تسلیحات هستهای باعث خواهد شد تا ضمن تغییر موازنه منطقهای، شاهد رویکردهای تهاجمی تهران در پایتختهای عربی و در دل جهان عرب باشیم.
سعودیها معتقدند که دست یافتن ایران به تکنولوژی هستهای در منطقه خاورمیانه باعث خواهد شد تا از یکسو موازنه قوا در سطح منطقه بهم خورده و از سوی دیگر این دستیابی سبب گردد تا مسابقه هستهای تشویق گردد. بخصوص که این دستیابی ایران در کنار سایر فاکتورهای قدرت منطقهای اش سبب میگردد تا تهدیدات جدیدی در محیط پیرامونی عربستان بروز کند.
پیشتر عادل الجبیر، وزیر امور خارجه کنونی عربستان در زمانی که سفیر سعودی در ایالات متحده بود گفته بود که چندان دور از ذهن نیست در صورتی که عربستان ببیند باید با ایران برخوردار از توانایی تولید سلاح هستهای برخورد کند، خود نیز برای دستیابی به سلاح هستهای تلاشهای تازهای را آغاز کند.
با چنین ادراکی که از روند تحولات منطقهای و همچنین تحرکات ایران در ذهنیت تصمیمگیرندگان سعودی وجود دارد، کنش گفتاری و رفتاری شکل یابنده سعودیها در چنین فضایی، حکایت از تکاپو برای حرکت به سمت هستهای شدن است. در واقع خروجی تصمیمگیری عربستان برای این امر، سه وضعیت است که عبارتند از:
1ـ حمایت از خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای
یکی از اصلیترین راهبرد هایی که در یک دهه اخیر در دستورکار عربستان بخصوص در نهادهایی همچون آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین کنوانسیونهای منع تکثیر قرار گرفته است، حمایت از طرح خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای است. گرایش اصلی عربستان به حمایت از این طرح در واقع به دو مسئله برمیگردد: عامل اول؛ ضعفهای فنی و راهبردی عربستان در استفاده از ظرفیتهای هستهای است و عامل دوم؛ مهار قدرت بازدارندگی برخی رژیمهای خاورمیانه چون اسرائیل و همچنین دیگر دولتهایی که احتمال دارد به این قابلیت دست یابند.
2ـ دستیابی بومی به توانمندیهای هستهای
اگرچه توانمندیهای علمی و فنی عربستان در استفاده از یک تکنولوژی بومی بسیار ضعیف است، اما این کشور از دههها قبل به فکر راهی برای رسیدن به این تکنولوژی بوده است. همکاریهای فنی با پاکستان، چین، فرانسه، کره جنوبی بخشی از این تلاش است که البته به دلیل ضعفهای موجود عملا تبدیل به یک انتقال یکطرفه فناوری از سوی دولتهای غربی منجر شده و به شکل راکتورهای اتمی برای تامین برق محدود مانده است. در این چارچوب، عربستان از تصمیم خود برای ساخت 16 نیروگاه اتمی تا سال 2030 میلادی با هزینه بیش از 100 میلیارد دلاری خبر داده است.
3ـ ترتیب سازوکاری با یک قدرت مجهز به سلاح هستهای
با توجه به محقق نشدن دو راهبرد پیشین، سعودیها به اتخاذ استراتژیای متوسل شدهاند که البته ریشه در چند دهه گذشته دارد. در این چارچوب؛ عربستان در طول سه دهه گذشته بخش بزرگی از برنامه هستهای پاکستان را تامین مالی کرده است. دولت عربستان کمکهای مالی را در اختیار صنایع دفاعی پاکستان قرار داده و به گفته کارشناسان غربی به آزمایشگاههای ساخت تجهیزات موشکی و هستهای این کشور کمک کرده است. بازدید سلطان بن عبدالعزیز آل سعود، وزیر دفاع وقت عربستان در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۲ از مرکز تحقیقات هستهای پاکستان مهر تأییدی بر نزدیکی روابط نظامی دو کشور بوده است.
گری سیمور مشاور باراک اوباما در زمینه خلع سلاح معتقد است که سعودیها معتقدند نوعی تفاهم میان آنها و پاکستان وجود دارد، و در بدترین حالت خواهند توانست از پاکستان سلاحهای اتمی دریافت کنند. صرفنظر از وجود یا عدم وجود چنین تفاهمی میان دو کشور در دهه ۱۹۹۰، عربستان از یک دهه اخیر به بازنگری جدی نگاه استراتژیک خود به محیط امنیتی در حال تغییر و چشمانداز دستیابی به تکنولوژی هستهای پرداخته است.
در مقابل اما یکی از مسئولان وزارت دفاع عربستان گزارشهای رسانهای درباره تلاش عربستان سعودی برای دستیابی به سلاح هستهای از پاکستان را بازتاب نگرانیهای رو به افزایش عربستان از دستیابی ایران به توانایی ساخت سلاح هستهای دانسته، اما در عین حال تاکید کرد، آن چه این روزها در برخی رسانهها زده میشود، صرفا پیشبینی است و به هیچوجه نمیتوان به این اخبار توجه کرد. وزیر خارجه پاکستان نیز در واکنش به انتشار اخباری مبنی بر احتمال فروش دانش هستهای به عربستان، محتوای این گزارشات را «بیاساس و دروغ» خواند. حنا ربانی کهر میگوید که کشورش دانش بومی هستهای خود را در ازای پول به عربستان سعودی نخواهد داد.
با ارزیابی این سه راهبرد که در مقاطعی با فراز و فرودهایی در دستورکار تصمیمگیرندگان آل سعود قرار داشته و دارد، میتوان گفت که روند رو به پیشرفت گفت وگوهای ایران و غرب بر سر برنامه هستهای، برتریهای سیاسی میدانی ایران در منطقه، برداشته شدن تحریمها و آزادی عمل ایران در بعد اقتصادی، به ادراک جدیدی در نزد مقامات سعودی منجر شده که میتوان جلوههای آن را در کنشهای گفتاری و رفتاری این کشور در یک سال اخیر به خوبی مورد ملاحظه قرار دارد. این ادراک زمانی به الگوی رفتاری عربستان شکل صریح و عملگرایانهتری خواهد داد که همزمان این موضوع را در نظر داشته باشیم که در زمانی که طرح خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای در اجلاس اخیر (NPT) به شکست انجامید و نیازهای داخلی عربستان هم رو به تزاید است، سعودیها ناچار به اتخاذ تصمیماتی خواهند شد که بتواند جلوههای بهم خوردن موازنه منطقهای را تعدیل کند.
این نگرانی سعودیها یک بعد دیگری هم دارد و آن نفوذ سیاسی ایران در خاورمیانه و در میان کشورهای عربی است. عراق، سوریه، یمن، لبنان، بحرین از حوزههایی است که سعودیها مدعی هستند که تهران درصدد بسط نفوذ خود و مقابله با عربستان از طریق حمایت از گروههای دستنشانده با عقبههای ایدئولوژیک است. بنابراین در چنین فضایی، دستیابی ایران به تسلیحات هستهای باعث خواهد شد تا ضمن تغییر موازنه منطقهای، شاهد رویکردهای تهاجمی تهران در پایتختهای عربی و در دل جهان عرب باشیم.
سعودیها معتقدند که دست یافتن ایران به تکنولوژی هستهای در منطقه خاورمیانه باعث خواهد شد تا از یکسو موازنه قوا در سطح منطقه بهم خورده و از سوی دیگر این دستیابی سبب گردد تا مسابقه هستهای تشویق گردد. بخصوص که این دستیابی ایران در کنار سایر فاکتورهای قدرت منطقهای اش سبب میگردد تا تهدیدات جدیدی در محیط پیرامونی عربستان بروز کند.
پیشتر عادل الجبیر، وزیر امور خارجه کنونی عربستان در زمانی که سفیر سعودی در ایالات متحده بود گفته بود که چندان دور از ذهن نیست در صورتی که عربستان ببیند باید با ایران برخوردار از توانایی تولید سلاح هستهای برخورد کند، خود نیز برای دستیابی به سلاح هستهای تلاشهای تازهای را آغاز کند.
با چنین ادراکی که از روند تحولات منطقهای و همچنین تحرکات ایران در ذهنیت تصمیمگیرندگان سعودی وجود دارد، کنش گفتاری و رفتاری شکل یابنده سعودیها در چنین فضایی، حکایت از تکاپو برای حرکت به سمت هستهای شدن است. در واقع خروجی تصمیمگیری عربستان برای این امر، سه وضعیت است که عبارتند از:
1ـ حمایت از خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای
یکی از اصلیترین راهبرد هایی که در یک دهه اخیر در دستورکار عربستان بخصوص در نهادهایی همچون آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین کنوانسیونهای منع تکثیر قرار گرفته است، حمایت از طرح خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای است. گرایش اصلی عربستان به حمایت از این طرح در واقع به دو مسئله برمیگردد: عامل اول؛ ضعفهای فنی و راهبردی عربستان در استفاده از ظرفیتهای هستهای است و عامل دوم؛ مهار قدرت بازدارندگی برخی رژیمهای خاورمیانه چون اسرائیل و همچنین دیگر دولتهایی که احتمال دارد به این قابلیت دست یابند.
2ـ دستیابی بومی به توانمندیهای هستهای
اگرچه توانمندیهای علمی و فنی عربستان در استفاده از یک تکنولوژی بومی بسیار ضعیف است، اما این کشور از دههها قبل به فکر راهی برای رسیدن به این تکنولوژی بوده است. همکاریهای فنی با پاکستان، چین، فرانسه، کره جنوبی بخشی از این تلاش است که البته به دلیل ضعفهای موجود عملا تبدیل به یک انتقال یکطرفه فناوری از سوی دولتهای غربی منجر شده و به شکل راکتورهای اتمی برای تامین برق محدود مانده است. در این چارچوب، عربستان از تصمیم خود برای ساخت 16 نیروگاه اتمی تا سال 2030 میلادی با هزینه بیش از 100 میلیارد دلاری خبر داده است.
3ـ ترتیب سازوکاری با یک قدرت مجهز به سلاح هستهای
با توجه به محقق نشدن دو راهبرد پیشین، سعودیها به اتخاذ استراتژیای متوسل شدهاند که البته ریشه در چند دهه گذشته دارد. در این چارچوب؛ عربستان در طول سه دهه گذشته بخش بزرگی از برنامه هستهای پاکستان را تامین مالی کرده است. دولت عربستان کمکهای مالی را در اختیار صنایع دفاعی پاکستان قرار داده و به گفته کارشناسان غربی به آزمایشگاههای ساخت تجهیزات موشکی و هستهای این کشور کمک کرده است. بازدید سلطان بن عبدالعزیز آل سعود، وزیر دفاع وقت عربستان در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۲ از مرکز تحقیقات هستهای پاکستان مهر تأییدی بر نزدیکی روابط نظامی دو کشور بوده است.
گری سیمور مشاور باراک اوباما در زمینه خلع سلاح معتقد است که سعودیها معتقدند نوعی تفاهم میان آنها و پاکستان وجود دارد، و در بدترین حالت خواهند توانست از پاکستان سلاحهای اتمی دریافت کنند. صرفنظر از وجود یا عدم وجود چنین تفاهمی میان دو کشور در دهه ۱۹۹۰، عربستان از یک دهه اخیر به بازنگری جدی نگاه استراتژیک خود به محیط امنیتی در حال تغییر و چشمانداز دستیابی به تکنولوژی هستهای پرداخته است.
در مقابل اما یکی از مسئولان وزارت دفاع عربستان گزارشهای رسانهای درباره تلاش عربستان سعودی برای دستیابی به سلاح هستهای از پاکستان را بازتاب نگرانیهای رو به افزایش عربستان از دستیابی ایران به توانایی ساخت سلاح هستهای دانسته، اما در عین حال تاکید کرد، آن چه این روزها در برخی رسانهها زده میشود، صرفا پیشبینی است و به هیچوجه نمیتوان به این اخبار توجه کرد. وزیر خارجه پاکستان نیز در واکنش به انتشار اخباری مبنی بر احتمال فروش دانش هستهای به عربستان، محتوای این گزارشات را «بیاساس و دروغ» خواند. حنا ربانی کهر میگوید که کشورش دانش بومی هستهای خود را در ازای پول به عربستان سعودی نخواهد داد.
با ارزیابی این سه راهبرد که در مقاطعی با فراز و فرودهایی در دستورکار تصمیمگیرندگان آل سعود قرار داشته و دارد، میتوان گفت که روند رو به پیشرفت گفت وگوهای ایران و غرب بر سر برنامه هستهای، برتریهای سیاسی میدانی ایران در منطقه، برداشته شدن تحریمها و آزادی عمل ایران در بعد اقتصادی، به ادراک جدیدی در نزد مقامات سعودی منجر شده که میتوان جلوههای آن را در کنشهای گفتاری و رفتاری این کشور در یک سال اخیر به خوبی مورد ملاحظه قرار دارد. این ادراک زمانی به الگوی رفتاری عربستان شکل صریح و عملگرایانهتری خواهد داد که همزمان این موضوع را در نظر داشته باشیم که در زمانی که طرح خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای در اجلاس اخیر (NPT) به شکست انجامید و نیازهای داخلی عربستان هم رو به تزاید است، سعودیها ناچار به اتخاذ تصمیماتی خواهند شد که بتواند جلوههای بهم خوردن موازنه منطقهای را تعدیل کند.
Your Comment